08.03.2024

روانشناسی کودک پنج ساله. روانشناسی کودک پنج ساله رشد روانی کودکان 5 ساله


سن 5 تا 6 سالگی را پیش دبستانی ارشد می نامند. یعنی نه تنها مقدم، بلکه برای یادگیری بیشتر مساعد است. این با تمام تغییرات روانی-عاطفی و فیزیولوژیکی که در فرد کوچک رخ می دهد تسهیل می شود. این دوره اساسی برای ایجاد صفات و رفتار اساسی شخصیت است. آگاهی از ویژگی های اصلی مربوط به سن در رشد کودکان 5-6 ساله به والدین کمک می کند بسیاری از جنبه های مهم را ارزیابی و تنظیم کنند.

با چه چیزی به مدرسه نزدیک می شویم؟

مهم ترین تغییری که در این دوران در کودک رخ می دهد، جایگزینی بی اختیاری با ارادی است. چه مفهومی داره؟ اکنون کودک می تواند خود را وادار کند که هدفمند فکر کند، به یاد بیاورد، کوشا باشد، توجه داشته باشد، روی کار بزرگسالان تمرکز کند و رفتار خود را مدیریت کند. پیش از این، این فرآیندها با درجه علاقه عاطفی تنظیم می شدند. بنابراین، اکنون مساعدترین دوره برای رشد توانایی های شناختی و شکل گیری انگیزه یادگیری است.

بیشتر ویژگی های مربوط به سن کودکان در این سن، جنبه های روانی است.

  • تصویر "من" شکل می گیرد. حالا این فقط تایید خود نیست. کودک شروع به ارزیابی خود از موقعیت همسالان خود می کند (تلاش می کند موفق، محبوب باشد)، والدین (برای آنها مهم است که باهوش، درست، خوب باشند) و - توجه! - خودت به این معنی که او نه تنها می تواند اقدامات خود یا نتایج آنها را به طور انتقادی ارزیابی کند، نه تنها بفهمد که چقدر باهوش یا مهربان است، بلکه تصور کند که می خواهد در آینده چه چیزی شود. در عین حال، ارزیابی والدین او به طور انتقادی مورد بررسی قرار می گیرد و با ارزیابی خود او از "من" خود مقایسه می شود. اکنون بیش از هر زمان دیگری، مهم است که به کودک خود این احساس را بدهید که «من می توانم این کار را انجام دهم». از طریق موفقیت های کوچک، او تمایل بیشتری برای تلاش برای موفقیت های بزرگ خواهد داشت. علاوه بر این، موفقیت رقابتی در میان همسالان بسیار مهم می شود. باید به کودک یاد داد که با وقار برنده شود و ببازد. کودک برای اینکه با سواد، تحصیل کرده و موفق رشد کند، برای کسب دانش تلاش خواهد کرد.
  • ارتباط در یک گروه کودکان، نگرش همسالان او نسبت به کودک و فرصت ایجاد روابط بر اساس انگیزه محبت شخصی اهمیت فزاینده ای پیدا می کند. اگرچه دوستی ها در حال حاضر عمدتاً همجنس گرا هستند، بچه ها قبلاً می توانند ترجیحات خود را در انتخاب دوستان مشخص کنند (او مهربان است، شاد است، حریص نیست، او جیغ نمی زند، اسباب بازی ها را بر نمی دارد، با من موافق است). در میان کودکان، تقسیم به کم و بیش محبوب، دوستانه، مقتدر آغاز می شود.
  • تخیل، که به درستی می توان آن را مبنای موفقیت در هر فعالیت خلاقانه نامید، با فعالیت خاصی در کودک در سن 5 سالگی رشد می کند. این دوره تخیل قوی است، زمانی که کودکان می توانند طرح های پیچیده بسازند و تصاویری از آثاری که می خوانند تصور کنند، تخیل به ویژه در بازی و فعالیت های خلاقانه گسترده است. کودکان پیش دبستانی می توانند باورنکردنی ترین سناریوهای بازی را برای خود ایجاد کنند و یک ایده در خلاقیت ظاهر می شود و کودک برای تحقق بخشیدن به آن تلاش می کند، علاوه بر این، زمانی که کودک بر اساس آنچه می شنود (مثلا در حین خواندن کتاب) تخیل سازنده ایجاد می کند. برای او)، می تواند تصاویری از جادوگران ناشناخته، دنیاها یا سیارات دور، فضا به طور کلی، ساکنان کهکشان های دیگر را تصور کند.
  • کودکان شروع به درک روابط اجتماعی و تبعیت در زمینه های مختلف فعالیت بزرگسالان می کنند. آنها این نقش ها را به بازی منتقل می کنند. بنابراین، آنها اغلب در مورد اینکه چه کسی باید نقش کمتری را از این منظر بازی کند - چه کسی باید تابع باشد، اختلاف دارند.

بازی هایی را برای فرزندتان انتخاب کنید که او را وادار کند فکر کند، فکر کند، به دنبال راه حل باشد، یک زنجیره منطقی از اقدامات بسازد، به طور مداوم عمل کند، یک الگو را شناسایی کند (راهی برای خروج از پیچ و خم پیدا کند، یک هرم را مطابق با یک الگو بسازد، یک الگو را جمع کند. پازل، یک مکعب روبیک، طبق یک نمودار).

نگاه غیر کودکانه

نکته اصلی برای والدین ایجاد علاقه شناختی در کودک 5-6 ساله و گسترش افق دید او است. دانش انباشته شده قبلی در مورد واقعیت اطراف باید دائماً پر شود، افق مفاهیم شناخته شده گسترش یابد، در حالی که کودک را به استدلال سوق می دهد. پاسخ یک بزرگسال به هر سوالی از یک کودک در این سن نه تنها باید کامل باشد، بلکه او را به تفکر منطقی تشویق کند. در چنین گفت وگویی، مهم است که از او سؤالاتی با عبارت "توجیه کن"، "اثبات کن"، "توضیح بده"، "چرا فکر می کنی، چرا" (چرا الان سرد است، چرا نمی توانی آتش روشن کنی، مهم است. در خانه، چرا نمی توانید حیوانات را شکست دهید، قارچ های سمی بخورید، روی یخ راه بروید. همه اینها باید در زنجیره ای از گفتار محجوب و تمرینات ذهنی ساخته شود که یک کودک پیش دبستانی را برای تبدیل شدن به یک دانش آموز آماده کند.

در حال حاضر یک کودک پیش دبستانی می تواند:

  • نام و تشخیص انواع حمل و نقل، هدف آنها (عمومی، باری، ویژه، کشاورزی، زمینی، آبی، هوایی).
  • نه تنها رنگ های اصلی، بلکه چندین سایه آنها را نام ببرید و متمایز کنید.
  • اشیاء را با توجه به ویژگی های خاص به کلاس ها ترکیب کنید، تعیین کنید که از چه موادی ساخته شده اند.
  • در مورد پدیده های طبیعی و اعمال مردم در زمان های مختلف سال صحبت کنید.
  • توضیح دهید که چرا گیاهان، حیوانات و انسان ها به هوا، آب و خورشید نیاز دارند.
  • آدرس دقیق خود، شهری که در آن زندگی می کنید، وطن خود، پایتخت آن را نام ببرید.
  • با طبیعت با عقلانیت، صرفه جویی و مراقبت رفتار کنید.

هنوز مشکلاتی در حس زمان وجود دارد (کودک ممکن است در مورد زمان سال یا روزهای هفته گیج شود).

اما توجه و خرد والدین به کودک کمک می کند افق دید خود را بیش از پیش گسترش دهد.

بهترین منبع اطلاعات علمی معتبر برای پیش دبستانی های بزرگتر، دایره المعارف های کودکان است. او می تواند از آنها اطلاعات کاملی در مورد حیوانات، گیاهان، ساختار انسان، فضا، کشورها و خیلی چیزهای دیگر به شکلی در دسترس استخراج کند.

توجه، منطق، تفکر، شمارش

ویژگی های ویژگی های سنی یک پیش دبستانی بزرگتر از نظر رشد فکری نیز کاملاً جامع است. همانطور که قبلا ذکر شد، سن پیش دبستانی برای رشد همه زمینه های زندگی کودک و در وهله اول هوش مطلوب ترین است. به لطف ظهور خودسری، کودک قبلاً می تواند بپذیرد که به خاطر سپردن یا انجام کاری ضروری، مفید و نه فقط جالب است.

اکنون او می تواند والدین خود را با دانش و دستاوردهای فکری خود شگفت زده کند:

  • می تواند تا 8 عکس را در چند دقیقه به خاطر بسپارد.
  • چندین شعر را با بیان به یاد می آورد و می خواند.
  • می تواند تا 6 تفاوت بین تصاویر را پیدا کند.
  • آنچه خواندید را نزدیک به متن بازگو کنید.
  • انجام وظایف بدون تغییر یا پرت شدن به مدت 10 تا 20 دقیقه.
  • یک الگوی منطقی در زنجیره رویدادها پیدا کنید.
  • تفاوت بین اشیا و پدیده ها را توضیح دهد.
  • تشخیص و توضیح ناسازگاری با واقعیت در تصاویر؛
  • از بین 4-5 مورد بر اساس برخی مشخصه ها، یکی از موارد فرد را بیابید و این ویژگی را توضیح دهید.
  • تصویر بریده شده یا پازل را به حداقل 9 قسمت تا کنید.
  • از اعداد کمی و ترتیبی به درستی استفاده کنید.
  • یکسان کردن گروه های اشیاء؛
  • موقعیت یک شی را نسبت به خود، افراد دیگر یا اشیاء دیگر (پشت سر، سمت چپ صندلی) توضیح دهید.

همیشه الگوی خوبی برای کودک خود باشید، زیرا در این سن کودکان هنوز از آن یاد می گیرند. اگر کودک آرام و راحت باشد و هیچ رنجش، ترس، گناه و اضطرابی وجود نداشته باشد، موفق تر خواهد بود.

گفتار، احساسات، خلاقیت

روانشناسی یک کودک 5-6 ساله با انفجار تخیل متمایز می شود - این را می توان ویژگی اصلی مربوط به سن کودکان در این سن نیز نامید. و توسعه فانتزی ناگزیر مستلزم گسترش پالت عاطفی و توسعه سریع مهارت های گفتاری است. یک کودک پیش دبستانی مسن تر به طیف کاملی از احساسات انسانی دسترسی دارد که به طور فعال در بازی، ارتباط با همسالان، بزرگسالان، بازگویی و خواندن شعر نشان می دهد. گفتار کودک اکنون سرشار از لحن، تغییرات در سرعت و حجم است. به طور فعال با حالات و حرکات صورت تکمیل می شود.

اکنون کودک در حال رشد و شکوفایی ویژگی هایی مانند کنجکاوی و عشق به عزیزان است و تعجب به وضوح آشکار می شود.

ویژگی های اخلاقی، زیبایی شناختی و احساسات فکری نیز شکل می گیرد:

  • احساس غرور؛
  • شوخ طبعی؛
  • شرم
  • زیبا، قهرمانانه؛
  • دوستی.

گفتار حتی غنی تر می شود. یک کودک پیش دبستانی بزرگتر می تواند نظر خود را بیان کند، در یک شعر یا یک صحنه کوچک نقش بازی کند. می تواند داستانی را بر اساس یک تصویر طرح یا چند تصویر متوالی بسازد. می تواند ژانرهای آثار خوانده شده (داستان کوتاه، افسانه، شعر)، و همچنین نویسنده مورد علاقه کودکان، اثر مورد علاقه را نام برد.

در این مرحله، در شرایط عادی، کودک قادر است تقریباً تمام صداها را به وضوح تلفظ کند (گاهی اوقات به استثنای [r]). اکنون او کاملاً آماده است تا هجاها را بخواند (یا قبلاً می داند چگونه این کار را انجام دهد).

آثار هنرمندان جوان در این مرحله اغلب اشیایی هستند که به صورت شماتیک به تصویر کشیده می شوند. اما در عین حال، یک کودک پیش دبستانی مسن تر می تواند یک ترکیب طرح را به تصویر بکشد.

خودمراقبتی و کمک به بزرگسالان

تا زمانی که به سن پیش دبستانی می رسند، اکثر کودکان تقریباً کاملاً خودکفا هستند: آنها می توانند با اطمینان تمام انواع بست های لباس و کفش، کارد و چنگال را کنترل کنند و قوانین بهداشت، آداب معاشرت و ترافیک مورد نیاز خود را بدانند.

می توان لیست نسبتاً بزرگی از کارهای خانه را به آنها واگذار کرد:

  • برای شستن ظروف؛
  • میز را تمیز کن؛
  • لباس ها را به طور مرتب در کمد خود تا کنید.
  • میز، قفسه کتاب را مرتب کنید (کتاب ها را بر اساس اندازه، ضخامت، استحکام صحافی مرتب یا مرتب کنید - نوعی پازل منطقی مفید).
  • برای آبیاری گلها؛
  • به حیوانات خانگی غذا بدهید،
  • سگ را پیاده کنید (اگر بزرگ نباشد)؛
  • جارو کردن کف (مسیر در حیاط)؛
  • گرد و غبار را پاک کنید؛
  • شستن کفش؛
  • حمل خرید؛
  • برخی از کودکان می توانند از قبل خریدهای کوچکی را از فروشگاهی در نزدیکی انجام دهند، از مایکروویو یا اجاق گاز برای گرم کردن غذا استفاده کنند.

یک کودک در این سن باید "مسئولیت های شغلی" خود را در خانه داشته باشد. سعی کنید انجام کارهای روزانه را به عادت خوب او تبدیل کنید، نه یک «واجب». انگیزه های مثبت مناسب را برای او پیدا کنید، تکالیف را در قالب یک بازی یا حتی بهتر از آن مسابقه ای ارائه دهید که در آن فرزندتان مطمئناً از شما پیشی خواهد گرفت.

