18.03.2024

چرا یک مرد سخت کار می کند اما درآمد کمی دارد؟ اگر کمتر از شما درآمد داشته باشد چه؟ سقف مالی مرد


یک مسئله نسبتاً مبرم برای بسیاری از خانواده ها این است که مرد به اندازه کافی درآمد ندارد. ما در مورد چند میلیون دلار صحبت نمی کنیم، بلکه فقط در مورد یک زندگی نسبتا راحت صحبت می کنیم. شاید روزی روزگاری، زمانی که شما تازه قرار ملاقات را آغاز کردید، درآمد او برای دو نفر کافی بود. دختر خودش کار می کرد، آنها به حل مسائل مسکن فکر نمی کردند (یا بهتر است بگوییم، آنها برای آن پول خرج نکردند)، و والدینش هنوز جوان بودند و دوره ای کمک می کردند.

با این حال، با توسعه روابط و شروع زندگی خانوادگی (یا به سادگی مشترک)، هزینه ها مانند یک گلوله برفی رشد می کنند. برای خرید آپارتمان یا خانه خود نیاز به هزینه دارید. بچه ها به دنیا می آیند و نیاز به هزینه دارند. برعکس، والدین به تدریج کمتر و کمتر درآمد دارند و بر این اساس، کمتر و کمتر کمک می کنند، اما با افزایش سن کمکی نمی کنند، اما خودشان به کمک نیاز دارند.

و اکنون یک مرد و یک زن با وضعیتی روبرو می شوند که اصولاً به راحتی قابل پیش بینی است ، در حالی که پول کافی برای هزینه های معمولی وجود ندارد. خب البته به ندرت به جایی می رسد که نان کم باشد اما لباس و استراحت و تعویض آپارتمان و ... کم باشد. - این کاملاً رایج است.

کافی نیست، کم است، اما مرد می نشیند و کاری نمی کند، انگار متوجه نمی شود که کار سخت شده است.

چه باید کرد؟ چرا یک مرد پول در نمی‌آورد و چگونه می‌توانم او را وادار کنم که شروع به "حرکت رول‌هایش" کند، یا بهتر بگوییم درآمد بیشتری کسب کند؟

بنابراین، دلایلی که یک مرد درآمد کمی دارد:

یک مرد نمی داند برای افزایش درآمد خود چه کند، اما خجالت می کشد که به دیگران و به خصوص به زن خود اعتراف کند که بی کفایت است.

این یکی از رایج ترین موقعیت ها است. روانشناسی مردان به گونه ای است که اعتراف به بی کفایتی خود در برخی موارد حتی در میان دوستان خوب برای او بسیار دشوار است. اعتراف به بی کفایتی خود با افراد ناآشنا برای او حتی دشوارتر است. با این حال، سخت ترین کار این است که بی کفایتی خود را در مقابل زنی که دوستش دارید نشان دهید.

این رفتار اغلب با این واقعیت همراه است که او یک بازنده است، فردی ضعیف که قادر به تأمین مخارج خانواده خود در سطح مناسب نیست. این از نظر روحی برای یک مرد سخت است.

برای پنهان کردن این ضعف (عدم درک از نحوه کسب درآمد بیشتر)، یک مرد می تواند بهانه های زیادی بیاورد. به عنوان مثال، مانند داستان روباه که "انگور سبز است". یعنی این او نیست که قادر به کسب درآمد بیشتر نیست، بلکه ظاهراً علاقه خاصی به پول ندارد، زیرا به "شکست اخلاقی، ناتوانی در کنار خانواده و فرزندان" و بسیاری از "داستان های ترسناک" دیگر نیاز دارد. این ممکن است نیاز به صرفه جویی در علم، نهنگ ها، گرفتن سرگرمی یا چیز دیگری باشد.

دلیل اصلی این است که مرد به سادگی راه های واقعی برای کسب درآمد بیشتر را نمی بیند.

طبق تعریف، بیشترین علاقه مندی به افزایش درآمد مرد، زنی است که با او زندگی می کند. با این حال ، با او است که بحث در مورد راهی برای خروج از وضعیت درآمد ناکافی بسیار دشوار است.

بنابراین، یک مرد یا کاملاً ایمان خود را به توانایی‌های خود از دست می‌دهد (البته از نظر افزایش درآمد)، یا مانند سنجاب در چرخ می‌دوید و سعی می‌کند چیزی را از روش‌هایی که دیگر جواب نمی‌دهند، فشار دهد.

دلیل دوم اینکه چرا درآمد مرد شما افزایش نمی یابد نیز کاملاً رایج است و این است که برنامه ها و اعتقادات والدین یک مرد یا حتی یک زن (شما) منجر به درآمد بالا نمی شود.

اغلب ما در مورد مردانی با درآمد خوب می شنویم که ظاهراً والدین آنها بسیار فقیر بودند و همه چیز را از صفر به دست آوردند. این واقعاً در زندگی اتفاق می افتد، اما با این وجود، در اکثریت قریب به اتفاق موارد، مردان و زنان برنامه های والدین را برای پول و درآمد از دوران کودکی جذب می کنند. تأثیر برنامه های فرزندپروری بسیار زیاد است، حتی اگر 10 سال است با آنها صحبت نکرده باشید.

مثلاً بیل گیتس اصلاً دانشجوی فقیری نبود که از سال اول دانشگاه فرار کند. والدین او از ثروتمندترین افراد ایالت بودند.

پدر وارن بافت (یکی از موفق ترین سرمایه گذاران) یک سرمایه گذار بود، البته نه به آن موفقیت.

پدر دونالد ترامپ (یک میلیاردر املاک و مستغلات) یک تجارت موفق املاک و مستغلات داشت.

چهارمین دلیل کم درآمدی یک مرد، تمایل همزمان زن به یک مرد برای کسب درآمد خوب و در عین حال همیشه در کنار او بودن است. (این به ویژه برای دختران جوان صادق است)

افزایش درآمد معمولاً، به ویژه در مرحله اولیه، مستلزم سرمایه گذاری زمان و گاهی اوقات پول است. با این حال، دخترانی هستند که چیزهای تقریباً ناسازگاری را طلب می کنند. از یک طرف، او می خواهد مرد موفق باشد، از نردبان شغلی بالا برود، پول خوبی به دست آورد، و از طرف دیگر، از او می خواهد که هرگز
تا دیر وقت سر کار می ماند و دائماً برای تماس ها و درخواست های او در دسترس بود.

همانطور که می توانید تصور کنید، چنین خواسته های متناقضی به ندرت می توانند برآورده شوند. و معمولاً این اتفاق می افتد که یا یک مرد همیشه آنجاست و موفق نیست یا اغلب مشغول و موفق است. یکی یا دیگری، انتخاب خود را انتخاب کنید.

و پنجمین و آخرین دلیل انتقاد است..

