06.04.2024

تعطیلات اسلاوی روسیه. تعطیلات اسلاوی


قبل از شروع گفتگو در مورد تعطیلات بت پرستی اجداد ما، احتمالاً ارزش درک مفهوم "بت پرستی" را دارد. دانشمندان در حال حاضر در تلاش هستند تا تفسیر روشنی از این اصطلاح ارائه نکنند. قبلاً عموماً پذیرفته شده بود که جامعه مدرن ظهور مفهوم "بت پرستی" را مدیون عهد جدید است. که در آن کلمه «یازیان» با مفهوم «مردم دیگر»، یعنی کسانی که دینی متفاوت از مسیحیت داشتند، مطابقت داشت. مورخان و زبان شناسانی که فرهنگ اسلاو را مطالعه می کنند معتقدند که معنای مقدس این مفهوم در کلمه اسلاوی باستان "yazhichestvo" نهفته است که در زبان مدرن مانند "بت پرستی" به نظر می رسد ، یعنی احترام به خویشاوندی ، قبیله و پیوندهای خونی. اجداد ما واقعاً با احترام خاصی با پیوندهای خانوادگی رفتار می کردند ، زیرا آنها خود را بخشی از هر چیزی می دانستند که وجود دارد و بنابراین با مادر طبیعت و همه جلوه های آن مرتبط بودند.

آفتاب

پانتئون خدایان نیز مبتنی بر نیروهای طبیعت بود و تعطیلات بت پرستان به عنوان مناسبتی برای احترام و احترام به این نیروها بود. مانند دیگر مردمان باستان، اسلاوها خورشید را خدایی کردند، زیرا فرآیند بقا به نور بستگی داشت، بنابراین تعطیلات اصلی به موقعیت آن در آسمان و تغییرات مرتبط با این موقعیت اختصاص داشت.

اسلاوهای باستان بر اساس یک تقویم خورشیدی زندگی می کردند که با موقعیت خورشید نسبت به سایر اجرام نجومی مطابقت داشت. سال نه با تعداد روزها، بلکه با چهار رویداد نجومی اصلی مرتبط با خورشید محاسبه شد: اعتدال بهاری، اعتدال تابستانی. بر این اساس، تعطیلات بت پرستی با تغییرات طبیعی در طول سال نجومی همراه بود.

تعطیلات اسلاوی اصلی

اسلاوهای باستان سال جدید را با اعتدال بهاری آغاز کردند. این جشن بزرگ پیروزی بر زمستان کومودیتسا نام داشت. تعطیلات اختصاص داده شده به انقلاب تابستانی روز Kupaila نام داشت. اعتدال پاییزی با تعطیلات Veresen جشن گرفته شد. جشن اصلی در زمستان بت پرستی بود.چهار تعطیلات اصلی اجداد ما به هیپوستازهای خورشید اختصاص داشت که بسته به زمان سال نجومی تغییر می کند. اسلاوها با خدایی و اعطای ویژگی های انسانی به نور، معتقد بودند که خورشید در طول سال مانند یک فرد در طول زندگی خود تغییر می کند. درست است، بر خلاف دومی، خدایی که در شب قبل از انقلاب زمستانی می میرد، در صبح دوباره متولد می شود.

کولیادا یا جشن یولد

آغاز زمستان نجومی، انقلاب بزرگ بت پرستان، اختصاص به تولد دوباره خورشید، که با نوزاد متولد شده در سحرگاه انقلاب زمستانی (21 دسامبر) شناسایی شد. این جشن به مدت دو هفته به طول انجامید و عید بزرگ از غروب آفتاب در 19 دسامبر آغاز شد. همه اقوام برای جشن میلاد خورشید گرد هم آمدند؛ مردان خردمند آتش روشن کردند تا ارواح شیطانی را بترسانند و راه را به مهمانانی که برای جشن جشن جمع شده بودند نشان دهند. در آستانه تولد خورشید تجدید شده، نیروهای شر می توانند به ویژه فعال باشند، زیرا بین مرگ خورشید قدیمی سوتوویت و تولد کولیادای جدید یک شب جادویی بی زمانی وجود داشت. اعتقاد بر این بود که اجداد ما می توانند با دور هم جمع شدن برای تفریح ​​عمومی در برابر نیروهای ماورایی مقاومت کنند.

در آن شب، اسلاوها برای کمک به تولد خورشید، آتش‌های آیینی روشن کردند. آنها خانه ها و مزارع خود را تمیز کردند، شستشو دادند و خود را مرتب کردند. و در آتش، همه چیز قدیمی و غیر ضروری را سوزاندند، به طور نمادین و به معنای واقعی کلمه از بار گذشته خلاص شدند، تا با خورشید متولد شده در صبح پاک و تازه شده دیدار کنند. خورشید هنوز بسیار ضعیف زمستان را Kolyada (مشتق محبت آمیز کولو، یعنی دایره) می نامیدند و آنها خوشحال می شدند که هر روز قوی تر می شود و روز شروع به طولانی شدن می کند. جشن ها طبق تقویم ما تا غروب آفتاب در اول ژانویه ادامه یافت.

شب جادویی یول

اسلاوهای باستان، مانند مردم مدرن، شب دوازدهم یول (از 31 دسامبر تا 1 ژانویه) را افسانه ترین و جادویی می دانستند و آن را با مبدل ها، آهنگ ها و رقص های سرگرم کننده جشن می گرفتند. نه تنها سنت تفریح ​​در این شب، بلکه بسیار بیشتر تا به امروز باقی مانده است. کودکان امروزی با خوشحالی منتظر خدای بت پرست بابا نوئل هستند که اسلاوهای باستان به منظور دلجویی و در نتیجه محافظت از محصولات خود از یخ زدگی به دیدار او فراخوانده بودند. در آماده سازی برای تعطیلات سال نو، مردم مدرن درخت کریسمس را با گلدسته های درخشان تزئین می کنند، تاج های گل کریسمس را به در می چسبانند، و اغلب کلوچه ها و کیک ها را به شکل کنده های چوبی به میز شیرین اضافه می کنند و با اطمینان معتقدند که این یک سنت مسیحی کریسمس است. . در واقع، تقریباً تمام صفات از یول بت پرستان وام گرفته شده است. در طول دوره زمستان، تعطیلات بت پرستی نیز برگزار شد - Carol Christmastide و Honoring Women. آنها با آواز، رقص، فال کریسمس و جشن ها همراه بودند. در تمام جشن ها، مردم خورشید جوان را به عنوان نمادی از آغاز زندگی بهتر و تازه می ستودند.

کومودیتسا

روز اعتدال بهاری تعطیلاتی بود که به آغاز سال نو، استقبال از بهار و پیروزی بر سرمای زمستان اختصاص داشت. با ظهور مسیحیت، جایگزین شد و طبق تقویم کلیسا که امروزه به نام ماسلنیتسا شناخته می شود، به ابتدای سال منتقل شد. جشن بت پرستی کومودیتسا به مدت دو هفته، یکی قبل از اعتدال بهاری و دیگری بعد از آن جشن گرفته می شد. در این زمان، اسلاوها تقویت و قدرت گرفتن خورشید را جشن گرفتند. خدای خورشید پس از تغییر نام کودکی خود به کولیادا به یاریلو، آنقدر قوی بود که برف ها را آب کرده و طبیعت را از خواب زمستانی بیدار کند.

معنای تعطیلات بزرگ برای اجداد ما

در طول این جشن، اجداد ما یک مجسمه زمستانی را سوزاندند، زیرا اغلب نه تنها سرد، بلکه گرسنه نیز بود. با شروع بهار، ترس از تجسم مرگ سرد در زمستان از بین رفت. به منظور دلجویی از بهار و اطمینان از لطف آن به محصولات، تکه‌های پای بر روی مناطق ذوب شده مزارع به عنوان خوراکی برای بهار مادر گذاشته شد. در جشن‌های جشن، اسلاوها می‌توانستند غذای دلچسبی را تهیه کنند تا در فصل گرم برای کار قدرت پیدا کنند. با جشن گرفتن تعطیلات سال نو بهار بت پرستان، آنها در محافل رقصیدند، سرگرم شدند و یک غذای قربانی برای میز جشن آماده کردند - پنکیک که در شکل و رنگ آنها شبیه خورشید بهاری بود. از آنجایی که اسلاوها در هماهنگی با طبیعت زندگی می کردند، به گیاهان و جانوران آن احترام می گذاشتند. خرس حیوانی بسیار مورد احترام و حتی خدایی بود، بنابراین در تعطیلات آغاز فصل بهار، به شکل پنکیک برای آن قربانی می کردند. نام کومودیتسا نیز با خرس مرتبط است، اجداد ما آن را کام می نامیدند، از این رو ضرب المثل "اولین پنکیک کوم است" به این معنی است که برای خرس ها در نظر گرفته شده است.

کوپالا یا کوپالا

(21 ژوئن) خدای خورشید را تجلیل می کند - کوپایلا قدرتمند و پر قدرت، که باروری و محصول خوبی را به ارمغان می آورد. این روز بزرگ سال نجومی سرآغاز تعطیلات تابستانی بت پرستی است و طبق تقویم شمسی آغاز تابستان است. اسلاوها شادی کردند و لذت بردند، زیرا در این روز می توانستند از کار سخت استراحت کنند و خورشید را تجلیل کنند. مردم در اطراف آتش مقدس می رقصیدند، از روی آن می پریدند و به این ترتیب خود را پاک می کردند و در رودخانه شنا می کردند که آب آن به ویژه در این روز شفابخش بود. دختران از نامزد خود به ثروت گفتند و تاج گلهایی از گیاهان معطر و گلهای تابستانی را به آب انداختند. درخت توس را با گل و روبان تزیین می کردند - درخت به دلیل تزیین زیبا و سرسبزش نمادی از باروری بود. در این روز همه عناصر دارای قدرت شفابخشی خاصی هستند. خردمندان با دانستن اینکه چه تعطیلات بت پرستی با جادوی طبیعت همراه است، انواع گیاهان، گل ها، ریشه ها، شبنم عصر و صبحگاهی را برای کوپلا آماده کردند.

جادوی یک شب جادویی

جادوگران اسلاو برای جلب رضایت کوپایلا مراسم بسیاری را انجام دادند. در یک شب جادویی، آنها در اطراف مزارع گوشواره قدم می زدند، شعارهایی علیه ارواح شیطانی سر می دادند و برای محصولی غنی دعوت می کردند. در کوپلا، اجداد ما می خواستند یک گل سرخس جادویی پیدا کنند که فقط در این شب افسانه شکوفا می شود، قادر به انجام معجزه است و به یافتن گنج کمک می کند. بسیاری از داستان های عامیانه با جستجوی سرخس های شکوفه در کوپلا مرتبط است، به این معنی که تعطیلات بت پرستان چیزی جادویی به ارمغان آورد. البته می دانیم که این گیاه باستانی گل نمی دهد. و درخشش که توسط افراد خوش شانس با یک گل جادویی اشتباه گرفته می شود، توسط ارگانیسم های فسفری ایجاد می شود که گاهی اوقات روی برگ های سرخس وجود دارد. اما آیا شب و جستجو جذابیت کمتری خواهند داشت؟

ورسن

تعطیلاتی که به اعتدال پاییزی (21 سپتامبر)، پایان برداشت محصول و آغاز پاییز نجومی اختصاص دارد. این جشن ها دو هفته به طول انجامید، اولین بار تا اعتدال (تابستان هند) - در این دوره آنها برداشت محصول را محاسبه کردند و مصرف آن را تا آینده برنامه ریزی کردند. دومی بعد از اعتدال پاییزی است. در این تعطیلات ، اجداد ما خورشید خردمند و پیر سوتوویت را گرامی داشتند ، از خدا برای برداشت سخاوتمندانه تشکر کردند و مراسمی را انجام دادند تا سال آینده بارور باشد. اسلاوها با استقبال از پاییز و خداحافظی با تابستان، آتش روشن کردند و به صورت دایره ای رقصیدند، آتش های قدیمی را در خانه های خود خاموش کردند و آتش های جدید را روشن کردند. آنها خانه ها را با آرواره های گندم تزئین می کردند و برای سفره جشن، پای های مختلف از محصول می پختند. جشن در مقیاس بزرگ برگزار شد و میزها مملو از غذا بود؛ بنابراین مردم از Svetovit برای سخاوت او تشکر کردند.

