18.03.2024

انواع قافیه های مهد کودک برای همه مناسبت ها. گزینه هایی برای قافیه های مهد کودک برای همه موارد با قافیه های مهد کودک لباس بپوشید


نوزاد مورد انتظار چگونه می توان با او ارتباط برقرار کرد؟ چه کلماتی را انتخاب کنیم؟ چه آهنگی بخونم؟ چگونه او را تشویق کنیم تا لبخند بزند؟
ثروت اصلی مردم روسیه فولکلور است که توسط اجداد ما در طول قرن ها در قالب ترانه ها، افسانه ها، قافیه های مهد کودک و معماها شکل گرفته و جمع آوری شده است.
قافیه های مهد کودک قافیه های کوچکی هستند که با روند فعالیت ها، بازی ها و ارتباط با نوزاد همراه هستند.
قافیه های مهد کودک به سرگرم کردن یا پرت کردن حواس کودک در حین فعالیت های اجباری کمک می کند، به او در مورد روتین و بهداشت به شیوه ای بازیگوش آموزش می دهد.
در اینجا کلمه با اشاره و عمل همراه است. بنابراین، قافیه های مهد کودک باید از اولین روزهای زندگی کودک آموزش داده شود.
آنها گفتار و حافظه، مهارت های حرکتی ظریف کودک را توسعه می دهند و رشد عاطفی را تقویت می کنند و او را تشویق می کنند که اعمال بزرگسالان را تکرار کنند.
قافیه های مهد کودک با ایجاد حس شوخ طبعی به بچه ها شادی می بخشد.

اما مهمترین چیز در مورد قافیه های مهد کودک برقراری ارتباط از لحظه تولد نوزاد است. با یادگیری قافیه های مهد کودک برای همه مناسبت ها و گفتن آنها با لبخند و صدایی ملایم، برقراری ارتباط روحی و عاطفی با کودک خود را احساس خواهید کرد.

با قافیه های مهد کودک از خواب بیدار می شویم

من با خورشید طلوع می کنم،
من با پرندگان آواز می خوانم
صبح بخیر!
روز روشن مبارک!
چقدر خوب می خوانیم!
* * *
ما بیدار شدیم
کشیده شده
از این طرف به طرف دیگر
بچرخ!
کشش می دهد!
کشش می دهد!
اسباب بازی ها کجا هستند؟
جغجغه ها؟
تو، اسباب بازی، جغجغه،
بچه ما را بزرگ کن!
* * *
گربه خاکستری نشست
روی اجاق گاز
و آرام آواز می خواند
آهنگی برای دخترم:
خروس بیدار شد
مرغ ایستاد
برخیز دوست من
بلند شو دخترم!
* * *
چه کسی، چه کسی در این اتاق زندگی می کند؟
چه کسی، چه کسی با خورشید طلوع می کند؟
ماشنکا از خواب بیدار شد
از این طرف به آن طرف چرخید،
و پتو را عقب انداخت،
ناگهان روی پای خودش ایستاد!
(A. Barto)
* * *
ما بیدار شدیم،
ما بیدار شدیم.
شیرین، شیرین دست دراز کرد.
مامان و بابا لبخند زدند.
* * *
ما بیدار شدیم،
کشیده شده
با هم به خورشید لبخند زدیم.
سلام آفتاب،
زنگ!
* * *
کشش و کشش
از انگشتان پا تا بالا!
کشش خواهیم داد، کشش خواهیم داد،
کوچک نمانیم!
ما در حال رشد، رشد، رشد هستیم!
(نینا پیکولوا)
* * *
کشش، کشش،
غازها کم پرواز کردند
کشش، کشش،
پرها در بالش نرم هستند،
این پرها کشدار هستند
آنها غازها را به میشنکا دادند.
* * *
کشش، کشش،
عجله کن زود بیدار شو
* * *
کشش:
در دستان کوچک - دستگیره ها،
در پاها - واکرها،
در دهان - سخنگو،
و در سر - دلیل!
* * *
دستگیره - دستگیره - برانکارد
و کف دست ها کلاپر هستند.
پاها - پاها - کوبنده ها،
دویدن، پریدن.
صبح بخیر دستان
کف دست و پاها،
گونه های گل -
اسمک!
* * *
خورشید از پنجره به بیرون نگاه می کند،
به اتاق ما می درخشد.
دست هایمان را می زنیم -
ما از خورشید بسیار خوشحالیم.

خودمان را با قافیه های مهد کودک می شستیم

آب از پشت اردک،
از یک نوزاد - لاغری
دور شوید، همه شما
* * *
آه، باشه، باشه، باشه،
ما از آب نمی ترسیم!
آب تمیز
صورتمان را بشور
کف دست خود را بشویید
کمی ما را خیس کن
آه، باشه، باشه، باشه،
ما از آب نمی ترسیم!
خودمان را تمیز میشویم،
ما به مادر لبخند می زنیم!
* * *
آب، آب،
صورتم را بشور
تا چشمانت برق بزند،
تا گونه هایت قرمز شود،
برای اینکه دهنت بخنده،
طوری که دندان گاز بگیرد!
* * *
آه، باشه، باشه،
ما از آب نمی ترسیم،
خودمان را تمیز میشویم،
ما به کودک لبخند می زنیم.
* * *
ما می دانیم، می دانیم، بله، بله، بله، کجا پنهان شده ای آب!
بیا بیرون آب، اومدیم خودمونو بشوریم!
آن را روی کف دست و پای خود قرار دهید.
لیسیا، لیسیا جسورانه -
از شستن صورت خود لذت ببرید!
* * *
اوه، آب خوب است!
آب خوب!
بیایید بچه را حمام کنیم
صورتت بدرخشد!
* * *
گلوگ، گلوگ، گلوگ،
کاراسیکی.
ما در یک لگن شستشو می دهیم.
قورباغه های کوچکی در این نزدیکی هستند،
ماهی و جوجه اردک.
* * *
آب جاری است،
کودک در حال رشد
آب از پشت اردک -
بچه لاغر است.
آب به سمت پایین
و کودک بلند شده است.
* * *
غازهای قو در حال پرواز بودند،
آنها به یک میدان باز پرواز کردند،
ما یک حمام در مزرعه پیدا کردیم،
قو کوچک را غسل دادند.
* * *
خرگوش شروع به شستن خود کرد.
ظاهراً قصد ملاقات داشت.
دهانم را شستم،
بینی ام را شستم،
گوشم را شستم
خشک است!
* * *
شیر را باز کنید
بینی خود را بشویید!
فوراً بشویید
هر دو چشم
گردن خود را بشویید
خوب!
* * *
خوب خوب،
پنجه های کوچک خود را با صابون بشویید.
کف دست ها را تمیز کنید
اینم مقداری نان و قاشق!
* * *
دودکش من
تمیز تمیز، تمیز، تمیز.
می شود، دودکش می شود
تمیز، تمیز، تمیز، تمیز.
(ک.چوکوفسکی)
* * *
میریم شنا
و در آب پاشیدن،
چلپ چلوپ، شادی،
لنا خواهد شست.
پاهایت را میشویم
به کودک نازنینمان،
دست هایمان را بشوییم
آلیونکا کوچولو،
پشت و شکم
صورت و دهان -
چقدر تمیز
دختر عزیز!
* * *
اوه اوه اوه اوه،
اوه کی برهنه؟
چه کسی شنا رفت؟
چه کسی مقداری آب پیدا کرد؟
* * *
از مقداری آب، از مقداری آب
همه چیز با لبخند می درخشد!
از مقداری آب، از مقداری آب
گل ها و پرندگان شادتر!
کاتیا خودش را می‌شوید،
خورشید لبخند می زند!

بیایید با لذت موهایمان را شانه کنیم

خروس خروس،
شانه ام را شانه کن
خب لطفا لطفا
فرهایم را شانه می کنم.
* * *
رشد کن، بافته، تا کمر،
یک مو ریزش نکن
رشد کن، بباف، تا انگشتان پاهایت -
همه موها در یک ردیف هستند.
بزرگ شو، قیطان کن، گیج نشو -
مامان دختر گوش کن
* * *
شما رشد می کنید، رشد می کنید، می بافید،
به کمربند ابریشمی:
چگونه رشد خواهید کرد، قیطان،
شما زیبایی شهر خواهید بود.
* * *
موهایم را می بافتم،
من موهای روسی را می بافم،
می بافم، می بافم، می بافم،
جمله می کنم:
"شما رشد می کنید، رشد می کنید، می بافید،
تمام شهر زیباست."
* * *
می خراشم، می خراشم، مو،
دارم روسری هایم را شانه می کنم.

لباس پوشیدن با قافیه های مهد کودک

داشا دستکش را پوشید.
"اوه، کجا می روم؟"
داشا دستکش را درآورد،
ببین پیداش کردم!
* * *
مثل پرنده ما
مژه های تیره.
مثل بچه ما
پاهای گرم.
مثل پنجه ما
گل همیشه بهار خراش دار است.
روی تخت پر،
روی برگه
نه به لبه - تا وسط
سنگریزه ای گذاشتند
آنها مرد سرسخت را جمع کردند!
* * *
ماشا دستکش را پوشید:
-اوه کجا دارم میرم؟
انگشتی نیست، رفته است،
من به خانه کوچکم نرسیدم!
ماشا دستکش را درآورد:
-ببین، پیداش کردم!
شما جستجو کنید، جستجو کنید و خواهید یافت!
سلام انگشت کوچولو خوبی؟
* * *
کاتای ما کوچولو است،
او یک کت خز قرمز مایل به قرمز پوشیده است،
لبه بیش از حد،
کاتیا ابروی سیاه است.
* * *
خاله آگاشک،
برای من پیراهن بدوز!
ما باید لباس بپوشیم -
بریم سواری!
* * *
ما فقط یک وانچکا داریم،
ما آن را به کسی نمی دهیم.
ما به او کت می دوزیم،
او را برای پیاده روی می فرستیم.