در اصل، انتقاد یک ابزار کاری است که با آن می توانید به طور موثر بر یک مرد از جمله در زمینه افزایش درآمد او تأثیر بگذارید. به عبارت دیگر، هر از گاهی یک مرد برای حرکت سریعتر به یک لگد سبک (گاهی نه خیلی سبک) در الاغ نیاز دارد. با این حال، این ابزار باید با دقت و به درستی استفاده شود.

اگر زنی به سادگی از مردی ناامید شود، دیگر انتقاد ابزاری برای افزایش درآمد نیست، بلکه فقط پیشنهادی سیستماتیک برای مرد است که بازنده است. متأسفانه، چنین پیشنهادی می تواند به همان خوبی کار کند. اگر هر روز به شریک خود نق بزنید و پوسیدگی بپاشید که او توانایی هیچ کاری را ندارد، پس از مدتی او آن را باور می کند و دست کم از تلاش برای افزایش درآمد خودداری می کند.

بنابراین، دلایل تقریبا روشن است. حالا برای اینکه یک مرد درآمد بیشتری داشته باشد چه باید کرد؟?

اولین چیز این است که یاد بگیرید به عنوان یک مرد با آرامش در مورد موضوع پول و فرصت های مختلف برای افزایش درآمد صحبت کنید..

همانطور که تمرین نشان می دهد، برای تعداد کمی از زوج ها موضوع پول، رابطه جنسی، روابط با والدین او و او نمی تواند آشکارا، بدون بحث، انتقاد و نسبتاً منظم مورد بحث قرار گیرد.

واضح است که ما یک بحث ساده را در نظر نخواهیم گرفت، وقتی که شرکا بدون اینکه واقعاً به حرف یکدیگر گوش دهند، از یکدیگر انتقاد می کنند و سعی می کنند نیمی دیگر را اشتباه جلوه دهند، در زمره بحث سازنده قرار نمی گیریم.

صبر و شکیبایی بیشتر. آن را به تدریج امتحان کنید.

- ابتدا، افزایش درآمد خود را فقط به عنوان یک رویا در نظر بگیرید ("چقدر عالی خواهد بود").

- سپس برنامه های ممکن و غیره.

- چیزها را مجبور نکنید. قطعا موفق خواهید شد.

اگر با هم راهی برای افزایش درآمد یک مرد پیدا کنید، احتمال اینکه یک مرد دست به اقدام بزند به میزان قابل توجهی افزایش می یابد. چندین استراتژی برای افزایش درآمد وجود دارد. می توانید برخی از آنها را در بخش "چگونه کسب درآمد کنیم" در مقالات رایگان بخوانید. من نکات خاصی را در مورد چگونگی افزایش درآمد در کتابم بیان کردم. "چگونه 3 برابر بیشتر از الان درآمد کسب کنیم"- آن را برای شریک زندگی خود بخرید، اجازه دهید او نکات ذکر شده را برای افزایش درآمد خود بخواند و به کار گیرد.

دوم یادگیری مداوم است..

تقریباً هیچ افزایش قابل توجهی در درآمد بدون آموزش به این شکل یا آن شکل اتفاق نمی افتد. این شامل آموزش رسمی در موسسه، یادگیری در محل کار از رفقای ارشد، خودآموزی از طریق کتاب، گذراندن دوره ها، آموزش ها و غیره است. امروزه، یادگیری مستمر از اهمیت بیشتری برخوردار است، زیرا اغلب در طول زندگی کاری، فرد باید نه تنها جهت کار، بلکه حرفه را نیز تغییر دهد.

مدت زیادی است که با متخصصان مختلف، صاحبان مشاغل و غیره در ارتباط هستم. و من می دانم که در واقعیت، 80٪ از متخصصان با C یا حتی D کار می کنند. 15 درصد دیگر با B کار می کنند و 5 درصد کار خود را به خوبی می دانند. و در حال حاضر من حتی در مورد هیچ نوآوری، اختراع و اکتشافات بزرگ صحبت نمی کنم. به سادگی دانش عالی از شغل باعث افزایش درآمد در یک شکل یا دیگری می شود.

شما باید خود کار را مطالعه کنید، توانایی انجام سریع و کم هزینه آن را با حفظ کیفیت (تعداد زیادی از مردم نمی دانند چگونه این کار را انجام دهند)، باید یاد بگیرید که با مدیریت، مشتریان ارتباط برقرار کنید، باید بتوانید کار خود را ارائه دهید. خوب و به هر طریقی آن را تبلیغ کنید، باید یاد بگیرید….

قاعده کلی این است که اگر مردی درآمد کمی دارد، پس متخصص بدی است یا نمی داند چگونه نتایج کار خود را ارتقا دهد یا از نظر کاری بسیار غیرقابل پیش بینی است، نمی داند چگونه با مردم ارتباط برقرار کند.

برای اینکه یک مرد دائما درس بخواند چه چیزی لازم است؟

لازم است برای این کار اولاً زمان و ثانیاً پول اختصاص داده شود.

ممکن است بپرسید چگونه بودجه کافی نیست، مرد زمان کمی را با زن خود می گذراند و شما پیشنهاد می کنید که زمان و هزینه ای را برای آموزش اختصاص دهید؟

با این حال، زندگی چنین است. بدون آموزش، صلاحیت ها رشد نمی کنند (به عنوان یک متخصص، کسب و کار، توانایی ارتقای خود). بدون صلاحیت، درآمد خوب غیرممکن است. و صلاحیت بالا بدون آموزش غیرممکن است که هزینه و زمان دارد.

مهم نیست که یک سرایدار چقدر خوب کار می کند، باز هم بعید است که درآمد زیادی کسب کند. همان طور که لنین بزرگ وصیت کرده است، مطالعه، مطالعه و مطالعه مجدد. (لنین قهرمان سریال "کارآموزان" نیست، بلکه یک شخصیت سیاسی است)

سوم، یاد بگیرید که چگونه بودجه خانواده خود را مدیریت کنید..

اگر درآمد بالاتر مرد فوراً تأثیر کیفی بر زندگی زن و مرد داشته باشد، این امر مرد را تحریک می کند تا درآمد خود را بیشتر کند. اگر پول به جایی نرسد، انگیزه افزایش درآمد کاهش می یابد، زیرا به نظر می رسد هر چقدر هم که درآمد داشته باشید، همه چیز بی فایده است.

به عنوان مثال، اگر درآمد بالاتر منجر به بهبود شرایط زندگی، خریدهای بزرگ مانند ماشین، پس انداز به هر شکلی شود، پس این یک چیز است. اما اگر مهم نیست چقدر درآمد دارید، همه چیز به رستوران ها، لباس ها و به طور کلی جاهای دیگر می رود، آن وقت فرق می کند.

چگونه بودجه بندی کنیم؟ شما می توانید اطلاعات زیادی در مورد این موضوع در مقاله «چگونه بودجه خانواده را حفظ کنیم، یا قدرت پاکت ها» به دست آورید.

چهارم - از دلسوزی برای مردان دست بردارید.

