14.04.2024

چه زمانی شوهر از جای خود بلند می شود و به خانواده باز می گردد؟ مرد پس از جدایی چقدر طول می کشد تا به خانواده برگردد؟


هر چیزی که در زیر نوشته شده ادعا نمی کند که درست است.

انگیزه آن مقاله قبلی درباره فروپاشی خانواده است.

این خبر که یکی از خانواده و دوستان شما در حال طلاق است همیشه شوکه کننده است.
آیا حداقل یک زوج را دیده اید که پس از جدایی، مرد "هیچ جا" نرفت؟ من شخصا این کار را نمی کنم. من تا حالا یک جفت مثل این ندیده بودم. دو گزینه وجود داشت:
1. زن هیچ جا نمی رفت.
2. مرد به سراغ دیگری رفت.

واقعیتی وجود دارد که من بارها در زندگی خود دیده ام - مردی به ندرت با جمله "من به جایی نمی روم" طلاق را آغاز می کند. او ممکن است از وضعیت خانواده راضی نباشد، کمتر در خانه باشد، بیشتر اوقات دیر سر کار بماند، وقت خود را با دوستان بگذراند و به الکل روی بیاورد. اما به جایی نمی رسد. او برای روش تثبیت شده زندگی، راحتی، روابط گذشته متاسف خواهد شد. مرد به عنوان مبتکر طلاق در صورتی در طبیعت وجود دارد که به «جایی» برود. در عین حال این که قرار است با زنی که همسرش را به او واگذار کرده ازدواج کند اصلاً واقعیت ندارد.

چرا این اتفاق می افتد؟

به گزارش medicus.ru
65 درصد مردان مطلقه طی پنج سال آینده دوباره ازدواج خواهند کرد، در حالی که متقاعد شده اند که همسر اولشان بهتر بوده است.
29 درصد از مردان مطلقه اقدام به ازدواج می کنند، حتی به آژانس های ازدواج مراجعه می کنند.
20% فقط بعد از بیست سال یک خانواده جدید یا زوج دائمی ایجاد کنید.
15 درصد بین 5 تا 10 سال پس از طلاق ازدواج می کنند.

و در اینجا از مقاله دیگری است که در مورد "افسانه های" طلاق مردانه صحبت می کند (غیر از متن):
"یک مرد به ندرت پس از چندین سال ازدواج تلاش می کند تا "هیچ جا" و خیلی بیشتر - به یک شریک جدید برسد: یا آن زن برای آن آماده نبود یک چنین "قربانی" مردانه، یا رابطه او با مردی که اکنون آزاد است، رنگ و بویی نه چندان عاشقانه به دست آورد، یا خود مرد متوجه شد که این زن تنها وسیله ای برای تصمیم گیری برای ترک همسرش است او به ندرت تحت تأثیر احساسات این کار را انجام می دهد. - یولیا واسیلکینا برای ما می نویسد.

آقایان عزیز لطفا به سوال این پست پاسخ دهید - آیا زن را برای هیچ جا رها می کنید؟

ذخیره

Все написанное ниже не претендует на истину. Оно мотивировано предыдущей статьей о развале семьи. Новость о том, что кто-то из родных и друзей разводится всегда является шоком. Вы видели хоть одну пару, в которой при расставании мужчина уходил в "никуда"? лично я - нет. Не видела ни одно... !}