تشخیص سیگنال های SOS

هر پدر و مادری می فهمد که به زودی کودک به مدرسه می رود. و از آنجایی که اکنون زمان مناسبی برای آماده شدن برای آن است، پس این آمادگی آغاز می شود. متأسفانه ، اغلب ما ، بزرگسالان ، آنقدر فعالانه شروع به آماده کردن کودک برای مدرسه می کنیم و تمام دانش مورد نیاز و حتی "فوق العاده" را در او جمع می کنیم (به طوری که او از خود پیشی می گیرد ، به طوری که ما به او افتخار می کنیم) ، که روان کودک نمی تواند کنار بیاید: کودک بسیار عصبی، پرخاشگر می شود. ما تقاضا می کنیم، فشار می آوریم، مجبور می کنیم، کودک را محدود می کنیم، همانطور که به نظر ما می رسد، همه چیز لازم را در او "متحرک" می کنیم تا بعداً "از ما تشکر کند". اما در عوض ما به هوی و هوس های بی پایان، اشک ها، اعتراض ها، هیستریک ها، لجبازی ها می پردازیم - همه چیزهایی که قبلاً (حداقل برای مدت طولانی) در کودک مورد توجه قرار نگرفته است.

البته، ما با اصیل ترین نیت ها هدایت می شویم که فقط بهترین ها را برای فرزندمان می خواهیم. اما کودک سرسختانه از درس خواندن امتناع می کند، به دنبال بهانه ای برای دوری از کلاس می گردد، ممکن است بیمار تماس بگیرد یا به والدین خود اولتیماتوم بدهد... آیا انتظارش را نداشتید؟ مطمئنا. چرا این اتفاق می افتد؟

دلایل زیادی برای این رفتار وجود دارد.

  • حجم کاری زیاد (نقاشی، زبان خارجی، رقص، ژیمناستیک، مدلینگ و خدا می داند چه چیز دیگری) کودک را از کودکی عادی محروم می کند. او هم از نظر روحی و هم جسمی خسته است. چنین برنامه ای باید به حالتی کاهش یابد که کودک راحت باشد. و شاید در میان این فعالیت ها مواردی وجود داشته باشد که کودک دوست ندارد (یا زبان مشترکی با معلم وجود ندارد).
  • تلاش برای جبران. این تمایل والدین است که بر اساس الزامات شاخص برای دانش آموزان کلاس اول آینده ، همه چیزهایی را که او قادر به انجام آنها نیست در کودک فرو کنند. اما آنها خودشان این را به طور سیستماتیک به او ندادند - در طول 4 - 5 سال قبل از زندگی او. چرا روان کودک مهربان اکنون باید مسئول اشتباهات بزرگسالان باشد؟
  • عدم توجه و ارتباط. شاید اعتراض به یادگیری تلاش کودک برای جلب توجه والدینش باشد، چیزی که او فاقد آن است. بچه ها اغلب بر اساس این اصل عمل می کنند: "حتی اگر فریاد بزنند یا تنبیه کنند، باز هم به من توجه دارد."
  • من نمی خواهم، اما باید! این وضعیتی است که در آن کودک تمام زندگی خود را در محدوده های سخت (روال روزانه ، قوانین نجابت ، مسئولیت در قبال والدین) زندگی می کند و دائماً نیازهای خود را تابع خواسته ها و خواسته های آنها می کند. شخصیت کوچک دیر یا زود با مشکل خروج از موقعیت روبرو می شود. و سپس کودک پیش دبستانی یا شروع به محدود کردن خود در همه چیز خواهد کرد یا به هر قانون و قوانینی که توسط بزرگسالان ایجاد شده است اعلام جنگ می کند.
  • بیش فعالی. این پدیده امروزه غیر معمول نیست. در همان زمان، کودک پیش دبستانی به هر گونه فعالیت اعتراض می کند، زیرا در طول آنها مجبور است به آرامی بنشیند و برای مدت طولانی حواسش پرت نشود. و با چنین ویژگی روانی، این یک کابوس کامل برای او است.
  • تاخیر رشد. اگر کودک پیش دبستانی دارای ناتوانی های عصبی یا ذهنی باشد، ممکن است به سادگی از نظر رشد از همسالان خود عقب بماند. قبل از اینکه او را به یک سالگی "هل" کنید، باید برای شناسایی علل احتمالی و اصلاح آنها معاینه شوید.


توصیه های روانشناس به شما کمک می کند تا از مشکلاتی در زمینه آماده سازی فرزندتان برای مدرسه جلوگیری کنید.

  • زمان بهینه را برای مطالعه انتخاب کنید. شاید بهتر است کودک صبح را به یاد بیاورد و مثلاً بعد از پیاده روی فکر کند. نیاز به آزمایش کمی با این. اگر زمان بندی اشتباه باشد، مغز شخص کوچک به طور موثر کار نمی کند.
  • فعالیت های آموزشی را به یک مراسم روزانه تبدیل کنید، مانند شستن صورت یا مسواک زدن. پس از همه، این درست و مفید است.
  • به طور مداوم آن را دشوارتر کنید. با ساده ترین کارهای رشدی شروع کنید، به تدریج آنها را پیچیده کنید. در غیر این صورت، کودک با یک بار تسلط بر کار، حتی یک کار ساده را هم نمی خواهد انجام دهد و ایمان خود را از دست می دهد. و این از دست دادن انگیزه است. بدون آن هیچ آموزشی امکان پذیر نخواهد بود.
  • از انتقادات تند، توبیخ و تنبیه برای شکست خودداری کنید. این کار نه تنها شما را از مطالعه منصرف می کند، بلکه اعتماد به نفس را نیز از شما سلب می کند.
  • به کودک خود بسپارید تا هنگام خرید یک اسباب بازی، بازی یا کمکی از میان اسباب بازی هایی که در حال حاضر به آنها نیاز دارد (از نظر رنگ، شکل یا ویژگی های دیگر) انتخاب کند. او باید علاقه مند به بازی و مطالعه آن باشد. اگر فقط به این دلیل که نظر او مورد توجه قرار گرفت.
  • برای فرزند خود الگو قرار دهید. نشان دهید که خودتان دائماً در حال یادگیری چیزی هستید، در حال پیشرفت هستید: خواندن، حل جدول کلمات متقاطع، بازی چکرز، دومینو.
  • کاملا مثبت هر تمرینی باید پر از احساسات مثبت باشد. فقط در این صورت است که هم شادی و هم از همه مهمتر سود برای کودک به ارمغان می آورد. و علاقه بیشتری به خود فعالیت ها خواهد داشت.

بنابراین، اگر در آستانه کلاس اول، انگیزه کودک را برای یادگیری دلسرد کنید (یا نتوانید رشد دهید)، توانایی های او را اشتباه محاسبه کنید، و سیستم عصبی کودک پیش دبستانی را بیش از حد فشار دهید، می توانید از شکست او نه تنها در یادگیری، بلکه در ادامه آن نیز اطمینان حاصل کنید. اجتماعی شدن بنابراین، والدین کارهای زیادی برای انجام دادن دارند. و مهمتر از همه - سازگار.

یکی از ویژگی های سنین پیش دبستانی، همانطور که قبلا ذکر شد، توسعه شدید تفکر انتزاعی، توانایی تعمیم، طبقه بندی، درک مقوله های زمان و مکان و جستجو برای پاسخ به سؤالات است: "همه چیز از کجا آمد. از؟»، «چرا مردم زندگی می کنند؟»

در این سن، تجربه روابط بین فردی بر اساس توانایی کودک در پذیرش و ایفای نقش، پیش بینی و برنامه ریزی اعمال دیگری، درک احساسات و نیات او شکل می گیرد. روابط با مردم انعطاف پذیرتر، همه کاره تر و در عین حال هدفمندتر می شود. موارد زیر شکل می گیرد: سیستمی از ارزش ها (جهت گیری های ارزشی)، احساس خانه، خویشاوندی، درک اهمیت خانواده برای تولید مثل.

تا سن 5 سالگی، پسران می توانند به طور رسمی به مادر خود اعلام کنند که تمایل خود را برای ازدواج با او پس از بزرگ شدن، و دختران می توانند با پدر خود ازدواج کنند. از 5 تا 8 سالگی، آنها عمدتا با همسالان "ازدواج" یا "ازدواج" می کنند، بنابراین در یک موقعیت بازی شکل روابط بزرگسالان را بازتولید می کنند.

به طور کلی، کودکان در سنین پیش دبستانی با اجتماعی بودن و نیاز به دوستی مشخص می شوند. در گروه مهدکودک ارتباط با همسالان همجنس غلبه محسوسی وجود دارد که پذیرش در میان آنها برای تأیید خود و عزت نفس کافی ضروری است.

کودکان 6 ساله قبلاً درک کرده اند که علاوه بر والدین خوب، مهربان و دلسوز، والدین بدی نیز وجود دارند. بدها نه تنها کسانی هستند که با کودک ناعادلانه رفتار می کنند، بلکه کسانی هستند که دعوا می کنند و نمی توانند بین خود توافق کنند. ما بازتابی را در ترس های مربوط به سن معمولی از شیاطین به عنوان ناقض قوانین اجتماعی و پایه های مستقر و در عین حال به عنوان نمایندگان جهان دیگر می یابیم.

کودکان مطیع که در هنگام زیر پا گذاشتن قوانین و مقررات در رابطه با شخصیت‌های مرجع که برایشان مهم است، احساس گناه را تجربه کرده‌اند، بیشتر در معرض ترس از شیطان هستند.

در سن 5 سالگی، تکرار وسواسی گذرا از کلمات "بی نزاکت" در سن 6 سالگی مشخص است، کودکان با اضطراب و تردید در مورد آینده خود غلبه می کنند: "اگر زیبا نباشم چه؟" یکی با من ازدواج می کند؟»، در یک کودک 7 ساله مشکوک وجود دارد: «دیر نمی کنیم؟»، «میریم؟»، «میخری؟»

تظاهرات مربوط به سن وسواس، اضطراب و سوء ظن در کودکان از بین می رود اگر والدین شاد، آرام، با اعتماد به نفس باشند و همچنین ویژگی های فردی و جنسیتی فرزند خود را در نظر بگیرند.

از تنبیه زبان نامناسب باید با توضیح صبورانه نامناسب بودن آن و در عین حال فراهم کردن فرصت های اضافی برای رفع تنش عصبی در بازی اجتناب شود. برقراری روابط دوستانه با فرزندان جنس مخالف نیز کمک می کند و بدون کمک والدین نمی توان این کار را انجام داد.

انتظارات مضطرب کودکان با تجزیه و تحلیل آرام، توضیح معتبر و متقاعدسازی از بین می رود. در مورد سوء ظن، بهترین کار این است که آن را تقویت نکنید، توجه کودک را تغییر ندهید، با او بدوید، بازی نکنید، باعث خستگی جسمی شوید و دائماً به قطعیت وقایع رخ داده ابراز اطمینان کنید.

همانطور که قبلاً ذکر شد، والدین همجنس از اختیارات استثنایی در میان کودکان پیش دبستانی بزرگتر برخوردار هستند. در همه چیز از او تقلید می شود، اعم از عادات، رفتار و سبک ارتباط با والدینی از جنس مخالف که هنوز هم دوستش دارند. به همین ترتیب، مدلی از روابط خانوادگی ایجاد می شود.

توجه داشته باشید که روابط گرم عاطفی با هر دو والدین تنها در صورت عدم تعارض بین بزرگسالان امکان پذیر است، زیرا در این سن کودکان، به ویژه دختران، نسبت به روابط در خانواده (و همچنین به نگرش سایر افراد مهم برای آنها) بسیار حساس هستند. .

اقتدار والدین همجنس به دلیل رفتاری که از نظر عاطفی برای کودک غیرقابل قبول است و ناتوانی در تثبیت اوضاع در خانواده کاهش می یابد. سپس، در بازی تخیلی "خانواده"، کودکان، به ویژه دختران، کمتر تمایلی به انجام هر کاری مانند "بابا" یا "مادر" دارند. آنها سعی می کنند فقط خودشان باشند یا نقش والدین جنس دیگر را انتخاب کنند که در هر دو مورد در سنین پیش دبستانی بالاتر غیر معمول است.

اگر به دلایل مختلف در دوران کودکی مشکلات، اصطکاک و درگیری در روابط با والدین همجنس وجود داشته باشد، این امر به پیدایش مشکلات، اصطکاک و درگیری در تربیت فرزندان خود کمک می کند. بنابراین اگر دختری در دوران کودکی تحت تأثیر مستبدانه مادرش قرار گرفته باشد، پس از آن که خودش مادر شده است، به نحوی قاطعانه با کودک سختگیرانه و اصولی رفتار می کند که باعث واکنش اعتراضی یا اختلالات روان رنجور در او می شود. .

پسری که در کودکی پسر پدر نبود و از تأثیر مثبت خود محروم بود، ممکن است پدر پسر نشود و تجربه کافی خود را از رفتار نقش جنسیتی و محافظت در برابر خطرات و ترس های روزمره به او منتقل کند.

علاوه بر این، طلاق والدین در کودکان در سنین پیش‌دبستانی، تأثیر نامطلوب بیشتری بر پسران نسبت به دختران دارد. فقدان نفوذ پدر در خانواده یا غیبت او می‌تواند در پسران شکل‌گیری مهارت‌های ارتباطی متناسب با جنسیت با همسالان را پیچیده‌تر کند، باعث ایجاد شک و تردید در خود، احساس ناتوانی و هلاکت در برابر خطری هر چند خیالی شود. آگاهی را پر می کند

بنابراین ، یک پسر 6 ساله از یک خانواده تک والد (پدرش پس از طلاق ترک کرد) از مار گورینیچ وحشت داشت. "او نفس می کشد - این همه است" - ترس خود را اینگونه توضیح داد. منظور او از «همه چیز» مرگ است. هیچ کس نمی داند چه زمانی ممکن است مار گورینیچ از اعماق ضمیر ناخودآگاه خود بلند شود، اما واضح است که او می تواند ناگهان تخیل پسری بی دفاع را در مقابل خود تسخیر کند و اراده او را برای مقاومت فلج کند.

وجود یک تهدید خیالی دائمی نشان دهنده فقدان دفاع روانی است که به دلیل عدم تأثیر کافی از پدر شکل نگرفته است.

این پسر مدافعی ندارد که بتواند مار گورینیچ را بکشد و بتواند از او مثالی مانند ایلیا افسانه ای مورومتس بگیرد.