روزهای ما

با ظهور مسیحیت، سنت های باستانی اجداد ما عملا ناپدید شد، زیرا اغلب دین جدید نه با یک کلمه مهربان، بلکه با آتش و شمشیر کاشته می شد. اما هنوز حافظه مردم قوی است و کلیسا هرگز نتوانست برخی از سنت ها و تعطیلات را از بین ببرد، بنابراین به سادگی با آنها موافقت کرد و معنی و نام را جایگزین کرد. کدام تعطیلات بت پرستی با جشن های مسیحی ادغام شد، دستخوش تغییرات و اغلب تغییر در زمان شد؟ همانطور که معلوم است، همه موارد اصلی: Kolyada - تولد خورشید - (کریسمس کاتولیک 4 روز بعد)، کومودیتسا - 20-21 مارس (Maslenitsa - هفته پنیر، به دلیل عید پاک در زمان به ابتدای سال منتقل شد. لنت)، کوپایلا - 21 ژوئن (ایوانا کوپالا، یک آیین مسیحی که به روز تولد ایوان باپتیست گره خورده است). Veresen - 21 سپتامبر (میلاد باکره مریم). بنابراین، با وجود گذشت قرن ها و تغییر مذهب، تعطیلات اسلاوی اصلی، هرچند به شکل اصلاح شده، همچنان وجود دارد و هر کسی که نسبت به تاریخ مردم خود بی تفاوت نباشد، می تواند آنها را احیا کند.

نام ماه ها:
لوت - ژانویه
کومود - فوریه
تان - مارس
Traven - آوریل
گوش کن - می
روزتن - ژوئن
استوژن - جولای
سرپین - آگوست
ریزش برگ - سپتامبر
موکرنی - مهر
ژله - نوامبر
Snezhen - دسامبر

ژانویه - Prosinets، Kryshen

اولین تعطیلات ماه کامل خرسا - آتشگاه و خانه
از 6 ژانویه تا 12 ژانویه، هفته روح تعطیلات موکوشی جمعه است، تا 6 ژانویه - تعطیلات موکوشی (تا جمعه - جمعه 12). رقص روح و پذیرش جادوگران جدید.
18 تا 19 ژانویه روزهای قهوه ای است. اگر در این روز باد مانند جارو می وزد، در هفته پنکیک آینده انتظار کولاک را داشته باشید.
20 ژانویه - ولز، گاوها تمیز شدند (هفته ولز). اگر در تمام هفته یخبندان وجود داشته باشد، حتی قبل از تعطیلات Stibozh نیز یخبندان وجود خواهد داشت.
25 ژانویه - پروون، ورون ورونوویچ به پروون آب زنده نوشید - تعطیلات برادر. اگر خورشید در این روز روشن باشد، بهار قرمز خواهد بود.

فوریه - Szechen، bokogrey.

5 فوریه روز Stribog carminative است.
خواستند باد بگذرد.
3-8 فوریه - روزهای ولز،
روزهای آخرین شکار، همه چیز برای مادر شدن، برای تولد بهار، از 3 تا 11 هفت ماتینی باحال آماده می شود.
ستارگان خواستار ظاهر گاو هستند.
10 - 14 فوریه -
اعیاد معارنا، معارنا شرفیاب شد، اما به خانه راه ندادند، دل از خشم و دعوا در خانواده خنک نشد، مهربانی و محبت به خانواده فراخوانده شد.
15 - 22 فوریه - جلسه (گرومنیسا)،
- تعطیلات جلسه ما از بهار استقبال کردیم - لادا. بهار را صدا زدند. عشق را از دل به نور خدا ریختند. و هر چه مردم عشق بیشتری به دنیا بدهند، بهار سریعتر و دوستانه تر خواهد آمد. لادا سریعتر Moarena را دور می کند. همه در روستاها با شادی قدم می زدند، همه به هم تبریک می گفتند و لبخند می زدند. آنهایی که غمگین بودند با گلوله های برفی پرتاب شدند.
«و امروز ما یک جلسه داریم، یک جلسه،
زمستان با بهار ملاقات کرد، ملاقات کرد،
بهار زمستان را هل داد، هل داد،
و چاقوی کوچک چرخید، چرخید،
زمستان رفت تا گریه کند، گریه کند،
بهار شروع به تاختن کرد، تاخت!»
در ابتدای فصل برف می بارد - در تمام بهار باران.
جمعه اول در همان روز، طرفداران پرونو گرومنیتسا را ​​جشن می گیرند. Perun Svarogovich (Svarozhich) مورد احترام است. گرومنیتسا - شمع پرون. آنها خانه ها، انبارها و اصطبل ها را با این شمع احاطه کردند، سپس در تمام طول سال در هنگام رعد و برق، هنگامی که شخصی در خانه فوت می کرد یا به دنیا می آمد، آن را روشن می کردند. مسیحیان این تعطیلات را با "تعریف خداوند" (پنجشنبه اول در میان پرونیست ها) جایگزین کردند.
25 فوریه - خرسا
تعطیلات بازرگانان - جسوران.
28 فوریه روز ولز است.
اگر روز گرم باشد، چاودار رشد می کند؛ اگر شب پر ستاره باشد، نخود و توت برداشت می شود.

مارس - برفک، بدون آب در ماه مارس، بدون علف در آوریل.

1 مارس تعطیلات Stribog است، من برای استراحت پرواز کردم
اگر ماه کامل در روز استریبوگ بیفتد، برداشت قارچ شیر و خیار وجود دارد. اگر ماه جدید باشد، تابستان تگرگ می آید. اگر باد شمالی می وزد - جاده زمستانی، تابستان سرد خواهد بود. اگر باد شلومنیک جنوب غربی باشد، تابستان مرطوب است. اگر نیمروز باد جنوبی باشد، تابستان گرم است.
9 مارس - روز Svarog -
از آنجایی که روک ها آمده اند، بهاری دوستانه در راه است. در روز Svarog 40 جشن را جشن بگیرید.
19-24 مارس - لادا، 7 روز به طول انجامید.
بیداری زمین. آنها زیباترین دختر را انتخاب کردند - دودولا، او را با شاخه های سبز پوشاندند و او را با آب خیس کردند، جمعه دوم (در جنوب، نزدیک کیف). بیداری زمین. نورپردازی معبد.
25 مارس - روز یاریلین -
اگر در این روز باران می بارد، انتظار زایمان غنی را داشته باشید. رعد و برق - برای آجیل و قارچ.
اولین ماه کامل پس از جشن لادا - جشن ولز
اعتدال بهاری تعطیلات الهه سوا، تعطیلات زمان است. تعطیلات رودگوش.

آوریل - برزن، زمین در حال فروپاشی است.

1 آوریل روز آب است
اگر سیل وجود داشته باشد، و یخ رانش باشد، علف زیادی وجود دارد، یونجه اولیه.
1 آوریل - عروسی قهوه ای!
3 آوریل - 12 آوریل Svarog،
از آنجایی که هوا گرم است، زنبورها را از جنگل توسکا خارج کنید.
16 آوریل روز Dazhdbog است،
کلم را برای نهال بکارید تا به اندازه خورشید گرد باشد.
22 آوریل - لیالنیک (تعطیلات لالا)، (لیالنیک). "تپه سرخ" برای یک هفته تمام جشن گرفته می شود، رقص های گرد برگزار می شود و از تولد زندگی روی زمین استقبال می شود (جمعه سوم). در همان هفته روز همه خدایان را جشن می گیرند، برای دام ها طلسم درست می کنند و سلاح های طلسم می کنند. پرندگان از قفس رها می شوند، لارک ها نامیده می شوند.
"هی، شما پرنده های کوچکی هستید،
لارک ها،
مرمرهای زرد،
تو به سوی ما پرواز می کنی،
آن را برای ما بیاورید
بروشور خوش آمدید،
للکا را بیاور
به یاریلکا زنگ میزنی
لنگ های مگس،
تابستان را روی بال های خود حمل کنید."

آنها رقص های گرد را رهبری می کنند که نمادی از جنبش خورشیدی است، بر گاوها تعویذ می گذارند و کسانی را که پاهایشان جدا شده است قرار می دهند. اولین یکشنبه 22 آوریل تعطیلات رودونیتسا بود ، اکنون به طور خاص به 1 مه گره خورده است.
23 - روز ولز.
اگر روز ولز با گرما و آب باشد، زمستان با خوبی (با غذا) است. باران و گرما - شکم و نیکی برای چهارپایان. وقتی هوا یخبندان است، شبنم است. صبح صاف به معنای کاشت زودرس است، عصر صاف با روز بد به معنای دیر کاشت است.
25 - 30 آوریل للیا برای قدم زدن روی زمین رفت!

می - شکوفه دادن.

1 مه - Rodunitsy، Rozhenits.
12 آتش روشن شد. روز یادبود ارواح نیاکان. ما آهنگ های مورد علاقه آنها را به یاد آوردیم، جوک ها، خوردیم، نوشیدند، داستان های خنده دار گفتیم، و مسابقات برگزار کردیم (جمعه چهارم). در همان روز تعطیلات پرون جشن گرفته شد. وقتی هوا خوب است، برداشت نان خوب است. روزی روزگاری، در این روز تعطیلات بید بود، آنها آن را شکستند، پسرانی را که با آن ملاقات کردند کتک زدند، تب، زخم، شکست، زندگی بد را از مردم دور کردند. کوبیدن شاخه بید از برگها لازم بود. اما در واقع، دخترها نگاه کردند تا ببینند کدام یک از زوج ها رفتار می کنند، خنده یا عصبانی. اگرچه نمی توانستی فریاد بزنی، باید جوانی خود را نشان می دادی. خودش رو جلوی دخترا رسوا نمی کنه. در غیر این صورت یک سال تمام شرم را نمی توان دور زد، مردم آن را مسخره می کنند.
"تازیانه بید،
تا اشک من را زد
سلامت باشید،
خوش شانس باشید
خوشحال باش،
زیبا باش
مثل تاک روزه بگیرید
رشد کن، نشکن،
مادر و پدرت را بپرست!»

روزی روزگاری در این جشن یک گاو نر سفید ذبح شد. گاوها در مزرعه رها شدند. بالای چاودار (محصولات زمستانه) در مزارع ظاهر شد صورت فلکی Pleiades، Stozhary، گل شد.
آنها کندوی زنبور عسل را به نمایش می گذارند.
5 می - خرسا، روز براونی،
آنها کلبه ها و حیاط ها را تمیز کردند، همه زباله ها را در آتش سوزاندند.
5 تا 11 مه - تعطیلات یاریلا،
آنها یاریلا را صدا زدند و فنجان ها را گذاشتند. جشنواره داماد.
7 مه تعطیلات سحرگاه صبح زرنیتسا - مادیان سرخ است. جشنواره اسب.
9 مه روز مار Skoropeya - سر مسی است.
مارها از خواب بیدار شدند و بیرون خزیدند تا در آفتاب بهاری غرق شوند. اولین ماه کامل از روز مار شب ولز، پری دریایی و اجنه بیدار شدند، هفته جنگل. اگر در این روز مه باشد، تمام تابستان مرطوب خواهد بود. و طلوع خورشید مسی است، زرشکی - مار سر مسی تابستانی رعد و برق خواهد فرستاد.
10 مه روز داژدباگ است.
Dazhdbog Moarena را رد کرد و با Dennitsa نامزد کرد. برای عشق می خوانند، آن را به آستان خودشان می بندند.
14 مه روز استریبوگ است،
دریاها گذشته، بادها سرد و تلخ است.
16 مه - لیالنیک،
تعطیلاتی برای کودکان و حیوانات کوچک ترتیب داده شد. لیالکا آمد و گرما آورد.
20 مه - ولز،
زنگوله ها را به گردن دام آویختند. اگر بالای درخت بلوط لبه داشته باشد، جو را با وان اندازه گیری می کنید.
29 مه - تعطیلات پرون، موکوشی
آب خواستند، اما تگرگ نشد. چون باران آمد، داس ها را به او نشان دادند و داس ها و داس ها را تیز کردند.
30 مه روز ولز و استریبوگ است.
شروع به ساختن حمام و کلبه کردند.

ژوئن - ایزیوک، صلیب، انقلاب.

4 ژوئن - Yarily،
آنها به یاریلا سلام کردند و تابستان گرم و خرمن خواستند. خورشید را در مزارع ملاقات کردیم. اگر آفتاب در صبح طلوع کند، چاودار و جو مروارید در مزارع خوب است. اگر با یک روز غم انگیز و بارانی از میان ابرها می شکند، آنگاه فقط کنف یک عجایب بود.
5 ژوئن روز استریبوگ است،
اگر باد ظهر (جنوب) - برای برداشت بهار، اگر پوبرژنیک (شمال غربی) - برای پاییز مرطوب، اگر Voskhodnik (شرق) - برای آفت.
اولین ماه کامل از روز یاریلین سیوکا بود، اکنون تاریخ مشخص شده است.
11 ژوئن - پرون، تولد پرون.
جشن مرگ و تولد دوباره.
15 ژوئن - پری دریایی (هفته جادوگر)، هفته Rusalya، Swirl -
از شاخه های توس تاج گل می بافتند و سرنوشت خود را با آن می بافتند. رقص های گرد برگزار می شود و در آخرین روز هفته، پری های دریایی به قبرستان می روند و روی قبر عزیزان گل می جارو می کنند. آفتاب برای زمستان، تابستان برای گرما.
19-24 ژوئن - هفته موکوشی،
شامل تعطیلات کوپالو - انقلاب تابستانی است. 24 ژوئن روز مار است، به افتخار این واقعیت که پرون عصا را شکست داد، او را با نیزه سوراخ کرد و او را در هفت آب مقدس غسل داد. در این روز بر یکدیگر آب می ریختند (جمعه ششم). اما به طور کلی این روزها همه از همه خدایان جشن می گیرند. اولین ماه کامل از تعطیلات کوپاوا، روز خورشید آرام است. ما باید با خورشید ملاقات کنیم و از اولین پرتوها قدرت بگیریم. مخروط قدرت. (شاخ قدرت) قبل از روز کوپالا، بچه ها از خدای باران می پرسند، اما بعد از آن دیگر نیازی نیست.
27 ژوئن - روز پرون،
اگر باران ببارد، هفت هفته باران می بارد. و زرنیتسا نان را روشن خواهد کرد.