"/>

نمی دانم چرا دارم می نویسم، قبلاً صد بار با همه صحبت کرده ام... احتمالاً حمایت می خواهم.
7 سال متاهل بودم، مطمئن بودم که این یک بار برای همیشه بود، شوهرم عملاً عالی است، درآمد خوبی کسب می کند، همه کارها را برای ما انجام می دهد، فرزندانمان (دو دختر) را دوست دارد، همیشه در خانه است، ولگردی نمی کند. ، نمی نوشد، نمی زند. اما من شروع به احساس کردم که از روتین خسته شده ام، کار نمی کنم، در خانه می نشینم و پاره وقت کار می کنم و از بچه ها مراقبت می کنم، با خانواده ام، با او، با مشکلات او زندگی می کنم. من از خودم مراقبت می کنم، هر زمان که ممکن است دوستانم را می بینم و برای تفریح ​​بیرون می روم. من و شوهرم هم یک قانون گذاشتیم که آخر هفته به جایی برویم، اما دوست داریم فقط در خانه بنشینیم و فیلم ببینیم. اما به نوعی همه چیز خسته کننده است، من عصبانی، خسته، همه چیز من را عصبانی می کند. پیش روانشناس رفتم و شروع کردم به کار روی خودم. بعد تابستون اومد، رفتیم مرخصی، دو هفته پیش ما بود، بعد رفت، من یک هفته با بچه ها خلوت کردم، بعد مامانش اومد و بعد باهاش ​​مرخصی گرفتیم. یک روز عصر با او دعوای شدیدی داشتم، خیلی حوصله ام سر رفته بود و منتظر تماس بودم، او زنگ نزد چون... تولدم را با مردان سرکار جشن گرفتم، آزرده شدم، رسوایی درست کردم، کلمات توهین آمیز را در گرمای لحظه گفتم. و همه چیز از اینجا شروع شد. خودش را بست، تماس را قطع کرد، ارتباط را قطع کرد، گفت بگذار حوصله ام سر برود، می خواهم خودم را بفهمم، می فهمم مشکلی پیش می آید، سعی می کند راهی برای خروج پیدا کند... بعد آمد که ما واقعاً نتوانستیم یک راه حل ایجاد کنیم. رابطه، و پس از رسیدن به خانه صحبتی شد، او گفت که ما باید جدا زندگی کنیم، او دیگر نمی تواند اینطور زندگی کند، از رسوایی ها، حسادت ها، کنترل ها به ستوه آمده است، که ما افراد متفاوتی هستیم. شاید او امیدوار است که زمان همه چیز را سر جای خودش قرار دهد و بفهمد که دلش برای او تنگ شده است، اما در حال حاضر او می خواهد تنها باشد، او حتی با مادرش زندگی نمی کند، او یک آپارتمان اجاره کرده است. اگر به سراغ شخص دیگری بروم، می فهمم، اما معشوقه ای وجود ندارد. دلش می خواهد تنها باشد، خودش همه کارها را بپزد، بشوید و اتو کند... آخر هفته بچه ها را می بیند و در طول هفته اگر کمکی لازم داشته باشم قبل از خواب به دختر بزرگش زنگ می زند... می خواهد ارتباط برقرار کند. با من طبق معمول، انگار هیچ اتفاقی نیفتاده، می تواند بیاید، عادی صحبت کند، شام بخورد. اما هر بار که همه چیز به ترغیب من برای بازگشت، مرتب کردن همه چیز، اشک، التماس... من فقط یک ماه گریه کردم، آرامبخش مصرف می‌کنم. او سعی می کند من را کنترل کند، او می خواهد همه چیزهای کوچک مربوط به بچه ها را بداند، من قبلاً در آن عمیق نبودم، دائماً از اینکه در مورد مشکلاتش به او گوش می دهم ناراحت بودم، اما او علاقه خاصی به مشکلات ما ندارد. ... و در اینجا چنین علاقه ای به بچه ها وجود دارد ، او دائماً پیشنهاد می دهد که بنشیند ، خوب ، همانطور که روانشناس من می گوید ، با شرایط خودش ارتباط برقرار می کند ، زیرا احساس راحتی می کند ، اما در عین حال نمی توانم غذا بخورم. ، گریه می کنم، مدام منتظر چیزی هستم، به چیزی امیدوار هستم. در یک نقطه متوجه شدم که دیگر قدرتی ندارم، نمی توانم اینطور ارتباط برقرار کنم، درد داشتم. برای تعیین حد و مرز تصمیم بگیرید. او از من خواست که برای چیزهای کوچک زنگ نزنم، در صورت امکان بنویسم، و گفت من هم نمی توانم او را ببینم، پس بچه ها را آخر هفته ها ببر، با آنها صحبت کن، بعد بیاور، تا زمانی که لازم نیست بیایی. شما تماس بگیرید و در صورت تمایل راحت تر شد. بعدش بلافاصله قبول کرد که بره پیش روانشناس، گفت شاید کمک کنه...
اکنون با آرامش می نویسم، زیرا ... من قبلاً همه چیز را گریه کرده ام. .نمیدونم بعدش چیه..صبر کن، امیدوار باش یا یاد بگیر که تنها زندگی کنی...