یا به مورد پسر 5 ساله ای اشاره کنیم که از "همه چیز دنیا" می ترسید، درمانده بود و در عین حال اظهار داشت: "من مثل یک مرد هستم." او دوران کودکی خود را مدیون مادر مضطرب و بیش از حد محافظ خود بود که می خواست دختری داشته باشد و در سال های اول زندگی اش آرزوی استقلال را در نظر نمی گرفت. پسر به پدرش کشیده شد و سعی کرد در همه چیز شبیه او باشد. اما پدر توسط یک مادر زورگو از تربیت خارج شد و تمام تلاش های او برای اعمال هر گونه نفوذ بر پسرش را مسدود کرد.

ناتوانی در همذات پنداری با نقش یک پدر فشرده و بی اقتدار در حضور مادری بی قرار و بیش از حد محافظ، وضعیتی خانوادگی است که به از بین رفتن فعالیت و اعتماد به نفس پسران کمک می کند.

یک روز متوجه پسر بچه 7 ساله گیج، خجالتی و ترسو شدیم که علیرغم درخواست ما نتوانست کل خانواده را ترسیم کند. او یا خودش یا پدرش را به طور جداگانه ترسیم کرد و متوجه نشد که مادر و خواهر بزرگترش باید در تصویر باشند. او همچنین نتوانست نقش پدر یا مادر را در بازی انتخاب کند و در آن خودش شود. عدم امکان همذات پنداری با پدر و اقتدار پایین او به این دلیل بود که پدر مدام مست به خانه می آمد و بلافاصله به رختخواب می رفت. او یکی از مردانی بود که "پشت کمد زندگی می کرد" - نامحسوس، ساکت، بی ارتباط با مشکلات خانوادگی و بدون دخالت در تربیت فرزندان.

پسر نمی توانست خودش باشد، زیرا مادر سلطه گرش که از پدرش شکست خورده بود و نفوذش را ترک کرده بود، سعی کرد انتقام پسرش را بگیرد که به گفته خودش از هر نظر شبیه شوهر حقیر و عادل بود. به عنوان مضر، تنبل، سرسخت. باید گفت که پسر ناخواسته بود و این امر دائماً بر نگرش مادر نسبت به او تأثیر می گذاشت ، او نسبت به پسر حساس عاطفی سختگیر بود و بی پایان او را سرزنش و تنبیه می کرد. علاوه بر این، او بیش از حد از پسرش محافظت کرد، او را تحت کنترل دائمی نگه داشت و جلوی هرگونه تظاهرات استقلال را گرفت.

جای تعجب نیست که او به زودی در ذهن مادرش "مضر" شد، زیرا او سعی می کرد به نحوی خود را ابراز کند و برای او این کار او را به یاد فعالیت قبلی پدرش می انداخت. این دقیقاً همان چیزی است که مادر را می ترساند که هیچ اختلافی را تحمل نمی کند و می خواهد اراده خود را تحمیل کند و همه را تحت سلطه خود درآورد. او مانند ملکه برفی بر تختی از اصول نشسته بود، فرمان می داد، اشاره می کرد، از نظر عاطفی در دسترس نبود و سرد بود، نیازهای روحی پسرش را درک نمی کرد و با او مانند یک خدمتکار رفتار می کرد. شوهر در یک زمان به نشانه اعتراض شروع به نوشیدن کرد و با «عدم الکلی» از همسرش دفاع کرد.

در گفتگو با پسر، نه تنها ترس‌های مربوط به سن، بلکه ترس‌های زیادی از سن قبل از جمله تنبیه مادر، تاریکی، تنهایی و فضای محدود را نیز کشف کردیم. ترس از تنهایی بیشتر آشکار بود و این قابل درک است. او هیچ دوست یا محافظی در خانواده اش ندارد.

شدت ناموجه، ظلم پدر در روابط با فرزندان، تنبیه بدنی، نادیده گرفتن نیازهای روحی و عزت نفس نیز موجب ترس می شود.

همانطور که دیدیم، جایگزینی اجباری یا آگاهانه نقش مرد در خانواده توسط مادری که ذاتاً سلطه گر است، نه تنها به رشد اعتماد به نفس در پسران کمک نمی کند، بلکه منجر به بروز عدم استقلال می شود. وابستگی و درماندگی، که زمینه مساعدی برای تکثیر ترس‌ها، بازدارندگی از فعالیت و تداخل با خود تأییدی است.

رشد ذهنی کودک سال ششم زندگی. قسمت 1.

کودک سال ششم زندگی از طریق بازی، نقاشی، ارتباط با بزرگسالان و همسالان به پیشرفت خود ادامه می دهد، اما به تدریج یادگیری به مهمترین فعالیت تبدیل می شود.

از پنج سالگی کودک باید برای تحصیل در آینده آماده شود. البته، یادگیری در تمام فعالیت های کودک حتی در سنین پایین گنجانده شد. او مجسمه سازی، برش، طراحی، ساخت لوازم جانبی و غیره را آموخت. اما چنین آموزش هایی هنوز دارای ویژگی سیستمی برای کسب دانش نبود. اکنون زمان انتقال تدریجی به چنین یادگیری فرا رسیده است، زمانی که کودک می تواند و می خواهد آنچه را که بزرگسال از او می خواهد انجام دهد.

همانطور که تجربه مشاوره روانشناختی با کودکان در سن دبستان نشان می دهد، مشکلات یادگیری اغلب با بلوغ اجتماعی ناکافی و رفتار داوطلبانه شکل نیافته آنها مرتبط است. در عین حال، رشد فکری کودک حتی می تواند بسیار بالا باشد.
در اینجا شکایات والدین و معلمان مدارس ابتدایی بیان شده است:
- کودک در مدرسه قوانین رفتاری مقرر را رعایت نمی کند.
- به توضیحات معلم گوش نمی دهد، به کار خودش فکر می کند.
- به جای دفترچه، اسباب بازی ها را از کوله پشتی خود بیرون می آورد و در حین درس بازی می کند.
- اگر به طور خاص او را مورد خطاب قرار ندهید، جلب توجه کودک دشوار است.
- کودک نمی تواند برای مدت طولانی آرام شود و درس را شروع کند.
- در طول کلاس با بچه های دیگر صحبت می کند، می تواند بلند شود و در کلاس قدم بزند.
- بدون اینکه به سوال معلم گوش دهد، از روی صندلی پاسخ را فریاد می زند.
- نمی‌توانی من را برای تکالیف بنشانی. او می تواند تا پاسی از شب به انجام تکالیف بپردازد و دائماً حواسش به مسائل اضافی پرت می شود.
- اگر کاری درست نشد، همه چیز را رها می کند و اصلاً از انجام تکالیف خودداری می کند.

من فکر می کنم که این چشم انداز برای شما مناسب نیست، به این معنی که شما مسئولیت کامل رشد مهارت های رفتاری اجتماعی فرزند خود را در شرایط یادگیری گروهی بر عهده خواهید گرفت. کودک باید بفهمد که میل به خودی خود دلیلی برای عمل نیست و ابتدا باید فکر کرد و سپس انجام داد.
اما، البته، اصل تدریجی بودن باید به شدت رعایت شود. در بیشتر مواقع کودک باید درگیر فعالیت هایی باشد که به او علاقه دارد. او هنوز نیاز زیادی به بازی احساس می کند. بنابراین، یادگیری، در عین حال که هدفمندتر می شود، همچنان باید ماهیتاً بازیگوش باشد.

رشد فکری یک کودک پنج تا شش ساله توسط مجموعه ای از فرآیندهای شناختی تعیین می شود: توجه، ادراک، تفکر، حافظه، تخیل. توجه کودک در این دوره سنی با غیر ارادی مشخص می شود. او هنوز نمی تواند توجه خود را کنترل کند و اغلب خود را در معرض تأثیرات بیرونی می بیند. این خود را در حواس پرتی سریع، ناتوانی در تمرکز بر یک چیز، و در تغییرات مکرر فعالیت ها نشان می دهد.

راهنمایی یک بزرگسال باید در جهت شکل گیری تدریجی توجه داوطلبانه باشد که ارتباط نزدیکی با رشد مسئولیت دارد. این شامل تکمیل دقیق هر کار است - هم جالب و هم نه چندان جالب.

مهمترین ویژگی های توجه عبارتند از: ثبات توجه، به عنوان توانایی حفظ تمرکز برای مدت طولانی، تغییر توجه، به عنوان توانایی جهت یابی سریع یک موقعیت و حرکت از یک فعالیت به فعالیت دیگر، و توزیع توجه - توانایی تمرکز همزمان روی دو یا چند شی متفاوت.

نقش عوامل عاطفی (علاقه)، فرآیندهای ذهنی و ارادی به وضوح بر رشد توجه تأثیر می گذارد.

تمام ویژگی های توجه در نتیجه تمرینات به خوبی توسعه می یابد.

درک کودک به معنای واقعی کلمه از ماه های اول زندگی رشد می کند. در سن پنج یا شش سالگی، کودک معمولاً رنگ ها و اشکال اشیاء را به خوبی تشخیص می دهد (اشکال هندسی مختلفی را نام می برد).

کودک به خوبی در فضا جهت گیری می کند و به درستی از انواع نمادهای روابط فضایی استفاده می کند: "شما باید پایین بروید، به راست بپیچید، به گوشه برسید، به چپ بپیچید، به طرف دیگر بروید."

برای کودک دشوارتر است درک زمان - جهت گیری در زمان روز، در ارزیابی دوره های مختلف زمانی (هفته، ماه، فصل، ساعت، دقیقه). تصور مدت زمان هر کاری برای کودک هنوز دشوار است.

بر اساس تفکر بصری-اثربخش، که به ویژه در کودک سه تا چهار ساله به شدت رشد می کند، تفکر بصری-تصویری و پیچیده تری شکل می گیرد - کلامی-منطقی.

بازی های مختلف، ساخت و ساز، الگوسازی، نقاشی، خواندن در کودک عملیات ذهنی مانند تعمیم، مقایسه، انتزاع و برقراری روابط علت و معلولی ایجاد می کند. با تشکر از این، کودک می تواند ایده اصلی یک افسانه، تصویر را درک کند، چندین تصویر را بر اساس یک ویژگی مشترک ترکیب کند، تصاویر را بر اساس یک ویژگی اساسی به گروه ها مرتب کند و غیره.

کلاس های با یک کودک می تواند شاخص های تفکر را 3-4 برابر بهبود بخشد.

در کودک ششمین سال زندگی، حافظه بر اساس احساسات و علاقه همچنان غیرارادی است. یعنی کودک به راحتی آنچه را که به او علاقه دارد به یاد می آورد. اما حتی در این مورد نیز فراموشی خیلی سریع اتفاق می افتد. والدین کودکان پنج ساله اغلب از اینکه کودکان برخی از اطلاعات را به سرعت فراموش می کنند شگفت زده می شوند.

در حال حاضر در این سن، تفاوت های فردی ظاهر می شود: برخی از کودکان حافظه دیداری بهتری دارند، برخی دیگر حافظه شنوایی بهتری دارند، برخی دیگر حافظه عاطفی بهتری دارند و برخی دیگر حافظه مکانیکی بهتری دارند.

در فعالیت های با کودک، باید انواع حافظه را توسعه داد، اما همچنان تلاش کرد تا حفظ بر اساس فعالیت ذهنی و درک را آموزش دهد.

همانطور که قبلا ذکر شد، فعالیت پیشرو یک کودک پیش دبستانی نقش آفرینی است که در طی آن تخیل رشد می کند. این تخیل است که به کودک اجازه می دهد در حین بازی خود را خلبان، ملوان، راننده و... تصور کند.

برخی از والدین از خیال پردازی بیش از حد کودک (آنطور که به نظر می رسد) می ترسند و می پرسند: "آیا این طبیعی است؟" برای یک کودک پنج تا شش ساله، فانتزی یک پیش نیاز ضروری برای نگرش خلاقانه به واقعیت است. کار خستگی ناپذیر خیال یکی از راه های منتهی به دانش و تسلط بر جهان است.

در سال ششم زندگی کودک باید جدی ترین توجه را به رشد گفتار او معطوف کرد. آیا کودک همه صداها را به درستی تلفظ می کند؟ آیا ابتدا و انتهای کلمات را «نمی خورد»؟ آیا او می تواند افکار خود را به طور منسجم بیان کند؟ و غیره. اگر حداقل به یکی از این سؤالات «نه» پاسخ دادید، باید زنگ خطر را به صدا در آورید. کتابی که توسط کارکنان مرکز روانشناسی و آموزشی "سلامت" منطقه پتروگراد سن پترزبورگ منتشر شده است (M. N. Ilyina، L. G. Paramonova، N. Ya. Golovneva. تست هایی برای کودکان. آیا شما آماده هستید) به شما کمک می کند تا کودک خود را درک کنید. آیا فرزند شما برای مدرسه آماده است. انسجام گفتار در کودک علاوه بر وظایف آزمایشی، تمرینات اصلاحی نیز برای توسعه و بهبود "پیوندهای افتادگی" ارائه می شود.

اگر خودتان قادر به دستیابی به نتایج مثبت نیستید، نباید از این مشکل غافل شوید و قطعاً باید از یک متخصص - گفتار درمانگر - مشاوره بگیرید.

به هر حال، در همان کتاب بخشی نیز خواهید یافت که به نحوه آموزش شمارش و حل مسائل به کودک اختصاص داده شده است (توسط N. Ya. Golovneva نوشته شده است).

طبق نظر عمومی روانشناسان کودک، در سال ششم زندگی کودک باید آموزش خواندن را آغاز کرد. اغلب کودکان در این سن علاقه خود را به تسلط بر سواد نشان می دهند، به خصوص اگر او را برای این کار آماده کرده باشید. شما دائماً با فرزندتان صحبت می کردید و بازی می کردید، به سؤالات او پاسخ می دادید و علایق شناختی او را تحریک می کردید، زیاد می خواندید، شعرها و آهنگ های ساده یاد می گرفتید. بسیاری از والدین و فرزندانشان مکعب هایی را با تصاویر برای هر حرف الفبا جمع آوری می کنند: M - مورچه، I - سیب و غیره. همچنین می توانید حرف مربوطه را بالای هر تصویر بنویسید و هر روز با نگاه کردن به تصاویر، از کودک بخواهید نامش را بگوید. این نامه . بچه ها واقعا این فعالیت ها را دوست دارند.