آشپزی و سرگرمی با قافیه های مهد کودک

وای وای وای!
وای وای وای!
فرنی نپزید،
نازک بپزد،
آن را نرم بجوشانید
بله شیری!
* * *
آی تاتا، تاتا، تاتا!
لطفا الک کنید:
آرد را الک کنید،
مقداری پای را شروع کنید.
و برای عزیزمان
بیایید پنکیک را شروع کنیم،
بیایید یک پنکیک بپزیم
بیا به پسرمان غذا بدهیم!
* * *
آی، تو، آه، تو تو،
کمی فرنی بپزید،
مقداری شیر اضافه کنید
به قزاق غذا بده
* * *
فرنی جوشانده
در یک فنجان آبی
سریع آماده شوید
غرغر کردن سرگرم کننده تر است
آشپزی، فرنی، شیرین
از شیر غلیظ
بله، از سمولینا.
آن که فرنی می خورد
تمام دندان های شما رشد خواهند کرد!
به هر کدام خودش:
اجاق گاز یک کنده دارد،
یونجه برای گاو
علف برای گوساله
آب برای بره
و برای تو، پسر،
یک تکه شکر.
* * *
خوب خوب،
بیایید پنکیک بپزیم.
آن را روی پنجره می گذاریم.
بگذارید خنک شود.
کمی صبر کنیم
به همه کمی پنکیک می دهیم.
* * *
خوب خوب،
بیایید پنکیک بپزیم.
آن را روی پنجره می گذاریم.
بگذارید خنک شود.
و وقتی خنک شد، می خوریم
و آن را به گنجشک ها می دهیم.
* * *
کیک عید پاک درست می کنیم
گرد مثل صورت
از فر در میاریم
کیک های خوشمزه عید پاک.
* * *
آسیاب را آسیاب کن
گچ، آسیاب کن، تنبل نباش!
به ما غلات دادند،
آرد گندم سیاه -
بچه ها مقداری فرنی دارند،
برای پنکیک،
برای چیزکیک شیرین.
* * *
توشکی تو توش!
مادربزرگ چیزکیک پخت.
کیک پنیر برای همه
بله یک لیوان شیر
خوب خوب!
مادربزرگ پنکیک پخت.
رویش روغن ریختم
او با همه رفتار کرد.


ما با قافیه های مهد کودک غذا می خوریم

آی دوو، دوو، دوو
چوپان دودو خود را گم کرد.
و من یک لوله پیدا کردم
به چوپان دادم:
- بیا چوپان عزیز
یک گاو آنجا دراز کشیده است
به گوساله نگاه می کند
اما او به خانه نمی رود
شیر حمل نمی کند -
من باید فرنی بپزم،
فرنی ساشا را تغذیه کنید.
* * *
آی، تو، آه، تو تو،
کمی فرنی بپزید،
مقداری شیر اضافه کنید
به قزاق غذا بده
* * *
رول هایی در فر وجود دارد،
داغ مثل آتش
برای چه کسی پخته می شوند؟
رول برای ماشنکا،
آنها برای ماشنکا داغ هستند.
* * *
وانچکا، وانیوشا،
تمام فرنی را بخورید.
قاشق را بزن
پای خود را بکوبید.
دست بزن
و گربه را نوازش کنید.
* * *
جوش، جوش، فرنی،
در یک فنجان آبی
سریع بپزید
شادتر غرغر کن
آشپزی، فرنی، شیرین،
از شیر غلیظ،
از شیر غلیظ،
بله، از سمولینا.
آن که فرنی را می خورد
تمام دندان های شما رشد خواهند کرد!
* * *
عمیق - نه کم عمق،
کشتی در نعلبکی.
سر پیاز،
هویج قرمز،
جعفری، سیب زمینی،
کمی دانه.
اینجا قایق در حال حرکت است،
درست در دهان شما شنا می کند!
* * *
فرنی داغ
فرنی سرد
خشک شدن در گلدان
مورد علاقه ما
خیلی وقت پیش
ما با او دوست شدیم،
اما ما نمی توانیم انتخاب کنیم -
کدومشون طعم بهتری داره؟
و در تب و تاب
او زیباست
و فرنی سرد است
خوشمزه هم
ما دریغ نخواهیم کرد
با یه سوال اینجوری
و هر فرنی
سریع بخوریم
* * *
گو-گو-گو-گو-گو-گو
در یک چمنزار سبز،
روی سبزه در چمنزار
یک فنجان پنیر کوتیج.
دو خروس رسید
نوک زدند و پرواز کردند.
چگونه پرواز کردند
ما به آنها نگاه کردیم.
صبح!
* * *
قابلمه حیله گر
او برای ما فرنی پخت
آن را با یک دستمال پوشانید.
و منتظر است، منتظر است،
چه کسی اول خواهد آمد؟
* * *
فرنی خوشمزه بخار می شود،
لشا می نشیند تا فرنی بخورد،
فرنی خیلی خوبه
فرنی را با آرامش خوردیم.
قاشق به قاشق
کمی خوردیم.
* * *
مورد علاقه ما کیست؟
- اولین قاشق برای مادر،
و دومی برای کی؟
- بله، برای پدرت،
قاشق سوم برای کیست؟
- برای یک عروسک ماتریوشکای شاد،
برای مادربزرگ بخور
برای پدربزرگت بخور
برای پسر - برای همسایه،
برای دوست دختر و دوستان،
بیشتر بخور، پشیمان نشو!
برای تعطیلات غذا بخورید
پر سر و صدا، روشن،
برای مهمانان و برای هدیه،
برای بچه گربه، برای تیموشکا
این قاشق کوچولو
و برای گربه قرمز،
بشقاب خالی است!
* * *
خوب خوب،
بیایید پنکیک بپزیم.
آن را روی پنجره می گذاریم.
بگذارید خنک شود.
و وقتی خنک شد، می خوریم،
و آن را به گنجشک ها می دهیم.
* * *
خوب خوب!
مادربزرگ پنکیک پخت.
رویش روغن ریختم
او با همه رفتار کرد.
داشا دو نفر است،
پاشا - دو،
وانیا - دو،
تانیا - دو،
ساشا - دو،
ماشا دو است،
پنکیک ها خوب هستند
مادربزرگ خوب ما!
* * *
لیولی، لیولی، لیولنکی،
کوچولوها اومدن
غول ها شروع کردند به گفتن:
"ما باید به ماشنکا چه چیزی بخوریم؟"
یکی خواهد گفت: "فرنی"
دیگری: "شیر ترش"
سومی می گوید: با شیر،
و یک پای گلگون."
* * *
در بشقاب من
سنجاب قرمز.
تا او دیده شود
من همه چی رو تا ته میخورم!
* * *
اوه، لیولی، لیولی، لیولی،
کشتی هایی که روی دریا حرکت می کردند،
برای نستیا فرنی آوردند.
کاشنکا شیر
برای دختر عزیزم.
نستیا، دهانت را باز کن،
فرنی شیرین را قورت دهید.
و چه کسی فرنی می خورد؟
به حرف مامان و بابا گوش میده
قوی می شود
سالم و زیبا.
* * *
دونات، نان تخت
او در تنور نشسته بود،
او به ما نگاه کرد
میخواستم تو دهنم باشه
* * *
دستان کوچک، یک بار برقصید -
فردا یک پای خواهی داشت!
آه، شما صنعتگران من هستید،
سریع دست خواهران!
پای سیب وجود خواهد داشت
فقط یکبار برقصید
* * *
جوجه تیغی خاکستری
پای پخت
روباه روباه
رول ها را آوردم،
پیرمرد گراز
یک کوزه عسل ریختم،
قراره به ماشنکا زنگ بزنن
جشن در پاکسازی!
* * *
پیراهن، پیراهن،
سفید وجه سفید،
پریدم روی آستانه،
مهمان صدا زد.
مهمانان، به حیاط -
فرنی روی میز
مهمانان از حیاط -
فرنی از روی میز.
* * *
چهل، چهل،
کجا بودید؟
- دور:
در جنگل در لبه،
صاف شد
فرنی پخته شده
روی آستانه ایستاد،
به بچه ها غذا داد
مهمانان جمع آوری شد
با همه رفتار کرد:
یک - یک قاشق،
به دیگری - یک قاشق،
و برای سومی - یک تکه کامل!
* * *
سوپ رقیق است،
اما مغذی!
لاغر میشی
اما شکم قابلمه ای!
* * *
تیلی-ساعت، تیلی-ساعت!
ناهار ما رسید.
بیا برای مامان یک قاشق بخوریم
بیا برای بابا یک قاشق بخوریم
برای سگ و برای گربه،
گنجشک به پنجره می زند:
"یک قاشق هم به من بده!"
پس ناهار تمام شد.
* * *
مورچه علف هرز از خواب برخاست،
پرنده جوان دانه را گرفت،
خرگوش برای کلم
موش - برای پوسته،
بچه ها - برای شیر.
* * *
توشکی تو توش!
مادربزرگ چیزکیک پخت.
کیک پنیر برای همه
بله یک لیوان شیر
شیر خوشمزه است
چیزکیک های شیرین!
* * *
بچه گربه آن را در یک فنجان دارد
فرنی زیاد بود.
دو تا خروس رسید
دو خروس فرنی را خوردند.
و آنها به بچه گربه فریاد می زنند:
- تو گندیده ای، تو گندیده ای!
اگر به شما فرنی دادند،
باید سریع بخورمش!
* * *
دختر باهوش، ماریشکا،
مقداری فرنی شیرین بخورید
خوشمزه، پف دار،
نرم، معطر.
* * *
جوجه اردک،
گربه گربه،
موش کوچک
زنگ زدن برای ناهار
اردک ها خورده اند
گربه ها خورده اند
موش ها خورده اند
هنوز نگرفتی؟
قاشق شما کجاست؟
حداقل کمی بخور!
* * *
این یک قاشق است
این یک فنجان است.
در فنجان فرنی گندم سیاه وجود دارد.
قاشق در فنجان بود -
فرنی گندم سیاه از بین رفت!


ژیمناستیک با قافیه های مهد کودک

بچه های سرسخت
رفتیم بیرون تو سایت
بچه های سرسخت
انجام تمرینات!
یک دو،
سه چهار.
دست ها بالا!
پاهای پهن تر!
* * *
(مشت های کودکتان را به هم بزنید)
دیدگاه ها، دیدگاه ها،
نماهایی که می بینم،
من پتک ها را زدم،
من آن را سنجاق می کنم.
* * *
پینوکیو دراز کشید،
یک بار - خم شده،
دو - خم شده،
سه - خم شده.
دستانش را به پهلو باز کرد،
ظاهراً نتوانستم کلید را پیدا کنم.
برای گرفتن کلید به ما،
باید روی انگشتان پا بایستید.
* * *
پس دستمان را بالا بردیم،
انگار تعجب کردند.
و به یکدیگر تا زمین
تا کمر خم شد!
خم شد، راست شد،
خم شدند و راست شدند.
پایین تر، پایین تر، تنبل نباش،
تعظیم کن و لبخند بزن.
* * *
(پاهای کودک خود را "دوچرخه" کنید)
کجا می دوی پاها؟
-پاها کجا می دوی؟
- در طول مسیر تابستانی،
از تپه به تپه
برای انواع توت ها در جنگل.
در جنگل سبز
با شما تماس خواهم گرفت
زغال اخته سیاه،
توت فرنگی قرمز.
* * *
کشش - کشش،
از انگشتان پا تا بالای سر،
کشش خواهیم داد، کشش خواهیم داد،
ما کوچک نمی مانیم
ما در حال رشد هستیم،
ما در حال رشد هستیم، ما در حال رشد هستیم!
* * *
کشش دوست من
به طرف خود بچرخانید
بر روی شکم خود بچرخانید
به آرامی به مامان لبخند بزن
من از پشت راه می روم
من مریض را می برم،
خوب بزرگ شو
بله سالم
* * *
بالاتر رشد کن، ماشا،
به عمارت، به پشت بام.
بزرگ شو، من را خراب نکن
برای مامان و بابا متاسفم
با ضخامت چوب رشد کنید
بله، به بلندی یک ساختمان.
* * *
پرش-پرش،
یک - پرش!
دو - پرش!
بالا
سقف!
دارم تاخت میزنم!
من پرواز می کنم!
تبدیل شود
تو خیلی کیم
می خواهی!
* * *
(بازوهای کودک را به طرفین باز کنید و به هم نزدیک کنید و روی سینه ضربدری کنید)
بابا - فهمیدم
و به مادرم - می فهمم،
و به خواهرم - یک درک،
و برادر - فهمیدم
(و غیره.)،
و وانیوشنکا بزرگ است،
بهترین
بزرگترین.
* * *
همستر-همستر، همستر،
(گونه های خود را مانند همستر پف کنید)
بشکه راه راه.
(به پهلوهای خود ضربه بزنید)
خمکا زود بیدار می شود
(کش آمدن)
گونه هایش را می شست و چشمانش را می مالید.
(اقدامات مقتضی انجام دهید)
همستر کلبه را جارو می کند
(خم شوید و حرکات مشابهی انجام دهید)
و برای شارژ بیرون می رود.
یک دو سه چهار پنج،
خومکا می خواهد قوی شود.
(نشان دهید که چقدر می خواهد قوی شود).
مامان و کولیا به ترتیب
حالا آنها چند تمرین انجام می دهند.

