11.03.2024

این چه نوع کلمه ای است؟ بوگومولوا A.I.


املای ZHI-SHI، CHA-SHCHA و CHU-SHCHU یکی از اولین قوانینی است که در مدرسه ابتدایی به زبان روسی مورد مطالعه قرار گرفت. علیرغم اینکه این قانون بسیار ساده است و حتی استثنایی هم برای آن وجود ندارد، کودکان همچنان در نوشتن چنین کلماتی اشتباه می کنند. برای تمرین و خودکار کردن نوشتن این ترکیب حروف، متن های دیکته و تقلب تستی در این صفحه مفید خواهد بود. دیکته ها هم برای دانش آموزان پایان کلاس اول و هم برای دانش آموزان کلاس دوم در هنگام ادغام موضوع مناسب است.

دیکته در ZHI، SHI

ZHI، SHI با حرف I بنویسید. به عنوان مثال: بچه ها، دانه برف.

اینجا یک گل رز است. گلهای خوشبو در نزدیکی گل ها خار وجود دارد. (8)

در کنار رودخانه نیزارهایی وجود دارد. نی های خوب! جوجه اردک های کرکی بچه وجود دارد. (9)

Seryozha Shishkin مداد دارد. لیوشا ژیروف یک ماشین دارد. هدیه های خوب! (10)

ما جوجه تیغی و موش داریم. جوجه تیغی زمزمه می کند. بچه های ما برای شام منتظر فرنی هستند. (14)

لیوشا روی یونجه دراز کشیده است. یونجه معطر است. سوئیفت ها در حال پرواز هستند. لیوشا باسن گل رز دارد. (12)

عمو ساشا یک جغد دارد. او برای میشا و داشا جلیقه دوخت. جلیقه های ما خوب است! (14)

بچه ها در نزدیکی خانه ماشا و داشا بازی می کنند. ما با آنها دوست هستیم. بچه های ما خوشحال هستند. (14)

یاشا جوجه تیغی دارد. مقداری فرنی در ملاقه جوجه تیغی بریزید. جوجه تیغی می دود. او برای شام عجله دارد. (15)

گوشا موش هایی دارد که پشت صفحه نمایش او زندگی می کنند. یک گربه چاق به خوبی از خانه محافظت نمی کند. او هنوز آنجا دراز کشیده است. (14)

زمستان. ما در خیابان می دویم. از سرما می لرزیم. پشت بام خانه ها پوشیده از برف. برف کرکی است. (15)

سقف ساختمان های مسکونی شبیه جداول است. برف کرکی آنجاست. و دانه های برف همچنان می بارند. (14)

بچه های بزرگتر برای بچه ها جوجه تیغی آوردند. جوجه تیغی می دود و کاغذ را خش خش می کند. بچه ها با جوجه تیغی بازی می کنند. (14)

چه نوع نوزادانی؟ آنها در جنگل زندگی می کنند. نوزادان پاهای بلندی دارند. گوش های بزرگ و پهن. اینها گوساله های گوزن هستند. (19)

بچه های عزیز! به وضوح در دفتر خود بنویسید. نمرات خوب بگیرید در جواب دادن عجله نکنید با هم زندگی کنید. دوستی خود را گرامی بدارید. (17)

سکوت در جنگل گلاشا و داشا دارای اسکی پهن هستند. اسکی ها خوب پیش می روند. برف خش خش می کند. قسمت بالای کاج ها کرکی است. دانه های برف روی آنها وجود دارد. (20)

میشا و ساشا ژیژین در تعطیلات هستند. آنها با خاله داشا و مادربزرگ ماشا زندگی خواهند کرد. بچه ها به آنها کمک می کنند تا یونجه را خشک و هم بزنید. (22)

والروس ها از بدو تولد روی یخ خالی می خوابند. اما آنها مریض نمی شوند. مادران به آنها شیر پرچرب می دهند. در عرض یک ماه، توله ها پنج برابر سنگین تر می شوند. (23)

پرندگان از تخم خارج می شوند. و افعی ها جوان زنده به دنیا می آورند. این مارها فقط یک روز از عمرشان می گذرد. اما نوزادان می توانند خش خش کنند و بسیار سمی هستند! (21)

بچه های ما از جنگل بیرون آمدند. ناتاشا کلاهک های شیر زعفرانی دارد. میشا توت های معطر دارد. داشا دارای نیلوفرهای معطر دره است. چه کسی عجله دارد؟ کدام حیوان خش خش می کند و می دود؟ جوجه تیغی است! موش های پشمالو مراقب باشید! (29)

سیسکی در حال چرخش بر فراز پاکسازی است. در مسیری وسیع می نشیند. یک گربه قرمز در حال دویدن است. سیسکی می بیند. گوش هایش را جمع می کند. پنهان شدن در نیلوفرهای دره. دروغ می گوید و منتظر می ماند. سپس می پرد. اما او اشتباه می کند. سیسکین زنده است. او پرواز می کند. (سی)

موش های کرکی در نزدیکی یک برکه وسیع زندگی می کردند. در بهار موش ها با عجله به سمت کوه رفتند. به قله رسیدیم. روباهی در آنجا زندگی می کرد. از آمدن موش ها خوشحال شد. موش های چاق چقدر خوب هستند! روباه یک شام عالی خواهد داشت! (31)

سایت های ما توسط جوجه تیغی ها و سنجاب های قرمز زندگی می کنند. اینجا جوجه تیغی است که در مسیری وسیع می دود. با عجله به سمت پناهگاه می رود. جوجه تیغی در گل رز نشسته و هیس می کند. و یک سنجاب کوچک کرکی دارد که از میان نیلوفرهای معطر دره می پرد. (32)

ناروال ها دلفین های بزرگی هستند. آنها در یخ زندگی می کنند. ناروال ها عاج های بزرگی دارند. این حیوان می تواند با عاج خود از یخ های بسیار قوی عبور کند. ناروال اینگونه نفس می کشد. (23)

حیوانات دور یک گودال بزرگ جمع شدند. زرافه ای نیلوفرهای دره را بو می کند. شامپانزه ای مخروط ها را به داخل آب می اندازد. موش ها برگ های افتاده را جمع آوری می کنند. اینجا جوجه تیغی می دود. او دور زندگی می کند. خرگوش گوش هایش را جمع می کند. حواصیل در نیزارها پنهان می شود. (سی)

سکوت برف کرکی در حال باریدن است. دانه های برف مانند پر پرواز می کنند. سقف خانه هایمان سفید شد. بچه ها از برف خوشحال هستند. سگ پوشینکا در نزدیکی لانه خوابیده است. پوشینکای ما به مردم خدمت می کند. او از حیاط محافظت می کند. (27)