اگر طلاق در خانواده ای رخ دهد، این به معنای پایان رابطه نیست. خیلی اوقات، شوهرانی که همسر خود را به خاطر معشوقه خود رها می کنند، پس از مدتی به خانه بازمی گردند و اعتراف می کنند. چرا این اتفاق می افتد و همسران شوهران بدسرپرست چگونه باید رفتار کنند؟

چرا شوهران ترک می کنند؟

تجربه بسیاری از موارد را می‌داند که شوهر خانواده را ترک می‌کند، اما پس از آن برمی‌گردد و این زوج به خوشبختی ادامه می‌دهند. زنان بسیار بردبارتر از مردان هستند و می توانند خیلی چیزها را ببخشند. تقریباً در زندگی هر زن خیانت به یکی از عزیزان و متعاقب آن بخشش وجود داشته است. مردان به گونه ای طراحی شده اند که خیانت برای آنها امری عادی است، فرآیندی فیزیولوژیکی که هیچ معنایی ندارد. اغلب، شوهر به همسرش خیانت می کند، زیرا این با وضعیت یک مرد مطابقت دارد، زیرا جالب است. اغلب مواردی وجود دارد که خیانت تحت تأثیر الکل رخ می دهد. بر خلاف زنان که به طرز دردناکی خیانت خود را تجربه می کنند، مردان اهمیت چندانی برای ماجراجویی های خود قائل نیستند. حتی اگر مقصر باشند، نگرانی طولانی مدت وجود نخواهد داشت و پس از گذشت همسر، به احتمال زیاد خیانت دوباره تکرار خواهد شد. و این وضعیت برای بسیاری از مردان عادی است. آنها می توانند 5 بار خیانت کنند و به همان تعداد بار مورد بخشش قرار گیرند، زیرا برای همسرانشان وفاداری معنوی اصلی ترین چیز است.

اما اگر شوهر وسایلش را جمع کرد و رفت، این فقط نشان دهنده رابطه جنسی فیزیولوژیکی یا علاقه به ورزش نیست. یک مرد خانواده که به راحتی خانه، پیراهن های اتو شده و شام های خوشمزه عادت کرده است، بعید است که خانواده اش را به خاطر یک سرگرمی گذرا ترک کند. او به احتمال زیاد بی سر و صدا با معشوقه خود ملاقات می کند، اما راحتی خود را قربانی نمی کند. مردان به دلایل زیر به سراغ زنان دیگر می روند:

  1. عشق.چنین مواردی در زمان ملاقات اولین عشق اتفاق می افتد. احساسات قدیمی با قدرت تازه شعله ور می شوند و این رابطه با تمایل شوهر به ترک خانواده به پایان می رسد. مردان نیز در دوران بحران میانسالی عاشق زنان دیگر می شوند. میل به احساس جوانی، شوهران بزرگتر را به آغوش دختران جوان سوق می دهد.
  2. خیانت همسر مردان به ندرت خیانت زنان را می بخشند. این ضربه ای است به غرور مردانه آنها که همه نمی توانند از آن دوام بیاورند.
  3. مشکلات ماهیت روانی. مردی می خواهد خانه را ترک کند، جایی که یک فضای عاطفی نامطلوب وجود دارد، جایی که حذف دائمی وجود دارد، نزاع ها، جایی که او درک نمی شود. اغلب به دلیل اختلاف نظر در زندگی، مسائل مذهبی و تربیت فرزندان، مشکلاتی در یک زوج متاهل به وجود می آید.
  4. مشکلات مالی و خانگی. همچنین ممکن است به دلیل کمبود پول مشکلاتی ایجاد شود. اگر زن شوهرش را به خاطر ورشکستگی مالی سرزنش کند و او را در این مورد نق بزند، دیر یا زود همسرش را ترک می کند.
  5. مشکلات در زندگی صمیمی زندگی جنسی یک مرد تا سنین بالا چند سال طول می کشد. و حتی پس از یک سال زندگی خانوادگی، شوهران به صمیمیت کامل نیاز دارند. زنان در حالی که مشغول زندگی روزمره و فرزندان هستند، از توجه لازم به همسر خود دست بر می دارند.
  6. ظاهر همسر در زندگی خانوادگی، شوهران، زنان خود را نامرتب و نامرتب، با لباسی کاملاً غیر زنانه می بینند. و برعکس، در محل کار، هر روز همکاران زن زیبایی را در لباس های شیک، معطر با عطر می بینند. با مقایسه، مردان هر روز دیگر به زنان خود نگاه نمی کنند. از این رو - مشکلات در زندگی جنسی، تحریک پذیری، نارضایتی از یکدیگر.