ماساژ با قافیه های مهد کودک

کتان را زدند، زدند،
(مشت های خود را به پشت بزنید)
استوک، غرق،
(با کف دست مالید)
می زدند، می زدند،
(کف زدن)
خرد شده، خرد شده،
(با انگشتان دست ورز دهید)
می لرزیدند، می لرزیدند،
سفره های سفید بافته شد،
(با لبه های کف دست بکشید)
میزها چیده شد.
(سکته با کف دست)
* * *
شکم صورتی
مثل یک گربه خرخر می کند
مثل یک توله سگ خرخر می کند
مثل جویبار غرغر می کرد.
ای شکم، شکم،
چه کسی در آنجا زندگی می کند؟
چه کسی باینکی را مزاحم می کند؟
خرگوش کوچولو؟
شکممان را نوازش خواهیم کرد
هندوانه های ضخیم.
توله سگ خواب است، بچه گربه خواب است.
کودک لبخند می زند.
* * *
کف دست و انگشتان شما کجا هستند؟
آنها یک خرگوش را در جنگل صید کردند.
گوش در بالای سر، دم - کودک،
او همه جا می لرزد و به سمت مامان می رود.
او را گرفتند، در آغوش گرفتند و بعد دویدند.
* * *
من بهت کرم میدم
پاها و بازوهایش را نوازش خواهم کرد.
* * *
بابا نخود کاشته -
پرش-پرش،پرش-پرش!
سقف فرو ریخت -
پرش-پرش،پرش-پرش!
بابا راه می رفت، راه می رفت، راه می رفت،
پای را پیدا کردم
نشستم غذا خوردم
دوباره رفتم
بابا روی انگشتانش ایستاد،
و سپس روی پاشنه،
آنها شروع به رقص روسی کردند
و سپس چمباتمه زدن!
* * *
مثل این هفته
دو خروس پرواز کردند:
دور زدیم و نیشگون گرفتیم
راه می رفتند و نوک می زدند.
نشستیم و نشستیم
و آنها به عقب پرواز کردند.
آنها در پایان هفته می رسند
خاله های عزیزمون
ما منتظر خروس خواهیم بود -
بیایید به آنها خرده نان بدهیم تا نوک بزنند.
(کلمات را با نوازش، نیشگون گرفتن، تکان دادن پشت همراه کنید)
* * *
ما کلم را خرد می کنیم، آن را خرد می کنیم،
(حرکات با دنده های کف دست)
ما سه هویج هستیم، سه،
(حرکات با بند انگشت)
کلم را نمک می زنیم، نمک می زنیم،
(لکه ای لمس با انگشتان)
ما کلم را فشار می دهیم، فشار می دهیم،
(فشردن عضلات با انگشتان)
ما آب کلم می نوشیم، می نوشیم.
(حرکات نوازش با کف دست)
* * *
در چمنزار، در علفزار
(به شکم خود در جهت عقربه های ساعت ضربه بزنید)
یک کاسه پنیر کوتاژ وجود دارد.
دو خروس رسید
(شکه را از پایین به بالا فشار دهید)
نوک زد
(انگشتان را روی شکم خود بکشید)
پرواز به دور
(سکته)
* * *
پاها بلند هستند، پاها باریک هستند.
به یاد می آوریم، می مالیم، سپس تکان می دهیم،
بیایید سراغ شکم.
* * *
بابا جوجه تیغی بابا جوجه تیغی
پشت ما را نمی مالید؟
* * *
کشش دوست من
به طرف خود بچرخانید
بر روی شکم خود بچرخانید
به آرامی به مامان لبخند بزن
* * *
پرنده پرنده،
(انگشت خود را روی کف دست خود بکشید)
اینم مقداری آب برای شما
(انگشت خود را روی کف دست خود حرکت دهید، نیشگون بگیرید)
در اینجا چند خرده برای شما وجود دارد
روی کف دستم
* * *
بالاتر رشد کن، ماشا،
به عمارت، به پشت بام.
بزرگ شو، من را خراب نکن
برای مامان و بابا متاسفم
با ضخامت چوب رشد کنید
بله، به بلندی یک ساختمان.
* * *
ریل، ریل،
(یکی و سپس خط دیگری در امتداد ستون فقرات بکشید)
خواب آورها، خواب آوران،
(کشیدن خطوط عرضی)
قطار دیر آمد.
(کف دست در پشت)
از آخرین کالسکه
ناگهان ارزن شروع به باریدن کرد.
(به انگشتان خود ضربه بزنید)
جوجه ها آمدند و نوک زدند.
(با انگشت اشاره ضربه بزنید)
غازها آمدند و نیش زدند.
(پشت خود را نیشگون بگیرید)
روباه آمد
دمش را تکان داد.
(به پشتت ضربه بزن)
یک فیل گذشت
(پشت مشت ها)
فیل از آنجا گذشت
(پشت مشت ها با نیروی کمتر)
یک فیل کوچولو از آنجا گذشت.
(سه انگشت را کنار هم قرار دهید)
* * *
دستمان را نوازش کنیم،
انگشتمان را با انگشتمان بمالیم،
بیا کمی استراحت کنیم،
و سپس دوباره شروع می کنیم.
* * *
یک سنجاب روی گاری می نشیند
(پاشنه پا را با حرکات دایره ای نوازش کنید)
او آجیل توزیع می کند
به خرس چاق -
(انگشتتان را نوازش کنید)
اسم حیوان دست اموز با سبیل،
به خواهر روباه کوچکم،
به گنجشک جوجه،
به چه کسی در دهان،
(با انگشت شست توپ های پاهای خود را نوازش کنید)
چه کسی اهمیت می دهد،
چه کسی اهمیت می دهد؟
* * *
من از پشت راه می روم
من مریض را می برم،
خوب بزرگ شو
بله سالم
* * *
من روی یک درخت روون نشسته بودم،
گربه ها مرا اذیت می کردند
بچه گربه های کوچک
پاشنه پایم را خراشیدند.

خودمان را با قافیه های مهد کودک دلداری می دهیم

آه، چقدر خیس، چقدر خیس،
چشمای کوچولو خیس شد
چه کسی به کودک آسیب می رساند؟
بز او را گور خواهد زد.
* * *
گریه نکن عزیزم گریه نکن
یک سنجاب به سمت شما خواهد پرید،
آجیل خواهد آورد
برای قافیه های مهد کودک ماشین.
* * *
بیدمشک به آرامی خواهد آمد
و نوزاد را نوازش کنید
میو میو - بیدمشک خواهد گفت
بچه ما خوبه
* * *
تو، کاتیوشا، گریه نکن،
برات کلاچ می خرم
آن را به گردنت آویزان خواهم کرد،
و سپس من شما را دلداری می دهم.
* * *
از علیای من
برو، دردها،
به یک میدان باز،
به دریای آبی
به جنگل تاریک
برای ویبرنوم، برای تمشک،
به آسپن مادر تلخ.
* * *
یک میخک، دو میخک -
داشنکا به زودی یک ساله می شود!
دخترم دوباره ناله می کند
ما از داشا دلجویی خواهیم کرد:
دندان های خود را رشد دهید
کم کم، کم کم -
مزاحم خواب دخترتان نشوید!
او را از بازی کردن منع نکنید!
می پریم و تارت می زنیم،
مامان رو با مهربونی بغل کردن
* * *
بیدمشک درد داره
سگ درد دارد
و بچه من
زندگی کن، زندگی کن.
* * *
گربه درد دارد
سگ درد دارد
اسب درد دارد
اما وانیوشا به درد نمی خورد!