اگر از رئیسش شکایت کرد، به او بگویید دنبال کار دیگری (نه بدتر) یا برای خودش کار کند. (کارآفرینی)

اگر هیچ کس برای ایده های او ارزش قائل نیست، شاید آنها آنقدرها هم ارزشمند نباشند.

با احترام، رشید کیرانوف.

لاریسا رنارد، نویسنده آموزش، می‌گوید: آنچه یک مرد در زندگی می‌تواند به دست آورد تا حد زیادی به یک زن بستگی دارد. اکنون علاوه بر کلاس ها، مرکز روانشناسی او کتابی دارد که با استفاده از آن می توانید به طور مستقل انرژی زنانه خود را در مسیر درست هدایت کنید.

- از من خواستگاری کرد! - لنکا به اطراف ما نگاه کرد. ما در شوک ساکت شدیم.

ماهی یک بار برای «گردهمایی دختران» دور هم جمع می شدیم و درباره همه چیز و هیچ چیز بحث می کردیم. در طول پانزده سال دوستی ما، اتفاقات زیادی افتاد که نیاز به بحث فوری داشت. تا سن 35 سالگی، هر زنی رویدادهای هیجان انگیز زیادی را جمع آوری کرده است. به نظر می رسید که پنج ما همه گزینه ها را برای سرنوشت زنان ترکیب می کنند.

من در 23 سالگی ازدواج کردم و 12 سال در آنجا ماندم و در این مدت از اتاقی در یک آپارتمان مشترک به یک عمارت روستایی مجلل نقل مکان کردم. من از موقعیت همسر یک میلیونر لذت بردم، روانشناسی مورد علاقه ام را مطالعه کردم، آموزش ها و کلاس های مختلف تدریس کردم و در عین حال سعی کردم مادر خوبی برای دو پسرم باشم.

سطوح انرژی مردانه

شروع کردم به توضیح دادن و کشیدن نقاشی: «مردها هفت سطح انرژی دارند که با وضعیت مالی آنها مطابقت دارد.

بر سطح اولیک مرد فقط غذا به دست می آورد، یعنی بیش از 100 یورو در ماه نیست. این سطح بقا و فقر است. افراد بی خانمان و دانش آموزان فقیر آنجا هستند. این سطح با عدد 3 مطابقت دارد.

بر مرحله دومیک مرد به اندازه کافی برای خرید خانه و خرج خانواده خود دارد، اما او معمولاً یک کارگر اجیر است. درآمد او بیش از هزار یورو در ماه نیست. این سطح به دست آوردن راحتی است. مربوط به عدد 7 است.

بر سطح سومیک مرد انرژی کنترل دیگران را دارد. او می تواند در یک موقعیت مدیریتی کار کند یا کسب و کار خود را ایجاد کند، هرچند کوچک، اما درآمد پایداری ایجاد کند. به طور معمول، در این سطح، درآمد می تواند تا 10000 یورو در ماه باشد. شهرت این مرد معمولاً از مرزهای شهر فراتر نمی رود. عدد 17 مربوط به این سطح است.

بر سطح چهارمیک مرد می تواند جریان های مالی بزرگ را کنترل کند و تیم های بزرگ را مدیریت کند. درآمد شخصی او به 100000 یورو در ماه می رسد. این سطح از تبلیغات و شهرت است زمانی که پول مانند رودخانه در جریان است. چنین مردی می تواند یک مدیر ارشد، صاحب شرکت خود یا به سادگی یک فرد مشهور - یک بازیگر، خواننده، طراح، سبک باشد. در این سطح، او قبلاً در سراسر کشور شناخته شده است. این سطح با عدد 34 مطابقت دارد.

بر سطح پنجماین مرد انرژی و قدرت کافی برای سیاست دارد. پس از رسیدن به آن، او می تواند فرماندار، وزیر یا الیگارشی شود. این سطح شرکت های بین المللی با هزاران زیرمجموعه است. مربوط به عدد 72 است.

سطح ششم- قدرت ذهنی یک مرد این سطح پادشاهان، امپراتوران، رؤسای جمهور یا کسانی است که نام آنها برای قرن ها به یادگار مانده است - فیلسوفان، نویسندگان، هنرمندان. مردی که به درجه ششم قدرت رسیده است، کسی است که افکار و عقایدش مدت هاست بر بشریت تأثیر گذاشته است و آثار قابل توجهی در تاریخ از خود به جای گذاشته است. این سطح با عدد 108 مطابقت دارد.

مردی که به دست آورد سطح هفتمکسی است که روح برای او مهمتر از مشکلات دنیوی شده است. این سطح معلمان معنوی بشریت است و عدد 118 با آن مطابقت دارد.

«به طور متوسط، یک مرد حدود سه سال طول می کشد تا از یک سطح به سطح دیگر برود. کسی می تواند در یک سال پیشرفت کند، کسی در هفت سال، و کسی در همان سطح باقی می ماند.

ژنیا نتیجه گرفت: "شوهرم هنوز در دوم است."

نستیا آهی کشید: "و مال من." - چه چیزی سطح یک مرد را تعیین می کند و این اعداد عجیب چیست؟ - او علاقه مند شد.

نکته اصلی عشق است، بقیه را می توان آموخت

- اعداد مربوط به سطح معینی از انرژی یک مرد است، جریان پول و قدرتی که او می تواند نگه دارد. هر چه انسان انرژی بیشتری داشته باشد، سطح نفوذ او بیشتر می شود، پول بیشتری دارد و سطح قدرت او بالاتر می رود.

پول انرژی جنسی و حیاتی هدایت شده، ساختار یافته است. اما انرژی زنانه به شکل خالص خود وجود دارد. زیاد است، اما آشفته است. زن منبع انرژی است که مرد را برای آشکار کردن توانایی های خود بالا می برد.

یک زن انرژی خود را به مرد می دهد و او آن را به پول تبدیل می کند و از طریق مرکز اراده خود به آن ساختار می بخشد. هر چه یک زن انرژی بیشتری داشته باشد، فرصت های بیشتری می تواند به مرد بدهد. گاهی اوقات یک زن منبع عظیمی از انرژی دارد که طبیعتاً به او داده شده یا توسعه یافته است، اما اگر یک مرد مرکز اراده ضعیفی داشته باشد، نمی تواند این انرژی را به پول تبدیل کند. و برعکس - یک مرد می تواند یک مرکز ارادی بسیار قوی داشته باشد، اما اگر یک زن انرژی خود را هدر داده یا به سمت مردانه رفته است، پس مرد چیزی برای تبدیل به جریان نقدی ندارد.

لنکا با گوش دادن به توضیحات من سرش را تکان داد: "پس باید ازدواج کنم یا نه؟"

من پاسخ دادم: "عشق را انتخاب کن، هر چیز دیگری را می توان خلق کرد."