برای خواندن با صدای بلند، کتاب های روشن و رنگارنگ با داستان های جالب را انتخاب کنید. "کتاب های جادویی" برای این منظور بسیار خوب هستند. بگذارید کودک خودش کتاب را انتخاب کند. او را روی پاهایتان یا کنارتان روی مبل، روی صندلی راحتی بنشینید تا بتواند با شما «بخواند». این از نقطه نظر ایجاد علاقه به فرآیند خواندن بسیار مهم است، نه اینکه از نظر احساسی شما را به یکدیگر نزدیکتر می کند.

مواردی وجود دارد که والدین کودک هفت یا هشت ساله خود را که در حال حاضر به مدرسه می رود، اما نمی تواند خواندن یاد بگیرد، یا شمارش (حل مثال) را یاد بگیرد، یا با تعداد زیادی خطا می نویسد، به مشاوره می آورند. والدین از فرزندشان گلایه می‌کنند: «او نمی‌خواهد کاری انجام دهد، ما نمی‌توانیم او را برای درس‌هایش به زندان بیاندازیم، او از هر کلاسی متنفر است» و غیره به دنبال آن امتناع از حضور در مدرسه، رفتار غیرقابل کنترل و سپس جستجوی یک شرکت مناسب از "رفقای بدبختی". آنها یک مشکل مشترک دارند - یک حس آسیب دیده از عزت نفس.

اما می شد از همه اینها جلوگیری کرد. اگر والدین با فرزند خود کار می کردند، به موقع متوجه این مشکلات می شدند و از متخصصین (روانشناس، گفتاردرمانگر) کمک می گرفتند که به آنها کمک می کردند تا به موقع بر مشکلات زندگی مدرسه آینده خود غلبه کنند. (در پنج سالگی، می توانید پیش بینی نسبی از مشکلاتی که کودک هنگام شروع مدرسه با آن مواجه خواهد شد، انجام دهید.) برای جلوگیری از مشکلات در مدرسه، با کودک خود کار کنید.

در تمرینات برای کودکان در تمام سنین، به ویژه برای کودکان سال ششم زندگی، این بخش شامل تعداد زیادی کار و بازی است که مهارت های حرکتی ظریف انگشتان را توسعه می دهد. رشد مهارت های حرکتی ظریف شاخص اصلی آمادگی برای تسلط بر نوشتن، خواندن، گفتار صحیح و به طور کلی هوش است: دست ها، سر و زبان با یک نخ به هم متصل هستند و هرگونه تخلف در این زنجیره منجر به تاخیر می شود.

بنابراین، یک کودک شش ساله که به طور معمول در حال رشد است باید بتواند و عاشق نقاشی، مجسمه سازی، بریدن با قیچی، استفاده از سوزن، مواد طبیعی مختلف و غیره باشد.

علاوه بر تمرینات شرح داده شده در بخش، ابزارهای عالی برای توسعه مهارت های حرکتی ظریف عبارتند از: الف) هنر اوریگامی - ایجاد محصولات مختلف از کاغذ. انتشارات ویژه ای به این تکنیک اختصاص داده شده است که از ژاپن به ما رسیده است (کتاب های اوریگامی در فروشگاه های ما فروخته می شود). ب) هنر گره زدن از تار (راهنماهای آموزشی نیز منتشر شده است).

اگر فعالیت های فرزندتان شامل آموزش انگشت است، همیشه او را تشویق کنید.

تست های رشد ذهنی کودک سال ششم زندگی

1. تست برای ارزیابی ثبات توجه

شکل 7 خط در هم تنیده را نشان می دهد. اینها مسیرهایی هستند که در طول آن حیوانات می توانند به غذای مورد علاقه خود برسند.

کودک باید با دقت هر مسیر را با نگاه خود از ابتدا (چپ) تا انتها (راست) دنبال کند. از مداد یا انگشت استفاده نکنید. کودک ابتدا حیوان ترسیم شده را نام می برد، سپس با نگاهی به کل خط، آنچه را که به ذهنش رسیده نام می برد. در مورد نتیجه، اشتباه بحث کنید و بازی دوباره تکرار می شود.

کودک این کار را تقریباً بدون خطا انجام می دهد.

2. تست برای ارزیابی سرعت توزیع و تغییر توجه

شکل اشکال هندسی (دایره، مربع، مثلث، صلیب، ستاره) را نشان می دهد. نمونه ای در بالا آورده شده است. وظیفه این است که مطابق با این الگو، علائم را در سریع ترین زمان ممکن در عرض دو دقیقه در هر شکل قرار دهید. ابتدا اجازه دهید کودک تمرین کند، سپس به دستور شما شروع می کند. (کودک باید به صورت متوالی کار کند و به هر نماد نگاه کند).


3. آزمون برای ارزیابی یکپارچگی ادراک

تصویر اشیاء مختلف را نشان می دهد، اما در هر شی چیزی وجود ندارد (تکمیل نشده است).
از کودک خود بخواهید که به دقت به هر نقاشی نگاه کند و قسمت گم شده را نام ببرد.
یک کودک پنج تا شش ساله با موفقیت از عهده این کار بر می آید.

4. آزمون برای ارزیابی توانایی درک متمایز

به کودک خود نقاشی نشان دهید که 12 چهار ضلعی را نشان می دهد که در میان آنها 5 مربع کاملاً یکسان و 7 چهارضلعی وجود دارد که کمی با مربع ها متفاوت هستند: اضلاع عمودی کمی بلندتر و کمی کوتاه تر از اضلاع افقی هستند یا هر یک از گوشه های چهار ضلعی است. کمتر یا بزرگتر از زاویه قائمه

از کودک خود دعوت کنید تا تمام اشکال یکسان (مربع) را نشان دهد.
اکثراً کودکان پنج تا شش ساله با این کار کنار می آیند (ممکن است یک اشتباه مرتکب شوند).

5. تست بینایی رنگ

به کودک خود این وظیفه را بدهید: "هر میوه را به رنگ مناسب رنگ کنید." به کودک خود نقاشی هایی از میوه های مختلف و مداد رنگی ارائه دهید. ابتدا از فرزندتان بخواهید که تمام میوه های کشیده شده را نام ببرد. اگر موفق نشدید، به فرزندتان بگویید کدام میوه کشیده شده است. به جای میوه ها ممکن است تصاویری از حیوانات، سبزیجات، گل ها و اشیاء دیگر وجود داشته باشد. کودکان پنج تا شش ساله این وظیفه را به درستی انجام می دهند.

6. آزمون تفکر تصویری-تصویری

تکلیف: باید نیمه دوم نقاشی را تکمیل کنید.


7. آزمون سنجش تفکر کلامی و منطقی

تصویر اشیاء مختلف را نشان می دهد: 4 عدد در هر کارت. در مجموع 8 کارت وجود دارد.
اولین کارت (آموزش) را به کودک خود نشان دهید و به او توضیح دهید که از چهار شیء کشیده شده روی کارت، یکی اضافه است. از او بخواهید که این مورد اضافی را شناسایی کند و دلیل اضافه بودن آن را به او بگویید. پس از این، کودک را دعوت کنید تا فکر کند و بگوید که با چه کلمه ای می توان سه شیء باقی مانده را نام برد.

یک کودک پنج تا شش ساله یک شی اضافی را در چهار یا پنج کارت پیدا می کند، اما نام بردن یک کلمه تعمیم دهنده برایش مشکل است.

نمونه هایی از وظایف:

8. آزمون سنجش تفکر کلامی-منطقی و آگاهی عمومی

از کودک خود بخواهید به سوالات زیر پاسخ دهد:

1. نام، نام خانوادگی، آدرس خود را ذکر کنید.
2. در چه شهری زندگی می کنید؟ در کدام کشور؟ پایتخت وطن ما را نام ببرید.
3. در کدام موزه ها بوده اید؟ بهم بگو اونجا چی دیدی
4. آیا به سیرک یا باغ وحش رفته اید؟ توضیح دهید سیرک یا باغ وحش چیست؟
5. صبح که از خواب بیدار می شوید. و در عصر؟
6. بیرون در روز روشن است، اما در شب؟
7. آسمان آبی است و چمن؟
8. اتوبوس، تراموا، واگن برقی، ... - این چیست؟
9. گربه بچه - بچه گربه دارد. سگ بچه دارد -...؟
10. دوچرخه با ماشین چه تفاوتی دارد؟

به طور معمول، کودکان پنج تا شش ساله به 7-8 سوال پاسخ های نسبتا معقولی می دهند.

9. تست حافظه دیداری

هر بار 10 تصویر را به کودک خود نشان دهید. زمان نمایش برای هر تصویر 1-2 ثانیه است. پس از معرفی هر ده تصویر به نوبت کودک، از او بخواهید اشیایی را که به خاطر می آورد نام ببرد. ترتیب مهم نیست

به طور معمول، کودکان پنج تا شش ساله 5-6 مورد از 10 مورد را به خاطر می آورند.

10. تست حافظه شنوایی

10 کلمه زیر را برای فرزندتان بخوانید: میز، نوت بوک، ساعت، اسب، سیب، سگ، پنجره، مبل، مداد، قاشق.از او بخواهید کلماتی را که به خاطر می آورد را به هر ترتیبی تکرار کند. کودکان پنج تا شش ساله 4-5 کلمه را تکرار می کنند. این نشانگر حافظه شنوایی خوب است.

11. آزمون سنجش حافظه معنایی

جملات زیر را برای فرزندتان بخوانید:

1) در پاییز باران می بارد.
2) کودکان عاشق بازی هستند.
3) درختان سیب و گلابی در باغ می رویند.
4) پسر به مادربزرگش کمک می کند.

از کودک خود بخواهید عباراتی را که به خاطر بسپارد تکرار کند. در عین حال، مهم این است که معنای هر عبارت را منتقل کنیم، اصلاً لازم نیست کلمه به کلمه آن را تکرار کنیم. اگر کودک بار اول نتوانست تمام عبارات را تکرار کند، دوباره آنها را بخوانید.

کودکان پنج تا شش ساله برای بار دوم 3-4 عبارت را تکرار می کنند.

12. آزمون برای ارزیابی توانایی عمل بر اساس یک مدل

یک ورق کاغذ خالی و مدادهایی با رنگ های مورد نیاز به فرزندتان بدهید و سپس از او بخواهید با دقت به نمونه نگاه کند و سعی کند همان خانه را با دقت هر چه تمامتر روی کاغذش بکشد.

وقتی کودک پایان کار را گزارش کرد، از او دعوت کنید تا بررسی کند که آیا همه چیز درست است یا خیر. اگر در نقاشی خود نادرستی پیدا کرد، می تواند آنها را اصلاح کند.

کودکان پنج تا شش ساله معمولاً نقاشی را با دقت کپی می کنند، در برخی موارد اشتباهات مربوط به حفظ اندازه کل نقاشی یا جزئیات آن را انجام می دهند.

13. آزمون سنجش توانایی عمل بر اساس قاعده

از فرزندتان بخواهید به سؤالات پاسخ دهد، اما کلمات «بله» یا «نه» را نگویید.

وقتی مطمئن شدید که فرزندتان قوانین بازی را درک می کند، از او سوالاتی بپرسید:

1. آیا دوست دارید کارتون تماشا کنید؟
2. آیا گوش دادن به افسانه ها را دوست دارید؟
3. آیا می خواهید مخفیانه بازی کنید؟
4. دوست داری مریض بشی؟
5. آیا مسواک زدن را دوست دارید؟
6. آیا در طراحی مهارت دارید؟
7. آیا می دانید چگونه عروسک تودرتو جمع کنید؟

کودکان پنج تا شش ساله بیش از 1 تا 2 اشتباه مرتکب نمی شوند که به معنای کلمات "بله" و "نه" است.

14. تست - مشاهده "فرهنگ ارتباطات"

کودک پنج تا شش ساله باید به آرامی با بزرگسالان و کودکان در سنین مختلف ارتباط برقرار کند، در مکان های عمومی آرام صحبت کند، بدون جلب توجه ناخواسته، به کار بزرگترها احترام بگذارد، درخواست ها و دستورالعمل های بزرگسالان را با میل انجام دهد، قوانین رفتاری را رعایت کند. گروهی از کودکان (قوانین بازی) .

15. تست - مشاهده "ارزیابی حوزه عاطفی - ارادی"

در روند کار با کودک، ویژگی های عاطفی و ارادی او ظاهر می شود.

لطفا به سوالات زیر توجه کنید:

1. کودک شما معمولاً در چه حالتی است؟ (شاد، افسرده، مضطرب، ناله، هیجان انگیز و غیره)
2. آیا وقتی یک بزرگسال او را به بازی دعوت می کند خوشحال است؟ (آیا کودک نیازی به برقراری ارتباط با افراد دیگر دارد؟)
3. واکنش کودک به تعریف و تمجید چگونه است؟ (آیا او خوشحال است، می خواهد کار بهتری انجام دهد یا بی تفاوت است؟)
4. واکنش او به نظرات چگونه است؟ (آیا رفتار خود را مطابق با تذکر اصلاح می کند یا نیاز به تأثیر قوی تری در قالب تنبیه دارد، آیا پرخاشگری نشان می دهد؟)
5. اگر کودکی با یک کار دشوار، با شکست در یک فعالیت مواجه شود، آیا سعی می کند به طور مستقل اشتباهات را اصلاح کند و به نتیجه برسد؟ (یا ترجیح می دهد برای کمک به یک بزرگسال مراجعه کند، بلافاصله در اولین مشکل علاقه خود را از دست می دهد، بی سر و صدا از کار بیشتر امتناع می ورزد، رفتار پرخاشگرانه، بی فکر و هرج و مرج از گزینه های حل مشکل می گذرد.)