بیایید با قافیه های مهد کودک قدم بزنیم

و اخم ها، اخم ها، فرت ها،
هیچ باغی کاشته نشده است.
و ساشا من خواهد رفت
او خواهد کاشت و آبیاری،
بالا، بالا، بالا...
* * *
پاهای بزرگ
در طول جاده راه رفت:
برترین، برترین، برترین!
پاهای کوچک
دویدن در طول مسیر:
بالا-بالا-بالا-بالا!
* * *
بایست، عزیزم، یک بار دیگر،
یک قدم کوچک بردارید.
بالا-بالا!
پسر ما به سختی راه می رود،
برای اولین بار در خانه قدم می زند.
بالا-بالا!
* * *
کاتیا، کاتیا کوچک است،
کاتیا از راه دور است،
در طول مسیر قدم بزنید
کاتیا با پای کوچولویت استمپ کن.
* * *
بیدمشک، بیدمشک، بیدمشک، اسکات!
در مسیر ننشینید:
بچه ما خواهد رفت
از طریق بیدمشک سقوط خواهد کرد.
* * *
ژنیا ما بر اساس جنسیت
اولین باری که پا زدم
زانو زدم
به سمت دیوار خزیدم،
هر دو دست را بالا برد
تکانی خورد و رفت.
کوبید، پاهایتان را بکوبید،
چکمه های جدید!
از بالا به گوشه،
ایستاد و رفت.
دور در گوشه ای دیگر
توپ و خرس عروسکی روی زمین.
ژنیا می خواهد آنها را بگیرد،
پاهایش را می کوبد.
دوید، تکان خورد،
سیلی - و بلافاصله دراز شد.
ژنچکا گریه نکرد،
کم کم از جایش بلند شد
و تمام راه تا گوشه
تمام اتاق را فرا گرفت.
او پای خرس را گرفت،
او توپ را با پایش غلت داد،
و بعد دوباره رفتم
قدم زدن در اطراف اتاق -
به مبل، به پنجره،
کمی زیر میز راه افتادم
زیر میز کمی تاریک است -
دور تا دور سفره بلند است.
و روی صندلی مورکا است،
پوست خاکستری.
کف دستم را بالا میبرم
ژنیا گربه را نوازش می کند.
به او می‌گوید: «پی‌پی».
به او می گوید: خداحافظ.
مورکا کمی چشمک می زند -
میدونه دست کیه
کنار صندلی ایستاده
ژنیا استراحت کرد
و بعد دوباره رفتم
دور اتاق قدم بزن
خودش را به کمد رساند
و با ناله روی زمین نشست.
ما باید دوباره استراحت کنیم -
راه درازی در پیش است.
* * *
در مسیری صاف
پاهای ما راه می روند.
یک-دو-یک-دو-یک-دو!
به سنگریزه ها، کنار سنگریزه ها
پاهای ما راه می روند.
یک-دو-یک-دو-یک-دو!
* * *
پایکوبی، پایکوبی، پایکوبی...
اسباب بازی ها تعجب می کنند
گربه روی پنجره پرید:
علیا روی زمین راه می رود!
با دستانش راه نمی رود،
و پاهایش را می کوبد.
پاهای کوچک
چکمه های قرمز.
و من خودم متعجبم
چرا او نمی افتد؟
(Z. Alexandrova)
* * *
بالا، بالا، بالا، بالا،
راه بروید، با پاهایتان راه بروید
محکم در مسیر.
* * *
از سر راه برو گربه
تانیا ما می آید.
بالا، بالا،
تانیا ما می آید،
راهی نیست که بیفتد
بالا، بالا،
Tanechka اینگونه است.
* * *
چه پاهایی، چه پاهایی
تو، بچه ما!
نه سگ نه گربه
پاهایت را نمی دهیم
این پاها، این پاها
آنها در طول مسیر خواهند دوید.

آشنایی با ثور با قافیه های مهد کودک

اینجا آنها در گهواره هستند
کفش پاشنه دار صورتی.
این کفش های پاشنه کیست؟
نرم و شیرین؟
غازها دوان خواهند آمد،
پاشنه ات را نیشگون خواهند گرفت
سریع پنهان شوید، خمیازه نکشید،
با پتو بپوشان!
* * *
قلم ما کجاست؟
اینجا قلم ماست!
پاهای ما کجاست؟
اینجا پاهای ماست!
و این بینی لیزا است
همه اش پر از بز است.
و اینها چشم ها، گوش ها هستند،
گونه ها بالش های کلفتی هستند،
این چیه؟ شکم!
اما این دهان لیزا است!
زبانت را به من نشان بده
بیا طرفت را قلقلک بدهیم
* * *
گوش ما کجاست؟
آفت ها گوش می دهند!
چشم ها کجاست؟
تماشای افسانه ها!
دندان ها کجا هستند؟
لب هایشان را پنهان می کنند!
خب دهنتو ببند!
* * *
پسر من برای چه به پا نیاز دارد؟
برای دویدن در مسیر!
چرا پسرم به گوش نیاز دارد؟
برای گوش دادن به جغجغه ها!
پسرم به دهانش چه نیازی دارد؟
تا بتوانی از مادرت شیر ​​بخوری!
پسر من به چه چیزی چشم نیاز دارد؟
برای نگاه کردن به دنیای رنگ ها!
پسر من برای چه نیازی به پشت دارد؟
برای دراز کشیدن روی ملافه!
پسرم به باسنش چه نیازی دارد؟
کف دستش را بزند!
چرا پسرم به دنیا آمد؟
برای اینکه پدر به او افتخار کند!
* * *
جنگل، (مو)
گلید، (پیشانی)
اوورازک، (بینی)
گودال (دهان).
* * *
ما دستان کوچکی هستیم
اما ما کسالت را نمی دانیم
ما همیشه کارهایی برای انجام دادن داریم:
او آن را گرفت، او آن را گرفت.
حتی اگر از ما نپرسند،
ما همیشه چیزی می پوشیم
و خرس و جوجه تیغی
به آرامی آن را نوازش خواهیم کرد.
انگشتان ما - خرده -
دستیاران باهوش
و یک نخود می گیرند،
اگر جایی پیدا کنند.
انگشت کوچک ما خیلی کوچک است،
بی نام در همان نزدیکی ایستاده بود،
و پشت سر آنها وسط -
مهم - نه آخرین.
ما یک توجه داریم
انگشت اشاره.
و کمی به پهلو -
ضخیم ترین و بزرگترین -
انگشت خیلی مهمه
یک قاشق را به خوبی نگه می دارد.
اگر انگشتان شما مطیع هستند،
ما هر دو ماهر و صمیمی هستیم،
کمک به بچه ها
تمام اعمالت را انجام بده
* * *
با پاهای واکر،
گرفتن دست ها
دهان جعبه های پچ پچ،
چشم کف زدن کف زدن.
* * *
بینی، پیشانی،
گونه ها، چانه.
گوش، چشم،
افسانه های میشنکا.
* * *
عنکبوت، عنکبوت،
آنیا را در کنار خود بگیرید.
قورباغه، قورباغه،
گوش آنیا را بگیرید.
آهو، آهو،
زانوهای آنیا را بگیرید.
سگ، سگ،
بینی آنیا را بگیرید.
اسب آبی، اسب آبی،
شکم آنیا را بگیرید.
زنبور، زنبور،
موهای آنیا را بگیرید.
ملخ، ملخ،
شانه های آنیا را بگیرید.
* * *
دهان من می تواند بخورد،
بینی خود را نفس بکشید و به گوش های خود گوش دهید،
چشم های کوچک پلک می زنند، پلک می زنند،
دستگیره - همه چیز را بگیرید و بگیرید.
* * *
دیوار، دیوار،
(لمس گونه ها)
سقف،
(پیشانی)
دو قدم
(انگشتان را روی لب هایتان بگذارید)
زنگ - زنگ!
(فشار دهانه را فشار دهید)

شنا با قافیه های مهد کودک

آه، باشه، باشه،
ما از آب نمی ترسیم،
خودمان را تمیز میشویم،
به مامان لبخند می زنیم.
* * *
گلوگ، گلوگ، گلوگ، کپور صلیبی.
ما در یک لگن شستشو می دهیم.
در این نزدیکی قورباغه، ماهی و جوجه اردک وجود دارد.
* * *
آب جاری است،
کودک در حال رشد
آب از پشت اردک -
تو خیلی لاغری
آب به سمت پایین
به بچه بالا.
آب از پشت اردک،
از قو - آب،
و تو لاغر هستی
* * *
چه کسی آنجا خواهد بود koop-up،
آیا آب له می شود؟
به سرعت به حمام - بپر، بپر،
با پای خود در وان حمام - تند و سریع، تند و سریع!
صابون کف می کند
و خاک جایی خواهد رفت.
* * *
ما زود به رختخواب نمی رویم:
دخترم باید حمام بشه
آب گرم
بیایید روی پرنده خود بریزیم.
آه، آب از پشت اردک،
آلیونوشکا لاغر است!
بیا پوشک بگیریم
آلیونکا را بپیچید.
* * *
میریم شنا
و در آب پاشیدن،
چلپ چلوپ، شادی،
نستیا خودش را خواهد شست.
پاهایت را میشویم
به کودک نازنینمان،
دست هایمان را بشوییم
ناستنکا کوچولو،
پشت و شکم
صورت و دهان -
چقدر تمیز
دختر عزیز!
* * *
اوه اوه اوه اوه!
چه کسی اینجا برهنه است؟
چه کسی اینجا برهنه است؟
و شاد؟
کی اومده شنا کنه
چه کسی مقداری آب پیدا کرد؟
آه، آب خوب است،
آب خوب!
نوزاد را حمام کنید
صورتت بدرخشد!