- به قول ها راضی نمی شوید! من به یک برنامه عملیاتی دقیق نیاز دارم. بالاخره مرد رویاهایم را پیدا کردم و او مثل یک موش کاغذی فقیر است.

ژنیا با عصبانیت گفت: "خب، او آنقدرها هم فقیر نیست." - اتفاقا ما پنج نفر با شصت هزار زندگی می کنیم.

نستیا آهی کشید: "ما سه نفر صدها ارزش داریم" اما مشکل این است که من آن را به دست آورده‌ام و به طرز باورنکردنی از آن خسته شده‌ام.

لنکا محاسبات نظری من را خلاصه کرد: "پس شما فکر می کنید که با یک زن مناسب، هر مردی می تواند موفق و ثروتمند شود."

- بله، اگر عشق، اشتیاق، ایمان در مرد، حمایت، الهام و غیره وجود داشته باشد. آن وقت پول موضوع زمان، میل، دانش و تمرین است.

-میخوای بگی که بلدی چطوری شوهرت رو میلیونر کنی و میتونی به ما یاد بدی؟ - ژنیا پرسشگرانه به من نگاه کرد. - از این گذشته ، شما قبلاً کار خود را انجام داده اید!

"بله" سر تکان دادم. "اگرچه من فقط به او کمک کردم تا به آنچه می خواست و توانست تبدیل شود!" زن به مرد کمک می کند تا پتانسیل خود را باز کند، او را تقویت و پر می کند. اخیراً یک مطالعه مجله فوربس منتشر شد. «آنها با ده میلیاردر و ده ها مولتی میلیونر دیگر مصاحبه کردند تا بفهمند چه چیزی مشترک هستند. معلوم شد که فقط سه امتیاز وجود دارد.

اولین. آنها از شکست نمی ترسند و درس های ارزشمندی از آنها می آموزند. یکی از میلیاردرها در دوران رونق فناوری اطلاعات یک میلیارد درآمد داشت. وقتی پروژه اش شکست خورد، همه چیز را از دست داد، اما دلش را از دست نداد. حالا او دوباره نیم میلیارد دارد. این در مورد ویژگی های مردانه و یک مرکز با اراده قوی است.

- دومین. آنها همیشه با استفاده از استعدادها و نقاط قوت خود به دنبال منابع درآمدی جدید و خلاقانه هستند. صاحب یک پمپ بنزین زنجیره ای که به فکر فروش تنقلات در آنها بود، فردی عجیب و غریب به حساب می آمد. و اکنون او یک مولتی میلیاردر است. این از پتانسیل جنسی و خلاقیت او صحبت می کند.» من دیدگاهم را بیان کردم.

"و مهمتر از همه،" من مکث کردم و به دوست دخترم نگاه کردم، "یک ازدواج موفق!" زن باید از شوهرش حمایت کند و به او ایمان داشته باشد. به گفته همه ثروتمندترین افراد جهان، این اصلی ترین چیز است! - رقت انگیز تمام کردم و بدون رقت ادامه دادم: "که کاملا قابل درک است."

لنکا پیشنهاد کرد: "خوب، من آماده هستم تا انرژی خود را در روسلان سرمایه گذاری کنم." - از کجا بیاریم؟

نظر در مورد مقاله "چگونه یک مرد را به درآمد بیشتری برسانیم یا چرا به همسر نیاز دارید"

براد نجیب: "چگونه یک مرد را وادار به درآمد بیشتر کنیم." پاسخ: "خودت پول در بیاور!"

من نخوانده ام که چگونه داغ می شود، اما آن را محکوم می کنم. زیرا ایجاد درآمد بیشتر شوهرتان یک چالش است. اینکه شوهر این پول را با همسرش تقسیم کند، کار دیگری است که همیشه قابل انجام نیست.

در مجموع 15 پیام .

بیشتر در مورد موضوع "درآمد خانواده: چگونه حقوق شوهر خود را افزایش دهید":

چگونه بودجه خانواده را افزایش دهیم. شوهر یک کارآفرین است و بودجه خانواده: حسابداری برای هزینه ها، احترام، نگرش به پول. وقتی کسب و کار خودم را شروع کردم، متوجه شدم که سیاست مالی شوهرم مظهر خساست یا هوس نیست: با کسب درآمد...

چگونه یک مرد را وادار به درآمد بیشتر کنیم یا چرا به همسر نیاز دارید؟ تله 2. زن و مرد: چرا به هم نیاز داریم؟ تله 5. برای رشد زنانه به مرد نیاز است (و بالعکس) زن می تواند به مرد انرژی بدهد تا متوجه شود...

حقوق من حقوق من است، حقوق شوهرم بودجه خانواده است. مادرم اینگونه زندگی می کرد، اگر فقط شوهرش (که بیست سال با او زندگی کرد) پیش شما آمد و گفت - می خواهم آلت تناسلی خود را برای بودجه خانواده بزرگ کنم: 3 علت مشکل. بیایید با هم به مشکلات رایج نگاه کنیم...

چگونه شوهر خود را به کار بیاوریم؟ دارایی، مالیه، سرمایه گذاری. روابط خانوادگی. چگونه شوهر خود را به کار بیاوریم؟ با من دلیل 1. به نظر شما، شرایطی در زندگی که یک مرد می تواند از عهده «انتخاب» شغل برآید، چگونه باید باشد.

حقوق شوهرم 24000 هست. من به طور متوسط ​​14000 از اداره مهاجرت فدرال گرفتم، قبل از آن از خزانه اخراج شدم که 20000 گرفتم و توانستم یک ماشین بخرم و یک قطعه زمین، خانه با رهن، چیزی شبیه به آن! پس خودتان تصمیم بگیرید که درآمد 60000 برای یک خانواده 4 نفره ترسناک-وحشتناک باشد یا غیره.

چگونه عزت نفس شوهر خود را افزایش دهیم؟ زن و شوهر. روابط خانوادگی. من واقعاً می خواهم خانواده ام را نجات دهم. من شوهرم را دوست دارم، اما او خیلی تغییر کرده است. من نمی توانم به هیچ چیز سازنده ای فکر کنم، نمی فهمم - چگونه می توانیم روابط را بهبود ببخشیم؟

بحث در مورد مسائل خانوادگی: عشق و حسادت، ازدواج و خیانت، طلاق و نفقه، روابط بین اقوام. زن/شوهر نباید برای فرزند دیگری هزینه کند. چرا این اتفاق افتاد؟ اگر فرزند مادر با خانواده می جود و فرزند پدر با خانواده می جود، پس باید مراقب باشید...

درباره مردان کم درآمد - اجتماعات روابط خانوادگی. حتی اگر یک شوهر کم درآمد عالی ترین ویژگی های انسانی را داشته باشد، من نمی خواهم برای راحتی روحی و فداکاری او به حرفه اش و خوشبختی خانوادگی با ...