در بالای کوه گنجی وجود دارد. یک اژدهای قرمز در این نزدیکی زندگی می کند. او از گنج محافظت می کند. اژدها پنجه های بزرگ و دمی پرپشت دارد. شاهزاده تصمیم گرفت اژدها را شکست دهد. با اسلحه آمد. اژدها فرار خواهد کرد. (28)

کرگدن ها بزرگترین حیوانات هستند. سلاح های کرگدن یک شاخ روی بینی و سم های قوی است. این به زنده ماندن کرگدن کمک می کند. آنها به شکم یا پهلو می خوابند. این حیوانات مدت طولانی زندگی می کنند. (26)

کارلسون روی پشت بام زندگی می کند. بچه با کارلسون دوست است. عزیزم روی پشت بام دوست سقف پهن است. دور از پشت بام را می توان دید. در زیر تعداد زیادی ماشین وجود دارد. عابران در حال قدم زدن هستند. به زودی شام در راه است. کارلسون بچه را از پشت بام پایین می آورد. (31)

پلنگ در ارتفاعات کوهستانی زندگی می کند. مادر پلنگ های کوچک با خز کرکی خود لانه را عایق می کند. خز را از شکمش بیرون می آورد. پلنگ ها شیر چرب دارند. پنج برابر چرب تر از شیر گاو است. بچه ها آن را می مکند و یخ نمی زنند. (37)

دیکته ها در CHA-SHA

H A، SCHA با حرف A بنویسید. به عنوان مثال: غذا، چای.

اینجا نخلستان است. سرخابی ها پچ پچ می کنند. جکدوها جکدوهای کوچکشان فریاد می زنند. رخ دارای روک است. بچه های خرگوش جیرجیر می کنند. (15)

رفتیم سراغ خاکشیر. ابری آمد. انبوه شروع به خش خش كردن كرد. اولین ها تکان خوردند. قطرات باران مرتباً شروع به نوک زدن کردند. با عجله به خانه رفتیم. (16)

بروکس در حال غر زدن است. خورشید زمین را روشن می کند. نخلستان سبز می شود. ماشا یک قور را دید. سرخابی ها پچ پچ می کنند. بهار خوش آمدی (14)

گرم. خرگوش ها خرگوش به دنیا آوردند. گرگ ها توله گرگ دارند. پرندگان سیاه پرنده هایی دارند که جیرجیر می کنند. جدوها و سارها ظاهر شدند. زمان گرمی است. (17)

با زمستان خداحافظی می کنیم. فراست ترک نمی خورد. به استقبال بهار می رویم. به زودی جکداها و سارها جیغ می کشند. (15)

یک نگهبان با پالتو روی میدان ایستاده است. یک چوپان در همان نزدیکی نشسته است. جکداهای کوچک روی سقف تخته ای فریاد می زنند. چوپان شروع به غر زدن کرد. (17)

اغلب لانه های پرندگان شبیه یک فنجان چای هستند. آنها از شاخه ها بافته می شوند. اغلب لانه ها با پر عایق بندی می شوند. (16)

کولیا در میدان با سوتا ملاقات کرد. ابری در آسمان شناور بود. ابر کولیا را گیج کرد. او شنل ندارد. (16)

باران روی سقف تخته‌ای شروع به باریدن کرد. باد شاخه ها را تکان می دهد. جکدوهای کوچک در لانه جیرجیر می کنند. (13)

درناهای قطبی شجاعانه از لانه های خود در برابر خرس های قطبی دفاع می کنند. جسورها فقط با صدای بلند فریاد نمی زنند. پرندگان اغلب از دم و گوش های بیچاره می گیرند. (23)

دانش آموزان اغلب در اطراف میدان قدم می زنند. آنجا نگهبانی است. برای مدت طولانی می ایستد - دو ساعت. او سرد است. او دستکش پوشیده است، اما شنل ندارد. بچه ها مثل جک ها جیغ می زنند و حرف می زنند. نگهبان توجه نمی کند. (سی)

چوپان توله سگ به دنیا آورد. غرغر می کنند. حالا مامان بهشون غذا میده توله ها ساکت هستند و شیر می مکند. شیر غذای آنهاست. اومدیم توله ها رو ببینیم. چوپان متوجه ما می شود. او شروع به غر زدن می کند. (29)

اعماق یک جنگل توله‌های گرگ در حال بازی کردن هستند. غرغر می کنند و جیرجیر می کنند. گرگ اغلب به آنها نگاه می کند. او متوجه همه چیز می شود. او صدای جیغ پرندگان را در بیشه‌زار می‌شنود. توله ها دست از بازی می کشند و به دنبال مادرشان می دوند. (31)

ابری شوم در آسمان است. خرگوش ها متوجه او می شوند. جیغ می کشند و جیغ می زنند. ممکن است یک ساعت دیگر باران شروع شود. خرگوش های کوچک در حال فرار به خانه هستند. تاریکی عمیق تر می شود. اولین قطره ها به سقف می خورند. باران نوید طولانی بودن را می دهد. (29)

یک کلبه در جنگل وجود دارد. یک پدربزرگ پیر در آن زندگی می کند. نوه هایش اغلب به دیدار او می روند. با آنها ملاقات می کند و آنها را پشت میز می نشاند. با هم چای می نوشند. سپس نوه ها با پدربزرگشان خداحافظی می کنند. قول می دهند بیشتر بیایند. (32)

ما اغلب به جنگل می رویم. ملخ هایی در آنجا صحبت می کنند. یکی خیلی بلند بود یک ساعت به نوازنده ویولن گوش دادیم. هنرمند فوق العاده! با نوازندگان ویولن خداحافظی کردیم. وقتی برگشتیم ابری آمد. با عجله به خانه رفتیم. (31)

یک ساعتی است که در جنگل قدم می زنیم. چوپان ما با ماست. جنگل شروع به غلیظ شدن کرد. این یک انبوه است. زمان بازگشت است. از روی یک پل تخته ای از رودخانه عبور می کنیم. اینجا نخلستان است و پشت آن خانه ماست. (سی)

دیکته ها در چو، شچو

CHU، SHCHU با حرف U بنویسید. به عنوان مثال: جوراب ساق بلند، پایک.