جولای - چرون، گرده.

4 ژوئیه - تعطیلات بزرگ ولز، تولد ولز
(رسیدگی شیر دانه). زغال اخته (زغال اخته) رسیده است، چاودار بیمار است.
5 ژوئیه - پرینیا،
خواستند باران نبارد، روزهای سخت را کنار زدند و از آنها برای برداشت محصول استفاده کردند.
6، 7 ژوئیه - تعطیلات رنگین کمان،
آنها شبنم را در چمنزارها جمع آوری کردند، آنها را زیبا جلوه دادند و به بچه ها کمک کردند تا از ترس ها و مشکلات کنار بیایند. شکرگزاری کردند.
6 تا 15 ژوئیه - Mokoshi Rodunits (شبنم از چمنزارها جمع آوری شد).
شبنم بزرگ، از آنجایی که روی آنها بسیار مرطوب است، به شدت آسیب می بیند.
12 ژوئیه تعطیلات ولز است. روز پای ولز. علفزارها در چمنزارها چیده شده است. احترام به ولز
14 جولای، پیروزی بر مار ایندریک.
عفو همه مردم برای توهین های غیر ضروری. یادبود شهدا و جانبازان. من شروع را درو می کنم.
15 ژوئیه - تعطیلات یاریلا.
روز بیوه - برای ازدواج دوباره. صبح ها سرد است.
20 ژوئیه - پرون، رئیس.
فداکاری، تجلیل از همه کسانی که برای سرزمین روسیه جان باختند، جشن پیروزی های آینده و گذشته روس ها. 8 آتش سوزی در تمام شب سوخته است. تابستان قبل از ناهار، پاییز در عصر.
24 جولای روز سیمرگل رودا است.
اگر صبح سرد و بارانی است، زمستان سرد و یخ زده است. خواستند بگذرد و یخبندان و تگرگ به آن نخورد.

آگوست - Zarev

3 آگوست - روز Stribozhy، روز Stribog Vetrogon.
گردباد برای زمستانی خنک.
1-7 اوت - هفته ولز و یاریلین،
جمع کننده قارچ - جمع کننده توت، جمع کننده دانه و نسل. کاشت زمستانه آغاز می شود. اولین ماه کامل از روز ولز، تعطیلات خرسا، اکنون تا 5 اوت تعیین شده است.
5 آگوست - خورس
کلبه ها تمیز می شوند، ارواح حسود بیرون رانده می شوند، اجاق ها و کلبه ها جشن گرفته می شوند.
19 اوت - روز ولز،
در پایان برداشت، ریش ولز فر شده بود. کوچولوها کوچولوها هستند. تعطیلات اسب.
ستاره اسپیکا در آسمان طلوع می کرد.
28 اوت - موکوشی، رودونیتس و لادا.
عسل از کندوهای زنبور عسل جمع آوری شد. پس از رسیدن لینگون بری، جو آماده است.

سپتامبر - پاییز،مقدار زیادی بلوط برای یک زمستان گرم

اولین ماه کامل تعطیلات او بود. حالا آن را اول سپتامبر کرده اند و تعطیلات پاییز را به روز سمین تغییر نام داده اند. اولین دیدار پاییز
9 سپتامبر - موکوشی،
آنها غلات را روی سر خود پاشیدند، 7 آتش سوزی کردند، جشن برداشت محصول (جمعه نهم). تابستان تمام شد.
15 سپتامبر جشن قهرمان سویاتوگور است.
عصرهای کلم.
16 سپتامبر - للیا،
برای بچه ها تعطیلی می گرفتند، به دام هایی که در بهار به دنیا می آمدند نگاه می کردند که چه کسانی را برای خانواده نگه می داشتند و چه کسانی را زیر چاقو می گذاشتند یا برای فروش می گذاشتند. گوسفندها چیده شدند. اگر جرثقیل ها و لک لک ها پرواز کنند ، یخبندان روی جلد می افتد ، اما اگر نه ، بعداً.
20 سپتامبر - شب ارواح خوب،
آنها به نخلستان های مقدس رفتند، به قبرستان ها رفتند، ارواح را آرام کردند، از آنها مشورت خواستند.
23 سپتامبر - دیواها (دیوونز)، - اعتدال پاییزی.
اولین یکشنبه بعد از اعتدال پاییزی تعطیلات دژدبوگ (خداحافظی) است. اولین ماه کامل بعد از اعتدال پاییزی، شب ویا است.
24 سپتامبر روز میدان ولز است،
ما شروع به تهیه پوره، آبجو و عسل کردیم. زنبورها را برای زمستان تعیین کنید. مورچه ها شروع به قفل کردن کلبه ها کردند.

اکتبر - سینه.

اگر برگی تمیز از درخت توس بیفتد، انتظار یک سال آسان را داشته باشید، اما اگر تمیز نریزد، زمستان بدی خواهد بود. بید در اوایل یخبندان پوشیده شده است - انتظار می رود بهار طولانی باشد.
4 اکتبر - ولز و اجنه.
زانوها، موجودات آبی و پری دریایی به خواب زمستانی می روند. باد Vokhodnik (شرق) در حال وزش است - زمستان سرد خواهد بود. جشنواره شکارچیان
با ظهور ستاره آرکتوروس در آسمان، جشن رودونیت ها جشن گرفته شد و از تمام اجداد آنها به خاطر سال یاد شده و تشکر شد.
اولین ماه کامل پس از ظهور ستاره Arcturus - جشنواره سپیده دم، اکنون به تاریخ خاصی اختصاص دارد.
14 اکتبر - طلوع صبح،
شروع به دوختن مقنعه برای برادرم کردم و دامادها را به سجافشان دوختم. پودر روی خاک جاده ها نشست.
28-31 اکتبر - روزهای موکوشا،
جشنواره آتش زنده کل هفته موکوشا (جمعه دهم). تعطیلات خوش شانس و سرنوشت خوب. و همچنین شب تمام ارواح زمین (تعطیلات اصلی تعطیلات جادوگر است!).
31-2 اکتبر شب عناصر و شب پدربزرگ است.
تعطیلات آتش، آب، باد، زمین. طلوع ستاره آنتارس، 7 روز از تعطیلات مورنا و 12 دخترش،
آنها به آنها احترام می گذاشتند و در مرداب ها و جنگل ها یاد آنها را گرامی می داشتند.
اولین ماه کامل از طلوع ستاره آنتارس، تعطیلات سواروژیچی، تعطیلات جام و فراوانی.

نوامبر - سینه

3-9 نوامبر - هفته موکوشینا.
اگر یخ رودخانه را یخ زده است، زمستان شدید است و بهار دوستانه است.
10 نوامبر روز براونی است،
حیاط یخ می زند، خانه اجاق گاز را نگه می دارد. جشنواره کوره.
اولین ماه کامل از روز براونی شب Viy و مار Skoropeya است. اگر باران گذشته است، تا تعطیلات رودیون منتظر آب شدن باشید.
15-11 - روز Svarog،
چیزهای خدا را به زمین انداخت.
28 نوامبر - اسپینرهای موکوشی.

دسامبر - ژله

5 دسامبر - خرسا
تعطیلات تاجر و در خانه. یخبندان در حال ترک خوردن است، مواظب گاوها باشید.
10 دسامبر - Striboga carminative.
اگر بادها مسیر را بپوشانند، جاده ای وجود نخواهد داشت.
11 دسامبر تعطیلات پدربزرگ کاراچون است.
آنها پای کوله‌بیاکی می‌پختند، با همه رفتار می‌کردند (هرچه لایه‌های بیشتری در کوله‌بیاکی با مواد پرکننده متفاوت باشد، بهتر است)، و به مردگان ادای احترام می‌کردند.
12 دسامبر تعطیلات Dazhdbog است.
آفتاب برای تابستان، زمستان برای یخبندان. پنکیک و کلوچه پختند، مرغ و خروس را زدند.
20 تا 24 دسامبر - تعطیلات یاریلا (یارونا)
هفته قبل از Kolyada هفته Veles و Viy است.
25 دسامبر-داژدبوگ.
یک روز صاف برای برداشت محصول، یک آسمان پرستاره برای یک محصول بزرگ دام.
26 دسامبر - تعطیلات موکوشی (جمعه 11)، تعطیلات راد (دوشنبه 1).
اگر مسیرها تا برداشت گندم سیاه سیاه است.
تعطیلات پرون - جام برادر. در اولین ماه کامل از کولیادا، پرونوف اوسن جشن گرفته می شود. طرفداران پرونو جو، جو، گندم سیاه را در گوشه و کنار خانه ها می ریزند:
"پرون در روز اوسن راه می رود،
حمل دانه در کلبه ها تنبلی نیست،
هر جا که بال بزند، زندگی رشد می کند.
در میدان یک هسته است، در خانه خیر است.
زو دسامبر-لیلیا


تعطیلات اسلاوی زمانی جالب است که باید بدانید اجداد ما چگونه تاریخ های مهم ، رویدادهای مهم را جشن می گرفتند ، در چه زمانی مراسم و جشن های عامیانه را برگزار می کردند. همه ما می خواهیم تا حد امکان گذشته را از نزدیک لمس کنیم.

تعطیلات همواره یکی از مهم ترین و مهم ترین عناصر چرخه ای سنت در نظر گرفته شده است. به عبارت دیگر، 50 بار در زندگی یک فرد تکرار شد و او دانش و درک تعطیلات را به بستگان، فرزندان و نوه های خود منتقل کرد. در علم، این پدیده را ابتدایی می نامند - یک سنت قوی از گذشته، که با وجود همه چیز، تا به امروز وجود دارد. به عنوان مثال، مهم نیست که تعطیلات، کوپالا، یا کراسنایا گورکا، یا کارولینگ چقدر تحریف شده اند، ما حتی در مراحل اولیه غوطه ور شدن در ایمان بومی خود از آنها می دانیم. دوستان این سنتی است که نمی‌توان آن را پاک کرد، از بین برد، جایگزین کرد یا تحریف کرد. اگرچه نه، اما با سردرگمی تاریخ ها، تجویز نام مقدسین به جای خدایان و غیره توانستند کمی آن را تحریف کنند، اما ما حتی پس از هزار سال نیز قالب بندی کامل تعطیلات اسلاوی را دریافت نکردیم. در این مقاله به طور خلاصه در مورد تعطیلات در هر ماه صحبت خواهیم کرد. چنین اطلاعاتی در آشنایی و درک ماهیت تقویم اسلاوی مفید خواهد بود.

اول از همه، تقویم، البته، شمسی بود، نه قمری. از آنجایی که نمادین ترین جشنواره های اسلاوها همیشه در هفته های انقلاب و اعتدال برگزار می شد.
ثانیاً تقویم کشاورزی بود، به عبارت دیگر، تغییر چرخه تقویم به تابستان جدید یا به عبارت ساده تر، به چرخه کاشت جدید گره خورد.
ثالثاً تقویم کامل و جالب بود و هم زندگی معنوی انسان و هم نیازهای کشاورزی را پوشش می داد.
چهارم، و این نظر نویسنده است، امروزه بسیاری از تعطیلات برای ما کاملاً روشن نیست، زیرا از یک جامعه کشاورزی به طور پیوسته و پیوسته به سمت یک جامعه فناورانه می رویم و بنابراین بیشتر به جنبه های معنوی تقویم علاقه مندیم که چرخه ابدی طبیعت، قدرت و عظمت آن را آشکار می کند. این برای درک جایگاه شما در این چرخه مهم است.

تعطیلات امروز در میان Rodnovers اسلاو مورد نیاز است:

  • - به منظور برقراری ارتباط زنده با افراد همفکر.
  • - برای به دست آوردن یک تجربه آیینی مثبت.
  • - برای آشنایی با اجداد و سنت های آنها.