چگونه یک مرد را وادار به درآمد بیشتر کنیم یا چرا به همسر نیاز دارید؟ اگر مردی پول زیادی داشته باشد. بخش: زن و شوهر (شوهر شروع به کسب درآمد زیادی کرد و تغییر کرد). دوره ای داشتم که کارم علاقه بسیار زیادی به خود جلب کرد، دریافت کردم...

چرا نخندیم چرا خودتو بشکن بخند، یا این نقش را رها می کند و آنطور که دوست داری شروع به رابطه جنسی می کند، یا تو را پیدا می کند چیزی را که دنبالش بودی پیدا نکردی؟ به بحث های دیگر نگاه کنید: چگونه یک مرد را به درآمد بیشتری برسانیم، یا چرا به همسر نیاز است.

چگونه یک مرد را وادار به درآمد بیشتر کنیم یا چرا به همسر نیاز دارید؟ و چگونه مطمئن شویم که شوهر این پول را با همسرش تقسیم می کند - اسباب بازی های جنسی دیگر: چگونه یک مرد را عادت دهیم. 5 نکته برای کسانی که آماده هستند. چگونه همسر خود را به سویینگ "ترفیع" کنید. روابط جنسی: عشق و رابطه جنسی...

چگونه یک مرد را وادار به درآمد بیشتر کنیم یا چرا به همسر نیاز دارید؟ آیا شوهر من به یک همسر سالم نیاز دارد؟ من بارها و بارها با شرایطی مواجه شده ام که مردها از همسران خود فاصله می گیرند که به نوعی و چرا او به یک همسر بیمار نیاز دارد ...

خواسته زوجه این است که شوهر تا حد امکان حقوق خود را صرف نیازهای خانوادگی (غذا، پوشاک، تعطیلات) کند و حقوق خود را صرف پرداخت وام کند و چگونه است که درآمد زوجه 50 درصد از بودجه را برای خودش و پول شوهرش برای هر خانواده خرج می کند؟ مثل آن شوخی؟

چگونه یک مرد را وادار به درآمد بیشتر کنیم یا چرا به همسر نیاز دارید؟ این از پتانسیل جنسی و خلاقیت او صحبت می کند.» من دیدگاهم را بیان کردم. کسب و کار اطلاعاتی مانند یک زن - بیشتر از شوهرتان درآمد کسب کنید! فرقی نمی کند سر کار بروی یا در خانه بنشینی...

من همچنین به ارتباط (در زندگی واقعی) نیاز دارم. و مهمتر از همه، من به ارضای جاه طلبی های شخصی ام (هر چند نه خیلی بزرگ) نیاز دارم 1384/11/09 15:41:00، همسر شیطون. چگونه یک مرد را وادار به درآمد بیشتر کنیم یا چرا به همسر نیاز دارید؟

درآمد من و شوهرم چگونه باید ادامه داد؟. در مورد شما، در مورد دختر شما. بحث در مورد مسائل زندگی زن در خانواده، محل کار، روابط با مردان. درآمد من و شوهرم ما یک سال پیش ازدواج کردیم. من 2 برابر شوهرم درآمد دارم اما از او پنهان می کنم، می گویم خیلی کمتر است.

مخارج شوهر این مردان خیانتکار درآمد من و شوهرم ما یک سال پیش ازدواج کردیم. من 2 برابر شوهرم درآمد دارم اما از او پنهان می کنم، می گویم خیلی کمتر است. چگونه بودجه خود را افزایش دهیم. بودجه خانواده: چرا یک مرد می خواهد همه چیز را کنترل کند.

چگونه یک مرد را وادار به درآمد بیشتر کنیم یا چرا به همسر نیاز دارید؟ به طور معمول، در این سطح، درآمد می تواند تا 10000 یورو در ماه باشد. آیا شوهر من به یک همسر سالم نیاز دارد؟ من بارها با شرایطی مواجه شده ام که مردان از همسرانشان که...

مقالهنویس

این اتفاق می افتد که امروزه زنان به طور فزاینده ای نان آور اصلی خانواده هستند. این روند عمدتاً در شهرهای بزرگ مشاهده می شود که قابل درک است: امروزه در کلان شهرها فرصت های زیادی برای جنس منصف وجود دارد. آن را بگیر - من آن را نمی خواهم! خوب، همانطور که می دانید، به طور کلی، در مورد مردان، همه چیز خیلی خوب نیست - کمبود موارد خوب وجود دارد. بنابراین، خانم ها به طور فزاینده ای ترجیح می دهند فقط به خودشان تکیه کنند.

واقعیت این است که شکل روابط خانوادگی وقتی زن بیشتر از شوهرش درآمد دارد، ریشه تاریخی ندارد. این یک روند کاملاً جدید است. بنابراین، سازگاری مردان با واقعیت های جدید زندگی از نظر روانی دشوار است. از آنجایی که همیشه صاحب خانه کسی بوده که به خانواده غذا می دهد. منطق روشن است: اگر به خانواده خود غذا نمی دهید، پس چه رئیسی هستید؟ اما اگر مالک نیست، پس کیست؟ و در اینجا روانشناسان هشدار می دهند که، به عنوان یک قاعده، در خانواده هایی که زنان به طور قابل توجهی بیشتر درآمد دارند، مردان نقش پسر را بر عهده می گیرند. خودتان قضاوت کنید: اگر زن شیر می دهد، پس چه تفاوتی با مادر دارد؟ از نظر روانشناسی، مرد شروع به درک همسرش به عنوان یک مادر می کند. آیا امکان برقراری رابطه جنسی با مادرتان وجود دارد؟

بنابراین، در خانواده هایی که زن درآمد بیشتری دارد، اغلب اختلافات جنسی رخ می دهد. مرد نسبت به زن از نظر جنسی سرد می شود و برعکس زن بیش از هر زمان دیگری به محبت و حمایت و محبت نیاز دارد. از این رو دعوا، رنجش، سوء تفاهم است. حل چنین مشکلی چندان آسان نیست.

روانشناسان اطمینان می دهند که طبق آمار، شوهران همسران موفق برای درآمد بالا تلاش نمی کنند. و بعد از 35 سال کاملاً تسلیم می شوند. جالب اینجاست که با وجود این که زن نقش نان آور خانه را بر عهده می گیرد، باز هم به کارهای خانه مانده است. همه مردان نمی توانند با این واقعیت کنار بیایند که همسرشان موفق تر است؛ بسیاری از نمایندگان جنس قوی تر بر این اساس عقده ها را ایجاد می کنند و سرزنش ها و لعنت ها به همسرشان وارد می شود. چه باید کرد؟

  • هرگز روی این واقعیت تمرکز نکنید که درآمد بیشتری دارید!
  • یک حساب مشترک باز کنید که در آن پول خود را قرار دهید، بدون اینکه بفهمید چه کسی در این ماه چقدر کمک کرده است. این پول مشترک است!
  • خریدهای بزرگ را با هم برنامه ریزی کنید! خوب برای اینکه یخچال یا ماشین جدید برایش سورپرایز نشود.
  • اغلب از همسرتان تمجید کنید. نگذارید عقده هایش رشد کند!
  • حتی برخی از روانشناسان به زنان توصیه می کنند که کل درآمد خود را به همسر خود اعلام نکنند. اما، باید اعتراف کنید، پنهان کردن یک کیف چرم تمساح طراحی شده چندان آسان نیست. این اتفاق می افتد که مرد به سادگی نمی تواند با بی کفایتی خود کنار بیاید و با تحقیر همسرش و رفتن به سمت چپ شروع به اثبات خود می کند. در مورد اول، در صورت تمایل، می توانید با یک روانشناس تماس بگیرید، در مورد دوم، به یک روانشناس نیاز خواهید داشت.