دارم یه مشکلی رو حل میکنم من دنبال جواب هستم سپس قانون را یاد می گیرم. (10)

آمدم خانه دیگری، می خواهم وارد شوم و در می زنم. سگ بوی من را می دهد. (13)

مترسک را به باغ می کشم. من سبزی می کارم آنها به طرز شگفت انگیزی خوب خواهند بود. (13)

من یک پیک را از آب بیرون می کشم. من برای این هیولا خوشحالم. میخوام سوپ ماهی درست کنم پیک چشمانش را خم می کند. (16)

من می خواهم یک چدن پیدا کنم. دارم تو کمد نگاه میکنم آن را در دستانم می چرخانم و به داخل خانه می کشانم. (17)

پرندگان تخم می گذارند. ماهی تخم ریزی می کند. تخم ها به صورت سرخ می شوند. در بهار تخم‌ریزی سن ماهی، ماهی و ماهی می‌باشد. (17)

پیکا یک پرنده کوچک است. دماغش مثل جغد است. من نگاه می کنم - معجزه! پیکا یک والس می رقصد. او دور درخت صنوبر حلقه می زند و پرش های شگفت انگیزی انجام می دهد. این والس پیکاخین است. (23)

مترسک کثیف در یک دیگ چدنی در کمد زندگی می کرد. چشمانش تاریکی هیولایی را روشن می کرد. چه جور معجزه ای؟ آیا این یک هیولا است یا یک عجیب و غریب؟ نام او چو-شچوک است. شاخک ها جوراب های فانتزی دارند. یک روز چاشچوک دچار مشکل شد. او از رودخانه Shchura عبور کرد. (35)

من می خواهم یک پیک بزرگ بگیرم. چوب ماهیگیری ام را انداختم و روی یک تکه چوب نشستم. می نشینم و سکوت می کنم. احساس میکنم پیک داره گاز میگیره دارم میکشمش وقتی آن را بیرون کشیدم، آن را می گیرم. در اینجا کمی بیشتر است! از خوشحالی فریاد می زنم. (29)

ما به ساحل رفتیم. ناگهان ابری را دیدیم. برادرم ساشا چشمانش را ریز کرد. باد شلاق می زند. موج ها در دریا می دوند. آنها شبیه هیولا هستند. رعد و برق در آسمان می درخشد. می خواهم به خانه بروم. (29)

غذای روباه های قطبی ماهی و پرندگان است. روباه های قطبی طعمه خود را کجا پنهان می کنند؟ روباه های قطبی غذا را در یخبندان دائمی ذخیره می کنند. آنها طعمه خود را در یک سوراخ قرار می دهند. غذا در چنین یخچال فوق العاده ای ماندگاری طولانی دارد. (27)

معجزه ای در پادشاهی رخ داد. یک هیولای وحشتناک ظاهر شد. شاخک های بزرگی دارد. شاهزاده پست های زنجیره ای را در کمد پیدا کرد. برای دعوا بیرون رفت. اینجا هیولا می آید. شاهزاده چشمانش را ریز کرد. او یک تیر شگفت انگیز شلیک کرد. هیولای ترسناک دیگری وجود ندارد. (31)

گرگ ها پرسه می زنند و به دنبال غذا می گردند. غریبه اینجا کیست؟ گرگ ها طعمه را بو می کنند. خرگوش خطر را حس می کند. خرگوش دارای پاهای فوق العاده و گوش های حساس است. به داخل بیشه دوید. بدون احساس پاهایش می دود. دوید توی کمد ما. روی چدن کثیف شد. کثیف شد. (37)

ما پیک گرفتیم. داخل چدن آب ریختند. کمی نمک اضافه کنید. عجب وجود خواهد داشت! چوپان ما بوی ماهی می داد. او غرایز خوبی دارد. چوب ما در حال تمام شدن است. من دنبال بیشتر می گردم و آنها را برمی گردم. سپس سیب زمینی ها را پوست می گیرم. (سی)

من با یک شوالیه در پست زنجیره ای آشنا شدم. او یک غریبه است. من می خواهم او را به جای خودم دعوت کنم. بگذار زندگی کند. او یک آدم عجیب و غریب است. داخل کمد رفت و نشست. من ساکتم زندگی در سرزمین بیگانه سخت است. (28)

من یک پیک را از رودخانه می کشم. ماهی رو تمیز میکنم میخوام سوپ ماهی درست کنم پیک را در قابلمه چدنی ریختم و داخل اجاق گذاشتم. چوپان من چونیا بوی سوپ ماهی فوق العاده را می دهد. یک ساعت دیگر چدن را بیرون می آورم. گوش فوق العاده خوب است. (37)

یاشا چوکین یک توله سگ به نام چوبریک داشت. چوبریک یک مترسک باغ را دید. بچه کمی از هیولا ترسیده بود. توله سگ چشمانش را ریز کرد. چه عجیب غریب! چه معجزه طبیعت! (22)

من می خواهم سبزیجات بکارم. از کمد بیل می گیرم. برای هر سبزی جایی پیدا می کنم. من یک آبخوری با آب می آورم. مترسکی در باغ می گذارم. من هویج، جعفری، شوید رشد خواهم کرد. من با دوستانم رفتار خواهم کرد. (27)

تکرار مطالب

راف ها و پیک ها در رودخانه می پاشند. من یک پیک چاق گرفتم. الان یک ساعته دارم از آب میکشمش بیرون. میترسم ولش کنم (20)

رفتیم داخل انبوه. اینجا جوجه تیغی ها هستند. اینجا موش ها هستند. ابری کثیف آسمان را پوشانده بود. رعد و برق چشمک می زند. دارم گریه میکنم (16)

مامان شروع به پختن شام کرد. سوپ کلم به ترشک و کلم نیاز دارد. دارم یک کلم تازه از کمد بیرون می کشم. (16)

ماشا یک ویلا دارد. موش هایی در کمد زندگی می کنند. ماشا اغلب آنها را می شنود. موش ها حساس هستند. (15)

پدربزرگ دست های فوق العاده ای دارد! او یک جلیقه زیبا درست کرد. اما چکمه ها از چرم هستند. چکمه های خوب! خودم تمیزشون میکنم (19)

ما در انبوهی هستیم اینجا ساکنان آن هستند. پرنده های سیاه دارند پچ پچ می کنند. اوریول ها فریاد می زنند. سرخابی ها می پرند. جوجه تیغی ها غر می زنند. دارکوب ها در می زنند. همه حیوانات به دنبال غذا هستند. (21)

ما یک گربه کرکی داریم که در کمدمان زندگی می کند. او ساعت ها روی سقف تخته ای دراز می کشد. من گربه را با یک پیک چاق پذیرایی می کنم. (18)

ما خرگوش های کوچکی داریم که با ما زندگی می کنند. نوزادان پشمالو جیرجیر می کنند و جیغ می زنند. من می خواهم در فنجان آنها غذا بریزم. (16)