به خواب رفتن با قافیه های مهد کودک

ای خداحافظ خداحافظ
تو سگ هستی پارس نکن!
تو ای گاو غر نزن!
ای خروس بانگ نزن!
و پسر ما خواهد خوابید
چشمانش را خواهد بست.
* * *
آی، لیولنکی و لیولنکی،
آهو در میان کوه ها قدم می زند.
او خواب را روی شاخ می پوشاند،
او آن را به هر خانه ای می آورد.
چرت را در گهواره می گذارد،
بی سر و صدا آهنگ می خواند.
* * *
خداحافظ، خداحافظ،
ماهی سالمون، بیا!
ماهی سالمون بیا
منتظر الکسی باشید
الکسیکا بزرگ خواهد شد
با بابا به دریا می‌روم.
او شروع به گرفتن ماهی قزل آلا خواهد کرد،
او به مادرش غذا خواهد داد.
* * *
خداحافظ، خداحافظ،
پدربزرگ مامایی پیش ما آمد،
پدربزرگ مامایی پیش ما آمد،
او می پرسد: "ماشنکا را به من پس بده!"
اما ما به ماشا نمی دهیم،
برای خودمان مفید خواهد بود.
* * *
خداحافظ، برو بخواب، کاتیوشا،
خرگوش بامزه من
چشم های خرگوش خود را ببند،
بای بای بای.
* * *
خداحافظ، خداحافظ
خرگوش هایی در باغ هستند.
خرگوش ها علف می خورند
به بچه های کوچک گفته می شود که بخوابند.
* * *
خداحافظ قصه ها،
مرغ های دریایی آمده اند.
آنها شروع به بال زدن کردند،
کاتیا ما را باید بخواباند.
* * *
خداحافظ بای بای،
قبلاً چای خورده ای،
من فرنی خوردم و به اندازه کافی بازی کردم
دیوانه شدم، گپ زدم،
پس حالا برو بخواب،
بای بای بای.
اینجا روی دروازه نشستم
زاغی سخنگو:
کرا-کرا-کرا-کرا!
وقت آن است که کوچولو به رختخواب برود!"
کبوترها از پنجره به بیرون نگاه کردند:
"Guli-guli - guli-guli،
کوچولو باید بخوابه
تا صبح زیاد نخوابید.»
ساکت، عزیزم، یک کلمه هم نگو،
چقدر بچه را دوست دارم!
* * *
ساکت، عزیزم، یک کلمه هم نگو،
روی لبه دراز نکشید -
گرگ خاکستری کوچولو خواهد آمد،
بشکه را خواهد گرفت
بشکه را خواهد گرفت
و او شما را به جنگل خواهد کشاند،
و او شما را به جنگل خواهد کشاند،
زیر یک بوته جارو.
تو ای تاپ کوچولو پیش ما نیای
کاتیا ما را بیدار نکن!
* * *
بیرون از پنجره عصر است،
و یک ماه در آسمان است...
کودک در گهواره خوابیده است،
اسبی در غرفه می خوابد،
سنجاب در گود است،
سگ در لانه است.
خوب، خورشید بیدار خواهد شد،
کودک به مادرش لبخند خواهد زد.
روز سرگرم کننده ای خواهد بود.
کودک خود را سالم رشد دهید.
* * *
مثل تو لانه ما
سه بشکه عسل،
مثل بچه های ما -
پنجه های شیرین ...
اولین رویا گندم سیاه است،
و دومی گلدار است،
ماه چگونه خواهد آمد؟
من در مورد لیندن خواب خواهم دید.
سر خواب آلود و شیرین دندان،
به قلدرهای خراب،
بچه های خرس -
حباب زیر گوش شما!
* * *
لیولی، لیولی، لیولنکی،
پرندگان کوچک آبی در حال پرواز هستند.
غول ها در آنجا پرواز می کنند، آنجا بیرون.
بچه را می آورند بخواب، بخواب.
غول ها غوغ خواهند کرد
کودک آرام خواهد خوابید.
غول ها صحبت خواهند کرد
چه چیزی به نوزاد بخورد.
آنها به جنگل پرواز خواهند کرد
و در آنجا سنبله ای پیدا خواهند کرد،
آنها شروع به پختن فرنی می کنند،
آنها به کودک غذا می دهند،
فرنی سفید با شیر
و یک پای گلگون
* * *
خرگوش های کوچولو
آنها چیزهای خوبی می خواستند،
آنها چیزهای خوبی می خواستند،
چون آنها خرگوش هستند
کمی بخوابیم
به پشت دراز می کشیم
به پشت دراز می کشیم
و آرام بخوابیم
* * *
شب فرا رسیده است
تاریکی به ارمغان آورد
خروس چرت زد
جیرجیرک شروع به خواندن کرد
دیر شد پسرم
به پهلو دراز بکشید
خداحافظ برو بخواب...
* * *
ای عزیزان کوچولو
بچه های کوچولو،
شب ها آرام بخوابید
بله، ساعت به ساعت رشد کنید!
* * *
زنگ به صدا درآمد.
وقت خواب است گل کوچولو.
خورشید به خواب رفت
ابر به رختخواب رفت.
و پرنده آبی جادویی
رویاهای خوبی برایت به ارمغان آورد
مامان شما را با مهربانی در آغوش خواهد گرفت.
برو بخواب عزیزم
لذت من!
* * *
گربه به جنگل رفت،
گربه یک کمربند پیدا کرد
نحوه وصل کردن گهواره
بله، وانیوشا را قرار دهید،
وانیا آرام خواهد خوابید،
کیتی - پمپ وانیا.
* * *
مرا درآور
مرا درآور
مرا دراز بکش
مرا بپوشان
خوابم میبره
من خودم!
* * *
بخواب، اسم حیوان دست اموز کوچولو،
حیوان کوچک کوچک است.
چه نوع زیوزیکا،
شکم کوچک.
یک پل روی رودخانه وجود دارد.
پنجه-تاپ-نقطه
تاپ بالا.
هوو-هو-هو-هو.
شکم پر
پلی بر روی رودخانه،
یک دم کرکی آنجاست
و خرگوش کوچولو یک تلنگر است،
چشمان متعجب
* * *
بی سر و صدا، بی سر و صدا، بی سر و صدا، بی سر و صدا،
تیخون وارد درهای ما می شود،
فریاد نزن، جیغ نزن،
و گهواره و صخره.
تیخون ترانه ای می خواند،
او رویاها را بین بچه ها تقسیم می کند:
"در این رویا یک بالن وجود دارد،
در این خواب یک سگ شریک وجود دارد،
در این - کبوترها پرواز می کنند،
بچه ها می خواهند در این بخوابند.»
بی سر و صدا، بی سر و صدا، بی سر و صدا، بی سر و صدا،
غروب، خواب و آرامش.
بچه ها خوابند تیخون می رود
به خانه ای آرام در آن سوی رودخانه.
* * *
درخت کاج در دروازه وجود دارد،
سبز در دروازه
مثل آن درخت کاج
گهواره آویزان است:
پتوها نو هستند
روبان های ابریشمی،
قفسه طلایی
و قلاب فر شده است.
درخت کاج پر سر و صدا است.
* * *
تو ای بچه گربه کوچولو
جلف - دم خاکستری!
بیا و شب را با ما بگذران
داشنکای ما را دانلود کنید،
داشنکای ما را دانلود کنید،
آرام کردن.
من برای تو چطور هستم گربه؟
من هزینه کار را پرداخت خواهم کرد:
من یک تکه از پای را به شما می دهم
و یک کوزه شیر
* * *
خواب در اطراف گهواره راه می رود -
خداحافظ.
چشم های کی می خواست اینجا بخوابد -
میدونم میدونم.
آنها را با مشت تکان نده، ببند،
خواب گهواره را تکان می دهد.
برو بخواب.
* * *
این انگشت می خواهد بخوابد
این انگشت به رختخواب رفت
این انگشت کمی چرت زد،
این انگشت قبلاً به خواب رفته است
این انگشت در خواب عمیق است
دیگه هیچکس سر و صدا نمیکنه
-سشس...

آفتاب، آفتاب، از پنجره نگاه کن.
از پنجره نگاه کن، ایلیوشنکا را بیدار کن.
به طوری که روز کمی طولانی تر است،
تا بتوانیم بیشتر بدانیم
تا اسباب بازی ها خسته نشوند،
و با ایلیوشنکا بازی کردند.

بیدار شدیم، بیدار شدیم. –
شیرین، شیرین دست دراز کرد. –
مامان و بابا لبخند زدند.

از خواب بیدار شدیم، دراز کشیدیم،
از این طرف به طرف دیگر بچرخ!
کشش می دهد! کشش می دهد!
اسباب بازی ها، جغجغه ها کجا هستند؟
تو، اسباب بازی، جغجغه،
بچه ما را بزرگ کن!

تموشکا - تموشکا!
خواب را دور کن!
تو بلند شو، برخیز،
دستان خود را روی دستان خود بگذارید، خوشحال شوید!
به اطراف نگاه کن -
خورشید به دیدار ما می آید!

ای عزیزان کوچولو!
به ایلیوشکای ما-
صبح بخیر. صبح بخیر!
صبح با جوک، جوک

چه کسی در این اتاق زندگی می کند؟
چه کسی با خورشید طلوع می کند؟
این ماشنکا است که از خواب بیدار شد،
از این طرف به آن طرف چرخید،
دراز شد و لبخند زد...

اینجا میاد عزیزم
در گهواره بیدار شد!
خانه از شما استقبال می کند
پرندگان آواز می خوانند
خورشید آبی می درخشد،
و مامان فقط دوست داره!

کشش، کشش...
پسر بیدار شد...
بینی، دهان، گوش مادر،
قلدر کوچولو!
از پنجره، پرتوی نور می شکند،
قلقلک داد
شوخی زیرک مرا بیدار کرد!
او عاشقانه با شما بازی کرد.

دخترم از خواب بیدار شد
کشش شیرین!
دراز کشیدم، دراز کشیدم،
مامان لبخند زد!
قلبم تند می تپد
ای ماهی کوچولوی من!
راه چقدر است؟
من عاشق لبخندت هستم!

چه کسی قبلاً بیدار شده است؟
کی به این شیرینی دست دراز کرد؟
کشش و کشش
از انگشتان پا تا بالای سر.
کشش خواهیم داد، کشش خواهیم داد،
ما کوچک نمی مانیم

چشم باز
چشم ها بیدار می شوند
کشش پا،
برانکارد پاشنه،
دست و کف دست،
بچه های شیرین!
آرنجت را به من بده
مامان تو را خواهد بوسید!
پسر عزیزم!
چقدر دوستت دارم!

کشش،
کی روی بالش شیرینه؟
چه کسی اینجا در رختخواب دراز کشیده است؟
این کفش های پاشنه صورتی مال کیست؟
کی اینجا بیدار شد؟
کی اینطوری به مامان لبخند زد؟
و مامان کی رو خیلی دوست داره؟
در اینجا مورد علاقه است!

کشش، کشش،
بچه ما زوزه کش نیست،
من تازه از خواب بیدار شدم
کشش دادم
از این طرف به آن طرف چرخید،
روی تخت نشست،
او آهنگی خواند.

خورشید می درخشد:
بچه ها کجا هستند؟
روی بالش، روی ملحفه.
آیا پشت های صورتی لطیف هستند؟
یک روز روشن خیلی وقت پیش آمده است
و ضربه زدن به پنجره ما!

چه کسی در این خانه زندگی می کند؟
چه کسی با خورشید طلوع می کند؟
این ساشنکا بود که از خواب بیدار شد
به مامان و بابا لبخند زد
و پتو را عقب انداخت،
سلام آفتاب،
زنگ!

چشم کوچولو بیدار شو یکی دیگه بیدار
خورشید بیرون آمد تا به تو سلام کند.
ببین چطور می خندد!
روز جدید، روز جدید آغاز می شود!

دختر کوچک بیدار می شود -
خورشید لبخند می زند!
سلام دختر
سلام قرمز!
سلام آفتاب،
سلام، روشن!

کشش، کشش،
آندریوشکای ما
در طول آن جاده های طولانی وجود دارد،
و در سراسر - چربی.

بکش، بکش، بکش،
کاتیا را کوچکتر نشان دهید.
بزرگ شو دختر، سالم،
مثل درخت سیب

بیدار شو عزیزم!
کمی کشش می دهیم.
در حالی که کاتیوکا شما خواب است،
در حالی که دوستان و دوست دخترها در خواب هستند،
آن را روی بالش می چینیم
کشش، کشش.
خورشید از پشت ابر بیرون آمد،
دستگیره هایمان را می کشیم.
کمی بیشتر کشش دهید.
پاهایت را دراز کن عزیزم
خرگوش ها دوان دوان آمدند
انگشتان شمارش شده:
- یک دو سه چهار پنج.
ما همچنان حساب خواهیم کرد.
کشش، کشش.
اسباب بازی ها بیدار می شوند.
یک دو سه چهار پنج.
شما مجبور نیستید بیشتر بشمارید.
زود بخند عزیزم
کمی بیشتر کشش دهید.
کشش، کشش.
فعلا استراحت کن بالش
کشش، کشش.
جغجغه ها سروصدا کردند.
عزیزم مامانتو بغل کن
با جغجغه آن را بکوبید.
کشش، کشش.
اسباب بازی ها می خندند.