چه چیزی باید در مورد رفتار فرزندتان شما را نگران کند؟

1. پس زمینه خلق و خوی افسرده و سرخوشانه.
2. عدم تمایل به برقراری ارتباط با بزرگسالان و کودکان. حفظ حریم خصوصی از سایر کودکان
3. نگرش بی تفاوت نسبت به تمجید، تشویق، تایید.
4. عدم واکنش به سخنان در کودک بالای سه سال. موارد مکرر خود تنبیهی.
5. کناره گیری منفعل از انجام یک کار در صورت شکست، واکنش های تهاجمی (اقدامات مخرب)، عدم مهار، که در دستکاری سریع با اشیاء آشکار می شود.

اگر فرزندتان تمام تست ها را گذراند، اما واکنش های احساسی مشابهی را در او مشاهده کردید، حتما با روانشناس کودک تماس بگیرید.

تمرین و بازی آموزشی برای کودک سال ششم زندگی

1. تمرین هایی برای توسعه توجه

برای ایجاد توانایی تغییر توجه ورزش کنید

کلمات مختلف را به فرزندتان بگویید: میز، تخت، فنجان، مداد، دفترچه یادداشت، کتاب، گنجشک، چنگال،و غیره او باید با توافق به برخی از کلمات پاسخ دهد. کودک با دقت گوش می دهد و وقتی به کلمه ای برخورد می کند که مثلاً به معنای حیوان است، دست می زند. اگر کودک گیج شد، کار را دوباره تکرار کنید.

در سری دوم می توانید به کودک پیشنهاد دهید که طبق توافق هر بار که کلمه ای برای گیاه می شنود بلند شود.

در سری سوم می توانید کارهای اول و دوم را با هم ترکیب کنید، یعنی کودک هنگام تلفظ کلمه ای که به حیوان اشاره می کند دست می زند و هنگام تلفظ کلمه ای که به معنای گیاه است می ایستد.

این تمرین‌ها و تمرین‌های مشابه باعث ایجاد توجه، سرعت توزیع و تغییر توجه می‌شوند و علاوه بر این، افق‌ها و فعالیت‌های شناختی کودک را گسترش می‌دهند. به ویژه هنگامی که رقابت بین کودکان خود را نشان می دهد، انجام چنین بازی هایی با گروهی از کودکان جالب است.

برای تقویت تمرکز ورزش کنید

برای برگزاری کلاس ها، باید 2 جفت تصویر حاوی 10-15 تفاوت تهیه کنید. چندین طرح ناتمام یا نقاشی با محتوای پوچ؛ چند عکس نیمه رنگی

در اولین کار، از کودک خواسته می شود تا تصاویر زوج داده شده را با هم مقایسه کند و تمام تفاوت های آنها را نام ببرد.

در کار دوم، تصاویر ناتمام متوالی به کودک نشان داده می‌شود و از او خواسته می‌شود آنچه را که تکمیل نشده یا مخلوط شده است، نام ببرد.

در کار سوم باید نیمه دوم تصویر را به همان صورتی که نیمه اول رنگی شده بود رنگ آمیزی کنید.

برای هر سه کار، عملکرد ارزیابی می شود - تعداد تفاوت هایی که به درستی نامگذاری شده اند،
تعداد قسمت های گم شده و موارد پوچ نامگذاری شده و همچنین تعداد قسمت هایی که به درستی رنگ شده اند.

برای توسعه توجه داوطلبانه ورزش کنید

به کودک یک ورق کاغذ، مداد رنگی داده می شود و از او خواسته می شود 10 مثلث را پشت سر هم بکشد. پس از اتمام این کار، به کودک در مورد نیاز به توجه هشدار داده می شود، زیرا این دستورالعمل فقط یک بار تلفظ می شود: "مراقب باشید، مثلث سوم و هفتم را با مداد قرمز سایه بزنید." اگر کودکی می پرسد که بعداً چه کاری انجام دهد، به او پاسخ دهید که اجازه دهید هر طور که می فهمد انجام دهد.
اگر کودک اولین کار را انجام داده است، می توانید با اختراع و پیچیده کردن شرایط به تکمیل وظایف ادامه دهید.

برای توسعه دامنه توجه ورزش کنید

برای این تمرین دو نقاشی لازم است.

در تصویر بالا، نقطه ها به شکل مشخصی در 8 مربع قرار گرفته اند. از کودک خواسته می شود که به مربع اول نگاه کند (7 مربع باقیمانده بسته است) و سعی کنید به همین ترتیب این نقاط را در مربع خالی قرار دهید (از قبل آماده کنید و یک نقاشی با مربع های خالی به کودک بدهید).

زمان نمایش یک کارت 1-2 ثانیه است که به کودک بیش از 15 ثانیه داده می شود تا نقطه ها را دوباره تولید کند.

دامنه توجه کودک با تعداد نقاطی که او توانسته است به درستی روی هر یک از کارت ها بازتولید کند تعیین می شود (نقطه ای که بیشترین تعداد نقطه به طور دقیق روی آن بازتولید شده انتخاب می شود).

2. تمریناتی برای توسعه ادراک

برای توسعه درک اشکال هندسی تمرین کنید

به کودک نقاشی پیشنهاد می شود که اشکال هندسی مختلف را به تصویر می کشد. از او بخواهید چهره هایی را که کودک می شناسد نام ببرد، نام چهره هایی را که هنوز نمی داند به او بگویید.

دفعه بعد از او بخواهید تا اشکالی را که به او می گویید (دایره، مربع، مستطیل، چهار گوش، مثلث، بیضی، ذوزنقه) بکشد.

تمرین برای توسعه دقت ادراک: "اشکال را کامل کنید"

نقاشی هایی به کودک نشان داده می شود که در آنها اشکال هندسی مختلف با خطوط به تصویر کشیده شده است، اما کامل نشده اند. از کودک خود بخواهید که نقاشی آنها را تمام کند. پس از این، از کودک بخواهید شکل ها را نام ببرد.

برای ایجاد تمایز رنگی تمرین کنید

مقوای چند رنگ، مکعب ها، مدادها، خودکارهای نمدی، تکه های کاغذ و غیره را انتخاب کنید. این تمرین را تا زمانی که کودک بر این طرح رنگ مسلط شود تکرار کنید.

تمرین کنید تا درک مدت زمان یک بازه زمانی را توسعه دهید

به کودک خود یک کرونومتر یا یک ساعت با عقربه دوم نشان دهید، اجازه دهید حرکت فلش را به صورت دایره ای دنبال کند و بفهمد 1 دقیقه چیست.

سپس از او بخواهید که برگردد و یک دقیقه ساکت بنشیند. وقتی به نظر او یک دقیقه گذشت، باید این را گزارش کند (کودک نباید ساعت یا کرونومتر ببیند).

کاغذ را با قیچی به نوارها برش دهید - عرض 3 سانتی متر (از قبل یک ورق کاغذ را آماده کنید).
- برخی از اشکال (به عنوان مثال، اشکال هندسی) را بکشید.
- چوب ها را از یک میز به میز دیگر منتقل کنید و در یک جعبه قرار دهید.

هر بار دستور شروع عمل را بدهید و خود کودک باید به محض اینکه به نظر او یک دقیقه گذشت، انجام آن را متوقف کند.

تمرین "ساعت"

به کودک خود بیاموزید که با استفاده از ساعت زمان را تشخیص دهد. شکل یک ساعت را با دو صفحه (ساعت و دقیقه) نشان می دهد. بهتر است چنین ساعتی را از مقوا درست کنید.

اعدادی که ساعت ها را نشان می دهند نباید با تقسیم های دقیقه ای دایره را لمس کنند و باید با عقربه ساعت پوشانده شوند. عقربه ساعت باید ضخیم و کوتاه باشد و عقربه دقیقه باریک و بلند باشد تا از خطوط دقیقه پیروی کند. توجه کودک را به این نکته جلب کنید که فلش ها متفاوت هستند و همیشه در یک جهت می چرخند. (کودک باید اعداد را درک کند.)

اگر کودکی با اعداد تا 12 آشنا باشد، می آموزد که ابتدا فقط «چند ساعت» را تعیین کند؟ برای این کار، همیشه عقربه بزرگ را روی 12 قرار می دهید و عقربه کوچک را به ساعت حرکت می دهید و هر بار از کودک می پرسید: "ساعت چند است؟"

بعد از اینکه کودک بر این مهارت مسلط شد، می توانید به تعیین زمان در چند دقیقه بروید. (اما ابتدا مطمئن شوید که فرزندتان می تواند اعدادی را که بیانگر دقیقه هستند تشخیص دهد.)

عقربه کوچک را روی ساعت 9 و عقربه بزرگ را روی 3 دقیقه تنظیم کنید و از کودک بپرسید:
"ساعت چند ساعت و چند دقیقه را نشان می دهد؟"

با آموزش دادن زمان به کودکتان با استفاده از ساعت، به طور همزمان به او می گویید که یک روز چیست (چند ساعت در روز)، یک ساعت (چند دقیقه در یک ساعت)، یک دقیقه چیست، و چگونه می توانید از این دانش در زندگی و بازی های خود استفاده کنید.

برای ایجاد ایده در مورد بخش هایی از روز ورزش کنید

نقشه های اختصاص داده شده به هر زمان از روز - صبح، بعد از ظهر، عصر، شب را آماده کنید. سپس از کودک سؤالاتی پرسیده می شود: "صبح چه کار می کنی؟" و غیره.

پس از این، تصاویر را به کودک خود نشان دهید و بپرسید که هر کدام مربوط به چه ساعتی از روز است. کودک با این کار کنار می آید. پس از این، از او دعوت کنید تا خودش این تصاویر را مطابق با توالی قسمت های روز بچیند. با جزئیات بیشتری بپرسید که کودک در هر قسمت از روز چه می کند.

تمرین کنید تا ایده هایی در مورد فصول ایجاد کنید

یک شعر یا گزیده ای از آن را با فرزندتان یاد بگیرید.

چهار هنرمند
خیلی عکس!
آن را با رنگ سفید رنگ آمیزی کرد
همه در یک ردیف.
جنگل و مزرعه سفید است،
چمنزارهای سفید -
نزدیک صخره های پوشیده از برف
شاخه هایی شبیه شاخ ...

دومی آبی است
آسمان و نهرها.
پاشیدن در گودال های آبی
گله گنجشک.
شفاف در برف
توری یخی.
اولین تکه های ذوب شده،
اولین چمن.

در عکس سوم
رنگ های زیادی برای شمارش وجود دارد:
زرد، سبز،
یکی آبی هست...
جنگل و مزرعه در فضای سبز،
رودخانه آبی،
سفید، کرکی
ابرهایی در آسمان وجود دارد.

و چهارمی طلاست
باغ ها را رنگ آمیزی کرد
تولید مزارع ذرت
میوه های رسیده
دانه های توت در همه جا
رسیدن در میان جنگل ها ...
آن هنرمندان چه کسانی هستند؟
خودتون حدس بزنید

(E. Trutneva)

به کودک خود 4 تصویر نشان دهید که پدیده های طبیعی را در چهار فصل به تصویر می کشد. به عنوان مثال، نشانه های پاییز: یک دسته از روون; برگ زرد؛ سر کلم؛ فروشگاه های سنجاب؛ کودکان با لباس های پاییزی با سبد در جنگل راه می روند. درختان با برگ های زرد؛ مزرعه درو شده، ستاره.

از فرزندتان در مورد فصول بپرسید: «وقتی برگ‌ها از درختان می‌بارد، چه زمانی پرندگان لانه می‌سازند؟» و غیره بعد از 1-2 روز، به طور متوالی 4 عکس که فصل ها را به تصویر می کشد به کودک نشان داده می شود و از او خواسته می شود که نام فصلی را که به تصویر کشیده شده است، توضیح دهد و توضیح دهد که چرا چنین فکر می کند.

اگر تشخیص فصول برای کودک مشکل است، این بازی را بیشتر ادامه دهید، تصاویر دیگری (طنزآمیز خوب خواهد بود) آماده کنید، سعی کنید به سوالات تنوع بدهید.
از همین رویکرد می توان در پرورش ایده های کودک در مورد ماه ها استفاده کرد.

تمرین برای توسعه مفاهیم فضایی

از قبل آماده کنید: 5 اسباب بازی (به عنوان مثال، یک عروسک، یک اسم حیوان دست اموز، یک خرس، یک اردک، یک روباه). تصاویری که 9 شی را نشان می دهد که در ستون های 3 تایی چیده شده اند. ورق کاغذ شطرنجی، مداد.

از فرزند خود دعوت کنید تا چندین کار را انجام دهد:

1. نمایش راست، بازوی چپ، پا. گوش راست، گوش چپ

2. اسباب بازی ها به صورت زیر روی میز جلوی کودک قرار می گیرند: در مرکز - یک خرس، در سمت راست - یک اردک، در سمت چپ - یک خرگوش، در جلو - یک عروسک، پشت - یک روباه، و از او خواسته می شود به سؤالاتی در مورد محل اسباب بازی ها پاسخ دهد: "خرس کجا نشسته است؟ کدام اسباب بازی جلوی خرس است؟ کدام اسباب بازی پشت خرس است؟ کدام اسباب بازی در سمت چپ خرس است؟

3. تصویری به کودک نشان داده می شود و در مورد چیدمان اشیا پرسیده می شود: "در وسط، بالا، پایین، در گوشه بالا سمت راست، در گوشه پایین سمت چپ، در گوشه پایین سمت راست چه چیزی ترسیم شده است؟"

4. از کودک خواسته می شود که روی یک تکه کاغذ شطرنجی در مرکز، یک مربع در سمت چپ، یک مثلث بالای دایره، یک مستطیل در زیر، 2 دایره کوچک بالای مثلث و یک دایره کوچک در زیر مستطیل بکشد. . کودک کار را به طور مداوم انجام می دهد.

5. اسباب بازی ها را در سمت چپ و راست، جلو و پشت کودک در فاصله 40-50 سانتی متری از کودک قرار می دهند و از او می خواهند که بگوید کدام اسباب بازی قرار دارد.

6. از کودک خواسته می شود که در مرکز اتاق بایستد و آنچه را که در سمت چپ، راست، جلو، پشت او قرار دارد، بگوید.

کودک را در حین انجام وظایف مشاهده کنید، تعیین کنید که چگونه ویژگی های درک فضا به نقطه مرجع، فاصله اشیاء و غیره بستگی دارد.