من به دنبال ویلا میشا شوکین هستم. این سایت توسط یک سگ چوپان محافظت می شود. در می زنم و فریاد می زنم. میشا به سمت من می دود. (16)

یخبندان در حال ترکیدن است. سکوت در انبوه است. اما دارکوب ها در می زنند. زیر پوست بدن به دنبال غذا می گردند. (14)

ما به داخل انبوه می رویم. نیلوفرهای معطر دره شکوفه می دهند. سوئیفت ها علف ها را به داخل لانه می کشند. موش های کرکی جیر جیر می کنند. جوجه تیغی ها آنها را می گیرند. (18)

ساشا و میشا شکار خوبی دارند. پیک و ماهی صید کردند. برای شام سوپ ماهی فوق العاده داریم. (17)

بهار ساعت ما شکست. ساعت ساز چشمانش را ریز کرد. ساعت را تعمیر می کند. چه معجزه ای! ساعت در حال ضربه زدن است. آنها نمی گذارند شما خسته شوید. (18)

بیشه در زمستان مسحور شده است. برف کرکی به نظر می رسد مانند درخت قو. زندگی شگفت انگیز در این زمان در جنگل. (16)

زرافه ها بلندترین حیوانات روی زمین هستند. سر کوچک با شاخ های کوچک پوشیده شده است. او با چشم های قهوه ای و گوش های باریک آراسته شده است. کت کوتاه است. دارای لکه های تیره به شکل عجیب و غریب است. زرافه ها ساکنان دشت هستند. آنها از تپه ها اجتناب می کنند. (34)

من می خواهم به بچه خرگوش ها غذا بدهم. آنها به طرز دردناکی ضعیف هستند. آنها در ملک من در آلونک تخته ای زندگی می کنند. من به دنبال کلم بزرگی در باغ هستم. میبرمش پیش خرگوش ها بچه ها جیرجیر می کنند. بوی غذا می دهند. (سی)

ماهی های بیمار توسط ماهی های تمیزتر تمیز می شوند. باله های آنها از دلمه ها، سخت پوستان و تکه های پوست پاک می شود. حتی دهان و دندان ماهی های بزرگ نیز تمیز می شود. مسواک زنده! یک سری ماهی صبورانه منتظر آنها هستند. ماهی ها پهلوهای خود را به پزشک نشان می دهند و دهان خود را کاملا باز می کنند. (42)

آهو حیوانی بزرگ با پاهای قوی و سر بلند است. سر با شاخ های زیبا تاج گذاری شده است. حیوانات جوان شاخ های کوچکی دارند. شاخ های جوان در لمس نرم و گرم هستند. به راحتی آسیب می بینند. گوزن ها در گله های کوچک زندگی می کنند. (34)

مارهای عصبانی هیس می کنند. کوچولوها به سختی صدای هیس می کنند. بزرگترها صدای خش خش بلندتری دارند. افعی از آفریقا خیلی بلند خش خش می کند. حتی به آن افعی پر سر و صدا می گویند. و مار زنگی جغجغه خود را بر دم می زند. مارها هم جیر جیر می کنند، ترقه می زنند و جیرجیر می کنند. آنها با استفاده از مقیاس های خود این صداها را تولید می کنند. (44)

موس پیشاهنگان خود را علیه دشمنانش پرتاب می کند. اینها چشم ها، گوش ها و سوراخ های بینی هستند. چشم ها حرکت را گرفت. گوشم صدای خش خش گرفت. سوراخ های بینی بو را حس کردند. اکنون پیشاهنگان می توانند استراحت کنند. و پاهای شما نیاز به کار دارند! (27)

پدربزرگ از درخت خربزه محافظت می کند. او سگ های چوپان بزرگی دارد. نوه ها اغلب به دیدار پدربزرگ خود می روند. امروز قول دادند برای شام آنجا باشند. پدربزرگ در یک قابلمه چدنی سوپ ماهی پیک می پزد. (25)

مارها به دنبال مکان های مناسب برای تغییر پوست خود هستند. این می تواند توده ای از سنگ یا توده ای از چوب قلم مو باشد. غالباً در چنین مکانهایی پوست مار زیاد است - خزیدن.» به چنین مناطقی رختکن مار می گویند.(28)

ابری در آسمان شناور است. توله گرگ ها جیرجیر می کنند. دیگران غرغر می کنند. آنها در حال حاضر بزرگ هستند. گرگ حساس به آسمان نگاه می کند. رعد و برق را حس می کند و گوش هایش را به عقب فشار می دهد. توله گرگ کثیف شروع به غر زدن کرد. برادران به او پاسخ می دهند. (29)

سگ های چوپان بزرگ روی لکه خربزه زندگی می کنند. آنها باید از گیاه خربزه محافظت کنند. اجازه ندهید افراد غریبه وارد منطقه شوند. یک لانه چوبی در محل مقابل یک ساختمان مسکونی قرار دارد. اینجا یک رهگذر می آید. سگ ها غرغر می کنند. (27)

من یک کلم تازه دارم. من دنبال خاکشیر هستم من می خواهم از دوستانم با سوپ کلم چدنی در شام پذیرایی کنم. تعداد زیادی مخروط در اطراف وجود دارد. علف های معطر خش خش می کند. نیازی به دست زدن به گل رز نیست! -خار را از کف دستم بیرون می کشم و اینجا خاکشیر است! چه شانسی! (37)

یک ماهی شگفت انگیز در چوکوتکا زندگی می کند. او چهار ماه از سال را در آب های یخی دریاچه های شمالی شنا می کند. و سپس به مدت هشت ماه در یخ دریاچه منجمد می شود. در تابستان یخ آب می شود. ماهی زنده می شود و دوباره شنا می کند. (33)

اینجا انبوه جنگل است. بچه های ما در آنجا کلبه می سازند. شاخه های بزرگ را می کشم. من می خواهم آنها را روی پشت بام ها بگذارم. الان آنجا شعبه های زیادی وجود دارد. مسکن آماده است. من برم یک گودال آتش پیدا کنم. (29)

حیوانات سیگنال های مختلفی دارند. با این سیگنال ها ارتباط زیادی با یکدیگر برقرار می کنند. کلاغ ها بر فراز مزرعه پرواز می کنند و کاوش می کنند. ناگهان یکی از آنها کمی متفاوت قار کرد. این کلاغ بود که متوجه طعمه شد و تصمیم گرفت گله را مطلع کند. سیگنال های خطر نیز وجود دارد. گله صدای آنها را خواهد شنید، برخیزد و پرواز خواهد کرد. (44)