بنابراین، بسیاری از کسانی که به Rodnoverie اسلاوی می آیند ابتدا سعی می کنند تعطیلات را مطالعه کنند و... این کاملا طبیعی و طبیعی است. برای تسهیل درک و گنجاندن ساده تر ایمان اسلاو در زمینه اطلاعات، این مقاله ایجاد شد.

تقویم اسلاوی دارای 12 ماه است که نام خود را دارند. این نام ها هنوز توسط اسلاوهای شرقی حفظ شده است. مثلاً به زبان بلاروسی ها و اوکراینی ها. روس ها فقط خاطرات مبهمی دارند؛ ما دیگر به یاد نداریم که برزوزول چیست.

من دلیلی برای نوشتن در مورد سیستم تقویم به طور کامل نمی بینم، زیرا از قبل وجود دارد.

این مقاله همچنین حاوی ارجاعاتی به نشانه های عامیانه برای هر ماه خواهد بود. این برای درک نام ماه ها و شناخت ماهیت آنها بسیار مهم است.
ما در مورد تعطیلات صحبت خواهیم کرد، البته، از اعتدال بهاری، زمانی که تابستان جدید جشن گرفته شد.

در کشورهای اسلاوی شرقی این ماه را برزن یا برزوزول می نامند. خورشید اول اسفند، بیداری طبیعت را آغاز می کند و توس شروع به چرخاندن شیره می کند. ماه به این نام نامگذاری شده است.

تعطیلات اسلاوی در Berezozol (مارس)

23 مارس - Komoedintsy(22-24-25) - Maslenitsa ملاقات بهار است. بیشتر. اعتدال بهاری. به منظور بیداری خرس و استقبال از بهار، کماهای آیینی خاصی شکل می گیرد و فعالیت های آیینی مختلفی انجام می شود.
24 مارس - روز بیداری خرس (ولز)- ادامه Maslenitsa. این مجموعه ای از جشن های مرتبط با کمدین است. ماهیت تعطیلات بیداری خرس است. این با پوشاندن یک مرد بالغ و چروک در پوست انجام می شود. و هدف کل جامعه این است که "خرس" را از خود دور کنند و در نتیجه آن را بیدار کنند.
25 مارس - دعای بهار.در این زمان، آنها فال می گویند، از طریق یک شمع ارتباط برقرار می کنند، سرودها و طلسم ها را می خوانند. به شیوه اسلاوی فعال است.
27 مارس - کراسنایا گورکا(سال نو اسلاوی، اعتدال بهاری). آزادی داژبوگ زنده جشن گرفته می شود. مجسمه ای از مارنا سوزانده می شود، سرودهایی برای یاریلا و ژیوا خوانده می شود. تخم‌مرغ‌های رنگ‌شده از کوه به پایین می‌غلتانند تا مردم بتوانند فال‌گیری کنند. از این روز به نظر می رسد که تابستان جدید به اجرا گذاشته شده است. مردم ماه را کادیس مگس، گرده می نامند. نام گرده هنوز در زبانهای اسلاوی شرقی وجود دارد. اسلاوها دوست داشتند ماه ها را بر اساس ویژگی های مشخصه نام گذاری کنند. بنابراین، در ماه آوریل، نهرها جاری می شوند، همه چیز در نهایت از زمستان بیدار می شود و اولین علف سبز ظاهر می شود. طبیعت از خواب عمیق زمستانی خود شروع به بهبودی می کند. و حتی اولین دانه های برف ظاهر می شوند.

تعطیلات اسلاوی در Tsveten (آوریل)

1 آوریل - روز نام Domovoy. در اول آوریل آنها به کسی اعتماد ندارند. براونی همیشه همه چیز را پنهان می کند، اینطور نیست؟ چیزی را برای براونی پنهان کنید و از او بخواهید آن را پیدا کند. با خانواده و دوستان خود شوخی کنید. برای سفارش در خانه
3 آوریل - Vodopol، روز آب. Vodyanoy از خواب زمستانی بیدار می شود. او نیاز به دلجویی دارد. این امر به ویژه برای همه کسانی که زندگی آنها به نوعی با ماهیگیری در بدنه های آبی مرتبط است صادق است. جزئیات بیشتر در مورد تعطیلات.
14 آوریل - روز سمارگل. سمرقل (Simargl) - آتش خدا. در این روز ما قدیمی ترین خدای اسلاوی Semargl را به یاد می آوریم. ما او را ستایش می کنیم، از او برای محافظت از محصولات تشکر می کنیم و از او می خواهیم که با عوامل وحشیانه رفتار نکند. می توانید در مورد خدا سمرقل بخوانید.
21 آوریل - للنیک. معناشناسی تعطیلات با این واقعیت مرتبط است که روز سنت جورج روز اولین مرتع گاو در مزرعه بود. همه چوپانان و صاحبان دام باید بدانند که طبق سنت فقط در این روز است که باید برای اولین بار پس از زمستان به دام ها اجازه دهند به چراگاه بروند. حتماً باید از مزارع و چمنزارها به خاطر فراوانی علف تشکر کنید و از او بخواهید که مراقب دام باشد.
23 آوریل - یاریلو وشنیدر مورد تعطیلات بیشتر بخوانید. در این روز، مراسم مهمی انجام می شود - باز کردن قفل زمین یا به عبارت دیگر - مبدأ. این تعطیلات به طور منطقی انگیزه های تعطیلات للنیک را ادامه می دهد، تنها با این تفاوت که جوانان برای توطئه و تشکر از یاریلا، خرسا، للیا به دایره می آیند. در این روز، اسب ها مورد ستایش قرار می گیرند، زیرا خدایان خورشیدی از آنها محافظت می کنند.
30 آوریل Rodonitsa. در سی ام آوریل آخرین سرمای بهاری به پایان می رسد. در این روز از اجداد و اقوام درگذشته یاد می شود. لازم است مطالبات را به محل دفن ببرند. معمولاً اینها پنکیک ، ارزن ، نان ، تخم مرغ هستند. پس از جشن خاکسپاری، دعواهای خودنمایی و دیگر نمایش های شجاعت در رودونیتسا سازماندهی می شود. جزئیات بیشتر در مورد این تعطیلات نوشته شده است. به طور سنتی، به دلیل سرسبزی خاص طبیعت، این ماه را علف یا گرده می نامند. این نام در سنت های زبانی و واژگانی اوکراینی و بلاروسی حفظ شده است.

تعطیلات اسلاوی در Traven (مه)

2 مه - روز تیراندازی. در این روز اولین شاخه ها ظاهر می شوند. این یک تعطیلات مبارک است - اسلاوها تابستان را به دلیل قدرت تأیید کننده زندگی آن مورد احترام قرار دادند.
6 مه - روز داژبوگ. شما می توانید در مورد این خدا بخوانید. در این روز چرخه خورشیدی تغییر کرد و کولیادا باتوم خورشیدی را به Dazhdbog سپرد - تابستان و خورشید دادن. او محصول می دهد. در این روز تولد خورشید تابستان را گرامی می دارند.
10 مه - روز زمین(). در این روز هیچ عملیات خاکی نمی توان انجام داد. شما قطعا باید از مادر زمین به خاطر قدرتش تشکر کنید و از او برداشت پرباری بخواهید.
20-30 مه - Grudye Rosnoe(هفته میله). در این روزها رسم بر این است که کل طایفه جمع شوند. ارتباط برقرار کنید، اقوام از دست رفته را به خاطر بسپارید. درباره رویدادهای خانوادگی تابستان آینده بحث کنید.
21 مه - Oleny-Lennichi(برای بلندتر شدن کتانی مراسمی انجام می دادند) این مراسم را فقط زنان انجام می دادند. یاد ماکوش افتادیم.
22 مه - روز یاریلین. کریسمس Yarila در دریاچه Svetloyar از Diva و Veles. یاریلا با لامیا سخت مبارزه می کند و یارینا را آزاد می کند. در این روز، داستان هایی در مورد سوء استفاده های یاریلا گفته می شود، افسانه های روس برای کودکان خوانده می شود. در زبان اوکراینی، به دلیل گل دادن گل های رز و گل صد تومانی، ماه را Cherven می نامیدند. رنگ قرمز در طبیعت غالب بود. در برخی از روستاها، این ماه را به افتخار بزرگترین فعالیت ملخ ها "ایزوک" می نامیدند (مردم عادی به آن می گفتند).

تعطیلات اسلاوی در Cherven (ژوئن)

15 ژوئن روز استریگلاو است.روز تریگلاو این جوهر ترکیبی از چندین خدای اسلاو است. معمولاً تری گلاوها با کلاه بر روی یک معبد اجتماعی قرار می گیرند. در این روز باید حتماً بروید و به جامعه تری گلاو سلام کنید و از طریق این مراسم از او در تلاش های آینده حمایت کنید.
15-20 ژوئن - کریسمس سبز- تثلیث - روز روحانی. عطر بویژه قبل از هفته پری دریایی قوی است. خط بین عالم آشکار و جهان طبیعی پاک می شود. بنابراین، باید متوجه شوید که تابستان امسال چه عطرهایی شما را آزار داده است. باید از آنها بخواهید که به خانه بروند و دیگر مزاحم شما نشوند. از هم اکنون تا پایان ماه دقیق ترین پیش بینی ها انجام می شود. بنابراین، دختران به فال گرفتن نشستند.
19-24 ژوئن - هفته پری دریایی.شگفت آور ترین وقت سال. جوامع برای جشن کوپالا گرد هم می آیند. جشنواره های مختلفی برگزار می شود. خورشید بیشترین نور سال را به ما می دهد. زمان خورشید است و این به معنای مهمترین روزهای سال برای رودنوور است. مردم شب ها نمی خوابند. طبق سنت اسلاو، زوج ها در این زمان ازدواج می کنند.
21/22 ژوئن - کوپالا و کوستروما. اطلاعاتی در مورد خدای کوپالو این تعطیلات انقلاب تابستانی است. شورش آتش و آب. طولانی ترین رقص های گرد در این روز. جشن های دسته جمعی، بازی و سرگرمی. دخترها با تاج گل ها فال می گیرند و اجازه می دهند آزادانه در کنار رودخانه شناور شوند. روز سحر و جادو، آیین ها و آیین ها. انرژی معنوی اسلاوی در این روز قوی ترین است. در مورد تعطیلات بیشتر بخوانید. در زبان اوکراینی، این ماه "لیپنم" نامیده می شود؛ این ماه به دلیل درخت نمدار گلدار این نام را دریافت کرد و در بسیاری از زبان های اسلاوی زیر آن ثابت شد. به عنوان مثال، صدای دیگر "lipets" است.

تعطیلات اسلاوی در لیپن (ژوئیه)

3 ژوئیه - روز یادبود شاهزاده سوتوسلاو.روز تجلیل از بزرگترین اسلاو - شاهزاده سوتوسلاو (957-972). این جد ما را از کاگانات یهودیان آزاد کرد. او آخرین پسر واقعی خدایان بومی بود! نام او تا ابد به یادگار خواهد ماند!
12 جولای - انتخاب نیازهای پرون.بی دلیل نیست که پرون بخشی از پانتئون اسلاوی اسلاوهای شرقی در نظر گرفته می شود. انتخاب غذا برای او مهم است، زیرا این تعطیلات دومین تعطیلات مهم در تابستان است. و بنابراین این شرط دو هفته قبل از تعطیلات پرون انتخاب شد. انتخاب نیاز از طریق جلسه ای از بخش مرد هر جامعه خاص تعیین شد.
14 ژوئیه - روز استریبوگ- . در این روز باد را به باد می آورند - تکه های نان، ارزن یا غلات را از چهار طرف در اطراف خانه پراکنده می کنند. سپس آرد را از جایی بلند به باد می ریزند. در این روز، "پرتاب کلمات به باد" ممنوع است، اما شما باید مکانی را پیدا کنید که در آن بزرگترین پژواک وجود داشته باشد و ستایش خدای Stribog را بخوانید.
27 ژوئیه - تعطیلات چورا. این یک تعطیلات خانگی است. مرسوم است که با بت های خانگی ارتباط برقرار کنید. باید براشون شیر بیارم شما نمی توانید در این روز از خانه دور باشید، زیرا در این زمان است که بین نسل های گذشته و نسل های آینده ارتباط وجود دارد. غیبت صاحب طایفه در این روز می تواند تأثیر مخربی بر کل خانواده وی داشته باشد. این ماه را به دلیل داس که در زمان های قدیم برای جمع آوری بیشتر محصول استفاده می کردند، داس نامیده می شد؛ این به اصطلاح نمادی از کار کشاورزی است. همچنین، این ماه به طور عامه به نام "ژنیون" و "سوبریخا" نیز شناخته می شود - این همه در ادامه فکر ما در مورد برداشت است.

