20.03.2024

من علاقه ای به صحبت با شما ندارم. چگونه علاقه شوهر خود را به دست آوریم


بسیاری از افراد تنها یا ناموفق تعجب می کنند که چرا دیگران نمی خواهند با آنها ارتباط برقرار کنند. ممکن است دلایل زیادی برای این وجود داشته باشد، اما انزوای شما در این لیست گنجانده نشده است.

هر کس می تواند در درون خود باشد، به چیزهای خود فکر کند، اما همه باید به درستی نیت و احترام خود را به همه نشان دهند. اگر این کار را نکنید، مردم به سادگی از شما دور خواهند شد. برای اینکه دیگران به سمت شما کشیده شوند، باید از اشتباهاتی که در ادامه به آن پرداخته می شود، اجتناب کنید.

دلیل اول: شما مخاطبین خود را به نام صدا نمی کنید

روانشناسان می گویند که حداقل گاهی لازم است نام همکار خود را در مکالمات ذکر کنید. مهم این نیست که از این توصیه استفاده می کنید یا نه، بلکه مهم این است که چقدر دیگران از آن استفاده می کنند. اگر حداقل یک نفر هنگام گفتگو با شما نام شما را صدا بزند، در این صورت او بیش از هر کس دیگری برای شما وزن خواهد داشت. یک ترفند بسیار مهم برای کسانی وجود دارد که می‌خواهند شخصی را در ملاقات با کسی بیشتر دوست داشته باشند - باید نام او را بگویید. به عنوان مثال، شما می گویید نام من النا است، و آنها به شما پاسخ می دهند: "و من آرتم هستم." شما می گویید: "خیلی خوب، آرتم." این اثر بسیار قدرتمندی دارد. آن شخص بلافاصله شما را به یاد می آورد و مهمتر از آن، به یاد می آورد که برقراری ارتباط با شما لذت بخش است. اگر مشکل حافظه دارید، جامعه همچنان آن را منفی درک می کند، بنابراین نام ها را یادداشت کنید تا فراموش نکنید.

دلیل دوم: شما فقط در مورد موضوعاتی صحبت می کنید که فقط برای شما جالب هستند

به این فکر کنید که آیا همه اطرافیان شما علاقه مند به شنیدن مشکلات شما با کودکان، رژیم غذایی جدید، مربی تناسب اندام جدید، خرابی کاربراتور در ماشین یا سیاست هستند یا خیر. به واکنش های مردم نگاه دقیق تری بیندازید. این می تواند بسیار آشکار کننده باشد، زیرا ممکن است اکثر مردم به داستان های شما در مورد زندگی شخصی شما علاقه ای نداشته باشند. اگر چیزی می گویید، مردم باید بخواهند از شما چیزی بپرسند. اگر این اتفاق نیفتد، پس هیچ کس به موضوعات شما علاقه مند نیست. پس از آن چیزی از شما خواسته نمی شود.

نکته دیگر: در مورد سیاست و مذهب صحبت نکنید، مگر اینکه بخواهید به معنای واقعی کلمه همه از شما متنفر باشند. این بد اخلاقی است البته این شکل بدی برای هیچ جامعه ای نیست، اما برای اکثر گروه های کاری وحشتناک است. اگر بعد از مونولوگ های شما با شما ارتباط برقرار نکردند، در این صورت در مورد موضوعات اشتباه صحبت می کنید.

دلیل سوم: شما فقط در مورد خودتان صحبت می کنید

شاید شما دارید تمام گفتگوها را به سمت خود سوق می دهید. این نیز برای همه اطرافیان بسیار آزاردهنده است. آن شخص داستان جالبی تعریف کرد و به جای اینکه نظر خود را در مورد آن بگویید، شروع می کنید: "اما من دارم...".

فقط در صورتی باید در مورد خودتان صحبت کنید که مستقیماً از شما چیزی پرسیده شود. شاید شما فردی باشید که دائماً موضوع را به طرف عزیزتان معطوف می کنید. شما تحت هیچ شرایطی نمی توانید این کار را انجام دهید مگر اینکه بخواهید یک طرد شده شوید. برعکس، پس از مونولوگ‌های دیگران به آنها علاقه نشان دهید، از آنها سؤال بپرسید. علاقه نشان دهید، سپس آنها به سرعت شما را دوست خواهند داشت.