خب حالا سوالات شما:

اولگا، 29 ساله، سن پترزبورگ

اینطور شد که بعد از اینکه من و شوهرم برای یک آپارتمان وام گرفتیم، هم من و هم او بیکار شدیم. ما در یک شرکت کار می کردیم. پیدا کردن چیزی با همان حقوق غیرممکن است. به طور کلی، درآمد ماهانه ما فقط برای پرداخت وام کافی است. حتی به اندازه کافی برای مواد غذایی باقی نمانده است. ما با بدهی زندگی می کنیم. و این بدهی در حال افزایش است. من دائماً در حاشیه هستم. موهایم شروع به خاکستری شدن کرد. رابطه با شوهرم خراب شده نمی دانم چه کنم. فکر نمی‌کردم اینقدر سختی‌های مالی را پشت سر بگذارم. من به معنای واقعی کلمه می لرزم. من به استاندارد معینی از زندگی عادت کرده ام، اما اینجا حتی نمی توانم برای مانیکور بروم. من اصلا توان خرید ندارم با مشاوره کمک کنید. چگونه می توان از این جان سالم به در برد؟

- اولگا، وضعیت شما قابل درک است. به عنوان یک قاعده، در شرایط مشکلات مالی، نگاه کردن به وضعیت از زوایای مختلف دشوار است. بنابراین به شما پیشنهاد می کنم از دید معمول به شرایط فراتر بروید و به این فکر کنید که در این شرایط علاوه بر بازپرداخت معمول وام، چگونه می توانید اقدام دیگری انجام دهید. برای انجام این کار، می توانید از روش زیر استفاده کنید: یک ورق کاغذ بزرگ بگیرید، به عنوان مثال کاغذ Whatman، یک مشکل را در مرکز بکشید یا بنویسید - بازپرداخت وام برای یک آپارتمان، فلش ها را از مرکز بکشید و انواع مختلفی را بنویسید. راه حل ها تصور کنید، هم ساده ترین گزینه ها و هم جسورانه ترین فرضیات را بنویسید، به عنوان مثال: فروش یک آپارتمان با 20٪ بالاتر از ارزش بازار، پیدا کردن یک شغل پردرآمد در شهر دیگری، به عنوان مثال در مسکو با مسکن، به تعویق انداختن بازپرداخت وام برای سه نفر. سالها و غیره وظیفه این است که تا حد امکان راه های خروج از وضعیت فعلی را پیدا کنیم. می‌توانید جلوتر بروید و از گزینه‌های دریافتی دوباره فلش‌ها را به سمت راه‌های اجرای طرح خود بکشید.

از شوهرتان بخواهید همین کار را انجام دهد، سپس مقایسه کنید و ببینید چه اتفاقی می افتد، و با هم طوفان فکری بیشتری انجام دهید. این روش به شما این امکان را می دهد که تفکر خود را گسترش دهید، درک کنید که چه گزینه هایی برای شما بهینه هستند و شروع به حرکت به سمت حل مشکل خود کنید.

ماشا، 27 ساله، اکاترینبورگ

سلام! در حال حاضر در مرخصی زایمان هستم. شوهر به طور کامل مخارج خانواده را تامین می کند. اما مدام باید از او پول بخواهم. برای غذا، وسایل برقی، نیازهای کودکان و غیره. او نمی تواند به سادگی مبلغ مشخصی را به کارت من واریز کند. این برای او یک مشکل است. و تا زمانی که این موضوع را به او نگویم، حتی یک روبل هم باقی نمی گذارد. راستش این برای من تحقیر آمیز است. گریه کردم و سعی کردم آرام با او صحبت کنم. مثل برخورد نخود به دیوار! صادقانه. دارم به طلاق فکر میکنم دیگر قدرتی برای مبارزه با چنین حرص و طمع وجود ندارد. باید چکار کنم؟

- سلام اولگا! از شما برای به اشتراک گذاشتن وضعیت خود متشکرم. اگر درست متوجه شده باشم، به دلیل اینکه همسرتان بدون درخواست قبلی شما پولی به شما نمی دهد، اما به گفته شما باز هم نیازهای زندگی و خانواده شما را به طور کامل تامین می کند، احساس رنجش، درد و حتی فکر طلاق شدید می کنید. یعنی در واقع مشکل فقط این است که شما باید درخواست انتقال پول کنید، او خود پول را به شما رد نمی کند، شما کمبود آن ندارید، درست است؟ در عین حال محدودیت در دسترسی به پول را توهین می‌دانید، به نظر شما درک نمی‌شوید و این شما را به ناامیدی می‌کشاند. به این فکر کنید که آیا من زنجیره منطقی افکار و احساسات شما را به درستی ترسیم کرده ام.

من می توانم تصور کنم که اکنون شما طلاق را راهی برای خروج از این وضعیت می بینید. بله، می تواند مشکلی را که ما شناسایی کردیم حل کند: لازم نیست بپرسید. اما به سؤالات زیر فکر کنید، سعی کنید تا حد امکان منطقی و انتزاعی از احساسات به آنها پاسخ دهید. اکنون طلاق چقدر ممکن است برای شما و فرزندانتان آسیب زا باشد؟ آیا می توانید در حد همسرتان هزینه های خانواده خود را تامین کنید؟ آنچه برای شما مهمتر است: داشتن خانواده کامل و ثروتمند یا حفظ عزت نفس خود، که به قول شما اغلب با درخواست ها نقض می شود. هیچ پاسخ درست یا غلطی برای این سوالات وجود ندارد، فقط نظرات شما در این مورد وجود دارد.

و البته می خواهم اضافه کنم که اغلب مسائل مربوط به توزیع بودجه خانواده قبل از عروسی یا در مراحل اولیه زندگی مشترک توسط شرکا مورد بحث قرار می گیرد. و کاملاً طبیعی است که گاهی اوقات مجبور شوید به دلیل تغییر وضعیت، مثلاً تولد یک کودک، دوباره مذاکره کنید. از گفتن نگرانی‌ها و ناراحتی‌های خود به همسرتان نترسید؛ راه حل خودتان را برای مشکل ارائه دهید، وارد یک گفتگو و یک بحث دو طرفه شوید. البته، بزرگسالان می توانند دیدگاه طرف مقابل را بپذیرند و با هم راه حلی برای هر دو طرف سودمند و رضایت بخش ارائه کنند. بهترین ها!