تعطیلات اسلاوی در سرپن (آگوست)

2 اوت - Perunnitsa. . در این روز روشن در اوایل آگوست، مردان روز پرون را جشن می گیرند. تیم جامعه به خدای اسلاو پروون ادای احترام می کند. ارسال شده با سوزاندن شمشیر چوبی به درخواست Perun. ابتکارات نظامی در جامعه انجام می شود. مسابقات اجباری برای مردان برای نماد شجاعت، شجاعت و آمادگی برای امور نظامی.
7 آگوست - جشنواره برداشت - نان. آخرین غلاف "برای موهای ریش" - این چیزی است که اجداد گفتند. از 16 مرداد تا پایان ماه، جشن برداشت محصول آغاز می شود، ارزشمندترین چیزی که طبیعت به مردم داده است. این چرخه تعطیلات در 21 سپتامبر به پایان می رسد، زمانی که پدربزرگ های پاییزی جشن می گیرند - تعطیلات نتیجه برداشت فصلی است.
8 آگوست - آغاز برداشت -این بیشتر یک توصیه برای زمان شروع برداشت مزارع است. توصیه های کشاورزی بیشتر
14 اوت - 1 آبگرم - "عسل" -جشنواره عسل در این روز روستاها و جوامع جشنواره عسل و فرآورده های عسل را برگزار می کردند. بیشتر یک روز جشنواره است.
19 اوت - 2nd Spas - "Apple" -جشنواره برداشت سیب در این روز، روستاها و جوامع جشنواره های سیب و محصولات سیب برگزار می کردند. بیشتر یک روز جشنواره است.
28 اوت - Spozhinki- اتمام برداشت نان. توصیه های کشاورزی، تا چه تاریخی باید گندم را از مزارع حذف کرد.
29 اوت - 3 آبگرم - "نان" -جشنواره برداشت نان در این روز روستاها و جوامع جشن پخت نان برگزار می کردند. مسابقات مختلف آشپزی در شیرینی پزی برگزار شد. بیشتر یک روز جشنواره است. در سنت عامیانه اسلاو، این ماه به افتخار گلدهی هدر افسانه ای، ورسن نامیده می شود. در مردم عادی، در روستاها، این ماه را می‌توان «برگ»، «همورن»، «گل زرین» نامید. این به این دلیل است که سپتامبر اولین ماه پاییز است. جایی که در حال حاضر درختان زرد وجود دارد و آب و هوا اغلب تاریک است. از این رو اسامی استعاری در میان مردم عادی به وجود آمده است.

تعطیلات اسلاوی در Veresn (سپتامبر)

8 - 9 سپتامبر - وعده غذایی به افتخار لادا و للیا.در این روز، مادر و دختر، اصل تأیید کننده زندگی، مورد احترام قرار گرفتند. این یک غذای اجتماعی است که در آن نیمی از زنان جامعه با غذاهای مختلف از همه پذیرایی می کنند. در طول غذا، الهه‌هایی را که کل نسل بشر از آن‌ها می‌آیند، تمجید می‌کنند.
9 سپتامبر - جشنواره برداشت- پاییز - شکرگزاری از مادر زمین. این تعطیلات برای کشاورزانی است که تقریباً کل محصول را برداشت کرده اند. و توسط Mother Cheese Earth داده شد. باید بزرگترین میوه ها و سبزیجاتی را که از زمان برداشت در دسترس است به زمین داد و آنها را با افتخار و سپاس دفن کرد.
11 سپتامبر - راد و روژانیتسی.- اینها شخصیت های فرقه ای برای اساطیر اسلاو هستند. این جوهری است که حیات می بخشد، ذات الهی. در این روز از پدر راد تشکر کردیم. آنها از راد پدر بزرگ برای این دنیایی که او خلق کرد، برای زندگی و قبیله اسلاو، به دلیل طرز تفکر بومی و شیوه زندگی طبیعی آنها تشکر کردند.
21 - 22 سپتامبر - پاییز دیدی.روز Svarog. اسم دیگر - . اعتدال پاییزی. آغاز فصل شکار - دیدار داژبوگ و مادر - بلغور جو دوسر کوچک. تعطیلات اصلی پاییز که یک جوهر را به همراه دارد. اسلاوها طبیعت را به خاطر برداشتی که به آنها می داد ستایش می کردند. این بزرگترین جشنواره برداشت محصول است! و این روز پایان تابستان است. در زبان اوکراینی این ماه "ژوتن" نامیده می شود که به احتمال زیاد به معنای "زرد" است. می فهمیم که طبیعت زرد شده و برگ ها ریخته اند. به همین دلیل به آن "ریزش برگ" نیز می گویند. ماه اکتبر "کثیف" نیز نامیده می شود. این ماه را بارانی و کسل کننده می دانند.

تعطیلات اسلاوی در لیستوپاد (اکتبر)

2 اکتبر - "پوکروف"- ملاقات پاییز با زمستان. براونی طبق افسانه به رختخواب می رود. و طبق مفاهیم طبیعی، پوشش به پوشش برف اطلاق می شود. اما زمستان هنوز نیامده است، فقط پاییز را پوشانده است.
17 اکتبر - لشی به محله زمستانی خود می رود. اکتبر یک ماه بسیار بادخیز است. طبیعت حتی گاهی اوقات وحشی می شود. پس بدانید، این به زمستان می رود. و طبیعت او را در این راه همراهی می کند. در این روز حضور در جنگل ها و مزارع توصیه نمی شود، زیرا ممکن است مورد علاقه لشم قرار بگیرید.
26 اکتبر روز پدر و مادر است.مسیحیان آن را در زمان کاملاً متفاوتی جشن می گیرند، اما اسلاوها، به سنت، در این روز جمع می شوند تا اجداد خود را به یاد آورند. این روزها به کوچکترهای فامیل گفته می شود که پدربزرگشان چه کسانی بوده اند. یک شجره نامه در حال تدوین است. محل دفن بستگان بازدید می شود.
27 اکتبر - این روز به موکوش اختصاص داشت.ماکوش حامی همه زنان باردار است. او همچنین در سوزن دوزی، فال گیری و کارهای خانه کمک می کند. جزئیات بیشتر در مورد روز موکوش در. ریشه شناسی کلمه "گرودن" پیچیده است و بیشترین چیزی که می توان یافت مترادف زمین یخ زده است. لغت نامه های ریشه شناسی اطلاعات بیشتری ارائه نمی دهند.

تعطیلات اسلاوی برای ماه گرودن (نوامبر)

7/8 نوامبر - رادوگوشچ. باکره شب. مراسم تشییع جنازه اجداد متوفی. ارج نهادن به اعمال نیاکان، جنگ ها و پیروزی ها بر اساس "". ظاهراً این به آداب و رسوم تریز اسلاوها اشاره دارد. جشنی برای یادبود نیاکانی که اخیراً در گذشتند، برخلاف روز والدین. به عبارت دیگر، یک بیداری. و تعطیلات به مهمانان خوش آمدید ترجمه می شود.
15 نوامبر - Svarozhki.روز Svarog و Semargl. روز بزرگداشت خدای بزرگ سواروگ و همه صنعتگران. این تعطیلات برای صنعتگران، آهنگران، سازندگان و افراد خلاق است. این روزها کار کردن غیرممکن بود. تمجیدها و مطالبات مطرح شد. نام ماه از کلمه رومی "ده" گرفته شده است و قبل از اصلاحات سزار، دهمین ماه سال بود. مردم آن را Studen، برای فصل سرد می نامند.

تعطیلات اسلاوی در Studen (دسامبر)

9 دسامبر روز داژبوگ و مارنا است.در این روز آنها آدم برفی و دختر برفی را مجسمه سازی کردند. آنها پیوند داژدبوگ و مارنا را که زندگی (بهار) از آن متولد شد را به یاد آوردند. این در حال حاضر تعطیلات برفی است، ادای احترام به زمستان، اما با امید زیادی برای تابستان.
20/21 دسامبر - پاییز بزرگ.پایکوبی کریسمس. انقلاب زمستانی. از این زمان تولد بوژیچ کولیادا و تولد خورشید جدید آغاز می شود. مانند تمام چرخه های خورشیدی، این کهکشان جشن هایی است که یک هفته تمام طول می کشد.
23 دسامبر - شچدرتس.این یک تعطیلات سرگرم کننده از لباس پوشیدن، نمایشگاه های مختلف، مسابقات و تبادل رفتار است. این یک تعطیلات خانوادگی و حتی اجتماعی است که تولد خورشید و پیروزی نور بر تاریکی را نشان می دهد. جزئیات بیشتر در مورد تعطیلات.
از 25 دسامبر - توریتسی(سه روز پس از انقلاب زمستانی) تا 6 ژانویه. آخرین و مهمترین روز کولیاد توریتسی نام دارد. پر سر و صداترین و سرگرم کننده ترین جشن ها در این روز برگزار می شد. قدرت آتشین خشن گاو نر (tur) در روح این تعطیلات تجسم یافته است. در شب توریتسا در مورد آینده تعجب کردند. آب و برف ذوب شده جمع آوری شده در این روز خواص جادویی خود را در تمام طول سال حفظ می کنند.
29 دسامبر - کولیادا. در این روز از اسلاوها، خورشید با سرودها متولد شد -.
26 دسامبر – کوروچون.این تعطیلات یخبندان، زمستان، قدرت یخبندان و قدرت یخی است. این است عظمت زمستان و اوج آن. در مورد تعطیلات بیشتر بخوانید. ژانویه طبق سنت اسلاوها اولین ماه سال نیست، اما امروز، هر چه می توان گفت، معلوم می شود که این آغاز سال تقویمی است. با شدیدترین یخبندان مشخص شده است و در برخی مناطق آسمان آبی پس از یخبندان ظاهر می شود. از این رو نام ماه در بین مردم - Prosinets است. ماه را بخش نیز می گویند.

تعطیلات اسلاوی در Szechenyi (ژانویه)

3 ژانویه روز ایلیا مورومتس است.ایلیا مورومتس اهل روستای کاراچارووا در نزدیکی موروم بود. مردم همیشه افسانه های ایلیا مورومتس را به یاد می آورند. در این روز یادآوری کارهای او لذت بخش است. این تاریخ دلالت بر هیچ آیینی ندارد.
8 دی - فرنی بابی. در این روز مرسوم است که از ماماها تجلیل می شود. از آنجایی که قبلاً زایشگاه وجود نداشت و مرگ و میر هنگام زایمان رایج بود، مردم ماماها را شفا دهندگانی می دانستند که زندگی جدیدی را به سوی نور می گذرانند. همیشه مورد احترام و احترام بودند. در این روز مردم با هدایایی نزد آنها آمدند و از کارشان تشکر کردند.
12 ژانویه - روز آدم ربایی. در آن روز، آنها به یاد می آورند که چگونه در دوران کوپالا، ولز دیوا-دودولا، همسر پروون را ربود. و قبلاً کوشی مارنا را ربود. این روزها مردم افسانه ها را به یاد می آورند و سنگ آلاتیر را گرامی می دارند.
21 ژانویه - Prosinets. پروسینتس با برکت آب جشن گرفته می شود. آب تا پایان سال روشن و تصفیه شد. در این تعطیلات آنها خورشید را ستایش کردند که "درخشید". این بدان معنی است که خورشید در حال روشن شدن است و همه چیز به تدریج به سمت تابستان پیش می رود. در این زمان برای ساختمان های تابستانی چوب برداشت می شود، زیرا در این زمان است که کمترین شیره در درختان وجود دارد، درخت رشد نمی کند و کمتر ترک می خورد و سیاه می شود. و از آنجایی که قطع جنگل مقدس است، بخشی از اعمال آیینی این روزها است. در روستاها بهمن را ماه کولاک می گفتند. این یک ماه بسیار برفی است. و اگرچه آخرین ماه زمستان است، اما بی جهت نیست که مردم آن را "عود" می نامند. زیرا برف و یخبندان شدید وجود دارد.

تعطیلات اسلاوی در لیوتن (فوریه)

15 فوریه - چهارشنبه. روز دیدار زمستان با بهار، مدر با داژبوگ. زمستان قوی است، اما عشق دژدبوگ و مادر قوی تر است. این عشق مانند نور است که در سخت ترین ماه زمستان گرما می آورد. مردم شروع به آماده شدن برای بهار و تابستان جدید می کنند!
18 فوریه - مرگ گاو. تعطیلات غم انگیز شیطنت های مادر-زمستان. اعتقاد بر این است که در این روز لازم است که گاوها را به خوبی تغذیه کرد ، زیرا در جایی در جنگل و در نزدیکی یک روح شیطانی سرگردان است - مرگ گاو و اگر گاو گرسنه باشد ، آن را می برد. در این زمان خوراک دام که در تابستان ذخیره می شد رو به اتمام است و گمان می رود دام ضعیف شده و ممکن است تلف شود. ما باید مرنا را دلجویی کنیم، به گاوها غذا بدهیم و از گرگ تشکر کنیم تا او از خانه دوری کند.
روز ولز در 24 فوریه جشن گرفته می شود. زمستان سرانجام با قدرت خاصی در حال وقوع است و اسلاوها از ولز می خواهند که شاخ زمستان را بکوبد و ضربه کوبنده ای به سرمای غیرقابل مهار وارد کند. بیرون هوا سرد است، اما مردم به ولز احترام می گذارند، در معبد جمع می شوند، برای او نماز می آورند و بازی هایی را به افتخار او ترتیب می دهند. در مورد تعطیلات بیشتر بخوانید.
29 فوریه - روز کشچی- هر چهار سال یک بار. او و جلال خدایان. اعتقاد بر این است که چنین تابستان هایی برای مردم بسیار دشوار است، به ویژه برای افراد مسن در این زمان. برای خیلی ها این روز که فقط هر 4 سال یک بار اتفاق می افتد بسیار سخت است...