حشرات کوچک زیر پوست درخت مستقر شده اند. آنها چه کسانی هستند؟ راب ها برگ ها و قارچ ها را می خورند. در هوای خشک در شکاف های پوست پنهان می شوند. صدپاها در زیر پوست زندگی می کنند. شب ها بیرون می آیند و به دنبال حشرات می گردند. شپش چوب در مکان های مرطوب زیر پوست پنهان می شود. (40)

کلاغ ها چیزهای زیادی می دانند و پیش بینی می کنند. می توان از آنها برای تعیین دقیق آب و هوا استفاده کرد. کلاغ ها منقار خود را در پرهای شانه های خود پنهان می کنند، بر بالای درختان می نشینند - یخبندان قوی تر می شود. آنها روی شاخه های پایینی می نشینند، خود را به زمین فشار می دهند - نمی توان از بادهای شدید اجتناب کرد. (32)

طبیعت می تواند زنده یا بی جان باشد. طبیعت بی جان خورشید، آب، سنگ است. حیات وحش همه موجودات زنده هستند. هر چیزی که نفس می کشد، احساس می کند، می خورد. ما انسان ها، حیوانات و گیاهان را به عنوان طبیعت زنده در نظر می گیریم. حیوانات حیوانات، پرندگان، ماهی ها، حشرات هستند. (33)

ما اغلب از یک لانه آشنا بازدید می کردیم. پرنده ها خیلی زود به ما عادت کردند. در ابتدای تابستان، جوجه های کرکی از تخم های آبی بیرون آمدند. و پوسته های خشکی در نزدیکی لانه وجود داشت. پرنده ها برای غذا دادن به جوجه ها آمده بودند و اصلا از ما نمی ترسیدند. (34)

برای تهیه چای، برگ ها را از بوته چای جمع آوری می کنند. بهترین چای به جوان ترین و نرم ترین برگ ها نیاز دارد. خانم ها سال هاست که این کار را انجام می دهند. آنها به آرامی بین ردیف بوته ها حرکت می کردند و سبدهای بزرگی را روی پشت خود حمل می کردند. اکنون ماشین های خاصی ساخته شده اند. آنها برگ های بیشتری را جمع آوری می کنند. (43)

برگ های چای با دقت جمع آوری شده خشک می شوند و تحت پردازش ویژه قرار می گیرند. برای عطر دادن به برگ ها، آنها را معطر می کنند. به همین دلیل است که چای در فروشگاه ها از نظر بو بسیار متفاوت است. ما اغلب چای را مخلوطی از برگ های گیاهان مختلف می نامیم. چای با نعنا بسیار خوشمزه و سالم است. (39)

فوک حلقه ای کوچکترین گونه فوک موجود در قطب شمال است. این حیوانات سبک زندگی سرگردانی دارند. غذای مورد علاقه فوک حلقه ای ماهی کاد است. این ماهی ها اغلب در مدارس بزرگ در امتداد خطوط ساحلی حرکت می کنند. مهر و موم حلقه ای در کتاب قرمز گنجانده شده است و مشمول محافظت می شود. (39)

والروس ها در دریاهای اقیانوس منجمد شمالی زندگی می کنند. این حیوانات بسیار بزرگ هستند. والروس ها از نظر ظاهری دست و پا چلفتی هستند. اما آنها می توانند بسیار چابک باشند. والوس ها در ته دریا به دنبال غذا برای خود هستند. غذای آنها سخت پوستان و کرم ها است. والروس ها اغلب روی شناورهای یخ تازه کاری می کنند. (38)

بخش ها: دبستان

اهداف درس:

  1. برای تثبیت دانش دانش آموزان از املای ترکیبات ZHI و SHI.
  2. توانایی نوشتن دقیق کلمات را با این ترکیب ها تمرین کنید.
  3. روی توسعه هوشیاری املایی، توجه، تفکر منطقی، حافظه کار کنید.
  4. ارتقای رشد گفتار، مشاهده و توانایی بیان روشن افکار خود در دانش آموزان.
  5. یک علاقه شناختی پایدار به موضوع و دقت در کار پرورش دهید.

تجهیزات: تخته مغناطیسی، کتاب درسی، نامه با معماها، پوستر - "پیست اسکیت"، "دانه های برف"، پوستر - "برف"، فرهنگ لغت - "دانه برف"، ضبط صوت.

در طول کلاس ها

ل Opg.moment (خود تعیین برای فعالیت.)

(معلم شعری را با موسیقی می خواند)

سر و صدا کرد، راه افتاد
هوای بدی در مزرعه وجود دارد.
پوشیده از برف سفید
جاده هموار.
پوشیده از برف سفید،
اثری باقی نمانده بود؛
گرد و غبار و کولاک بالا آمد،
هیچ برفی در چشم نیست.

  • چه زمانی از سال در شعر توضیح داده شده است؟ (درست است، زمستان).
  • امروز زمستان به دیدار ما آمده است
  • اگرچه نه با آفتاب و هوای یخبندان خوب، بلکه با طوفان برف، کولاک و یخبندان شدید (یا باران های سرد) به ما رسید، آیا می توان گفت که این هوا بد است؟
  • نه، چون طبیعت هوای بدی ندارد.
  • و برای نرم کردن زمستان و بهبود آب و هوا، باید تمام کارهایی را که او برای ما آماده کرده است انجام دهیم.

شما آماده ای؟

II. به روز رسانی دانش و رفع مشکلات در فعالیت ها.

1. خوشنویسی.

  • یک کولاک شروع به چرخیدن کرد. یخ زدگی زد و نقش هایی روی شیشه گذاشت. بیایید سعی کنیم آنها را بنویسیم، اما ابتدا آنها را با دقت بررسی می کنیم.
  • چه حروفی در آنجا پنهان شده است؟
  • آنها نشان دهنده چه صداهایی هستند؟ (صامت های جفت شده بر اساس صوت/بی صدا بودن)
  • چگونه شبیه هستند؟ چه وجه مشترکی با هم دارند؟
  • ترکیب عناصر از چه ترکیبی تشکیل شده است؟
  • چرا Sh and I؟ (W - شامل 3 خط مایل با منحنی در پایین و I - از 2)
  • باد شدیدی وزید و کلمات و حروف را به هم ریخت.
  • این کلمات را پیدا کنید.