شوهران کجا می روند؟

خانواده ها همیشه به خاطر زنان دیگر از هم نمی پاشند. و هر مردی با به دست آوردن آزادی تلاش نمی کند دوباره آن را از دست بدهد. اگر شوهر خانواده را به خاطر معشوقه خود ترک کرد، نزد او می رود. اگر دلایل جدایی متفاوت باشد، پناهگاه موقت مرد می تواند:

  • خانه والدین؛
  • آپارتمان اجاره ای;
  • خانه ی دوستان؛
  • کلبه یا گاراژ؛
  • دفتر؛
  • ماشین.

در موارد شدید، همسر شغل خود را رها می کند و به شهر دیگری نقل مکان می کند. اگر او محل اقامت دائمی پیدا نکرد، می توانید مطمئن باشید: پس از هل دادن به اطراف، او قطعا باز خواهد گشت.

چه مدت طول می کشد تا شوهرم به خانه برگردد؟

همانطور که قبلا ذکر شد، اگر شوهر خانواده را ترک کند، این لزوما به معنای همیشه نیست. مدتی می گذرد و ممکن است برگردد. همه چیز به برخی شرایط بستگی دارد:

  • دلیل ترک خانواده توسط شوهر؛
  • رابطه شما پس از جدایی چگونه توسعه خواهد یافت؟
  • برای برگرداندن او چه خواهید کرد؟

اگر شوهر برای معشوقه خود رفت، همانطور که تمرین نشان می دهد، او را ترک خواهد کرد. وقتی دوره دسته گل آب نبات به پایان می رسد. به طور متوسط ​​3-4 ماه طول می کشد. اگر علت ترک همسرتان را برای شخص دیگری تجزیه و تحلیل کنید، می توانید دلایل زیر را شناسایی کنید:

  • معشوقه از شما جذاب تر و آراسته تر است.
  • او وقت آزاد زیادی دارد، بنابراین می تواند آن را فقط به شوهر شما اختصاص دهد.
  • او بار نگرانی ندارد.
  • او شوهرش را با مشکلات روزمره سنگین نمی کند، او را ناراحت نمی کند.
  • او در رابطه جنسی با تجربه است.

سه چهار ماه دیگر ترازو از چشم شوهرت می افتد و می بیند که معشوقه اش یک زن معمولی است، درست مثل تو و صدها زن دیگر. او همچنین ممکن است نامرتب راه برود و خسته از سر کار به خانه برگردد. او از شوهرش می خواهد که یک میخ بکوبد، زباله ها را بیرون بیاورد. او خواهد فهمید که چیز جدیدی به دست نیاورده است و بنابراین به زندگی قبلی خود یعنی شما باز می گردد.