دلیل چهارم: شما پشت سر دیگران غیبت می کنید و بحث می کنید

هیچکس منافق را دوست ندارد، حتی اگر غیر از شما منافقان دیگری در تیم باشند. حتی اگر واقعاً می خواهید در مورد لباس تحریک آمیز جدید همکار خود با یک دوست یا ماشین جدید رئیس خود با یک دوست صحبت کنید، بهتر است این کار را نکنید. اگر نمی توانید خود را از اظهارات منفی انتزاع کنید، بهتر است چیزی نگویید. البته ممکن است در مورد شما شایعات و شایعاتی مبنی بر اینکه تظاهر به مقدسات می کنید منتشر شود، اما هیچکس از این امر مصون نیست. فقط از آن اجتناب کنید بدون اینکه دیگران را به خاطر گناهانشان سرزنش کنید. هنوز افراد خوب زیادی وجود دارند، بنابراین اگر دائماً پشت سر کسی با آنها صحبت کنید، قطعاً با شما ارتباط برقرار نمی کنند. مردم می‌دانند که شما هم می‌توانید در مورد آنها بحث کنید.

دلیل پنجم: عدم اعتماد به نفس شما در گفتگو

مردم نمی خواهند با کسی صحبت کنند که سعی می کند یک چیز را بگوید اما از کلمات غیر ضروری زیادی استفاده می کند. البته ممکن است این برای شما منصفانه نباشد، اما متاسفانه هیچ کس اهمیتی نمی دهد. افراد کمی هستند که بتوانند دیگران را در این زمینه درک کنند. البته این دلیل بزرگی برای دوری از شما و صحبت نکردن با شما نیست. اما این باعث عصبانیت بسیاری از مردم می شود.

دلیل ششم: شما به صورت تک هجا پاسخ می دهید

شکی نیست، شما به احتمال زیاد نمی خواهید صحبت کنید. این روش گفتگو با کسی که برای شما جالب نیست می تواند دیگران را از خود دور کند. این امکان وجود دارد که شما دارای عزت نفس بالا، خودشیفتگی باشید. این باید اصلاح شود، و در اسرع وقت. مردم با کسی که آنها را موجودی پست می داند صحبت نمی کنند. در اینجا شما باید برای بهبود تلاش کنید.

دلیل هفتم: مدام ناله می کنی

زندگی شما پر از مشکلاتی است که با همه به اشتراک می گذارید. شما را می‌توان درک کرد زیرا همیشه می‌خواهید نوعی تأیید، حمایت، نصیحت دریافت کنید، اما مردم از مشکلات شما خسته می‌شوند، مشکلاتی که برای آنها آشناتر از خودشان است.

دلیل هشتم: شما الهام بخش احترام نیستید

این مشکل را می‌توان جهانی نامید، اما باید روی مهم‌ترین چیز نور افکند. شما در مورد یک چیز صحبت می کنید، اما کاری کاملا متفاوت انجام می دهید. اگر سخنان شما با اعمال شما تناقض دارد، پس باید مراقب خود باشید. مردم از برقراری ارتباط با کسانی که مدام دروغ می گویند یا تظاهر می کنند اجتناب می کنند.

دلیل نهم: شما در معرفی خود به مردم اطمینان ندارید

وقتی به مکانی می آیید، باید سلام کنید و خودتان را به همه کسانی که شما را نمی شناسند معرفی کنید. این نشان می دهد که شما تمایل به گفتگو دارید و آماده انجام آن با همه هستید. صرفاً سلام کردن به همه یکباره اشتباه فاحشی نخواهد بود، زیرا این کاری است که اکثر مردم انجام می دهند. به همین دلیل است که ارزش دارد همه چیز را متفاوت انجام دهید تا خود را به این اکثریت نسبت ندهید.

خیلی مهم است که نه تنها خودتان را معرفی کنید، بلکه همراهان خود را به افرادی که می شناسید نیز معرفی کنید. شرکت در مکالمه برای همراه شما آسان تر خواهد بود و اطرافیان شما به طور خودکار به شما به عنوان فردی که می داند چگونه در جامعه رفتار کند، مثبت تر نگاه می کنند. قواعد خوش اخلاقی به همین سادگی ابداع نشده است.

به این 9 دلیل، بسیاری از افراد ممکن است ارتباط خود را با شما قطع کنند یا نخواهند با شما ارتباط برقرار کنند. اگر خود را در چندین نقطه تشخیص دهید، این حتی بدتر است، اما نیازی به آویزان کردن بینی نیست. اگر کمی تلاش کنید، می توانید بهتر، محبوب تر شوید و مردم را جذب کنید. اگر ترس از برقراری ارتباط را دارید بر آن غلبه کنید، زیرا افرادی که بیش از حد رازدار هستند و همچنین افرادی که بسیار پرحرف هستند نیز طرد می شوند. موفق باشید و فراموش نکنید که دکمه ها و

متأسفانه، اتفاق می افتد که پس از چندین سال زندگی مشترک، در مقطعی زنی متوجه می شود: "من برای شوهرم کاملاً بی علاقه شده ام." این مشکلی به قدمت زمان است. اما برای اولین بار با آن روبرو می شوید، هر بار باید دوباره حل شود.