2. کار واژگان

  • کلمات را بنویس. (تفسیر نامه).
  • این کلمات چه وجه اشتراکی دارند؟ (اسم، بی جان، ژی، شی)
  • کدام کلمه گم شده است؟ (ماشین).
  • بر چه اساسی؟ (3 هجا، شی)
  • جاهای خطرناک این کلمه کجاست؟
  • آیا امکان بررسی آن وجود دارد؟ (نه، این یک کلمه فرهنگ لغت است).
  • کلماتی با ریشه یکسان انتخاب کنید. (ماشین، راننده، روغن ماشین)، (این کلمات از نظر معنی مشابه هستند، با یک ریشه)
  • لهجه بگذارید، زیر حرف صدای بدون تاکید خط بکشید.
  • با استفاده از کلمات car, pddles, skis جمله بسازید. پیشنهاد چیست؟
  • مثلا: امروز صبح گودال ها یخ زدند.

  • زیر موضوع و محمول خط بکشید. این چه جمله ای بر اساس هدف بیانیه است؟
  • بچه ها به کلماتی که از آنها جملات ساختیم نگاه کنید و بگویید چه املای رایجی در این کلمات یافت می شود؟
  • چه کسی به یاد می آورد که املا چیست؟
  • (اگر شکل صوتی یک کلمه با شکل حرف منطبق نباشد، این کلمه شامل املا)

    III. تنظیم یک کار یادگیری

    • به نظر شما امروز روی چه نوع املای کار خواهیم کرد؟ (ZHI و SHI با حرف I نوشته می شوند)
    • چرا ZHI و SHI را با حرف I می نویسیم؟
    • امروز باید سعی کنیم به این سوال پاسخ دهیم.

    IV. "کشف" دانش جدید توسط کودکان.

    • با این املا کلمه ای متشکل از 1 هجا پیدا کنید.
    • بیایید یک تجزیه و تحلیل حرف صدا از کلمه ZHIL انجام دهیم

    زندگی کرد - 3 حرف

    /zh y l/-1 هجا، 3 ستاره.

    /zh/ – acc.، tv، صدا، guy، نامگذاری - "zhe"

    /ы/ – فعل، ud.، تعیین - "و"

    /l/ – acc., tv., sonor., unpaired, symbol-“el”

    • چرا من را اینجا می نویسیم؟ بالاخره این کلمه 1 هجا دارد، تاکید شده، Y را می شنویم، یعنی Y را می نویسیم؟ (نه، من می نویسیم...). درست.

    اما قبل از آن، بچه ها، Zh و Sh نرم بودند، و سپس، در قرن 13th. صدای خش خش Zh و Sh سخت شد، کلمات شروع به تلفظ متفاوت کردند /ZHYL/، اما املا یکسان باقی ماند - با حرف I.

    • الگوهای املایی در زبان روسی مشخصه خاص خود را دارند.
    • بیایید به یاد بیاوریم که چگونه این املا را تعیین می کنیم.

    (و - یک خط، زیرا این یک املا است؛ F، W - دو ویژگی، زیرا این یک شرط انتخاب است)

    • چرا
    • بعد از این حروف نوشته شده است من؟

    V. تحکیم اولیه

    .

    ژی و شی را محکم بدانید

    با نامه وهمیشه بنویس:

    موش، جوجه تیغی، مار

    اسکی، گودال، نی.

    • هر کس حواسش بود به سوال من پاسخ می دهد: «چه کلماتی را با ترکیب خواندم زندهو شی?”

    فیزیک یک دقیقه (برای چشم)

    • وینتر کار بعدی را آماده کرد و آن را در یک برف پنهان کرد.

    پوستر با ZHI و SHI

  • کلمات را با ترکیب ZHI و SHI نام ببرید.
  • حالا یادداشت کنید: قرن 1 - 3 کلمه با ZH
  • 2 v - 3 کلمه با shi

    • در عین حال، باید به یاد داشته باشید: "ZHI، SHI ما با من می نویسیم"
    • روی ترکیبات با ZHI و SHI تأکید کنید (تأیید متقابل انجام دهید)
    • چه کسی این کار را درست انجام داد؟
    • بنابراین ترکیب ZHI و SHI چگونه نوشته می شوند؟

    6. کار با متن. توسعه گفتار.

    • بچه ها، نگاه کنید، نامه ای دریافت کرده ایم.
    • به نظر شما نامه از چه کسی است؟

    (از زمستان).

    نامه حاوی معماهایی است.

    برف در مزارع
    یخ روی رودخانه ها
    کولاک راه می رود...
    چه زمانی این اتفاق می افتد؟

    (3 و من).

    هنرمند فوق العاده
    از پنجره بازدید کردم
    بچه ها حدس بزنید چی؟
    چه کسی پنجره ها را رنگ کرد؟

    (مورو ساعت ).

    شفاف مثل شیشه
    آن را در پنجره نگذارید.
    ماهی ها در زمستان گرم زندگی می کنند:
    سقف شیشه ای ضخیم است.

    (لی د ).

    آرام، آرام راه می رود،
    سفید و پشمالو
    پاکش کردیم
    توی حیاط با بیل.

    (رویا جی ).

    توپ خاردار
    زیر درخت قرار دارد.
    آیا می خواهید لمس کنید -
    او در یک لحظه فرار خواهد کرد.

    (یوژی به ).

    دو دوست دختر پوزه
    همدیگر را رها نکردند.
    هر دو در میان برف می دوند،
    هر دو آهنگ خوانده شده است.
    هر دو روبان در برف
    آنها آن را در حال اجرا رها می کنند.
    پنهان شدن زیر زمین
    آنها از گربه می ترسند.

    (موش و ).

    - چه نوع برف دیگری اتفاق می افتد؟

    (پو شی گلدان)

    • آفرین بچه ها، همه معماها را حدس زدید و املای املاها را توضیح دادید.
    • حالا با استفاده از این کلمات یک داستان زیبا در مورد زمستان بنویسید.
    • چه چیزی را باید به خاطر بسپاریم؟

    (بر اساس کلمات پشتیبان درباره چه چیزی صحبت خواهیم کرد و برای چه هدفی.)

    ما در مورد زمستان صحبت خواهیم کرد.

    هدف: داستان باید زیبا، روشن، احساسی باشد.

    مثلا: زمستان آمد. یخ زده بود. برف سفید بارید و زمین را با پتوی کرکی پوشاند. جوجه تیغی در سوراخی زیر برف می خوابد. کودکان از سورتمه سواری و اسکی لذت می برند. در زمستان خوب است!

  • جمله ای را نام ببرید که در آن کلمه ای با ترکیب ZHI، SHI وجود دارد.
  • آن را بنویسید و تمام املای آن را توضیح دهید. اساس جمله را (به تنهایی) برجسته کنید.
  • فیزیک فقط یک دقیقه:

    اگر کلمات را بشنوید، کلمات را با ZHI و SHI نام می برم

    با ZHI - اسکات.