Berezozol (مارس)

ادامه (تعطیلات تا تابستان جدید)

1 مارس - روز نیروی دریایی، "روز دیوانه". آخرین تعطیلات در ستایش خدایان تاریک و ملکه ناوی مارنا. این بیشتر یک تعطیلات در آستانه تابستان جدید است که امید به ورود سریع خدای یاریلا را نشان می دهد.
14 مارس - جوی کوچک- سال نو اسلاوی. تا سال 1699 جشن گرفته می شد. این تنها یک بار دیگر تأیید می کند که جشن تابستان جدید در 21 مارس مشخصه و مشروط در حافظه مردم بود.

معرفی

تاریخ روسیه باستان از اواسط هزاره اول قبل از میلاد آغاز می شود. ه.، هنگامی که پروتو اسلاوها سه "پادشاهی" در منطقه دنیپر میانی تشکیل دادند و فرهنگ خود، حماسه خود، آیین های بت پرستی خود را ایجاد کردند که از بسیاری جهات مشابه بود، اما از بسیاری جهات با سکایی متفاوت بود. اواسط هزاره اول پس از میلاد ه. نقطه عطفی برای تمام قبایل اسلاو اروپای مرکزی و به ویژه شرقی بود. زمان اسکان بزرگ اسلاوها پس از حمله هون ها، پس از خروج گوت ها به غرب فرا رسید. به احتمال زیاد اسلاوها در نیمه اول هزاره اول پس از میلاد اشغال کرده اند. از ویستولای بالایی و میانی تا دنیپر میانی فرود می آید. (به گفته B.A. Rybakov)
اسکان اسلاوها در سه جهت اصلی صورت گرفت:
- به سمت جنوب، به شبه جزیره بالکان؛
- از غرب، به دانوب میانه و منطقه بین اودر و البه.
- در شرق و شمال در امتداد دشت اروپای شرقی.
بر این اساس، در نتیجه استقرار، سه شاخه از اسلاوها تشکیل شد: اسلاوهای جنوبی، غربی و شرقی. اسلاوهای شرقی در قرون 8 - 9. به نوا و دریاچه لادوگا در شمال، و اوکای میانی و دان بالایی در شرق رسید و به تدریج بخشی از جمعیت محلی بالتیک، فینو اوگریکی و ایرانی‌زبان را جذب کرد.

بخش اسلاو-روسی توده وسیع بت پرستان پان بشری را نمی توان به عنوان یک بخش مجزا، مستقل و ذاتی تنها برای اسلاوها، گونه ای از ایده های مذهبی بدوی درک کرد. شناسایی اسلاو-روسی تنها بر اساس یک اصل قومی جغرافیایی و محلی اتفاق می افتد. چارچوب زمانی برای در نظر گرفتن مطالب در مورد بت پرستی را نمی توان به یک دوره از پیش تعیین شده محدود کرد: ریشه بسیاری از پدیده ها به عصر حجر برمی گردد و بقایای آنها می تواند تا قرن 19 باقی بماند. در بت پرستی اسلاو، بسیاری از آنچه را که باید به وحدت عمومی هند و اروپایی نسبت داد، سپرده شد. برخی از ایده های قبلی شکار نیز حفظ شده است.

چگونه اسلاوهای بت پرست جهان را تصور می کردند.

دانشمندان می نویسند که به نظر آنها یک تخم مرغ بزرگ بود. و در میان مردمان مرتبط و همسایه حتی افسانه هایی در مورد چگونگی تخمگذاری این تخم توسط یک پرنده "کیهانی" وجود دارد. اسلاوها پژواک افسانه های مربوط به مادر بزرگ - والد زمین و آسمان، پدر خدایان و مردم را حفظ کرده اند. دانشمندان بر این باورند که نام مادر بزرگ ژیوا یا ژیوانا بوده است. در وسط جهان اسلاو، مانند یک زرده، خود زمین است. قسمت بالایی "زرده" دنیای زنده ماست، دنیای مردم. سمت پایین، "زیر" جهان پایین، دنیای مردگان، کشور شب است. وقتی آنجا روز است، اینجا شب است. برای رسیدن به آنجا، باید از اقیانوس-دریایی که زمین را احاطه کرده است عبور کنید. یا درست از میان چاهی حفر کنید، تا دوازده شبانه روز سنگ در این چاه بیفتد.

9 آسمان مختلف در اطراف زمین وجود دارد. هر یک از نه آسمان اساطیر اسلاوی هدف خاص خود را دارد: یکی برای خورشید و ستارگان، دیگری برای ماه، دیگری برای ابرها و بادها. اجداد ما هفتمین را «افلاک»، کف شفاف اقیانوس آسمانی می‌دانستند. ذخایر ذخیره شده ای از آب زنده وجود دارد، منبعی تمام نشدنی باران. اسلاوها معتقد بودند که با بالا رفتن از درخت جهانی که جهان پایین، زمین و هر نه آسمان را به هم متصل می کند، می توان به هر آسمانی رسید.

در جایی که بالای درخت جهان است، جزیره ای وجود دارد و در آن جزیره اجداد همه پرندگان و حیوانات زندگی می کنند: آهو "پیر"، گرگ "پیر" و غیره. اسلاوها معتقد بودند که پرندگان مهاجر در پاییز به جزیره بهشتی پرواز می کنند. روح حیواناتی که توسط شکارچیان گرفتار شده اند به آنجا صعود می کنند. شکارچی مجبور شد از حیوان تشکر کند که به او اجازه داده پوست و گوشتش را بگیرد. سپس "بزرگان" به زودی جانور را به زمین رها می کنند، اجازه می دهند دوباره متولد شود تا ماهی و بازی منتقل نشوند. اسلاوها جزیره شگفت انگیز در آسمان هفتم را "ایریوم" یا "ویریوم" می نامیدند. ایری را جزیره بویان نیز می نامیدند.

خدایان

اسلاوهای باستان زمین و آسمان را دو موجود زنده می دانستند، علاوه بر این، یک زوج متاهل که عشق آنها همه زندگی را در جهان به دنیا آورد. خدای بهشت، پدر همه چیز، خوانده شد سواروگ. زمین مادر بود. او شاهد نذرهای رسمی بود. در همان حال، آنها آن را با کف دست خود لمس کردند، یا تکه ای از چمن را بیرون آوردند و روی سر خود گذاشتند، و به طور عرفانی دروغ را غیرممکن می کردند: اعتقاد بر این بود که زمین فریبنده را تحمل نخواهد کرد. برخی از دانشمندان بر این باورند که نام او ماکوش است. ماکوش- مادر جهانی، معشوقه زندگی، بخش دهنده محصول. اسلاوهای باستان خورشید، صاعقه و آتش را خواهر و برادر و فرزندان آسمان و زمین می دانستند.

خدای خورشید نامیده می شود خدا شما را رحمت کند(یا داژبوگ) اعتقاد بر این بود که دژدبوگ سوار بر ارابه ای شگفت انگیز که توسط چهار اسب سفید یال طلایی با بال های طلایی کشیده شده است، در سراسر آسمان حرکت می کند. و نور خورشید از سپر آتشینی که دژدبوگ با خود دارد می آید. دژدبوگ در شب، آسمان پایین را از غرب به شرق می سنجد و بر جهان پایین می تابد و در روز بر جهان ما می تابد. طلوع صبح و شام را خواهر و برادر می دانستند و سحرگاه را همسر خورشید می دانستند. هر سال در تعطیلات بزرگ انقلاب تابستانی (روز نیمه تابستان) جشن ازدواج آنها به طور رسمی برگزار می شد. از زمان های بسیار قدیم، علامت مقدس خورشید صلیب بوده است. گاه صلیب خورشیدی دایره می‌شد و گاهی مانند چرخ ارابه خورشیدی (سواستیکا) می‌غلتید. از هند به ایرلند توزیع شد. اغلب در جواهرات باستانی روسیه یافت می شود.

پرون- اسلاوی خدای تندر، خدای رعد و برق و رعد و برق. آنها او را شوهری میانسال و عصبانی با ریش قرمز و چرخان و موهایی مانند ابر رعد و برق - سیاه و نقره ای - تصور می کردند. پروون مهمترین خدا در پانتئون بت پرستان کیوان روس و احتمالاً پسر ارشد سواروگ بود. اجداد ما پرون را بنیانگذار قانون اخلاقی و اولین مدافع حقیقت می دانستند. سلاح های پرون در ابتدا سنگ بود، بعدها - تبر سنگی و در نهایت - یک تبر طلایی. از تبر برای ضربه زدن به نیمکتی استفاده می شد که فردی روی آن مرده بود: اعتقاد بر این بود که با انجام این کار مرگ "قطع" و اخراج می شود. تبر را به صورت ضربدری روی دام ها می انداختند تا مریض نشوند و به خوبی تولید مثل کنند. آنها با یک تبر صلیب خورشیدی را بر روی بیمار کشیدند و بلافاصله دو برادر - خدا را برای کمک فراخواندند. و تصاویر نمادین خورشید و رعد اغلب بر روی تیغه های تبر حک می شد. تبر کاشته شده در چارچوب در، مانعی غیرقابل عبور برای ارواح شیطانی بود. یکی دیگر از نمادهای Perun یک علامت رعد و برق است، شبیه به یک چرخ با شش پره. هنگامی که اسلاوها شاهزادگان و جوخه های جنگی داشتند، پروون به عنوان قدیس حامی جنگجویان در نظر گرفته شد. حیوانی به پرون تقدیم شد - یک اوروک وحشی، یک گاو نر جنگلی عظیم و قدرتمند. پرون درخت خود را دارد - بلوط، و همچنین گل مورد علاقه خود را دارد که در بلغارستان هنوز "پرونیکا" نامیده می شود. پناهگاه های پرون در هوای آزاد ساخته شده است. آنها به شکل گل بودند. "گلبرگ ها" گودال هایی بودند که در آنها آتش های مقدس خاموش نشدنی می سوختند. تصویر مجسمه ای از خدا در وسط قرار داده شده بود. یک محراب در مقابل تصویر خدا قرار می گرفت که معمولاً به شکل حلقه سنگی بود. فداکاری انسان یک عمل استثنایی و خارق العاده بود - زندگی در همه زمان ها هدیه مقدس خدایان تلقی می شد.

سومین برادر خورشید و صاعقه، سومین پسر آسمان و زمین برای اسلاوهای باستان بود آتش. ارواح شیطانی جرات نزدیک شدن به آتش را نداشتند؛ آن می توانست هر چیزی را که آلوده شده بود پاک کند. آتش شاهد نذر بود و رسم جفت پریدن از روی آتش از همین جا سرچشمه می گیرد: اعتقاد بر این بود که اگر دختر و پسری بتوانند بدون رها کردن دست خود بر فراز شعله ها پرواز کنند، عشقشان زنده خواهد ماند. یک عمر طولانی آتش حاصل از اصطکاک "خالص" در نظر گرفته می شد و در تماس با هیچ آلودگی نبود. آمدن سال نو را هر بار با افروختن چنین آتشی جشن می گرفتند. در همان زمان، اعتقاد بر این بود که تمام گناهان گذشته در سال گذشته همراه با آتش خاموش قدیمی باقی مانده است.