چرا این اتفاق می افتد؟ دلیل ش چیه؟ کار بعدی چیه؟ وقتی شوهرتان به نظر می رسد اصلاً به شما توجهی نمی کند چگونه رابطه برقرار کنید؟ نمی خواهد وقت خود را در شرکت شما بگذراند.

از چنین نگرشی، زن غمگین می شود، در خود عقب نشینی می کند و در مشکل خود بسته می شود. یا برعکس، عصبی و تحریک پذیر می شود و اغلب باعث رسوایی می شود. البته این برای رابطه خوب نیست. نیازی به ایجاد مشکلات اضافی نیست. شما باید با آنچه که دارید کار کنید.

در جستجوی راه‌حل، یک زن اغلب با چنین توصیه‌های مضحکی روبرو می‌شود: «معمور باش»، «همیشه دسیسه‌باز»، «یاد بگیرید که اول، دوم و سوم شوید.» اما صبر کن! آیا در همان ابتدای رابطه انقدر منحصر به فرد، سرگیجه آور و فوق العاده جذاب بودید؟ شاید کسی پاسخ دهد: "بله." اما بیشتر زنان، صادقانه بگوییم، هرگز چنین چیزی را تصور نکرده اند.

با این وجود، شوهرتان شما را همانگونه که هستید پذیرفت. بالاخره او چیزی در شما پیدا کرد. به هر حال، او شما را به عنوان تنها کسی که به او پیشنهاد داد تا بقیه عمرش را با هم بگذراند، انتخاب کرد. این همه کجا رفت؟ و چرا او اکنون علاقه ای ندارد؟

اگر زنی چنین سوالی بپرسد به این معنی است که قبلا همه چیز متفاوت بود. این یعنی علاقه وجود داشت، رابطه گرمی وجود داشت. چه چیزی تغییر کرد؟ آیا تغییر کرده است؟ آیا مشکل ممکن است دور از ذهن باشد؟

روابط یکی از پیچیده ترین مواد روانشناختی است. در یک یا دو روز نمی توان آن را حل کرد. باید روی روابط کار کرد. آنها باید ردیف شوند.

از نظر منطقی، همه چیز ساده است: یک مشکل در یک رابطه را می توان با تغییر نگرش شما نسبت به مشکل حل کرد. ایجاد علاقه فقط با کار کردن روی ظاهر غیرممکن است. موافقم، شوهرت خیلی وقته که تو رو خیلی خوب میشناسه. تغییر در مدل مو یا مدل لباس فقط باعث تعجب می شود. برای یک ساعت، برای یک روز، اما برای چندین سال جالب نیست.

البته می توان از این تکنیک ها برای ایجاد اعتماد به نفس استفاده کرد. اما چنین اقداماتی به تنهایی مشکل را حل نمی کند. به دوستان، آشنایان، غریبه های خود نگاه کنید. زنان جذاب و آراسته با اندام ایده آل. آیا همه آنها بدون استثنا از ازدواج خود راضی هستند؟ البته که نه.

هیچ کس نمی گوید که شما نباید از خودتان مراقبت کنید. زیبایی همیشه باید در اولویت یک زن باشد. نکته دیگر این است که زیبایی ظاهری باید توسط چیز دیگری پشتیبانی شود. افرادی که سال ها ازدواج کرده اند، عموماً به ظاهر همسر خود اهمیت نمی دهند.

مشکل ایجاد نکنید

چگونه علاقه شوهر خود را به دست آوریم؟ فردی را تصور کنید که نه چیزی برای خوردن دارد و نه جایی برای خوابیدن. به نظر شما چه چیزی اول او را آزار می دهد؟ نظرات دیگران در مورد او یا سایر مشکلات مبرم؟ این یعنی چی؟

البته این یک مثال اغراق آمیز است، اما همچنان نشان دهنده است. زنی که از این وضعیت متحیر شده است: «شوهرم دیگر به من علاقه ای ندارد. چه کار کنم؟» به احتمال زیاد مشکلات مهم تری ندارد. فرد به دنبال راهی برای خروج از موقعیتی است که او را بیشتر نگران می کند، بنابراین، همه مسائل دیگر چندان مهم و نه چندان حاد هستند.

نکته شماره یک سعی کنید از بیرون به همه چیز نگاه کنید. خود را کاملاً غریبه تصور کنید.