از فرزندتان دعوت کنید تا مشکل را حل کند. مامان، بابا و ماشا روی نیمکت نشسته بودند. به چه ترتیبی نشستند، اگر معلوم است که مامان سمت راست ماشا نشسته و بابا سمت راست مامان.

تمرین مشاهده

به کودک خود یک بازی پیشنهاد دهید: "با دقت به اطراف اتاق نگاه کنید و اشیایی را پیدا کنید که دایره یا دایره دارند." کودک اشیاء را نام می برد: ساعت، پایه مداد، سوئیچ، گلدان، میز و موارد دیگر.

این بازی را به صورت رقابتی انجام دهید: "چه کسی می تواند بیشتر این اشیاء را نام ببرد؟"

به کودک خود تصاویری را نشان دهید که اشیاء مختلفی روی آنها کشیده شده است و از او بخواهید که همه این اشیاء را که به طور معمول "پنهان" هستند نامگذاری کند.

3. تمرین هایی برای توسعه تفکر

تمرین: "رابطه مفاهیم"

تصاویری بسازید که چهار مرحله رشد شاخه را نشان می دهد - از لخت در زمستان تا دوش گرفتن با انواع توت ها (میوه ها) در پاییز.

این تصاویر را به ترتیب تصادفی در مقابل کودک خود قرار دهید و از او بخواهید که ترتیب قرار گرفتن تصاویر را با توجه به معنی آنها تعیین کند.

اگر این کار برای کودک دشوار است، با یک کار ساده تر شروع کنید: پنج دایره که در هر تصویر اندازه آنها افزایش می یابد.

یا گزینه دیگری: پنج مربع، که باید به ترتیب معکوس قرار گیرند - از بزرگترین به کوچکترین.

بر اساس قیاس، تمرین های بیشتری را ارائه دهید که توانایی کودک را برای ارتباط دادن مفاهیم و تشبیه تشبیهات تقویت می کند.

تمرینی برای توسعه فرآیندهای فکری تعمیم، انتزاع، و برجسته کردن ویژگی های ضروری "تصویر اضافی را بیابید"

یک سری از تصاویر را انتخاب کنید که در میان آنها هر سه تصویر را می توان در یک گروه بر اساس یک مشخصه مشترک ترکیب کرد و چهارمی اضافی است.

چهار تصویر اول را در مقابل کودک قرار دهید و به او پیشنهاد دهید عکس اضافی را حذف کند. بپرسید: "چرا فکر می کنید این تصاویر چگونه هستند؟"

توجه داشته باشید که آیا کودک ویژگی های اساسی را شناسایی می کند و اشیاء را به درستی گروه بندی می کند). اگر می بینید که این عمل برای کودک دشوار است، با انتخاب مجموعه های دیگری از تصاویر مشابه، با صبر و حوصله با او کار کنید. علاوه بر تصاویر، می توانید از اشیا نیز استفاده کنید. نکته اصلی این است که کودک را به شکل بازیگوشی کار علاقه مند کنید.

برای توسعه انعطاف‌پذیری ذهنی و واژگان ورزش کنید

از کودک خود دعوت کنید تا حد ممکن کلماتی را که بیانگر یک مفهوم هستند نام برد.

1) واژه های درختان (توس، کاج، صنوبر، سدر، روون...) را نام ببرید.
2) نام واژگان مرتبط با ورزش (فوتبال، هاکی...).
3) كلمات حيوان را نام ببريد.
4) کلمات حیوانات اهلی را نام ببرید.
5) كلمات حمل و نقل زميني را نام ببريد.
6) كلمات حمل و نقل هوايي را نام ببريد.
7) كلمات حمل و نقل آب را نام ببريد.
8) کلمات سبزیجات را نام ببرید.
9) کلمات میوه را نام ببرید.

4. بازی هایی که تفکر و هوش را توسعه می دهند

بازی "چگونه می توانم از آن استفاده کنم"

به کودک خود یک بازی پیشنهاد دهید: تا آنجا که ممکن است گزینه های زیادی برای استفاده از یک شی پیدا کنید.
به عنوان مثال، شما کلمه "مداد" را نام می برید و کودک راه هایی برای استفاده از این شی پیدا می کند. گزینه های زیر را نام می برد: کشیدن، نوشتن، استفاده به عنوان چوب، اشاره گر، پرتو در ساخت، دماسنج برای عروسک، وردنه برای باز کردن خمیر، میله ماهیگیریو غیره.

بازی "به عقب صحبت کن"

الف) با فرزندتان شعر یاد بگیرید:

من کلمه را می گویم "بالا",
و تو جواب خواهی داد - ( "کم"),
من کلمه را می گویم "دور",
و تو جواب خواهی داد - ( "بستن"),
من یک کلمه به شما می گویم "بزدل",
جواب خواهی داد - ( "شجاع"),
اکنون "شروع"خواهم گفت،
خوب جواب بده - ( "پایان").

ب) به کودک یک بازی پیشنهاد دهید: "من یک کلمه می گویم، شما هم می توانید آن را بگویید، اما فقط برعکس، به عنوان مثال: بزرگ - کوچک." از جفت کلمات زیر می توان استفاده کرد:

شاد - غمگین
سریع آهسته
زیبا - زشت
خالی - پر
چربی نازک
باهوش - احمق
سخت کوش - تنبل
سنگین - سبک
ترسو - شجاع
سفید سیاه
سخت نرم
خشن - صاف
و غیره.

این بازی به گسترش افق و هوش کودک کمک می کند.

بازی "این اتفاق می افتد - اتفاق نمی افتد"

موقعیتی را نام ببرید و توپ را به سمت کودک پرتاب کنید. در صورت وقوع موقعیت نامبرده، کودک باید توپ را بگیرد و اگر نشد، دیگر نیازی به گرفتن توپ نیست.

به عنوان مثال، شما می گویید: "گربه در حال پختن فرنی است" و به کودک یک توپ پرتاب کنید. او آن را نمی گیرد. سپس خود کودک چیزی به ذهنش می رسد و توپ را به سمت شما پرتاب می کند. و غیره.

موقعیت های مختلفی را می توان پیشنهاد کرد:

بابا رفت سر کار.
قطار بر فراز آسمان پرواز می کند.
گربه می خواهد غذا بخورد.
مردی لانه می سازد.
پستچی نامه ای آورد.
خرگوش به مدرسه رفت.
سیب شور.
اسب آبی از درختی بالا رفت.
کلاه لاستیکی.
خانه رفت پیاده روی.
کفش های شیشه ای.
مخروط ها روی درخت توس رشد کردند.
گرگ در جنگل سرگردان است.
گرگ روی درخت می نشیند.
یک فنجان در یک قابلمه در حال جوشیدن است.
گربه روی پشت بام راه می رود.
سگ روی پشت بام راه می رود.
قایق در آسمان شناور است.
دختر خانه ای می کشد.
خانه یک دختر را می کشد.
خورشید در شب می تابد.
در زمستان برف می آید.
رعد و برق در زمستان غوغا می کند.
ماهی آهنگ می خواند.
گاو علف می جود.
پسرک دمش را تکان می دهد.
دم دنبال سگ می دود.
گربه دنبال موش می دود.
خروس ویولن می نوازد.
باد درختان را می لرزاند.
درختان دایره ای می رقصند.
نویسندگان کتاب می نویسند.
یک سازنده در حال ساختن خانه است.
راننده ترولی بوس را می راند.

بازی حدس زدن

به کودک خود معماها بگویید.

در طول روز می خوابد
در شب پرواز می کند،
رهگذران را می ترساند

پاسخ: جغد، جغد

نگاه ویژه ای داشته باشید
او به سرعت به شما نگاه خواهد کرد،
و متولد خواهد شد
دقیق ترین پرتره از شما.

پاسخ: دوربین

دم تکان می دهد،
خیلی دندانه است، اما پارس نمی کند.

پاسخ: پیک

در تمام طول سال در آشپزخانه ما
بابا نوئل در کمد زندگی می کند.

پاسخ: یخچال

یک حمام در شکم وجود دارد،
یک غربال در بینی وجود دارد،
یک دکمه روی سر وجود دارد،
یک دست
بله، و آنی که در پشت است.

پاسخ: کتری

یکی در حال نوشیدن است
دیگری می ریزد
سومی در حال رشد است.

پاسخ: باران، زمین، گیاه.

بازی "یافتن یک جفت"

تصویر جوراب را نشان می دهد.
به کودک این وظیفه داده می شود: "برای هر جوراب یک جفت پیدا کنید."


5. تمریناتی برای تقویت حافظه

برای تقویت حافظه دیداری ورزش کنید

روی میز جلوی کودک چوب هایی قرار دهید که از آنها می توانید یک شکل ساده (خانه، مربع، مثلث و ...) بسازید. از کودکتان بخواهید دو ثانیه با دقت به این شکل نگاه کند، سپس این شکل را ببندید و از او بخواهید که آن را تکرار کند، آن را به همان صورت تا کنید.

می توانید با تا کردن این شکل از چوب های رنگ های مختلف این تمرین را پیچیده کنید. کودک باید محل چوب ها را بر اساس رنگ به خاطر بسپارد و سپس شکل را به طور مستقل کنار هم قرار دهد.

این تمرین نه تنها حافظه دیداری، بلکه توانایی شمارش را نیز آموزش می دهد.

بازی حافظه: "من آن را در یک کیسه گذاشتم"

این بازی را می توان با کودکان به عنوان مثال در سفرهای طولانی انجام داد.

بزرگ‌سالی این بازی را شروع می‌کند و می‌گوید: من سیب‌ها را در کیسه گذاشتم. بازیکن بعدی آنچه گفته شد را تکرار می کند و چیز دیگری اضافه می کند: "سیب و موز را در کیسه گذاشتم." بازیکن سوم کل عبارت را تکرار می کند و چیزی از خودش اضافه می کند. و غیره. شما می توانید به سادگی یک کلمه در یک زمان اضافه کنید، یا می توانید کلماتی را انتخاب کنید که با یک مشخصه مشترک (میوه ها، سبزیجات و غیره) متحد شده اند: "گلابی و آلو در باغ مادربزرگ من رشد می کنند ..." (روش یکسان است.)

در این بازی ها فرقی نمی کند که چه کسی برنده و چه کسی بازنده باشد. مهم است که کودک در حین لذت بردن از آن، توانایی به خاطر سپردن را نیز رشد دهد.

بازی "من یک دوربین هستم"

از کودک خود دعوت کنید تا خود را دوربینی تصور کند که می تواند از هر شی، موقعیت، شخص و غیره عکس بگیرد.

به عنوان مثال، کودک برای چند ثانیه تمام اشیاء روی میز را با دقت بررسی می کند. سپس چشمانش را می بندد و همه چیزهایی را که توانسته به خاطر بسپارد فهرست می کند.
به این ترتیب می توانید نه تنها حافظه، بلکه توجه را نیز در کودکان توسعه دهید.

به یاد داشته باشید: آنچه برای یک کودک جالب است همیشه بهتر به خاطر سپرده می شود. بنابراین، سعی کنید با بازی های مختلف بیایید. مثلاً با فرزندتان کارآگاه یا پیشاهنگ بازی کنید.

تکنیک هایی که به شما کمک می کند به خاطر بسپارید

1. اگر فرزندتان برای تکرار کلماتی که به او گفتید مشکل دارد، به او کاغذ و مداد رنگی بدهید. پیشنهاد دهید برای هر کلمه یک نقاشی بکشد که به او کمک کند بعداً این کلمات را به خاطر بسپارد.
می توانید هنگام خواندن عبارات از کودک بخواهید همین کار را انجام دهد. کودک انتخاب می کند که چه چیزی و چگونه بکشد. نکته اصلی این است که این به او کمک می کند بعداً آنچه را که خوانده است به یاد بیاورد.

این تکنیک می تواند به میزان قابل توجهی بهره وری حفظ را افزایش دهد.

مثلاً هفت عبارت را بگویید.

1. پسر سرد است.
2. دختر گریه می کند.
3. پدر عصبانی است.
4. مادربزرگ در حال استراحت است.
5. مامان می خواند.
6. کودکان در حال راه رفتن هستند.
7. وقت خواب است.

برای هر عبارت، کودک نقاشی می کشد. اگر پرسید: "چه چیزی را باید بکشم؟"، توضیح دهید که می تواند دقیقاً چه چیزی را به تصویر بکشد. نکته اصلی این است که به شما کمک می کند تمام هفت عبارت را به خاطر بسپارید.

پس از اینکه برای هر عبارت نقاشی کشید، از کودک بخواهید که تمام هفت عبارت را به دقت بازتولید کند و آنها را کلمه به کلمه تکرار کند. اگر مشکلی پیش آمد، لطفا با یک اشاره کمک کنید.

روز بعد، از فرزندتان بخواهید که با نقاشی هایش دوباره عبارات را تکرار کند. توجه داشته باشید که کودک هر روز چند عبارت را تکرار می کند و آیا نقاشی ها به او کمک می کنند. اگر 6-7 عبارت را به خاطر دارید، این یک نتیجه بسیار خوب است.

2. یک داستان کوتاه برای فرزندتان بخوانید، سپس از او بخواهید تا محتوای آنچه خوانده است را به طور خلاصه بازگو کند. اگر کودک نتوانست این کار را انجام دهد، داستان را دوباره بخوانید، اما از او بخواهید به جزئیات خاصی توجه کند. این سوال را از او بپرسید: "این داستان درباره چیست؟" سعی کنید آنچه را که می خوانید با چیزی که برای کودک آشنا است مرتبط کنید یا با داستانی مشابه، این داستان ها را با هم مقایسه کنید (شباهت ها و تفاوت های آنها چیست). کودک هنگام پاسخ به سوالات شما فکر می کند، تعمیم می دهد، مقایسه می کند، افکار خود را در گفتار بیان می کند و فعال است. چنین مکالمه ای به طور قابل توجهی حافظه و تفکر کودک را فعال می کند. از فرزندتان بخواهید دوباره داستان را بازگو کند و خواهید دید که چقدر دقیق و معنادار شده است.