    با SHI - برخیز.

    بدون ZHI و SHI - دستان خود را کف بزنید.

    گودال، ماشین، ماهی دریایی، یخبندان، لاستیک، زرافه، مخروط، کولاک، اسکی، موش.

    • بچه ها شما گفتید که رودخانه ها پوشیده از یخ هستند.
    • چه نوع سرگرمی می توانید روی یخ انجام دهید؟
    • چگونه باید روی یخ رفتار کرد؟
    • بنابراین زمستان برای ما یک پیست اسکیت با وظایف آماده کرده است.
    • ما باید ردیابی صحیح را پیدا کنیم و کلمات را بسازیم.

    • حالا پیدا کنید: 3 کلمه هجا، 2 کلمه هجا.
    • چگونه متوجه شدید که چند هجا وجود دارد؟ ? (تعداد صداهای یک کلمه برابر با تعداد هجاها است)
    • چرا ZHI و SHI را با حرف I می نویسیم؟
    • ?

    VII. فعالیت بازتابی

    الان جواب بدید:

    • چند نفر از شما از کار خود در کلاس راضی هستید؟
    • چه کسانی در کلاس از خود راضی نیستند؟
    • چه تکالیفی که در کلاس انجام شد برای شما جالب تر بود؟
    • کدام یک از آنها به سرعت تکمیل شد و مشکلی ایجاد نکرد؟
    • چه چیزی برای شما سخت بود؟
    • آفرین بچه ها
    • اما ما همه چیز را در مورد زمستان خود دوست داشتیم. او مهربان تر شده است و به زودی برف زیادی می بارد، سورتمه سواری، اسکیت و اسکی امکان پذیر خواهد بود.

    و ما آن را خواهیم دید
    ستاره ها شروع به چرخیدن خواهند کرد
    و همه چیز به زمین می افتد.
    نه، نه ستاره ها، بلکه کرک ها،
    کرکی نیست، اما ... (دانه های برف)

    • و زمستان نیز به ما هدیه داد و این دانه های برف را برای ما آورد. و یکی از آنها غیر معمول است. این دانه برف یک فرهنگ لغت است. در اینجا باید کلمات را با ترکیب ZHI و SHI یادداشت کنیم. (دانه های برف به پشت تخته چسبانده شده اند و بین آنها فرهنگ لغت به شکل دانه برف قرار دارد).

    هشتم. مشق شب.

    روی یک تکه کاغذ جداگانه در یک جعبه، جدول کلمات متقاطع را با موضوع "ZHI و SHI با من می نویسند" بنویسید (می توانید از کلماتی که امروز ملاقات کردیم استفاده کنید).

    1. ما جوجه تیغی و موش داریم. جوجه تیغی زمزمه می کند. بچه های ما برای شام منتظر فرنی هستند. (14)

    2. اینجا گل رز است. گلهای خوشبو در نزدیکی گل ها خار وجود دارد. (8)

    3. عمو ساشا یک جغد دارد. او برای میشا و داشا جلیقه دوخت. جلیقه های ما خوب است! (14)

    4. سقف ساختمان های مسکونی شبیه جداول است. آنجا برف کرکی دارد. و دانه های برف همچنان می بارند. (14)

    5. یاشا جوجه تیغی دارد. مقداری فرنی در ملاقه جوجه تیغی بریزید. جوجه تیغی می دود. او برای شام عجله دارد. (15)

    6. موش ها پشت صفحه نمایش گوشا زندگی می کنند. یک گربه چاق به خوبی از خانه محافظت نمی کند. او هنوز آنجا دراز کشیده است. (14)

    7. در کنار رودخانه نیزارهایی وجود دارد. نی های خوب! جوجه اردک های کرکی بچه وجود دارد. (9)

    8. لیوشا روی یونجه دراز کشیده است. یونجه معطر است. سوئیفت ها در حال پرواز هستند. لیوشا باسن گل رز دارد. (12)

    9. نوزادان عزیز! به وضوح در دفتر خود بنویسید. نمرات خوب بگیرید در جواب دادن عجله نکنید با هم زندگی کنید. دوستی خود را گرامی بدارید. (17)

    10. پرندگان از تخم خارج می شوند. و افعی ها جوان زنده به دنیا می آورند. این مارها فقط یک روز از عمرشان می گذرد. اما نوزادان می توانند خش خش کنند و بسیار سمی هستند! (21)

    11. بچه های ما از جنگل بیرون آمدند. ناتاشا کلاهک های شیر زعفرانی دارد. میشا توت های معطر دارد. داشا دارای نیلوفرهای معطر دره است. چه کسی عجله دارد؟ کدام حیوان خش خش می کند و می دود؟ جوجه تیغی است! موش های پشمالو مراقب باشید! (29)

    12. یک سیسکی در حال چرخش است. در مسیری وسیع می نشیند. یک گربه قرمز در حال دویدن است. سیسکی می بیند. گوش هایش را جمع می کند. پنهان شدن در نیلوفرهای دره. دروغ می گوید و منتظر می ماند. سپس می پرد. اما او اشتباه می کند. سیسکین زنده است. او پرواز می کند. (سی)

    13. موش های کرکی در نزدیکی یک برکه وسیع زندگی می کردند. در بهار موش ها با عجله به سمت کوه رفتند. به قله رسیدیم. روباهی در آنجا زندگی می کرد. از آمدن موش ها خوشحال شد. موش های چاق چقدر خوب هستند! روباه یک شام عالی خواهد داشت! (31)

    14. بچه های بزرگتر برای بچه ها جوجه تیغی آوردند. جوجه تیغی می دود و کاغذ را خش خش می کند. بچه ها با جوجه تیغی بازی می کنند. (14)

    15. میشا و ساشا ژیژین در تعطیلات هستند. آنها با خاله داشا و مادربزرگ ماشا زندگی خواهند کرد. بچه ها به آنها کمک می کنند تا یونجه را خشک و هم بزنید. (22)

    16. سکوت در جنگل. گلاشا و داشا دارای اسکی پهن هستند. اسکی ها خوب پیش می روند. برف خش خش می کند. قسمت بالای کاج ها کرکی است. دانه های برف روی آنها وجود دارد. (20)

    17. جوجه تیغی و سنجاب قرمز در مناطق ما زندگی می کنند. اینجا جوجه تیغی است که در مسیری وسیع می دود. با عجله به سمت پناهگاه می رود. جوجه تیغی در گل رز نشسته و هیس می کند. و یک سنجاب کوچک کرکی دارد که از میان نیلوفرهای معطر دره می پرد. (32)