چرا شوهران برمی گردند؟

وقتی شوهرت اعلام کرد که برای همیشه می رود، به نظرت رسید که این پایان خانواده است، پایان رابطه. اما آمار نشان می دهد که شوهران خیانتکار در بیشتر موارد برمی گردند. و این به دلیل عوامل زیر رخ می دهد:

  1. عادت داشتن.خود مردها متوجه نمی شوند که چگونه به چیزهای خاص، چیزهای کوچک عادت می کنند. و فقط زندگی با زن دیگری این چیزهای کوچک را آشکار می کند. او متوجه می شود که معشوقه اش به خوبی همسرش آشپزی نمی کند، فیلم ها و برنامه های اشتباه را دوست دارد، موسیقی های مختلف گوش می دهد. و برمی گردد چون قادر به تغییر عاداتش نیست.
  2. تغییر جهان بینی. اگر شوهر به سراغ شخص دیگری رفت یا به سادگی خانه را ترک کرد، این احتمالاً در گرمای احساسات اتفاق افتاده است. پس از گذشت زمان، مرد به ارزش خانواده، اشتباهات خود پی می برد و باز خواهد گشت.
  3. اصلاح.پس از خروج شوهر از خانه، ارتباط با همسر و فرزندانش همچنان ادامه دارد. و با گذشت زمان، تمام خشم و کینه از بین می رود.

چگونه با رفتن شوهرتان کنار بیایید

اگر شوهر رفت و نخواهد برگردد، برای هر زنی ناخوشایند، دردناک و توهین آمیز خواهد بود. لحظه ای که گفت می رود، انگار خیانت و خیانت بود. اولین فکری که به ذهن زن می رسد، البته یک معشوقه است. اما همانطور که قبلاً ذکر شد، شوهر همیشه به سراغ زن دیگری نمی رود.

دوره جدایی برای یک زن در چند مرحله طول می کشد:

  1. رنج کشیدن-چرا شوهرت رفت؟ اشتباه من چیست؟ چگونه بیشتر زندگی کنیم؟ در این دوران کارهای احمقانه زیادی در گرما و حال انجام می شود که بعداً هر دو همسر پشیمان می شوند.
  2. غرور.پس از کمی خنک شدن، زنان فکر می کنند: پس چه می شود اگر شوهر برود و زنگ نزند. پس چه می شود اگر او برای همیشه رفته باشد. من بدون او زندگی خواهم کرد، اما او ناپدید خواهد شد.
  3. باز هم رنج. و حیف برای خودم، برای شوهرم. زن در حال حاضر حاضر است همه چیز را در جهان ببخشد، اگر فقط او برگردد.

در این دوره ها، یک زن می تواند کارهای احمقانه زیادی انجام دهد که باید مراقب آنها باشد. تحت هیچ شرایطی اشک نریزید، التماس کنید، با معشوقه خود قرار ملاقات بگذارید یا با بچه ها سیاه نمایی کنید. نکته اصلی این است که برای بازگشت هوشیاری ذهنی زمان بگذارید و پس از آن می توانید از قبل به این فکر کنید که چه کاری انجام دهید.

چگونه شوهر خود را به خانواده خود برگردانید

اگر دلیل شکست رابطه شما معشوقه شما نبود، پس اینکه چقدر زود باز خواهد گشت فقط به شما بستگی دارد. باید چند هفته صبر کنید، اجازه دهید هم خنک شود و هم فکر کنید و سپس اقدام کنید. اگر رفتن او رسوایی بود، حتما باید صحبت کنید و عذرخواهی کنید. مطمئناً او نیز با درک اشتباهات خود عذرخواهی خواهد کرد.

شما باید به خوبی تجزیه و تحلیل کنید و متوجه شوید که دقیقاً چه چیزی مقصر است. اگر شوهر خانواده را ترک کند، این نشان می دهد که چیزی برای او مناسب نیست. این بدان معنی است که همه چیز در خانواده صاف نبود. پس از گذشت مدت کوتاهی، باید با هم ملاقات کنید و آشکارا صحبت کنید. اگر نمی‌توانید بدون رسوایی مشکل را حل کنید، از طریق نامه یا پیامک ارتباط برقرار کنید. ببینید شوهرتان دقیقاً چه چیزی را در مورد شما دوست ندارد، درک کنید که چرا دقیقاً اینگونه رفتار می کنید. تحت هیچ شرایطی نباید متقابل او را سرزنش یا سرزنش کنید. موافق باشید، قول بهبود دهید و به همان اندازه در مورد شکایات خود صادق باشید.