3. تکنیک های مختلفی برای تسهیل حفظ کردن شناخته شده است. به عنوان مثال، رنگ های طیف نور - قرمز، نارنجی، زرد، سبز، آبی، نیلی، بنفش - به راحتی با استفاده از عبارت: "هر شکارچی می خواهد بداند قرقاول ها به کجا می روند" (حروف اول کلمات شبیه است) به یاد می آیند. نام طیف رنگ ها).

به عنوان مثال، هنگام به خاطر سپردن شماره تلفن، می توانید برای هر شماره مشابهی که به کودک نزدیک است، بیاورید.

4. از 10 کلمه، کودک می تواند 5-6 کلمه را به خاطر بسپارد. سعی کنید به اصطلاح سیستم معنایی را اعمال کنید و نتایج بهتر خواهد شد.

10 کلمه نامیده می شود: شب، جنگل، خانه، پنجره، گربه، میز، پای، زنگ، سوزن، آتش

اکنون سعی کنید این سری از کلمات را در یک سیستم معنایی سازماندهی کنید که به خاطر سپردن آسان تر است:
شب در جنگل ، گربه ای از پنجره به خانه رفت ، روی میز پرید ، پای را خورد ، اما بشقاب را شکست ، صدای زنگ شنیده شد - او احساس کرد که یک ترکش مانند یک سوزن در پنجه او فرو رفته است. و در پنجه خود احساس سوختگی کرد، انگار از آتش.

در میل طبیعی به رشد حافظه کودک، به خاطر داشته باشید: صرف نظر از خوب یا بد بودن حافظه او، بارگذاری بیش از حد آن مضر است. این به ویژه در مورد به خاطر سپردن چیزهای نامفهومی است که هرگز در عمل مورد استفاده قرار نخواهند گرفت و بنابراین به سرعت توسط کودک فراموش می شوند - این دانش پوچ است که فقط باعث ایجاد اضطراب و تنش در کودک می شود.

6. تمرین هایی برای توسعه تخیل

بازی "پانتومیم"

این بازی برای توسعه تخیل و خلاقیت طراحی شده است.
از کودک خود بخواهید از حرکات، حالات چهره و صداها برای نمایش یک شی استفاده کند ( قطار، ماشین، کتری، هواپیما) یا عملی ( شستن، شانه کردن، نقاشی کردن، شنا کردن).
بازی حدس زدن را انجام دهید: کودک آنچه را که شما به تصویر می کشد حدس می زند و سپس برعکس - شما باید حدس بزنید که کودک چه چیزی را به تصویر می کشد.

برای توسعه تخیل بصری ورزش کنید

به کودک نقاشی با تصاویر مختلف ناتمام پیشنهاد می شود که باید آنها را تکمیل کند. تخیل فرزندتان را تحریک کنید.

تمرین "امتیاز"

با یک مثال به کودک خود نشان دهید که چگونه می توانید با اتصال نقطه ها نقاشی بکشید.
از او دعوت کنید تا خودش چیزی بکشد و نقاط را به هم وصل کند. شما می توانید از هر تعداد امتیاز استفاده کنید.

تمرین "ترکیبی"

به همراه فرزندتان، تا حد امکان با استفاده از اشکال هندسی اشیاء را تصور کرده و بکشید: دایره، نیم دایره، مثلث، مستطیل، مربع. هر شکل را می توان چندین بار استفاده کرد و برخی از اشکال را اصلا نمی توان استفاده کرد. اندازه فیگورها قابل تغییر است.

برای توسعه تخیل کلامی (کلامی) تمرین کنید

به کودک خود یک بازی پیشنهاد دهید: «سعی کنید چه اتفاقی می‌افتد اگر... مثلاً تصور کنید که گربه‌ها صحبت کردن را یاد گرفته‌اند یا یک مهدکودک برای سگ‌ها باز کنند».
هرچه تخیل کودک توسعه یافته تر باشد، گزینه های جالب تر و اصلی تر ارائه می دهد.

7. تمرین برای توسعه حوزه داوطلبانه

- "اشکال را رنگ آمیزی کنید"

به کودک یک نقاشی با اشکال هندسی ترسیم شده نشان داده می شود و از آنها خواسته می شود که هر یک از آنها را با یک مداد رنگی رنگ آمیزی کند. به فرزندتان هشدار دهید که باید این کار را با دقت انجام دهد، زمان مهم نیست.

به محض اینکه کودک بی خیال می شود، کار متوقف می شود.
یک کودک شش ساله 10-15 شکل را نقاشی می کند. این نشانگر خوبی از تنظیم داوطلبانه فعالیت، صبر هنگام انجام کارهای غیر جالب و یکنواخت است.

- "کپی کردن نمونه"

از فرزندتان بخواهید نمونه نشان داده شده در تصویر را تا حد امکان با دقت کپی کند.

با تجزیه و تحلیل نتیجه، ببینید تعداد و مکان نقاط چقدر با نمونه مطابقت دارد. افزایش یا کاهش جزئی (اما نه بیشتر از 2 برابر) در اندازه کلی تصویر امکان پذیر است. اکثر کودکان شش ساله با انحراف جزئی نقاط از ردیف یا ستون با این کار کنار می آیند.

- "همان شی را پیدا کنید"

شما باید شبح را پیدا کنید که با ماشین کشیده شده مطابقت دارد.

زمانی که کودک در مورد کار فکر می کند و تعداد خطاها ثبت می شود.

اگر سرعت پاسخ دهی 10 ثانیه یا کمتر باشد، پس این تکانشگری بالاست. اگر پاسخ صحیح باشد، این نشان دهنده سرعت و انعطاف پذیری تفکر کودک است.

سرعت بالای پاسخ‌ها در صورت نادرست بودن نشان‌دهنده تمایل عمومی کودک به عمل بی‌دیده و اطاعت از یک انگیزه عاطفی است.

مشاوره برای والدین "ویژگی های سنی کودکان پیش دبستانی"

سن 5-6 سال نه- این سن پیش دبستانی است. سن بسیار مهمی در رشد حوزه شناختی، فکری و شخصی کودک است. می توان آن را سن پایه نامید، زمانی که بسیاری از ویژگی های شخصی در کودک شکل می گیرد، تصویر "من" و شناسایی جنسیت شکل می گیرد. در این سن، کودکان بر اساس ویژگی‌های مهم، تصوری از هویت جنسی خود دارند. شاخص مهم این سن 5-6 سالگی، نگرش ارزشی کودک نسبت به خود و دیگران است. کودکان می توانند نسبت به برخی از کاستی های خود انتقاد کنند، می توانند ویژگی های شخصی را به همسالان خود بدهند و به رابطه بین بزرگسالان یا بزرگسالان و کودکان توجه کنند. 90 درصد از تمام ویژگی های شخصیتی کودک در سن 6-5 سالگی شکل می گیرد. سن بسیار مهمی که می توانیم بفهمیم یک فرد در آینده چگونه خواهد بود.
نیاز اصلی برای این سن ste- نیاز به ارتباط و فعالیت خلاق. ارتباط کودکان در گفتگوی آزاد با همسالان و بزرگسالان بیان می شود و احساسات و مقاصد خود را از طریق گفتار و ابزارهای غیر کلامی (اشاره ها، حالات چهره) بیان می کند. فعالیت خلاقانه خود را در همه انواع فعالیت ها نشان می دهد، ایجاد شرایط برای رشد پتانسیل خلاق در کودکان ضروری است. فعالیت اصلی بازی در فعالیت های بازی است، کودکان می توانند از قبل نقش هایی را تعیین کنند و رفتار خود را با پایبندی به نقش بسازند. تعامل بازی با گفتار همراه است. از سن 5 سالگی، کودک شروع به ارزیابی کافی نتایج شرکت خود در بازی های رقابتی می کند. رضایت از نتیجه شروع به ایجاد شادی برای کودک می کند، بهزیستی عاطفی را ارتقا می دهد و نگرش مثبت نسبت به خود را حفظ می کند. عملکرد اصلی تخیل کودکان به سرعت رشد می کند. تخیل مهمترین کارکرد ذهنی است که زیربنای موفقیت همه انواع فعالیتهای خلاقانه انسان است. به کودکان باید توانایی برنامه ریزی برای فعالیت های آینده، استفاده از تخیل برای توسعه یک برنامه عمل درونی و اعمال کنترل بیرونی از طریق گفتار آموزش داده شود.
کودک در 5-6 سالگی تمام اطلاعات شناختی را مانند یک اسفنج جذب می کند. از نظر علمی ثابت شده است که کودک در این سن آنقدر مطالب را به یاد می آورد که بعداً در زندگی خود هرگز به خاطر نمی آورد. در فعالیت های شناختی، ادراک رنگ، شکل و اندازه همچنان بهبود می یابد. کودکان نه تنها رنگ های اصلی، بلکه سایه های آنها را نیز نام می برند و شکل آنها را می شناسند. کودک در این سن به هر چیزی که به دنیای اطرافش مربوط می شود و افق دید خود را گسترش می دهد علاقه مند است. بهترین راه برای به دست آوردن اطلاعات علمی، خواندن دایره المعارفی برای کودکان است که به طور واضح، علمی و به زبانی در دسترس، هرگونه اطلاعاتی در مورد دنیای اطراف را برای کودک شرح می دهد. کودک درکی از فضا، دنیای باستان، بدن انسان، حیوانات و گیاهان، کشورها، اختراعات و خیلی چیزهای دیگر به دست خواهد آورد.
این دوره بالاترین فرصت ها برای توسعه همه فرآیندهای شناختی است: توجه، ادراک، تفکر، حافظه، تخیل. برای توسعه همه این فرآیندها، مواد بازی پیچیده تر می شود، زمانی که کودک باید فکر کند و استدلال کند، منطقی و عقلانی می شود. طراح به خوبی تفکر منطقی را توسعه می دهد. نکته مهم در اینجا تا کردن طبق یک الگو است - یک الگو، که با الگوهای ساده شروع می شود. مکعب ها، پازل های مختلف، موزاییک ها باید با توجه به رنگ، شکل، اندازه، مطابق تصویر گذاشته شوند. در بازی های منطقی، کودک باید دنباله را ببیند، الگوی منطقی را دنبال کند و آن را توجیه کند.
بازی های منطقی جنبه شخصی کودک پیش دبستانی را نیز آشکار می کند. با حل صحیح تمرین، کودک خوشحال می شود، احساس اعتماد به نفس و تمایل به برنده شدن می کند. کودکانی هستند که تسلیم می شوند، خود را باور ندارند و وظیفه والدین این است که میل به پیروزی را در کودک ایجاد کنند. این مهم است که کودک باید بداند که "من می توانم". باید علاقه به تفکر و استدلال، یافتن راه حل را ایجاد کرد و به آنها آموخت که از تلاش های انجام شده و نتایج به دست آمده لذت ببرند. مهم این است که بچه ها موفق شوند.
نکته اصلی در رشد کودکان 5-6 ساله رشد شناختی و گسترش افق دید آنهاست. و تمام بازی هایی که در این راستا انجام می شوند نتایج خوبی به همراه خواهند داشت. به تک هجا پاسخ ندهید - "بله" یا "خیر". به کودک خود با جزئیات پاسخ دهید، نظر او را بپرسید، او را به فکر و استدلال وادار کنید. چرا الان زمستان است؟ اثباتش کن. چرا نمی توانید در جنگل آتش روشن کنید؟ توجیه. کودکان اطلاعات ناخودآگاه زیادی در سر دارند، وظیفه بزرگسالان کمک به آنها در این زمینه است.
توجه:
- کار را بدون حواس پرتی به مدت 10-12 دقیقه انجام دهید، انتقال از توجه غیر ارادی به اختیاری وجود دارد.
- پیدا کردن 5-6 تفاوت بین اشیاء، تکمیل وظایف طبق مدل پیشنهادی، پیدا کردن جفت اشیاء یکسان - این تمرکز توجه است.
حافظه:
- 6-8 عکس را در 1-2 دقیقه حفظ کنید.
- چندین شعر را از روی قلب بخوانید.
- کار خوانده شده را نزدیک به متن بازگو کنید.
فكر كردن:
- تعیین توالی وقایع؛
- تصویر برش را به 9 قسمت تا کنید.
- یافتن و توضیح ناسازگاری ها در نقاشی ها؛
- پیدا کردن و توضیح تفاوت بین اشیاء و پدیده ها.
- از بین 4 مورد پیشنهادی یک مورد اضافی پیدا کنید، انتخاب خود را توضیح دهید.
ریاضیات
شمردن در 10، آشنایی با اعداد.
به درستی از اعداد اصلی و ترتیبی (در داخل 10) استفاده می کند، به سوالات پاسخ می دهد: "چقدر؟" "کدام یک؟"
گروه های نابرابر اشیاء را به دو صورت یکسان می کند.
مقایسه اشیاء (بر اساس طول، عرض، ارتفاع، ضخامت). صحت را توسط برنامه یا برنامه خاص تأیید می کند.
مکان یک شی را نسبت به خود و اشیاء دیگر بیان می کند.
برخی از ویژگی های اشکال هندسی آشنا را می داند.
صبح، روز، عصر، شب را صدا می کند. ایده ای از قسمت های در حال تغییر روز دارد.
روز جاری هفته را نام می برد.
توسعه گفتار
دایره لغات نسبتاً غنی دارد.
می تواند در گفتگو شرکت کند و نظر خود را بیان کند.
داستانی را بر اساس یک تصویر طرح، مجموعه ای از تصاویر می سازد. به طور مداوم، بدون حذفیات قابل توجه، آثار کوتاه ادبی را بازگو می کند.
مکان یک صدا را در یک کلمه مشخص می کند. یادگیری خواندن باید با شکل گیری تحلیل واجی کلمه آغاز شود.
شناخت
انواع وسایل حمل و نقل را تشخیص می دهد و نام می برد، اشیایی که کار انسان را در زندگی روزمره تسهیل می کنند.
اشیاء را طبقه بندی می کند، موادی که از آنها ساخته شده اند را تعیین می کند.
نام زادگاه، کشور، پایتخت آن، آدرس منزل خود را می داند.
از تعامل انسان با طبیعت در فصول مختلف سال اطلاع دارد.
از اهمیت خورشید، هوا، آب برای انسان، حیوانات و گیاهان آگاه است.
با طبیعت با دقت رفتار می کند.
خواندن داستان
اشعار، قافیه شماری، معماها را می داند.
ژانر اثر را نام می برد.
افسانه های کوتاه را نمایش می دهد، اشعار را بر اساس نقش می خواند.
نویسنده مورد علاقه کودکان، افسانه ها و داستان های مورد علاقه را نام می برد.
در فعالیت های بصری، یک کودک 5-6 ساله می تواند آزادانه اشیاء گرد، بیضی، مستطیل شکل را به تصویر بکشد. کودکان با برش اشیاء مستطیلی و گرد با موفقیت کنار می آیند.
در رشد حوزه عاطفی، لازم است نگرش عاطفی مثبتی نسبت به خود و نام خود، نسبت به اعضای خانواده، نسبت به دوستان ایجاد شود، به کودکان بیاموزد که همدلی کنند، در صورت امکان کمک کنند و از کوچکترها مراقبت کنند. کودک می تواند به طور داوطلبانه رفتار خود و همچنین فرآیندهای توجه و حافظه و واکنش های عاطفی را کنترل کند.
والدین باید الگوی فرزندان خود باشند. اگر والدین اطلاعات مثبتی را منتقل کنند، اگر قلبش خوب باشد، ترس، رنجش و اضطراب وجود نداشته باشد، می توان هر اطلاعاتی (شخصی و فکری) را به کودک القا کرد.