کشش، کشش،
عجله کن زود بیدار شو
روز خیلی وقت پیش آمده است
و به بیرون از پنجره نگاه می کند.
گله رنگارنگ گذشت
خورشید سرخ طلوع کرده است
و در فضای سبز در جنگل
شبنم بزرگ را خشک می کند
من و تو به جنگل می رویم
ما بولتوس را پیدا می کنیم
بیا زیر آفتاب بنشینیم،
بیا توت فرنگی بخوریم

خورشید می درخشد:
بچه ها کجا هستند؟
روی بالش، روی ملحفه.
آیا پشت های صورتی لطیف هستند؟
یک روز روشن خیلی وقت پیش آمده است
و ضربه زدن به پنجره ما!

چشم باز
چشم ها بیدار می شوند
کشش پا،
برانکارد پاشنه،
دست و کف دست،
بچه های شیرین!
آرنجت را به من بده
مامان تو را خواهد بوسید!
پسر عزیزم!
چقدر دوستت دارم!

کشش،
کی روی بالش شیرینه؟
چه کسی اینجا در رختخواب دراز کشیده است؟
این کفش های پاشنه صورتی مال کیست؟
کی اینجا بیدار شد؟
کی اینطوری به مامان لبخند زد؟
و مامان کی رو خیلی دوست داره؟
اینم کی مورد علاقه

دراز کن عزیزم،
پاها را بکشید، دست های کوچک را بکشید.
خواب به سرعت از بین می رود! قدرت بیاید
لبخند بزن، چشمی کوچک، حداقل یک بار

کشش،
کوچولوها،
پاها واکر دارند،
در دهان - سخنگو،
و در سر - ذهن.

پس خورشید طلوع می کند.
بنابراین قایق شناور می شود.
ایگور سوار بر اسب
بدون اینکه به عقب نگاه کند عجله می کند!

زود، صبح زود
چوپان tu-ru-ru-ru!
و گاوها به خوبی به او می آیند
آنها می خواندند: "مو-مو-مو!"
گاو کوچولو برو
در یک زمین باز قدم بزنید،
و تو عصر برمیگردی،
به ما شیر بده

مورچه علف هرز از خواب برخاست،
پرنده جوان دانه را گرفت،
خرگوش برای کلم
موش - برای پوسته،
کودکان - برای شیر.

قافیه مهد کودک نوعی هنر عامیانه شفاهی است. اشعار کوتاه موزون کودک را سرگرم می کند و رشد می دهد. قافیه های مهد کودک شامل یک کودک کوچک است که اقدامات خاصی را با یک بزرگسال انجام می دهد. بیایید در مورد اینکه اصولاً قافیه های مهد کودک چیست و چه نقشی در رشد کودکان دارند صحبت کنیم.

قافیه های مهد کودک چیست و چرا لازم است؟

اول از همه، قافیه های مهد کودک برای رشد کودک مورد نیاز است - جسمی، ذهنی، عاطفی، گفتار. آنها کمک های ارزشمندی برای مادر هستند، زیرا به او کمک می کنند خلق و خوی مناسبی داشته باشد: آرام، تشویق، تشویق، او را برای خواب یا حمام کردن آماده می کنند.

قافیه های مهد کودک برای همه مناسبت ها وجود دارد: قافیه های مهد کودک برای شناخت دنیای بیرون، برای شناخت بدن خود، قافیه های مهد کودک برای شستن و شانه کردن موهایتان، یعنی برای هر فعالیتی که کودک در طول روز انجام می دهد. و همچنین، قافیه های مهد کودک برای بچه ها می دانند که چگونه به بچه ها آموزش دهند و به آنها یاد بدهند که خوب را از بد تشخیص دهند: "مامان، دختر، گوش کن"، "کوچک، کوچک، نه خوب!" آب نیاوردی.»

آنها را به طور منظم بخوانید و به مرور زمان نوزاد منتظر خطوط آشنا می ماند و به شما لبخند می زند. و به زودی شروع به اضافه کردن کلمات خواهد کرد. از این گذشته ، او قبلاً آنها را از زبان یاد گرفته بود.

یک قافیه مهد کودک را به دنیا معرفی می کند، زندگی کردن را به او می آموزد و به او سرگرمی می آموزد. می توان گفت که قافیه مهد کودک یک مدرسه عامیانه سرگرم کننده برای کوچولوها است. امروز صحبت می کنیم، به یاد می آوریم و قافیه های مهد کودک صبحگاهی را می نوازیم! قبلاً آنها را در .

قافیه های مهد کودک صبحگاهی

شروع روز با قافیه های شاد و موزون مهد کودک یک عادت خوب است. با تشکر از آنها، خلق و خوی شما خوب و بیداری شما خوشایند خواهد بود! بالش‌ها حتی صبح‌ها نرم‌تر و لطیف‌تر هستند... کودکتان را با یک قافیه صبح بخیر بیدار کنید:

تازه بیدار شدیم

ما بیدار شدیم
کشیده شده
از این طرف به طرف دیگر
بچرخ!
کشش می دهد!
کشش می دهد!
اسباب بازی ها کجا هستند؟
جغجغه ها؟
تو، اسباب بازی، جغجغه،
بچه ما را بزرگ کن!

در صبح

اردک های ما در صبح:
- کواک-کواک-کواک!
- کواک-کواک-کواک!
غازهای ما کنار برکه:
- ها-گا-ها!
- ها-گا-گا
و بوقلمون وسط حیاط:
- توپ-توپ-توپ!
- توپ-بال-بال
نان های ما در بالا:
- گرو-گرو-و-گررو-و!
جوجه های ما از پنجره:
- کو-کو-کو!
- کو-کو-کو!
پتیا خروس چطور؟
صبح زود
او برای ما آواز خواهد خواند "Ku-ka-re-ku!"

دستانت را به من بده...

دستانت را به من بده،
آره از تخت بلند شو
بریم بشوریم
از کجا آب پیدا کنیم؟

سلام!

سلام، ناستنکا!
سلام آفتاب!
گل کوچولوی من چطور خوابید؟
چطور دلت برای مادرت تنگ شده بود؟
حالا من آن را در آغوشم خواهم گرفت،
من آن را مستقیماً به قلب شما فشار می دهم!
میبوسمت و بغلت میکنم!
من دخترم را به آسمان خواهم برد.

چه کسی قبلاً بیدار شده است؟

چه کسی قبلاً بیدار شده است؟
کی به این شیرینی دست دراز کرد؟
تمرینات کششی،
از انگشتان پا تا بالا!
کشش خواهیم داد، کشش خواهیم داد،
کوچک نمانیم!
اینگونه است، اینگونه رشد می کنیم، ما رشد می کنیم!
اینطوری با پاهایمان راه می رویم، برویم!

صبح پروانه از خواب بیدار شد...

صبح پروانه از خواب بیدار شد
لبخند زد، کش آمد،
یک بار خودش را با شبنم شست،
دو - او به زیبایی چرخید،
سه - خم شد و نشست
در ساعت چهار پرواز کرد.

چوب ریختن

اینجا میاد عزیزم
در گهواره بیدار شد!
خانه از شما استقبال می کند
پرندگان آواز می خوانند
خورشید آبی می درخشد،
و مامان فقط دوست داره!

سلامت باشید!

تقریباً نامفهوم زمزمه می کنم:
"دوستت دارم عزیزم!
هر انگشتش شیرین است
دماغ دکمه ای خنده دار
مثل یک بزرگ عطسه می کند!
سلامت باشی طلایی من!»

پرستو بچه ما

پرستو بچه ما
به مامان زنگ میزنه
کودک ما با یک دلبر
به بابا زنگ میزنه
بچه اسم حیوان دست اموز ما
مادربزرگ زنگ می زند.

* * *

کشش -
پوروستونیوشکی،
در سراسر - چربی،
و واکرهایی در پاها وجود دارد،
و در دستان چنگنده ای وجود دارد،
و در دهان - یک صحبت،
و در سر - دلیل.

* * *

بیا بیرون بیا بیرون آفتاب
بالای پنجره من
بیا بیرون بیا بیرون آفتاب
ما بذر را می کاریم.
شب گذشت
تاریکی از بین رفت.
جیرجیرک ساکت شد
خروس بانگ زد.
یه کم دراز کشیدم...
او پنجره را باز کرد:
سلام آفتاب -
زنگ!

ما بیدار شدیم

بیدار شدیم، بیدار شدیم.
شیرین، شیرین دست دراز کرد.
مامان و بابا لبخند زدند

* * *

لاشه، لاشه،
روی بالش نشست
دوست دخترها آمدند
بالش را هل داد.
من پسرم را بزرگ خواهم کرد
بالای یک تپه شیب دار
انفجار! بغلتیم!
از تپه افتادند!

آفتابی، از پنجره نگاه کن

آفتاب، آفتاب،
از پنجره نگاه کن
از پنجره نگاه کن
کیریوشکا بیدار شو
به طوری که روز کمی طولانی تر است،
تا بتوانیم بیشتر بدانیم
تا اسباب بازی ها خسته نشوند،
و با سرژنکا بازی کردند.

تو را روی پاشنه هایت می گذارم...

تو را روی پاشنه هایت می گذارم
درست کنار تخت
شلوارمو در میارم
از بچه عزیزم.
می گذارمش روی گلدان
مامانت رو خوشحال کن دوست من

صبح خورشید بیدار شد

صبح خورشید بیدار شد.
بچه ها از پشت پنجره لبخند زدند.
تو، کیریوشچکا، برخیز،
و تخت را مرتب کن

خوب، بچه بیدار شد و حالش عالی است! زمان روال صبحگاهی است! با این حال، همه کودکان دوست ندارند خود را بشویند. اما اگر از اوایل کودکی شستن را به یک بازی با آهنگ ها و سرگرمی ها ، قافیه های مهد کودک و افسانه ها تبدیل کنید ، خیلی زود خود کودک متوجه نخواهد شد که چقدر دوست دارد چشم ها و گونه های خود را بشوید. در زیر قافیه های سرگرم کننده مهد کودک برای شستن و حمام کردن را خواهید یافت.

قافیه های مهد کودک برای استحمام و شستشو

قبل از هر بار شستشوی کودک، هر بار در مورد قافیه مهد کودک مورد علاقه خود برای شستشو با او صحبت کنید. این کار چه در صبح و چه در عصر هنگام استحمام در حمام باعث شادی زیادی برای کودک می شود.

آه، باشه، باشه، باشه...

آه، باشه، باشه، باشه،
ما از آب نمی ترسیم!
آب تمیز
صورتمان را بشور
کف دست خود را بشویید
کمی ما را خیس کن
آه، باشه، باشه، باشه،
ما از آب نمی ترسیم!
خودمان را تمیز میشویم،
ما به مادر لبخند می زنیم!

میریم شنا

میریم شنا
و در آب پاشیدن،
چلپ چلوپ، شادی،
ماشا حمام می کند.
پاهایت را میشویم
به کودک نازنینمان،
دست هایمان را بشوییم
ناستنکا کوچولو،
پشت و شکم
صورت و دهان -
چقدر تمیز
دختر عزیز!