مرحله بعدی اصلاح است. قول دادن کافی نیست، باید اقدام کنید. شروع به تغییر کنید. اگر شوهرتان شما را زنی محبوب و خواستنی ببیند برمی گردد.

  • مراقب ظاهر خود باشید، همیشه باید آراسته و جذاب باشید.
  • آرام و خویشتن دار باشید، اجازه ندهید که به هیستریک تبدیل شوید.
  • در رختخواب آرام تر باشد تا او حتی به زنان دیگر فکر نکند.
  • ملایم، مهربان و آرام باشید.

امروز کار کردن روی خودتان کار سختی نیست. می توانید برای کمک به روانشناس مراجعه کنید، در آموزش های ویژه شرکت کنید، فیلم های انگیزشی تماشا کنید و ادبیات مربوطه را بخوانید. همه چیز به تمایل شما برای بازگشت شوهرتان بستگی دارد.

اگر می دانید که شوهرتان برای معشوقه اش رفته است، باید حیله گر باشید. اگر او به نوعی همسر شما را جذب کرد، به این معنی است که شما باید حتی بهتر شوید. علاوه بر این، شما یک مزیت بزرگ دارید: شما همسر او هستید، یعنی می توانید هر زمان که خواستید با او تماس بگیرید و از او هر چیزی بخواهید.

  1. با مهربانی و آشکارا رفتار کنید، از هر بهانه ای برای دعوت او به خانه استفاده کنید. بالاخره او می تواند بچه ها را ملاقات کند.
  2. وقتی شوهرتان به خانه می آید، غذای مورد علاقه اش را بپزید، انگار اتفاقی فیلم مورد علاقه اش را بپوشید. وقتی به سراغ شما می آید باید محیطی دلپذیر و آشنا ببیند.
  3. و خودت را فراموش نکن شما باید جذاب، صمیمی، شاد و دلسوز باشید.
  4. وقتی احساس می کنید که او از صمیم قلب با شماست، در خانواده او را اغوا کنید. نیازی به خجالتی بودن یا احساس ناجور بودن نیست، زیرا این شوهر شماست. این معشوقه اوست که باید احساس شرم کند، زیرا به خاطر او شما را ترک کرد.

بعد از مدتی متوجه می شود که اینجا خانه او است، شما همسر او هستید و فرزندان دلبندش در این نزدیکی هستند.

در برخی مواقع، شوهر خانه را ترک می کند تا به همسرش درس عبرت بدهد تا به او نشان دهد چه چیزی را می تواند از دست بدهد. در هر صورت تشخیص به موقع اشتباهات، عذرخواهی از یکدیگر و بخشش مهم است. از این گذشته، ممکن است لحظه ای فرا برسد که آشتی غیرممکن باشد.

این خبر مبنی بر اینکه پتروف ها قصد طلاق داشتند برای عزیزانشان شوکه کننده بود.
پانزده سال ازدواج قوی، یک دختر نوجوان، یک وام مسکن تازه پرداخت شده، یک زندگی تثبیت شده، ثروت در خانواده، دوستان مشترک، که در طول سال های ازدواج والدین مشترکی شده اند - چه کلاهبرداری! کاش می توانستم زندگی کنم و شاد باشم. و بعد این ...
نه، خوب، البته، دعواها و ناسازگاری های جزئی در خانواده وجود داشت، اما چه کسی آنها را ندارد؟ لیودمیلا ذاتاً یک جارو برقی است ، او همیشه باید جایی برود ، برود ، برداشت کند. برعکس، گریگوری فردی است که دوست دارد با کتاب یا کامپیوتر روی مبل بنشیند - و اذیت نشود. او برخلاف همسرش همیشه برای نظم و پیش بینی ارزش قائل بود. به دلیل اختلاف خلق و خو، گاهی اوقات با هم دعوا می کردند، اما بالاخره یک دهه و نیم با هم زندگی کردند و هر دو از همه چیز راضی بودند. چه اتفاقی ناگهانی افتاد؟