در سن 5 سالگی کودک دچار بحرانی می شود که هم کودک و هم والدینش باید با مشکلاتی روبرو شوند. در این دوره، کودکان اغلب دمدمی مزاج هستند، از چیزهای بی اهمیت عصبانی می شوند و برخی عموماً خود را کنار می کشند. برای اینکه دوران سختی به راحتی و بدون درد سپری شود، باید صبر و حوصله زیادی با کودک خود نشان دهید.

هیستریک و هوی و هوس مداوم نشان دهنده بحران در کودک است.

چرا بحران در 5 سالگی رخ می دهد؟

با رشد طبیعی، در سن پنج سالگی، کودک دیگر ضعیف صحبت نمی کند و می تواند در مورد نیازهای خود صحبت کند. کودک واقعاً می خواهد بزرگ به نظر برسد، مانند بزرگسالان باشد. شما اغلب می توانید او را در حال جاسوسی یا شنود مکالمات آنها ببینید.

مغز در حال حاضر به اندازه کافی رشد کرده است و کودک می تواند احساسات خود را کنترل کند. او می فهمد که دختر و پسر با هم فرق دارند. در این سن معمولاً کودک تخیل نشان می دهد و نظر خود را در مورد دنیای اطراف خود دارد. این دوره با واضح ترین تجلی ویژگی های شخصیت مشخص می شود.

بچه ها به هر اتفاقی که در اطرافشان می افتد علاقه دارند، حتی می توانند داستان های تخیلی بگویند. در 5 سالگی ارتباط با کودکان دیگر برای کودک مهم است، اما او همیشه به این امر نمی رسد و به همین دلیل ممکن است خود را تنها ببیند. گاهی اوقات فرصتی برای صحبت با کسی در مورد آن ندارد.

همه اینها می تواند باعث بحرانی شود که در آن کودک بیش از حد دمدمی مزاج و هیستریک شود. برای اینکه کودک در خود عقب نشینی نکند و به راحتی از بحران جان سالم به در ببرد، باید در شرایط راحت باشد و همیشه حمایت بزرگترها را احساس کند.



کودک گوشه گیر است، نمی خواهد یا نمی تواند با کسی صحبت کند - شرایط دیگری که نشان دهنده یک بحران است

صبور باشید، زیرا همه چیز در اختیار شماست. شما نباید بلافاصله از یک روانشناس یا متخصص دیگر کمک بگیرید. در غیر این صورت ممکن است کودک به خاطر غریبه ها بیشتر بترسد.

بحران تا کی می تواند ادامه داشته باشد؟

نمی توان دقیقاً پیش بینی کرد که یک دوره دشوار چه زمانی رخ می دهد. این می تواند از چند هفته تا چند ماه طول بکشد، همه اینها به ویژگی های فردی هر کودک بستگی دارد. با این حال، نیازی به تسلیم شدن نیست، به کودک زمان بدهید، از او حمایت کنید، او را با مراقبت و محبت احاطه کنید. در لحظات سخت، کودک شما به ویژه به توجه و محبت شما نیاز دارد.

نشانه های شروع یک بحران

بحران پنج ساله دارای ویژگی های متمایزی است که می توان آن را از سایر بحران های زندگی کودک متمایز کرد:

  • اگر کودک شما ناگهان کمتر پرحرف شد، گوشه گیر شد و دیگر به خاطر موفقیت ها و دستاوردهایش با شما شادی نمی کند، اگرچه قبلاً این کار را می کرد.
  • اگر کودک ناامن رفتار می کند، ترسیده به نظر می رسد، از هر چیز جدید و ناشناخته می ترسد.
  • کودک به خاطر چیزهای کوچک عصبانی و عصبانی می شود، با بزرگترها یا با همسالان خود بی ادبانه صحبت می کند (مثلاً اگر اسباب بازی مورد علاقه اش را به او ندهید ممکن است عصبانی شود).
  • کودک شروع به عصبانیت بر روی چیزهای کوچک کرد ، برای مدت طولانی گریه کرد و دمدمی مزاج بود (مثلاً ممکن است از این واقعیت که مجبور است در طول روز بخوابد آزرده شود).
  • اغلب کودک از آداب بزرگترها کپی می کند و چهره می سازد (مادر را در حال آشپزی یا تمیز کردن به تصویر می کشد، یا چگونه پدر چیزی را تعمیر می کند).
  • کودک از استقلال خود دفاع می کند، می خواهد در موقعیتی برابر با بزرگسالان باشد، آزادی بیشتری می خواهد (از والدینش ابراز تمایل می کند که با او در خیابان راه نروند).


در این دوران کودک سعی می کند همه جا و همه جا مستقل باشد.

به هر حال نمی توان از بحران جلوگیری کرد، بنابراین سعی کنید این روند را برای کودک خود آسان کنید. بیشتر به او توجه کنید، در بازی های مشترک شرکت کنید، عشق و محبت خود را به او هدیه دهید. هوس ها و کج خلقی های او را زیاد جدی نگیرید، زیرا شما تجربه بیشتری دارید و مسئولیت فرزندتان را بر عهده دارید.

در این دوره سخت برای نوزاد، دکتر کوماروفسکی والدین را تشویق می کند که با ملایمت، اما در عین حال مداوم عمل کنند. بزرگترین اشتباه بزرگترها این است که وقتی کودک شیطون است تهدید و تنبیه می کنند. این راهی برای خروج از این وضعیت نیست. Komarovsky توصیه می کند نکات زیر را رعایت کنید:

  • دلیل این رفتار را پیدا کنید، شاید کودک به سادگی توجه شما را نداشته باشد.
  • ایجاد یک محیط راحت و آرام؛
  • سعی کنید مشکلی که کودک با آن روبرو است را کشف کنید و پیشنهاد دهید با هم آن را حل کنید.
  • هرگز خشم و عصبانیت خود را نشان ندهید.
  • هنگام هوی و هوس، کودک را سرزنش نکنید و فریاد نزنید، صبر کنید تا آرام شود و با آرامش با او صحبت کنید.


توجه و مراقبت به برقراری رابطه گرم با فرزند شما کمک می کند.

والدین چه باید بکنند؟

والدین اغلب نمی دانند در چنین شرایطی چه کاری انجام دهند. فقط باید قوانینی را رعایت کنید و به نتیجه مثبتی دست خواهید یافت. ابتدا باید علت بحران را دریابید:

  • کودک می خواهد مانند یک بزرگسال به نظر برسد، اما برای او کار نمی کند.
  • در سن پنج سالگی، کودکان سعی می کنند یاد بگیرند که احساسات خود را کنترل کنند.
  • بچه ها شروع به درک تفاوت بین جنس مخالف می کنند.
  • کودکان خیال پردازی می کنند و نظر متفاوتی در مورد زندگی دارند.

والدین باید قوانین زیر را رعایت کنند:

  1. به فرزند خود بیشتر توجه کنید: ارتباط برقرار کنید، با علاقه در مورد امور او بپرسید، فراموش نکنید که در مورد خودتان صحبت کنید.
  2. حتما برای فرزندتان توضیح دهید تا بفهمد چرا کاری را انجام می دهید (مثلاً در طول روز باید بخوابید، زیرا این کار برای سلامتی مفید است).
  3. اگر کودکی پرخاشگری کرد و دعوا کرد، با او صحبت کنید که چگونه انجام این کار غیرقابل قبول است (توصیه می کنیم بخوانید:).


به نظر کودک گوش دهید، کمک کودک را بپذیرید، در این صورت کودک شما احساس نیاز می کند

این مهم است که فرزندتان بداند که شما قصد جدی دارید و با او به عنوان یک برابر صحبت می کنید. زمان زیادی را با او بگذرانید، در بازی های مشترک شرکت کنید، خود را نیز به عنوان یک کودک کوچک تصور کنید. سعی کنید به او آزادی بیشتری بدهید بدون اینکه نگرانی خود را نسبت به او نشان دهید. فرزندتان را به انجام وظایف بزرگسالی عادت دهید و به تدریج برخی از آنها را به او منتقل کنید.

اگر کودک به کمک شما نیاز ندارد، بهتر است در امور او دخالت نکنید. او را از انجام کارهای سخت منع نکنید، بگذارید بفهمد اشتباه کرده و بیهوده به توصیه بزرگترها گوش نداده است. از فرزندتان حمایت کنید و تحسین کردن او را فراموش نکنید. چشمان خود را روی هوی و هوس کودک، شیطنت و تقلید از بزرگسالان ببندید. اگر روی این رفتار تمرکز نکنید، عادی نمی شود.

به گفته روانشناسان، مهمترین چیز در هنگام بحران در کودکان پنج ساله این است که کودک را با محبت و مراقبت احاطه کنید. الگوی خوبی برای فرزندتان باشید.

چگونه در 6 سالگی با کودک رفتار کنیم؟

اگر فرزند شما تا سن 6 سالگی هنوز مدرسه را شروع نکرده است، باید او را از نظر ذهنی برای آن آماده کنید. وظیفه شما این است که به او بگویید چگونه در مدرسه به درستی رفتار کند، چه کارهای روزمره در انتظار او است. اگر فرصت دارید می توانید فرزندتان را به معلم آینده اش معرفی کنید. به او نشان دهید کدام مسیر برای رسیدن به مدرسه بهتر است.



به زندگی کودک، باشگاه، مدرسه و هر چیزی که کودک دوست دارد علاقه نشان دهید

اگر فرزند شما در حال حاضر به مدرسه می رود، فراموش نکنید که او را به خاطر نمرات خوب و موفقیت های جدید تحسین کنید. بگذارید ببیند که به او افتخار می کنید و به توانایی های او شک نکنید. با علاقه از او بپرسید که روز بعد در مدرسه چگونه گذشت، چه چیزهای جدیدی در کلاس یاد گرفت؟ بیایید ارزیابی کافی از اقدامات او ارائه دهیم. اگر به نظرتان می رسد که کودک نمی تواند با چیزی کنار بیاید، به آرامی در مورد آن به او بگویید. در آینده، کودک سعی می کند از چنین اشتباهاتی جلوگیری کند.

با فرزندتان در مورد امکان بازدید از باشگاهی که به او علاقه دارد یا هر بخش ورزشی صحبت کنید. در این زمان، کودک برای دانش جدید تلاش می کند، او توجه ویژه ای به فرآیند آموزشی دارد. برای او مهم است که بداند کارهای مهمی انجام می دهد و احساس کند اطرافیانش به او نیاز دارند. کودکانی که فعال هستند، در ورزش سرآمد هستند یا استعدادهای دیگری دارند، در چشم همسالان خود مورد احترام هستند. در طول بحران، برقراری ارتباط و حفظ دوستی با همسالان برای کودک بسیار مهم است.

والدین موظفند در تأیید خود به عنوان فردی از فرزند خود حمایت و کمک کنند. نظر و انتخاب او را در نظر بگیرید. کمی آزادی بیشتری به او بدهید. اگر والدین به درستی رفتار کنند، دوره سخت برای کودک به راحتی و به سرعت می گذرد.

اقداماتی که والدین نباید انجام دهند



تحت هیچ شرایطی آن را روی کودک خود نبرید، این فقط می تواند مشکل را تشدید کند (توصیه می کنیم بخوانید:)

در طول یک دوره دشوار برای کودک، والدین از انجام اقدامات زیر به شدت ممنوع هستند:

  1. خشم خود را بر سر فرزندتان بیرون نکنید و بی ادبی نکنید. باید در فضایی آرام با او گفت و گو کرد که چرا کار درست را انجام نداده است.
  2. اگر کودکی بی ادبانه رفتار می کند، باید به او توضیح دهید که چنین رفتاری غیرقابل قبول است. حتی می توانید اصولی با او صحبت نکنید تا او احساس کند که با چنین رفتاری چقدر شما را آزرده خاطر می کند.
  3. اگر کودکی بعد از کسی فحشی را تکرار کرد، نباید او را سرزنش کنید. سعی کنید برای او توضیح دهید که استفاده از این کلمه چقدر بد است یا به سادگی از آن چشم پوشی کنید و کودک دیگر آن را به خاطر نخواهد آورد.
  4. ما باید فورا اقدام کنیم. اگر دیدید که کودک به کمک شما نیاز دارد، فوراً آن را فراهم کنید و کسب و کار شما به جایی نمی رسد.

کودک باید احساس کند که جایگاه اصلی زندگی والدینش را اشغال می کند، که همیشه برای او وقت خواهید داشت. به کودک خود بگویید چقدر به او نیاز دارید و هرگز او را در شرایط سخت رها نخواهید کرد.

روانشناس بالینی و پری ناتال، فارغ التحصیل انستیتو روانشناسی پری ناتال و روانشناسی باروری مسکو و دانشگاه پزشکی دولتی ولگوگراد با مدرک روانشناسی بالینی