    18. ناروال ها دلفین های بزرگی هستند. آنها در یخ زندگی می کنند. ناروال ها عاج های بزرگی دارند. این حیوان می تواند با عاج خود از یخ های بسیار قوی عبور کند. ناروال اینگونه نفس می کشد. (23)

    19. زمستان. ما در خیابان می دویم. از سرما می لرزیم. پشت بام خانه ها پوشیده از برف. برف کرکی است. (15)

    20. بچه ها در نزدیکی خانه ماشا و داشا بازی می کنند. ما با آنها دوست هستیم. بچه های ما خوشحال هستند. (14)

    21. Seryozha Shishin مداد دارد. لیوشا ژیروف یک ماشین دارد. هدیه های خوب! (10)

    22. چه نوع توله هایی؟ آنها در جنگل زندگی می کنند. نوزادان پاهای بلندی دارند. گوش های بزرگ و پهن. اینها گوساله های گوزن هستند. (19)

    23. حیوانات دور یک گودال بزرگ جمع شدند. زرافه ای نیلوفرهای دره را بو می کند. شامپانزه ای مخروط ها را به داخل آب می اندازد. موش ها برگ های افتاده را جمع آوری می کنند. اینجا جوجه تیغی می دود. او دور زندگی می کند. خرگوش گوش هایش را جمع می کند. حواصیل در نیزارها پنهان می شود. (سی)

    24. سکوت. برف کرکی در حال باریدن است. دانه های برف مانند پر پرواز می کنند. سقف خانه هایمان سفید شد. بچه ها از برف خوشحال هستند. سگ پوشینکا در نزدیکی لانه خوابیده است. پوشینکای ما به مردم خدمت می کند. او از حیاط محافظت می کند. (27)

    25. در بالای کوه گنجی وجود دارد. یک اژدهای قرمز در این نزدیکی زندگی می کند. او از گنج محافظت می کند. اژدها پنجه های بزرگ و دمی پرپشت دارد. شاهزاده تصمیم گرفت اژدها را شکست دهد. با اسلحه آمد. اژدها فرار خواهد کرد. (28)

    26. کرگدن ها بزرگترین حیوانات هستند. سلاح های کرگدن یک شاخ روی بینی و سم های قوی است. این به زنده ماندن کرگدن کمک می کند. آنها به شکم یا پهلو می خوابند. این حیوانات مدت طولانی زندگی می کنند. (26)

    27. پلنگ در ارتفاعات کوهستانی زندگی می کند. مادر پلنگ های کوچک با خز کرکی خود لانه را عایق می کند. خز را از شکمش بیرون می آورد. پلنگ ها شیر چرب دارند. پنج برابر چرب تر از شیر گاو است. بچه ها آن را می مکند و یخ نمی زنند. (37)

    28. نوزادان والروس از بدو تولد روی یخ برهنه دراز می کشند. اما آنها مریض نمی شوند. مادران به آنها شیر پرچرب می دهند. در عرض یک ماه، توله ها پنج برابر سنگین تر می شوند. (23)

    29. کارلسون روی پشت بام زندگی می کند. بچه با کارلسون دوست است. عزیزم روی پشت بام دوست سقف پهن است. دور از پشت بام را می توان دید. در زیر تعداد زیادی ماشین وجود دارد. عابران در حال قدم زدن هستند. به زودی شام در راه است. کارلسون بچه را از پشت بام پایین می آورد. (31)

    1. کلمات با تاکید هجا.

    نمونه: f-ar، lie-f-at، دوست-f-ok.

    گرما، ترحم، وزغ، نیش، آبشش، درو، داغ، شکایت، جوجه تیغی، رهبر، مشاور، لباس خواب، درو، دویدن، دراز کشیدن، لرزیدن، آتش، آتش نشان.

    وای وای

    ژورا، سوختن، شاخ، چمنزار، دوست، پرچم، پای، بانک، انگور فرنگی، ناودان، بلوط، زرد.

    سوسک، دروغ گفتن، سرگردانی، راه رفتن، نگاه کردن، دوست یابی، نمایش، آباژور، ژاکت.

    ژنیا، در حال حاضر، احترام، چه چیزی.

    چاق، زنده، رگ، مایع، چاقو، ماهی دریایی، جوجه تیغی، دراز بکش، نمایش، سفارش، طعمه، بهار، دوست باشیم، دایره.

    2. کلمات بدون تاکید هجا.

    نمونه: که-ف-ه، ف-اور-نال.

    گرما، پشیمانی، پوست، گودال، دروغ گفتن.

    زو، زو

    می بینم، بریده، گره می زنم، لیس می زنم، لکه می زنم، پوست می کنم، مجله، جرثقیل، اسکی، جوجه تیغی، شام، حنایی، کلاهک شیر زعفرانی، زنده، شکم، زرافه، دوجین، رهگذر.

    3. کلمات با ترکیبی از حروف بی صدا در یک هجا.

    نمونه: خوب خوب.

    صبر، کیک، مربا، گاومیش مرد کور، بدهکار، زنگ.

    ورزش. اشیاء نشان داده شده در تصاویر را نام ببرید.

    نمونه: زنی کنار گودال ها نشسته است. چمن قبلاً زرد شده است

    سوسک وزوز می کند: w-w-w-w. در تابستان گرم است. ژنیا یک چاقو دارد. ژورا لباس خواب پوشیده است. جوجه تیغی یک جوجه تیغی دارد. مرغ دریایی روی یخ دراز می کشد. مشاور بوق دارد. چاقوتو نشونم بده ژنیا. ژورا به سمت چمنزار دوید. دوستم به سمت ساحل می دود. در باغ انگور فرنگی و شاه توت وجود دارد. بلوط های زرد پوست زیر درخت بلوط خوابیده اند. جوجه تیغی ها در کنار جوجه تیغی می دویدند. جرثقیل ها پرواز می کنند و رهبر جلوتر است. چوپان بوق خود را خواند و من به سمت بانک رفتم. در صبح ژنیا اسکی های خود را برداشت و در امتداد جاده دوید. ژورا در طبقه پنجم زندگی می کند. زندگی برای کسانی که از کار فرار می کنند سخت است. والوس ها در شمال و زرافه ها در جنوب زندگی می کنند. کودکان به حیوانات آسیب نمی رسانند و حیوانات آنها را دوست دارند. گلوله برفی آنجا دراز کشید، دراز کشید، سپس دوید و زمزمه می کرد.