خدایان بودند که مخصوصاً "مسئول" شکوفایی و فرزندان همه موجودات زنده در طبیعت، و همچنین برای تکثیر نسل بشر، برای ازدواج و عشق بین مردم بودند. این - راد و روژانیتسی.برخی استدلال می کنند که این یک خدای کوچک "خانوادگی" مانند براونی است. برخی دیگر راد را یکی از مهم ترین و عالی ترین خدایان می دانند که در خلق جهان مشارکت داشته است: او هنگام تولد فرزندان، روح مردم را از بهشت ​​به زمین می فرستد. دو زن در حال زایمان بودند: مادر و دختر. زن در حال زایمان - مادراسلاوها آن را با دوره باروری تابستان، زمانی که محصول رسیده، سنگین تر و پر می شود، مرتبط می کردند. اسلاوهای باستان به او نامی دادند لادا. الهه به نام لیلا- دختر لادا، روژانیتسا جوانتر. Lelya - الهه جوانه های بهاری لرزان، اولین گل ها، زنانگی جوان. للیا از نهال هایی که به سختی از تخم خارج شده اند مراقبت می کند - برداشت آینده. للیا-وسنا به طور رسمی "صدا شد" - آنها او را به دیدار دعوت کردند ، با هدایا و نوشیدنی ها به دیدار او رفتند. خدایان یکسان با راد عبارت بودند از: شور، پدربزرگ، پدربزرگ، جد. کلمه "شچور" نیز شکل "چور" داشت - با این نام خدایی که از قبیله و خانه محافظت می کند شناخته می شود. این خدا در مواقع خطر مورد استناد قرار می گرفت; از این رو تعجب: "من را فراموش کن!"

خداوند یاریلومسئول امور مربوط به ایده باروری، تولید مثل، عشق فیزیکی بود. او مسئول سمت عشق بود که شاعران آن را "شور جوشان" می نامند. یاریلا به عنوان یک مرد جوان، یک داماد پرشور و دوست داشتنی تصور می شد.

در اساطیر بت پرستی اسلاو، "خدای حیوانی" ولوس (یا ولز) شناخته شده است که به وضوح با پروون در تضاد است. مو- مودار - پشمالو - پشمالو. Hair Serpent به نوعی در ظاهر خود موهای زائد و فلس را ترکیب می کند، روی بال های غشایی پرواز می کند و می تواند آتش تنفس کند. نام دیگر مو دود یا تسموک است. ظاهر مار توسط تخیل انسان از قطعات گرفته شده از حیوانات مختلف "ترکیب" شده است. مار دشمن ابدی تندرپرون بود. اسلاوهای بت پرست هر دو مخالفان الهی - پرون و مار را می پرستیدند. همانطور که قبلاً ذکر شد فقط پناهگاه های پرون در مکان های مرتفع و پناهگاه های ولوس - در مناطق پست ساخته شد. همچنین ارتباطی بین Volos-Veles و موسیقی و شعر وجود دارد.

الهه به نام موران(مورنا، مارانا) هم در غرب و هم در شرق اسلاوی شناخته شده بود. او با تاریکی، یخبندان و مرگ همراه است. نام او با کلماتی مانند "آفت"، "تاریکی"، "مه"، "مه" مرتبط است. مجسمه کاهی که هنوز در تعطیلات بت پرستانه Maslenitsa، در زمان اعتدال بهاری سوزانده می شود، متعلق به الهه مرگ و سرما است.

براونی. ارواح و ارواح شیطانی.

خدایان جداگانه ای بودند که مسئول مرزها بودند. براونی روح کلبه، حامی ساختمان و افراد ساکن در آن است. بر اساس برخی ایده ها، براونی از روح یک حیوان قربانی برخاسته است. بر اساس افسانه های دیگر، براونی از روح درختان بریده شده و برای ساخت و ساز استفاده می شود. بر اساس باورهای رایج، براونی ها هم زن و هم فرزند داشتند. طبیعتاً Domovoy یک زن خانه دار ایده آل است، یک فرد پرمشغله ابدی، اغلب بدخلق، اما در اعماق وجود او دلسوز و مهربان است. مردم سعی کردند با Domovoy روابط خوبی داشته باشند و مقداری غذا بگذارند. و سپس Domovoy به خوبی پرداخت کرد. او سعی می کرد در مورد بدبختی ها هشدار دهد و در کارهای خانه کمک می کرد. برای براونی به یاوران تکیه می شد. کار آنها در برخی جاها مستقل تلقی نمی شود، در حالی که در برخی دیگر آثار هر روح خانوار به طور جداگانه متمایز می شود. به براونی-دوموژیلبه کمک داده می شود: حیاط، بانیک، اوینیک (مرد لوبیا) و شیشیمورا-کیکیمورا. «مرد صحرایی» به اجنه کمک می‌کند، «ایچتیکی و شیشیگی» به همراه پری دریایی به مرد دریایی کمک می‌کند.

کیکیموراسبه طور انحصاری متعلق به روسیه بزرگ است، اگرچه ریشه این کلمه نشان دهنده منشا باستانی و رایج اسلاوی آن است. اگر کلمه کیکا را به کلمه مستقل آفت به معنای فریاد پرنده اضافه کنید، روح حیاطی به دست می آید که برای طیور شرور و مضر است. به طور کلی، کیکیموراها زیاد نیستند و ارواح خطرناکی از ارواح شیطانی نیستند. مردم کیکیمورا را یا خود براونی یا همسرش می دانند و در سیبری نیز یک کیکیمورا جنگلی وجود دارد - لچا. در جنگل های ولوگدا، کیکیمورا نیز خواص خوبی دارد. او حتی از زنان خانه‌دار ماهر و کوشا حمایت می‌کند: شب‌ها بچه‌های کوچک را به خواب می‌برد، گلدان‌ها را به‌طور نامرئی می‌شوید و خدمات خانه‌داری ارائه می‌دهد. برعکس، کیکیمورا از زنان تنبل متنفر است.

"لشی""در لغت به معنای "جنگل" است. ظاهر لشی قابل تغییر است. او یا به عنوان یک غول بلندتر از بلندترین درختان ظاهر شد، یا کوچک شد و پشت یک بوته کم ارتفاع پنهان شد. لشی ها همسرانی دارند - لشاچیخا یا روباه. بچه ها هستند - لچت کوچک. در جنگل، اجنه یک استاد تمام عیار و نامحدود است: همه حیوانات و پرندگان تحت صلاحیت او هستند و به طور ناخواسته از او اطاعت می کنند. خرگوش ها به ویژه تابع او هستند. یک گابلین واقعی لال است، اما آواز. می داند چگونه بدون کلام آواز بخواند و با کف زدن خود را شاد می کند.

با توجه به روحیه مهربان، اما شیطنت آمیز، کارگر میدانیشباهت های زیادی با براونی دارد، اما از نظر ماهیت خود شوخی ها، او به یک اجنه شباهت دارد: او همچنین او را از جاده خارج می کند، به داخل باتلاق می برد، و به خصوص شخم زن های مست را مسخره می کند. فرزندان کارگران مزرعه "مژوچیکی" و "چمنزار" هستند.

اب، ساکن افسانه ای رودخانه ها، دریاچه ها و نهرها، اغلب در افسانه ها به عنوان موجودی دشمن انسان ظاهر می شود. پری دریایی در افسانه ها خطرناک تر از لشی به نظر می رسد. گاهی اوقات وودیانوی را به عنوان یک پیرمرد برهنه و شل و ول، با چشمان عینکی و «نقطه دار» تصور می کردند. در موارد دیگر، او کاملاً شبیه یک شخص بود و تنها در این تفاوت داشت که از لبه چپ لباسش دائماً آب جاری بود. بر اساس یک نسخه دیگر، مرمن ها با تغییر ماه تغییر می کنند: وقتی جوان هستند، خودشان جوان هستند، وقتی پیر می شوند به افراد مسن تبدیل می شوند. Vodyanoy در یک رابطه خصمانه آشتی ناپذیر با پدربزرگ خود، براونی است. آنها با زنان غرق شده ازدواج می کنند و حتی با دخترانی که مورد نفرین والدینشان قرار می گیرند.

ارواح مردگان، یعنی. پری دریایی- نمایندگان پادشاهی مرگ، تاریکی و سرما، بنابراین، با شروع بهار، اگرچه زنده می شوند، اما در اعماق تاریک آب های زمین زندگی می کنند، هنوز در بهار سرد هستند. از روز تثلیث، پری دریایی ها آب ها را ترک می کنند و در درختان جنگل ها زندگی می کنند. پری دریایی نه آنقدر مفید است که مضر است. چهره ای رنگ پریده، با چشمان سبز و همین موها، همیشه برهنه و همیشه آماده است تا مردم را به سوی خود بکشاند تا قلقلک داده شوند و بدون هیچ گناه خاصی غرق شوند.

این باور که میزبانان ارواح شیطانی بی شمار هستند عمیقاً در آگاهی عمومی ریشه دارد. بیش از چهل نام شیطان که وی.آی دال شمارش کرده و همچنین ارواح. بیشتر از همه، آنها در زاغه‌ها، جنگل‌های انبوه و مرداب‌های غیرقابل دسترس زندگی می‌کنند، جایی که هیچ انسانی تا به حال پا به آنجا نگذاشته است. شیاطین انواع دسیسه ها را علیه مردم ترتیب می دهند و هدف اصلی خود را که شامل وسوسه های مختلف است، انجام می دهند. نیروی اهریمنی برای تسهیل فعالیت های خود در همه جهاتش، توانایی دگرگونی را دارد.

اعیاد و آیین های بت پرستی

تعطیلات بت پرستان اسلاو با تغییراتی در آن با طبیعت ارتباط تنگاتنگی دارد. در پایان دسامبر، زمانی که روزها شروع می شود، اسلاوها این تعطیلات را جشن گرفتند کولیادا، که بعدها با کریسمس مصادف شد. در این روز مومداران با آواز و شوخی در صحن ها قدم می زدند و صدقه جمع می کردند (احتمالاً برای قربانی جمعی) و خدا را ستایش می کردند. علاوه بر این، دسته گاوآهن نیز روی میز قرار داده شده بود تا از خراب شدن مزارع موش و خال جلوگیری شود.

کودسامیروزی بود که لازم بود برای براونی هدایایی بگذاریم. اگر این کار را انجام ندهید، براونی از مهربان به تند تبدیل می شود. برای فروتنی براونی، بعد از شام یک قابلمه فرنی گذاشتند و روی آن را با ذغال داغ پوشاندند. از آن زمان او در تمام طول سال آرام بوده است.

در بهار جشن پری دریایی یا هفته پری دریایی. کلمه "پری دریایی" از کلمه "بور" (سبک، روشن) گرفته شده است.

مراسمی در ابتدای اسفند برگزار شد شعارهای بهار. از این روز به بعد، آنها شروع به خواندن آهنگ های آیینی بهاری کردند که به الهه للا، حامی عاشقان تقدیم شده بود.

تعطیلات روژانیتسدر بهار - 22-23 آوریل جشن گرفته می شود. در این روز، با سبزیجات و لبنیات قربانی می‌گرفتند، که به طور رسمی، همراه با دعا، در یک جشن مقدس خورده می‌شد و سپس آتش‌ها را در تمام طول شب می‌سوختند: یک آتش‌بزرگ به افتخار لادا، و در اطراف آن دوازده آتش کوچک‌تر. - با توجه به تعداد ماه های سال. بنا به سنت، جشن زنان و دختران بود. بچه ها، مردها از دور به او نگاه کردند.

در دهم مه با هم کنار آمدیم نام روز زمین": در این روز او نمی تواند مزاحم شود - شخم زدن، حفاری.

24 ژوئن (7 ژوئیه، سبک جدید) - روز انقلاب تابستانی - جشن گرفته شد. ایوانا کوپالا، که خدای فراوانی، از میوه های زمینی بود. در این روز گیاهانی جمع آوری شد که دارای قدرت معجزه آسایی بودند. در رودخانه غسل ​​کرد و معتقد بود که بیماری ها را شفا می دهد. آنها آتش می سوزاندند و از روی آنها می پریدند که نماد پاکسازی بود. آنها یک خروس سفید را قربانی کردند - پرنده ای که به سپیده دم خوش آمد می گوید و خورشید را خشنود می کند. شب کوپالا، طبق باور عمومی، پر از پدیده های جادویی بود. در این روز، مجسمه مریم در آب غرق شد - نماد سرما و مرگ. در زمان های قدیم، تعطیلات کوپالا به احتمال زیاد با تعطیلات یاریلا همزمان بود؛ در برخی مناطق نام آنها مطابقت دارد. اعتقاد بر این است که در این روز "دزدیدن دختران" نیز رخ داده است.

اسلاوهای باستان معتقد بودند: تولد، مانند مرگ، مرز نامرئی بین دنیای مردگان و زنده ها را نقض می کند. نیازی به وقوع چنین اتفاق خطرناکی در نزدیکی محل سکونت انسان نبود. در میان بسیاری از مردم، زن در حال زایمان به جنگل یا تندرا بازنشسته شد تا به کسی آسیب نرساند. و اسلاوها معمولاً نه در خانه، بلکه در اتاق دیگری، اغلب در یک حمام با گرمای خوب، زایمان می کردند. و برای سهولت در باز شدن بدن مادر و رها کردن فرزند، موهای زن را بافته می‌کردند و در کلبه درها و صندوق‌ها را باز می‌کردند و گره‌ها را باز می‌کردند و قفل‌ها را باز می‌کردند. اگر پسر بود، بند ناف را بر تبر یا تیر می بردند تا شکار و صنعتگر بزرگ شود. اگر دختری روی دوک باشد، تا به عنوان یک سوزن زن بزرگ شود. ناف را با نخ کتانی که با موهای مادر و پدر بافته شده بود می بستند.