– مقدار مشخصی از حقوق خود را برای مخارج خود که به کسی گزارش نمی دهید اختصاص دهید و از آن خرید کنید. با این حال، اگر همه چیز در رابطه مرتب باشد، مرد با آرامش به هوس های هر زنی واکنش نشان می دهد. بنابراین، شایسته است به تعدادی از سوالات صادقانه پاسخ دهید. به این فکر کنید که پشت نگرانی شوهرتان چیست؟ او درآمد شما را چگونه درک می کند: درآمد شما یا خانواده؟ اگر این پول مشترک است، پس چه کمکی به زندگی خانوادگی شما می کند (مثلاً زن پول در می آورد و شوهر به زندگی روزمره و تربیت فرزندان رسیدگی می کند). او دوست دارد شما آن را چگونه خرج کنید؟ چه کسی در مورد توزیع و خرج پول در خانواده شما تصمیم می گیرد؟ چه چیزی او را آزار می دهد: واقعیت خرید. صرف مقدار زیادی؛ این واقعیت که شما خودتان تصمیم می گیرید؛ این واقعیت که این او نیست که شما را با چیزهای جدید خشنود می کند. این واقعیت که درآمد او از شما کمتر است؟

یا شاید شما مخفیانه به موفقیتی که به دست آورده اید افتخار می کنید و در درون خود را بالاتر از شوهرتان قرار می دهید؟ پس این فقط یک کیف دیگر نیست که باعث عصبانیت او می شود ... به نظر من راه حل بهینه این است که "پول جیبی" را برای خود اختصاص دهید و آن را به اختیار خود خرج کنید، بلکه درک رابطه با شما نیز مفید خواهد بود. شوهر و پول

بنابراین. اگر مردی کمتر از من درآمد داشته باشد چه؟ ما البته در مورد چند ده دلار صحبت نمی کنیم، بلکه در مورد یک تفاوت قابل توجه است. به عنوان مثال، او 1000 دلار به خانه می آورد و او 2000 دلار به خانه می آورد. یا او به راحتی 2500 دلار درآمد دارد و او ماهانه 10-15 هزار دلار گردش مالی در تجارت خود دارد. (دلار - تا همه بفهمند وگرنه این یک طرف بین المللی است).

اگر مردی کمتر درآمد داشته باشد چه دامی دارد؟ و سپس این سوال پیش می آید که می خواهید تصمیمی بگیرید - با این مرد درگیر شوید یا نه. یا اگر در حال حاضر در یک رابطه هستید، به ایجاد رابطه با او ادامه دهید.

یک نکته مهم وجود دارد و من می خواهم توجه شما را روی آن متمرکز کنم، زیرا به شما کمک می کند در چنین روابطی تصمیم بهتری بگیرید.

چیزی که شما از دست می دهید این است که با مقدار کمتری سر و کار نخواهید داشت، بلکه با ذهنیت یک فرد کوچکتر سر و کار خواهید داشت. با فردی که با مبالغ کمتر اما با مشکلات بزرگتر عمل می کند.

جایی که شما فرصت ها را می بینید، او موانع را نیز می بیند. جایی که شما یک مانع 40 سانتی متری را می بینید که به شوخی از آن عبور می کنید، او یک دیوار چینی غیرقابل عبور را می بیند.

و اگر قصد جدایی از او را ندارید، دو گزینه برای توسعه رابطه خواهید داشت. وظیفه شما این خواهد بود: این مرد را به سطح تفکر مالی خود بکشانید یا از او حمایت کنید.

در هر دو مورد، شما به عنوان یک زن برابر و برابر عمل نخواهید کرد. زیرا در حالت اول شما یک "معلم-مادر-مربی" با یک مجتمع نجات خواهید بود. در دوم - فقط یک "مادر حامی".

نه اینجا و نه آنجا، در واقع، شما یک شریک مرد نخواهید داشت. زیرا فقط در خارج از یک رابطه می توانید یک فرد را به سطح خود بکشید. و فقط با ابتکار قوی او، وقتی زمین زیر پایش می سوزد از اینکه چگونه می خواهد زندگی اش را تغییر دهد! زمانی که او سطح شما را می بیند و شروع به تلاش برای آن می کند. خودم. نه "مامان". و برای اینکه به شما نزدیک شود، شروع به تغییر سطح تفکر خود می کند. یا نه.

و یک چیز دیگر - در یک رابطه شما با شخص خاصی که به زیبایی از شما مراقبت می کند و حتی کونیلینگوس را به خوبی انجام می دهد، سر و کار نخواهید داشت. در زندگی روزمره با مجموعه ای از سوسک های مالی و عادات مالی او سر و کار خواهید داشت. شما به جای رویاپردازی و برنامه ریزی برای رسیدن به رویای خود کوچک می شوید.
به جای برنامه ریزی برای به بردگی کشیدن جهان با ایده های تجاری درخشان خود، پول پس انداز خواهید کرد. در سفر به جای کرایه قایق با کاپیتان، به دنبال هاستل ارزان تری خواهید بود.

دیر یا زود، اگر به پیشرفت خود ادامه دهید، این وضعیت شروع به آزار شما خواهد کرد. به احتمال زیاد نمی توانید با این شخص تعادل داشته باشید اگر هیچ قدمی در پیشرفت از طرف او وجود نداشته باشد. و شما یا شروع به سرزنش کردن او به خاطر چیزهای بی اهمیت می کنید (چون روی موضوع اصلی تابو گذاشته اید و باید عصبانیت خود را از بین ببرید) یا خود را یک معشوق با توجه به وضعیت خود برای تعادل خواهید یافت یا اینکه شروع به بیماری جدی می کند زیرا احساسات قوی سرکوب می شوند.

بنابراین، حتی قبل از رابطه با چنین مردی، باید ببینید که آیا او در مسیر توسعه قدم برمی دارد و آیا در حال پیشرفت است یا خیر. چه ارزش‌های مشترک دیگری دارید (به جز دیدگاهتان در مورد پول؟ یا در همه جا متفاوت هستید؟) و اگر سرعت توسعه آن بسیار بالا باشد و در حال حاضر فقط کمی از مالی شما فاصله دارد. سطح، ترسناک نیست. یک شانس وجود دارد. یا مقدار زیادی از ارزش ها را به اشتراک می گذارید، اما پول او برای یک زندگی آبرومندانه کافی است و شما کاملاً خوشحال هستید که بودجه جداگانه ای را حفظ می کنید و در عین حال او ناله نمی کند و ذهن شما را منفجر نمی کند، بلکه به قدرت و پتانسیل شما احترام می گذارد. عزت و وقار شما را به دلیل عزت نفس پایین شما خاموش نمی کند و حمایت نیز گزینه بسیار مناسبی است. اگر جایی پیدا کردید که تعداد زیادی از آنها وجود دارد، مکان را در نظرات ارسال کنید - دختران به سرعت یک صف را در آنجا سازماندهی می کنند.