اخیراً با دوستان به یک باربیکیو رفتیم - هیچ صحبتی در مورد طلاق وجود نداشت!
زوج کامل. به یاد دارم که گریگوری در مورد فرزند دوم شوخی کرد - لیودمیلا فقط آن را تکان داد. در دوران نوزادی، دختر بچه سختی بود، با یک سری اختلالات عصبی، تا چهار سالگی، شبها واقعاً نمی خوابید، دائماً بیمار بود و خیلی بد غذا می خورد. پدر جوان گریشا، تا آنجا که لیودمیلا به یاد می آورد، چندان مشتاق کمک در تربیت نبود. فقط لیودمیلا با کودک دعوا کرد و به اطراف گفتار درمانگران و پزشکان شتافت. دختر فقط در کلاس سوم کم و بیش مستقل و عاقل شد و اکنون برقراری ارتباط با او لذت بخش است: باهوش، معقول، هدفمند. با این وجود ، لیودمیلا مطمئناً می داند که نمی تواند فرزند دوم را به این شکل به دنیا بیاورد.
با این حال، به نظر می رسید که گریگوری روی این موضوع اصرار نداشته باشد، نه، نه، ما با دوستان در یک مهمانی خانوادگی خندیدیم و همین.
واضح است که این دلیل طلاق نیست.

صادقانه بگویم، خود لیودمیلا به طور کامل متوجه نشد که چه اتفاقی افتاده است. شوهر ناگهان عصبانی و عصبانی شد و پس از مدتی اعلام کرد که بهتر است جدا از هم زندگی کنیم. فکر کنید، خودتان را درک کنید ... "جداگونه زندگی کنید" لیودمیلا قاطعانه امتناع کرد. این چه نوع همایش ها و سفرهایی هستند، مهدکودک؟ اگر دوست ندارید با خانواده زندگی کنید، ترک کنید! میدونی در کجاست و گریگوری با خیال راحت با این گزینه موافق بود. بلافاصله لباس زیرش را داخل چمدانش انداخت و برای همیشه از آنجا نقل مکان کرد. نه به مادرم - دلش بد است، چرا اذیتش کنم. چند روز با یکی از دوستانتان بمانید و سپس یک آپارتمان اجاره کنید.

گریشکا یکی داره! - بهترین دوست لیودمیلا با اطمینان گفت. - خوب، توضیح دیگری به ذهن نمی رسد. خواهید دید. راز به زودی مشخص خواهد شد.
- بس کن! من می دانم! یعنی گرگوری کسی داره؟؟؟ نمی شود!
این واقعاً در ذهن من نمی گنجید. گریگوری مردی است محکم، یک مرد خانواده نمونه، یکی از کسانی که «به خانه می رود». درست، با احساس وظیفه توسعه یافته. و همه چیز همیشه به موقع جمع می شد - از محل کار تا خانه، بدون توقف در جایی. و از نظر پول - اخیراً هیچ هزینه اضافی وجود ندارد. بیا، این مزخرف است

چند ماه بعد طلاق رسمی اتفاق افتاد. گریگوری همانطور که می گویند "مثل یک مرد" رفت و فقط لباس از خانه برد و همسر و دخترش را با همه چیزشان از جمله آپارتمان رها کرد.
و چند ماه بعد، آشنایان مشترک ... به عروسی دعوت شدند.
گریگوری و همکار جوانش به طور قانونی ازدواج کرده بودند که طبق شایعات قبلاً کمی باردار بود ، بنابراین به تعویق انداختن ثبت نام رسمی بی فایده بود ...

معلوم می شود که دوستانی که به لیودمیلا گفتند مردان موجوداتی کاملاً بی اثر هستند و خانواده خود را "بی هیچ جا" ترک نمی کنند درست می گویند؟
و اگر در حال آماده شدن هستید، یعنی Cherche la femme؟
موافقید؟