آیین اجداد مرده در میان اسلاوها بسیار گسترده بود. مراسم تشییع جنازه بر روی آن مرحوم برگزار می شود. پس از آن آتش بزرگی برپا می کنند و مرده را روی آن می گذارند و می سوزانند. منظور از ضیافت خاکسپاری مسابقات به یادبود درگذشتگان و مراسم یادبود به طور کلی است؛ این جشن شامل نوشیدنی نیز می شد. پس از جمع آوری استخوان ها، آنها را در ظرف کوچکی گذاشتند و روی تیری نزدیک جاده گذاشتند. رسم بر سر قبر متوفی گریه کردن بود. برای بیرون آوردن مرده، دیوار خانه را برچیدند. این کار به این دلیل انجام شد که متوفی که به روشی غیرعادی انجام شده بود، نتواند برگردد و مزاحمتی برای زنده ها ایجاد نکند. سورتمه در مراسم تدفین به عنوان شرافتمندانه ترین، آرام ترین و محترم ترین نوع حمل و نقل استفاده می شد و معنای مقدسی داشت. همچنین یک غذای آیینی مشترک برای همه اسلاوهای شرقی در مراسم تشییع جنازه وجود دارد - کوتیا، پنکیک و ژله. تقریباً تمام تعطیلات اسلاوی شرقی با آیین اجداد متوفی مرتبط است که در لحظات مهمی از سال به یاد می‌آمدند. در روزهای بزرگداشت درگذشتگان، حمام برای آنها گرم می شد، آتش افروخته می شد و بر سر سفره جشن برای آنها غذا می گذاشتند. هدف از همه این اقدامات، دلجویی از اجداد متوفی بود که می توانستند به خانواده برکت دهند یا باعث آسیب شوند. اعتقاد به "مرده گروگان" در میان اسلاوها بسیار گسترده بود. اعتقاد بر این بود که افرادی که به مرگ طبیعی نمی‌میرند پس از مرگ آرام نمی‌گیرند و می‌توانند به زنده‌ها آسیب برسانند، بنابراین در مراسم بزرگداشت عمومی به طور خرافی مورد ترس و احترام قرار می‌گرفتند.

اسلاوها که به آب احترام می گذاشتند مطمئن بودند که ناگسستنی ترین سوگندها - از جمله سوگندهای عشق - در نزدیکی آب انجام می شود، این شاهد آنهاست. آنها گاهی آن را با آب در دادگاه آزمایش می کردند: از شاکی و متهم خواسته می شد که هفت قدم وارد آب شوند، در حالی که مقصر که خود را در برابر رودخانه ای منصف و عاقل می دید، قرار بود خجالت بکشد و بدین وسیله خود را تسلیم کند.

در جنگل، درختان خاص و "محترم" خودنمایی می کردند که معمولاً ارتفاع یا ضخامت زیادی داشتند و در افسانه های محلی پوشیده شده بودند. به عنوان مثال، روایات می توانند بگویند که در واقع این اصلاً یک درخت بلوط یا یک درخت کاج صد ساله نیست، بلکه یک مرد صالح است که زمانی مدت ها پیش زندگی می کرد و برای زندگی بی عیب خود پاداش پس از مرگ دریافت کرد - تبدیل به یک درخت نجیب. . چنین درختی نگهبان و یاور سکونتگاه انسانی تلقی می شد؛ "اجازه نمی داد" دشمنان به آن نزدیک شوند - با عبور از آنجا ناگزیر کور می شدند یا راه خود را گم می کردند. برخی از گونه‌های درختی به دلیل ویژگی‌های بیوانرژیکی که دارند، با انسان "دوست" هستند و آنها را با انرژی "تغذیه" می‌کنند. اگر کف دست و پشت سر خود را به چنین درختی فشار دهید، احساس می کنید که موجی از قدرت، بدخلقی و ضعف جسمانی کاهش می یابد. این درختان در دوران بت پرستی مورد احترام بودند: بلوط، توس، کاج، و در اوکراین - شاه بلوط. و گونه های دیگر (از زمان های قدیم "فاسد")، برعکس، رفاه و سلامت ما را بدتر می کنند - آسپن، صنوبر. با این حال، درختان "بد" گاهی کمک می کنند، "همراه با انرژی "تاریک"، آنها ما را از تنش، گرفتگی و سردرد بیش از حد رها می کنند.

پناهگاه های بت پرستان اسلاوی شرقی. آنها معمولاً در بالای یک تپه یا در یک خلوت بزرگ در یک منطقه باتلاقی جنگلی قرار داشتند و یک منطقه مسطح و گرد بودند، گاهی اوقات با وسط کمی برجسته یا برعکس، با یک فرورفتگی قیفی شکل در مرکز. اطراف محل را یکی دو خندق و باروهای کم ارتفاع احاطه کرده بود. گاهی حصار درونی را با کاخ حصار می کردند. در مرکز آن یک ستون چوبی (بت) و در کنار آن یک محراب قرار داشت. مکان هایی که بت ها را پرستش می کردند "معابد" (از "کاپ" اسلاویک قدیم - تصویر ، بت) نامیده می شدند و به مکان هایی که قربانی ها (الزامات) انجام می شد "گنجینه" می گفتند. مجسمه های چوبی در میان اسلاوها رایج بود. بت های چوبی اسلاوهای شرقی ستون هایی هستند که در قسمت بالایی آن سر انسان حک شده است.

نتیجه

مسئله دین اجداد ما موضوعی بدون ابهام و بحث برانگیز نیست. بسیاری از دانشمندان به یک نظر مشترک نمی رسند و در تفسیر مناسک در نامها و اهداف خدایان و ارواح اختلاف نظر وجود دارد. سعی کردم با تکیه بر نویسندگان معتبر در این زمینه شرح مختصری از بت پرستی در میان اسلاوهای شرقی ارائه دهم.

بت پرستی اثری محو نشدنی بر آگاهی مردم به ویژه مردم روسیه گذاشته است. مسیحیت که بعداً آمد، ایمان قبلی را ریشه کن نکرد، بلکه بر روی آن لایه لایه شد و خاک غنی برای توسعه دینی ایجاد کرد. تعطیلات بت پرستان با ارتدکس ادغام شد، آیین ها تغییر یافت. در زندگی خود حتی اکنون نیز پاسخی از دین نیاکان خود می یابیم، اما به آن اهمیتی نمی دهیم، حتی به آن فکر نمی کنیم. اما این صفحه جالب ترین و کاملاً درک نشده از مردم اسلاو است.

منابع:

B.A. Rybakov "بت پرستی روسیه باستان"

S.V. Maksimov "قدرت ناپاک، ناشناخته و خدایی"

· فرهنگ لغت خدایان بت پرست روسی

کنسرواتوار ایالتی سن پترزبورگ به نام N.A. Rimsky-Korsakov

چکیده در مورد موضوع


اطلاعات مربوطه.


Cherven(ژوئن):

04/06 به عنوان Yarilo Mokry جشن گرفته می شود. در آغاز ماه ژوئن، طبیعت با شورش رنگ ها چشم را به وجد می آورد. یاریلو آسمان را باز می کند و علف های سبز پر از قدرت جادویی می شوند. بهار برگ می شود، تابستان می آید. قبل از طلوع آفتاب با شبنم شفابخش خود را می شویند، با نان در مزارع می گردند، خانه ها و دروازه ها را روشن می کنند. در این روز Yarilo-Sun قدرت خود را نشان می دهد. بعد از یاریلا، معمولاً به مدت هفت روز هوا گرم است. به همین دلیل به این تعطیلات نیز می گویند

19/06 از 19 تا 24 ژوئن، روزهای روسال برگزار می شود، که در طی آن چرخه مهمی از آیین های مرتبط با "دیدن پری دریایی" ، "آیین تخم مرغ" ، "آیین پری دریایی" رخ می دهد. روزهای پری دریایی پس از سمیک (روز یاریلین) برگزار می شود.

24/06 جشن بزرگ "خدا کوپالا" جشن گرفته می شوداختصاص به روز انقلاب تابستانی ( انقلاب ) تاریخ شروع جشنواره نیز می تواند 21 و 22 ژوئن باشد. تعطیلات خورشید و آب، که همه موجودات زنده را به وجود می آورد، زمانی است که قدرت های مادر طبیعت شکوفا می شود.

25/06 روز دوستی، اتحاد اسلاوها

Svarozhye تابستانی در 29 ژوئن جشن گرفته می شود (). در این روز آتش آسمانی (Svarog) و خورشید جشن گرفته می شود که معمولاً در اوج گرمای تابستان رخ می دهد ... این یکی از آن آیین ها و جشن هایی است که در شلوغی و زودگذر زندگی روزمره اغلب از کنار ما می گذرد.

لیپن(جولای):

03/07 روز یادبود شاهزاده سواتوسلاوروز جلال شاهزاده سواتوسلاو ایگورویچ (حدود 942-972). در این روز مرسوم بود که اسلاوها نبردهای آیینی ، ابتکارات نظامی برگزار می کردند و پروون را تجلیل می کردند. در سالهای 964-66، سواتوسلاو اولین لشکرکشی بزرگ مستقل را انجام داد: آزادی ویاتیچی از قدرت خزرها و تبعیت آنها از کیف.

05/07 روز نامگذاری ماه است- تعطیلاتی که به احترام ماه شفاف و بالاترین حامیان آن - Veles the Horned و Mary Moon Faced اختصاص دارد.

12/07 روز شف ولس است. روزها می کشند و گرما می آید. از این روز به بعد شروع به چمن زنی و برداشت یونجه می کنند.

20/07 جشن بزرگ نظامی است -; روز بزرگ مقدس همه رزمندگان مدافع میهن و همچنین همه رادار شخم کاران صادق. بر اساس باورهای رایج، باران در این روز طلسم های شیطانی - "ارواح بیهوده" (چشم بد و آسیب) و بسیاری از بیماری ها را از بین می برد.

27/07 تعطیلات چورا (Polykopny) را جشن می گیرد- خدای حافظ، حافظ اموال، نگهبان آداب و رسوم قبیله ای، حامی مرزها، خانه. اسلاوها اجداد خود را به یاد می آورند تا از نان ما مراقبت کنند، نه تنها قفسه های ما را حفظ کنند، بلکه روسیه و فرهنگ بزرگ چند صد ساله ما را نیز حفظ کنند. در این روز شیر را به چورو می آورند و در سنگ مرزی سوراخ می کنند و در آن شیر می ریزند. در این تعطیلات چورا، شما نمی توانید خارج از خانه کار کنید. مالک باید در حیاط خود باشد و بدین وسیله به چور احترام بگذارد

19/07 تابستان ماکوشه (تابستان موکردی) جشن گرفته می شود- روز مقدس Mokosh-Mokrina. در زمان ایمان دوگانه در روسیه، روز مکرینین (Mokrinin) در این روز جشن گرفته می شد. مردم خاطرنشان کردند: "اگر مکریدا خیس است، پس پاییز هم است، مکریدا خشک است - و پاییز خشک است"، "اگر روی مکریدا مرطوب باشد، رنج ناگوار است"، "سطل روی مکریدا - پاییز خشک است". "اگر در مکریدا باران ببارد - تمام پاییز اگر بارانی باشد و آجیل نباشد، همه خیس خواهند شد." روز مکرد تابستانی نیز برای سال آینده مهم تلقی می شود: "اگر در مکرد باران ببارد، سال آینده چاودار رشد می کند."

28/07 خاطره جاودانهکسانی که به دست مهاجمان مسیحی جان باختند - به یاد داشته باشید ما عزاداری می کنیم

سرپن(مرداد):

25/12 از 25 دسامبر تا 6 ژانویه جشن بزرگ گرفته می شود- دوازده روز مقدس که نماد دوازده ماه سال است (شش روز روشن - نیمه روشن سال و شش روز تاریک دیگر - نیمه تاریک سال) که از شب کولیادا شروع می شود (خود کولیادا شامل نمی شود. به تعداد روزهای مقدس) و تا توریتسا (ودوکرس)

31/12 جشن گرفته می شود (عصر سخاوتمندانه)- آخرین روز جشن کریسمس که به خاطر هدایای سخاوتمندانه و جشن جشن معروف است. در زمان ایمان دوگانه در روسیه، کریسمس به دو بخش تقسیم می‌شد: از کولیادا تا شچدرتس، و شب‌های وحشتناک (وروژنیه) که تا توریتس ادامه داشت. عصرهای عید (به ویژه شبهای ترسناک) از نظر مردم زمانی است که یاس و ناامیدی بیداد می کرد.