نظافت و نظافت دودکش گیر

نظافت و نظافت دودکش گیر
- تمیز، تمیز، تمیز، تمیز!
می شود، دودکش می شود
تمیز-پاک، پاک-تمیز.

شیر آب را باز کنید!

ضربه زدن،
باز کن!
بینی،
خود را بشویید!
چشم،
حمام کن!
خاک،
دست برداشتن از!

اوه، آب خوب است!

اوه، آب خوب است!
آب خوب!
بیایید بچه را حمام کنیم
صورتت بدرخشد!

ما زود به رختخواب نمی رویم

ما زود به رختخواب نمی رویم:
دخترم باید حمام بشه
آب گرم
بیایید روی پرنده خود بریزیم.
آه، آب از پشت اردک،
آلیونوشکا لاغر است!
بیا پوشک بگیریم
آلیونکا را بپیچید.

* * *

در سحر در جنگل، بیدار
جوجه تیغی خودش را میشوید.
جوجه تیغی مادر حوض را می گیرد،
صورت جوجه تیغی کوچک را می مالد.

* * *

سنجاب به روباه
کشتی در غربال،
او در غربال قایقرانی کرد،
با یوغ پارو زدم
و سنجاب بادبان دارد...
آیا نباید از نو شروع کنیم؟

* * *

خوب خوب،
پنجه های کوچک خود را با صابون بشویید.
کف دست ها را تمیز کنید
اینم مقداری نان و قاشق برای شما.
اردک، اردک،
ما شنا کردیم، شنا کردیم،
بیا پرواز کنیم، پرواز کنیم،
روی پسرم نشستند!

* * *

خرس به فورد آمد،
غوطه ور شدن در آب!
از قبل خیس شده، خیس شده، خیس شده،
قبلاً از بچه گربه ها، بچه گربه ها، بچه گربه ها،
خیس شده
ویکیس،
بیرون رفت، خشک شد،
روی عرشه ایستاد -
غوطه ور شدن در آب!

با دستان خود له کنید

با دستان خود له کنید،
حوض پر از صابون است.
به ژنچکا دست نزن،
چشم قلم صابونی.
و آب غرغر می کند،
و آب کف می کند.
ژنیا خودش را خواهد شست،
موهایش را شانه می کند و لباس می پوشد.

خرگوش شروع به شستن خود کرد

خرگوش شروع به شستن خود کرد
ظاهراً او قصد ملاقات داشت،
دهانم را شستم،
بینی ام را شستم،
گوشم را شستم
خشک است.

اوه کی برهنه؟

اوه اوه اوه اوه،
اوه کی برهنه؟
چه کسی شنا رفت؟
چه کسی مقداری آب پیدا کرد؟

گلوگ، گلوگ، گلوگ، کپور صلیبی

گلوگ، گلوگ، گلوگ، کپور صلیبی.
ما در یک لگن شستشو می دهیم.
در این نزدیکی قورباغه، ماهی و جوجه اردک وجود دارد.

از مقداری آب

از مقداری آب، از مقداری آب
همه چیز با لبخند می درخشد!
از مقداری آب، از مقداری آب
گل ها و پرندگان شادتر!
کیرا صورتش را میشوید
خورشید لبخند می زند!

آب، صورتم را بشور

آب، آب،
صورت کیریوشکا را بشویید،
کیریوشکا داشت فرنی می خورد
صورتش را کثیف کرد.
به طوری که پسر است
همیشه تمیزترین
کمک، آب،
صورت کیریوشکین را بشویید.

آب، آب

آب، آب،
صورتم را بشور
تا چشمانت برق بزند،
تا گونه هایت قرمز شود،
برای اینکه دهنت بخنده،
طوری که دندان گاز بگیرد.

چه کسی کواپ خواهد کرد؟

چه کسی آنجا خواهد بود koop-up،
آیا در آب اسکوالچ-اسکوالچ وجود دارد؟
سریع وارد حمام شوید - بپرید، بپرید،
با پای خود در وان حمام - بپر، بپر!
صابون کف می کند
و خاک جایی خواهد رفت.

قافیه های مهد کودک برای ورزش

اگر کوچولوی شما دمدمی مزاج یا بدخلقی است و هنوز با او تمرین نکرده اید، قافیه های مهد کودک می توانند در این موقعیت به شما کمک کنند. قافیه های خنده دار برای بچه ها - قافیه های مهد کودک در مورد حیوانات روشن و تزئین می شود و به شما کمک می کند عاشق تمرینات صبحگاهی شوید.

توله ها در بیشه زار زندگی می کردند

توله ها در بیشه زار زندگی می کردند
سرشان را برگرداندند
اینجوری، اینجوری ( حرکات دایره ای سر)
سرشان را برگرداندند

توله ها به دنبال عسل بودند
آنها با هم درخت را تکان دادند
(دستان خود را بالا بیاورید و این کار را انجام دهید، به این ترتیب، به راست و چپ متمایل شوید)
آنها با هم درخت را تکان دادند

و سپس راه افتادند ( مثل خرس راه رفتن)
و از رودخانه آب نوشیدند
اینجوری، اینجوری
و از رودخانه آب نوشیدند ( خم کردن تنه به جلو)

و سپس رقصیدند
(فنر با چرخش بدنه به چپ و راست)
پنجه ها بلندتر شدند
(پریدن، دست زدن در بالا)

همستر همستر

همستر همستر همستر ( گونه های ما را مانند یک همستر پف کنید)
بشکه راه راه ( ما خود را به پهلوها نوازش می کنیم)

خمکا زود بیدار می شود ( کشش)
گونه هایش را می شست و چشمانش را می مالید ( اقدامات مناسب انجام دهد)
همستر کلبه را جارو می کند ( خم شوید و وانمود کنید که جارو می زنید)
و برای شارژ بیرون می رود.
یک دو سه چهار پنج
خومکا می خواهد قوی شود ( قوی نشان دهد).
مادر ( بابا، مادربزرگ) با کولیا ( ماشا، داشا، پتیا) به ترتیب
اکنون آنها تمرینات را انجام می دهند ( سپس شارژ).

اسم حیوان دست اموز، بیا!

اسم حیوان دست اموز، قدم بزن،
خاکستری، قدم بزن،
اینجوری، اینجوری، اینجوری برو
اسم حیوان دست اموز، شاد باش،
خاکستری، شاد باش،
از این طرف، این طرف، شاد باشید،
اسم حیوان دست اموز، پایت را مهر بزن،
خاکستری، پای خود را بکوب،
اینجوری، این جوری، پای خود را بکوبید.
اسم حیوان دست اموز، بچرخ
خاکستری، بچرخ
اینجوری بچرخ، اونجوری.
اسم حیوان دست اموز، رقص،
خاکستری، رقص،
اینجوری برقص، اونجوری برقص.
اسم حیوان دست اموز، تعظیم کن،
خاکستری، تعظیم کن،
این طرف، این طرف، تعظیم کن!

خرس، پنجه هایت را بالا ببر...

پنجه هایت را بلند کن خرس کوچولو
خرس پنجه هایت را بگذار پایین،
خرس عروسکی، خرس عروسکی، دور خود بچرخید،
و سپس زمین را لمس کنید.
و شکم خود را بمالید
یک، دو، سه - یک، دو، سه!

قافیه های مهد کودک برای ورزش بهترین راه برای عاشق شدن به روش های هوا است و آغاز عشق به ورزش و یک سبک زندگی سالم است.

لگد، ضربه، پاشنه!

(روی پاشنه ضربه می زنیم)
لگد، ضربه، پاشنه!
کفش را به من بده مادربزرگ
به من یک کفش نمی دهی -
بیایید یک پاشنه جعل نکنیم

کش آمدن

برانکارد، برانکارد
(سکته مغزی از سر تا انگشتان پا)
در سراسر دختر چاق
و واکرهایی در پاها وجود دارد،
(پاهایمان را حرکت دهیم)
و در دستان گیره های کوچکی وجود دارد،
(مشت های خود را گره کرده و باز کنید)
و در گوشم صداهای کوچکی می شنوم،
(گوش ها را نشان دهد)
و در چشمان هم نظاره گر هستند،
(چشم نشان دادن)
و بینی من بو می کشد،
(بینی خود را نشان دهید)
و در دهان سخنی است،
(دهان خود را نشان دهید)
و در سر - دلیل!

پاهای بزرگی در امتداد جاده قدم می زدند...

پاهای بزرگ
در طول جاده راه رفت:
برترین، برترین، برترین!
پاهای کوچک
دویدن در طول مسیر:
بالا-بالا-بالا-بالا!

ما داریم لگد میزنیم

ما داریم لگد میزنیم
دست می زنیم، کف می زنیم
ما چشم یک لحظه هستیم، یک لحظه
ما شانه جوجه، جوجه

یکی اینجا، دوتا اینجا ( بدن را به راست و چپ می چرخاند)
دور خودت بچرخ
یکی نشست، دو تا ایستاد
نشست، ایستاد، نشست، ایستاد
مثل اینکه تبدیل به یک رولی پلی شدند
و بعد شروع کردند به تاختن ( در دایره دویدن)
مثل توپ الاستیک من
یک، دو، یک، دو ( تمرین تنفسی)
پس بازی تمام شد.

می کشد، می کشد، می کشد

می کشد، می کشد، می کشد،
برای اینکه کودک بزرگ شود،
بزرگ شو دختر، سالم،
مثل درخت سیب
بزرگ شو پسرم
مثل درخت بلوط قوی

در چمنزار

در چمنزار، در علفزار ( شکم را در جهت عقربه های ساعت نوازش کنید)
ارزش یک کاسه پنیر را دارد ( کف دست خود را روی شکم خود بگذارید),
دو خروس رسید ( بشکه را از پایین به بالا فشار دهید)
نوک زد ( دو انگشت خود را روی شکم بکشید)
پرواز به دور ( نوازش نوزاد).

بچه های سرسخت

بچه های سرسخت
رفتیم بیرون تو سایت
بچه های سرسخت
انجام تمرینات!
یک دو،
سه چهار.
دست ها بالا!
پاهای پهن تر!

* * *

روز با شادی آغاز می شود،
خوشبختی قبل از همه پدید آمد!
شادی به مادر لبخند می زند
تبدیل لبخند به خنده.

شادی روی زمین پاشیده شد،
پابرهنه و بدون شلوار،
خوشبختی من ته ته است،
این احمقانه است

شبوتنو و بی قرار
اینجا می شکند، آنجا خراب می شود،
بالای لب یک سبیل کفیر است:
اینجا داره به سمت من می دوه!

این مجموعه فوق العاده ای از قافیه های مهد کودک است که ما داریم. و اکنون شما را به تماشای چند قافیه مهد کودک از غاز سفید با فرزندتان دعوت می کنم:


ای عزیزان کوچولو!
به ایلیوشکای ما-
صبح بخیر.
صبح بخیر!
صبح با جوک، جوک!