اگر تفاوت بین سطح تفکر مالی زیاد است، اگر شکافی در آنجا وجود داشته باشد و در عین حال مرد شما تمایلی به توسعه نداشته باشد، این یک بازی همه جانبه است که در آن شریکی که توانایی مالی بیشتری دارد بیشتر خواهد بود. به احتمال زیاد از دست دادن این تویی.

شما بر روی این موارد تمرکز خواهید کرد: "بیایید کمتر خرج کنیم"، به جای "چگونه می توانیم جریان نقدی را افزایش دهیم؟" شما به جای یادگیری و توسعه مهارت استراحت با کیفیت به دنبال شغل سوم خواهید بود. شما زمان زیادی را صرف بحث و مجادله و تلاش برای توافق در مورد بهترین روش مدیریت پول خود خواهید کرد، و در نتیجه، خسته و کم انرژی خواهید بود - که به طور طبیعی بر جریان مالی شما تأثیر می گذارد، که از نظر قانونی شروع به کمیاب شدن خواهد کرد.

آیا این رابطه سرمایه گذاری زمان شماست؟

محیط واقعاً تفاوت ایجاد می کند. و درآمد شما قطعا به سطح خود کاهش می یابد. بله، شاید کمی آن را بالا بکشید، اما میانگین حسابی در همان سطح باقی می ماند.

خودتان تصمیم بگیرید که در این بازی ها شرکت کنید یا خیر. شاهزاده ها کم هستند. واقعا برای همه کافی نیست. اما آیا این دلیلی برای چسباندن تاج های کاغذی یکبار مصرف در شب است؟ هر روز صبح به منتخب خود خیره شوند و او را شاهزاده مالی خود اعلام کنند؟

من در دوره آموزش می دهم که چگونه آگاهانه محیط خود را بسازید و انتخاب کنید.در برنامه دختران حلقه اجتماعی خود را مرور می کنند، عزت نفس خود را افزایش می دهند و محیطی سالم در اطراف خود ایجاد می کنند. و فارغ التحصیلان در دوره "موج سواری رایگان در جریان نقدینگی" تفاوت های ظریف تر روابط را در ارتباط مرد-زن-پول مطالعه می کنند. اکنون در حال اتمام ثبت نام در شانزدهمین دوره دوره "زن جدید قرن بیست و یکم" هستیم، برای ورود به آن قبل از افزایش قیمت ها عجله کنید - یادآوری می کنم که در 17 سپتامبر هزینه شرکت حداکثر خواهد بود.

و در نظرات به ما بگویید - آیا تا به حال در موقعیت هایی قرار گرفته اید که یک مرد درآمد کمتری داشته باشد؟ به اشتراک بگذارید، آیا رابطه را ترک کردید یا توانستید آن را بیشتر توسعه دهید؟

آیا یادتان هست که گوشا (معروف به گئورگی ایوانوویچ) در فیلم "مسکو به اشک ها اعتقاد ندارد" چه کرد وقتی فهمید که زن محبوبش رتبه بالایی دارد و چندین برابر بیشتر از او درآمد دارد؟ او در را به هم کوبید و به یک پرخوری عمیق رفت، زیرا ضربه روحی عمیقی به او وارد شد. بنابراین، سوال در دستور کار این است: چه باید کرد، اگر حقوق شوهر کمتر از زن باشد؟

بیایید فوراً رزرو کنیم: افراد تنبل کلاسیک زیادی وجود ندارند که روی کاناپه دراز کشیده اند و اصلاً نگران نحوه حمایت از خانواده خود نیستند، فقط 9٪. و اکنون آنها را در نظر نمی گیریم.

به طور کلی، طبق نظرسنجی های جامعه شناسان، 68 درصد از مردانی که خود را در وضعیت مشابهی می بینند، می گویند که هیچ اشکالی در درآمد بیشتر همسرشان نمی بینند. آنها می گویند که پول را کسانی وارد خانواده می کنند که در آن بهتر و خوش شانس هستند. در واقع، این فقط ظاهری از آرامش است. و در خانواده هایی که زنان نان آور خانه هستند، اغلب انواع مشکلات به وجود می آید.

یکی از عوامل اصلی درگیری ها سنت های چند صد ساله است که بر اساس آن مرد موظف است سرپرست خانواده باشد و از خانواده خود حمایت کند. بعضی اوقات برای زنان بسیار دشوار است که ناکامی های همراهان خود را ببخشند. بنابراین آنها شروع به ادعا می کنند: "تو مرد نیستی اگر از همسرت زندگی کنی!" از این رو رسوایی های مداوم.

به نوبه خود، مردی که به اندازه کافی درآمد ندارد، حتی اگر نشان ندهد که از شکست های خود خجالت زده است، در درون خود اضطراب دائمی را تجربه می کند. طبق آمار، 78 درصد مردانی که کار نمی کنند یا درآمد کمی دارند، دچار افسردگی هستند. شک به خود می تواند هر کسی را ناراحت کند. و اغلب در سطح ناخودآگاه، هرگونه اراده برای پیروزی و تمایل به تغییر هر چیزی فلج می شود. و دوباره رسوایی ها در خانواده آغاز می شود.

برای جلوگیری از گرم شدن اوضاع در خانواده، باید تاکتیک های رفتاری درست را توسعه دهید.

  • از کیف پول خودت برای خرج شوهرت پول نده. وجوه را در مکانی در دسترس عموم قرار دهید. و تقاضای گزارش کاملی در مورد محل خرج کردن او نکنید (منظور ما «مست‌ها» و علاقه‌مندان به قمار نیست: پول باید تا حد امکان دور از چنین انواعی باشد).
  • تمام روز در مورد مسائل مالی صحبت نکنید، حتی اگر صحبت ها کاملا دوستانه باشد.
  • شوهرتان را ناله نکنید و دوست مشترکی را که شغلی عالی داشته و پول خوبی به دست آورده است، مثال نزنید.
  • در خانه کمی از استقلال خود استراحت کنید، اجازه دهید عزیزتان مراقب شما باشد.
  • اجازه دهید شوهرتان در کارهای خانه کمک کند، اما این را مسئولیت مستقیم او تلقی نکنید. حتما تمجید و تشکر کنید. اما نباید از مردها هم خانه دار بسازید، وگرنه به مرور زمان احساس خواهید کرد که برای همسرتان همان دیوار سنگی می شوید.
  • در مورد مسائل کاری با شوهرتان مشورت کنید، اغلب در مورد اهمیت حمایت او برای شما صحبت کنید.
  • اگر شوهر شما تلاش می کند تا مردی ثروتمندتر شود، در این زمینه به او کمک کنید. اول از همه، ایمان خالصانه به موفقیت او. گاهی اوقات چنین مقدار کمی برای پیشرفت شغلی فرد انتخاب شده کافی است.