***


- کشش شیرین و شیرین.
- مامان و بابا لبخند زدند.

***

ما بیدار شدیم
کشیده شده
از این طرف به طرف دیگر
بچرخ!
کشش می دهد!
کشش می دهد!
اسباب بازی ها کجا هستند؟
جغجغه ها؟
تو، اسباب بازی، جغجغه،
بچه ما را بزرگ کن!

***

آفتاب، آفتاب،
از پنجره نگاه کن
از پنجره نگاه کن
سریوژکا بیدار شو
تا بتوانیم بیشتر بدانیم
تا اسباب بازی ها خسته نشوند،
و با سرژنکا بازی کردند.

***

دستانت را به من بده،
آره از تخت بلند شو
بریم بشوریم
از کجا آب پیدا کنیم؟

***

از مقداری آب، از مقداری آب
همه چیز با لبخند می درخشد!
از مقداری آب، از مقداری آب
گل ها و پرندگان شادتر!
کاتیا خودش را می‌شوید،
خورشید لبخند می زند!

***

چشم باز
چشم ها بیدار می شوند
کشش پا،
برانکارد پاشنه،
دست و کف دست،
بچه های شیرین!
آرنجت را به من بده
مامان تو را خواهد بوسید!
چقدر دوستت دارم!

***

آب، آب،
صورت لشا را بشویید،
تا چشمانت برق بزند،
تا گونه هایت قرمز شود،
برای اینکه دهنت بخنده،
طوری که دندان گاز بگیرد.

***

اینجا میاد عزیزم
در گهواره بیدار شد!
خانه از شما استقبال می کند
پرندگان آواز می خوانند
خورشید آبی می درخشد،
و مامان فقط دوست داره!

***

ای عزیزان کوچولو!
به دانیوشنکای ما-
صبح بخیر.
صبح بخیر!
صبح با جوک، جوک!

***

- بیدار شدیم، بیدار شدیم.
- کشش شیرین و شیرین.
- مامان و بابا لبخند زدند.

***

ما بیدار شدیم
کشیده شده
از این طرف به طرف دیگر
بچرخ!
کشش می دهد!
کشش می دهد!
اسباب بازی ها کجا هستند؟
جغجغه ها؟
تو، اسباب بازی، جغجغه،
بچه ما را بزرگ کن!

***

آفتاب، آفتاب،
از پنجره نگاه کن
از پنجره نگاه کن
سریوژکا بیدار شو
به طوری که روز کمی طولانی تر است،
تا بتوانیم بیشتر بدانیم
تا اسباب بازی ها خسته نشوند،
و با سرژنکا بازی کردند.

***

دستانت را به من بده،
آره از تخت بلند شو
بریم بشوریم
از کجا آب پیدا کنیم؟

***

چشم باز
چشم ها بیدار می شوند
کشش پا،
برانکارد پاشنه،
دست و کف دست،
بچه های شیرین!
آرنجت را به من بده
مامان تو را خواهد بوسید!
بیدار شو دختر! (پسر عزیزم!)
چقدر دوستت دارم!

***

گربه خاکستری نشست
روی اجاق گاز
و آرام آواز می خواند

خروس بیدار شد
مرغ ایستاد
برخیز دوست من
بلند شو دختر کوچکم
(برخیز پسر کوچکم).

***

خورشید طلوع کرده است
صبح آمده است.
بیا پسر
دوستان بیدار شوید
بلند شو، بولشک!
برخیز، اشاره گر!
بلند شو سردکا!
برخیز یتیم کوچولو!
و میتروشکای کوچولو!
سلام، لادوشکا!

***

کشش،
کی روی بالش شیرینه؟
چه کسی اینجا در رختخواب دراز کشیده است؟
این کفش های پاشنه صورتی مال کیست؟

***

کی اینجا بیدار شد؟
کی اینطوری به مامان لبخند زد؟
و مامان کی رو خیلی دوست داره؟
در اینجا مورد علاقه است!

***

کشش!
کشش!
و واکرهایی در پاها وجود دارد،
و در دستان گیره های کوچکی وجود دارد،
در سراسر - چربی،
و گوش ها می شنوند،
و در چشمان هم نظاره گر هستند،
و بینی من بو می کشد،
و در دهان - یک صحبت،
و در سر - دلیل!

***

همستر چکشی-همستر،
بشکه راه راه،
خمکا زود بیدار می شود
گونه‌هایش را می‌شوید، گوش‌هایش را می‌مالد،
خمکا کلبه را جارو می کند
و بیرون می رود تا شارژ کند،
یک دو سه چهار پنج،
خومکا می خواهد قوی شود.

***

جیرجیرک ساکت شد
خروس بانگ زد.
بیا یه کم دراز بکشیم
بیا پنجره را باز کنیم
سلام آفتاب-
زنگ.

***

می کشد، می کشد، می کشد،
برای بزرگ شدن برای بچه.
بزرگ شو دختر، سالم،
مثل درخت سیب
بزرگ شو پسرم
مثل درخت بلوط قوی

***

کشش - کشش،
از انگشتان پا تا بالای سر،
کشش خواهیم داد، کشش خواهیم داد،
ما کوچک نمی مانیم
ما در حال رشد هستیم،
ما در حال رشد هستیم،
ما در حال رشد هستیم!

***

من با خورشید طلوع می کنم،
من با پرندگان آواز می خوانم
صبح بخیر!
روز روشن مبارک!
چقدر خوب می خوانیم!

***

Dili-dili-dili-dili -
زنگ ها به صدا در می آمدند.
Dili-dili-dili-dili -
زنگ ها مرا بیدار کردند
همه حشرات و عنکبوت ها
و پروانه های خنده دار
دینگ روز! دینگ روز!
بیایید یک روز جدید را شروع کنیم!
دیلی دیلی دیلی!
زنگ ها مرا بیدار کردند
همه را خواهند خورد و خواهند خورد،
همه توله خرس تنبل.
و گنجشک کوچولو از خواب بیدار شد
و جکداوی کوچولو سرحال شد.
دینگ روز! دینگ روز!
در طول روز جدید نخوابید

***

گربه خاکستری نشست
روی اجاق گاز
و آرام آواز می خواند
آهنگی برای دخترم:
خروس بیدار شد
مرغ ایستاد
برخیز دوست من
بلند شو دخترم!

***

چه کسی، چه کسی در این اتاق زندگی می کند؟
چه کسی، چه کسی با خورشید طلوع می کند؟
ماشنکا از خواب بیدار شد
از این طرف به آن طرف چرخید،
و پتو را عقب انداخت،
ناگهان روی پای خودش ایستاد!
(A. Barto)

***

ما بیدار شدیم،
ما بیدار شدیم.
شیرین، شیرین دست دراز کرد.
مامان و بابا لبخند زدند.

***

ما بیدار شدیم،
کشیده شده
با هم به خورشید لبخند زدیم.
سلام آفتاب،
زنگ!

***

خروس خروس
شانه طلایی،
سر روغن،
ریش ابریشمی.
چرا زود بیدار میشی؟
با صدای بلند آواز بخوانید
نمیذاری ساشا بخوابه؟

***

کشش و کشش
از انگشتان پا تا بالا!
کشش خواهیم داد، کشش خواهیم داد،
کوچک نمانیم!
ما در حال رشد، رشد، رشد هستیم!
بالاتر رشد کن، ماشا،
به عمارت، به پشت بام.
بزرگ شو، من را خراب نکن
برای مامان و بابا متاسفم
با ضخامت چوب رشد کنید
بله، به بلندی یک ساختمان.

***

کشش، کشش،
غازها کم پرواز کردند
کشش، کشش،
پرها در بالش نرم هستند،
این پرها کشدار هستند
آنها غازها را به میشنکا دادند.

***

کشش، کشش،
عجله کن زود بیدار شو

***

برانکارد، برانکارد -
(سکته مغزی از سر تا انگشتان پا)
در میان دختر چاق، -
(کناره ها را نوازش می کنیم)
و واکرهایی در پاها وجود دارد، -
(پاهایمان را حرکت دهیم)
و در دستان گیرهای کوچک وجود دارد، -
(مشت های خود را گره کرده و باز کنید)
و در گوشم صداهای کوچکی می شنوم، -
(گوش ها را نشان دهید)
و در چشم ها - نظاره گر -
(نشان دادن چشم)
و به بینی - بو می کشد -
(نشان دادن بینی)
و در دهان - صحبت -
(نشان دادن دهان)
و در سر - دلیل!
(لمس پیشانی)

***

دستگیره - دستگیره - برانکارد
و کف دست ها کلاپر هستند.
پاها - پاها - کوبنده ها،
دویدن، پریدن.
صبح بخیر دستان
کف دست و پاها،
گونه های گل -
اسمک!

***

خورشید از پنجره به بیرون نگاه می کند،
به اتاق ما می درخشد.
دست هایمان را می زنیم -
ما از خورشید بسیار خوشحالیم.

***

صبح بیدار می شوم
من یک آهنگ می خوانم
جگر ساده
مثل این:
لا لا لا لا!

***

(به آرامی نوزاد را نوازش می کنیم
از سر تا پا)
خوبه.
بسیار زیبا.
باریک - باریک،
و بستگان - خویشاوندان.

***

گربه خاکستری نشست
روی اجاق گاز
و آرام آواز می خواند
آهنگی برای دختر کوچکم (پسر):
خروس بیدار شد
مرغ ایستاد
برخیز دوست من
بلند شو دختر کوچکم
(برخیز پسر کوچکم).

***

خورشید طلوع کرده است
صبح آمده است.
بیا پسر
دوستان بیدار شوید
بلند شو، بولشک!
برخیز، اشاره گر!
بلند شو سردکا!
برخیز یتیم کوچولو!
و میتروشکای کوچولو!
سلام، لادوشکا!

***

آب، آب،
صورت نستیا را بشویید،
نستیا داشت فرنی می خورد
صورتم کثیف شد
به طوری که یک دختر وجود دارد
همیشه تمیزترین
کمک، آب،
صورت نستیا را بشویید.

***


آه، باشه، باشه، باشه
ما از آب نمی ترسیم،
خودمان را تمیز میشویم،
به مامان لبخند می زنیم.
می دانیم، می دانیم، بله، بله، بله
کجا پنهان شده ای آب!
بیا بیرون، ودکا،
اومدیم خودمونو بشوریم!
اوقات فراغت در کف دست شما
روی پای او.
لیسیا، لیسیا، لیسیا
جرات کن -
کاتیا، صورتت را با شادی بیشتری بشور!

***

آب، آب،
صورتم را بشور
تا چشمانت برق بزند،
برای اینکه گونه هایت سرخ شود،
برای اینکه دهنت بخنده،
طوری که دندان گاز بگیرد!