او وارد خانه شما می شود. او چه می بیند؟ اولین چیزی که نظرش را جلب می کند چیست؟ او خانواده شما، خانه شما را چگونه می بیند؟ نگاهی به اطراف بنداز. به هر حال، درست است، شما دلایل کمی برای شادی ندارید؟ فضای خانگی دنج، چیزهای کوچک دلپذیر. با ارزش ترین چیز افرادی است که دارید، سلامتی عزیزانتان. چگونه می توانید از این موضوع خوشحال نباشید؟

سعی کنید به دلایل غیر ضروری فکر نکنید. یاد بگیرید با آنچه دارید خوشحال باشید. به اطرافت نگاه کن، چیزهای زیادی داری. مطمئناً می توان به شما حسادت کرد. آیا فکر می کنید کسی دوست دارد جای شما باشد؟

این همه برای چیست؟ بیشتر مشکلات فقط در سر ما وجود دارد. آیا مطمئن هستید که شوهرتان دیگر به شما علاقه ای ندارد؟ او به من علاقه ای ندارد، چه کار کنم؟ شاید دلیل دشواری ها کاملاً متفاوت باشد. شاید این فقط دیدگاه شما از وضعیت باشد؟ شاید شوهر دیدگاه کاملاً متفاوتی دارد؟

آیا می خواهید اعتراض کنید؟ "او با من صحبت نمی کند، ارتباط برقرار نمی کند. او به من علاقه ای ندارد، او نمی خواهد چیزی را به اشتراک بگذارد." آیا به این دلیل است که او دیگر علاقه ای ندارد؟ آیا او همیشه پرحرف بود و با اشتیاق همه چیزهایی را که در روحش بود به اشتراک می گذاشت؟

مردها دوست ندارند حرف بزنند این یک واقعیت است. آنها دوست ندارند با زنان صحبت کنند. چیز دیگر جایی در آن بیرون در جمع دوستان است...

با شوهرت دوست شو

اعتقاد بر این است که یک مرد باید همیشه قوی باشد. البته این کلیشه روی آنها تاثیر می گذارد. هر مردی دوست دارد قوی به نظر برسد. بعید است که او تمام تجربیات خود را به نیمه دیگر خود بگوید. بالاخره او باید از شما محافظت کند و شانه ای به شما بدهد و در جلیقه شما گریه نکند.

نکته شماره دو خودتان را به جای مردتان تصور کنید. بعد از یک روز کاری سخت به خانه آمدی. شاید آنجا، در محل کار، با مشکلات جدی مواجه شده اید، کسی واقعاً اعصاب شما را به هم ریخت. مدت زیادی طول کشید تا در میان ترافیک های بی پایان به خانه برسید.

و حالا بالاخره در آستانه خانه ام. چه خواسته ای ابتدا بوجود می آید؟ چت؟ باید صحبت کنم؟ نه، بلکه کمی بخواب و استراحت کن. در سکوت دراز بکشید یا به فیلم مورد علاقه خود بروید. در یک محیط آرام غوطه ور شوید. گاهی اوقات یک شام مقوی و یک تخت گرم تمام چیزی است که بعد از یک روز پرمشغله به آن نیاز دارید.

از شوهرت چیزی نخواستی به این فکر کنید که چگونه می توانید به او کمک کنید؟ ولش کن بذار به خودش بیاد. معلوم نیست در سرش چه می گذرد، چه مشکلاتی را پشت سر می گذارد. بگذار با خودش خلوت کند. شاید وقتی حوصله اش سر می رود و تمایل به گپ زدن دارد به سراغ شما بیاید.

هنگام قایقرانی در یک قایق، باید به یک جهت نگاه کنید تا به موقع از موانع جلوگیری کنید. وقتی یک قایق نشت می کند، باید با هم کار کنیم تا مشکل را برطرف کنیم. سعی کنید با شوهرتان در طرف مقابل موانع بایستید. در یک خانواده، شما متحد هستید، نه مخالف. با هم دعوا نکنید، بلکه کمک و حمایت کنید.

شاید یک سرما بین شما جاری شده است. یک مانع یا حتی یک پرتگاه به وجود آمده است. به طور ذهنی تصور کنید که دست شوهرتان را گرفته اید، او را بگیرید و از او حمایت کنید. این تمرین به شما کمک می کند تا نزدیک تر شوید. به هر حال، احتمالا نه تنها او از شما دور است، بلکه شما نیز از او دور شده اید.

سعی کنید تمام چین و چروک های روی پیشانی خود را صاف کنید. بازدم. و برای بهترین ها هماهنگ کنید. با شوهرت دوست شو نه دوستی که بتوانید با او اوقات خوشی و جالبی داشته باشید. و یک دوست برای زندگی به خواسته ها، نظر او احترام بگذارید. آنقدر تقاضا نکنید که کمک خود را ارائه دهید. این برای شما سود زیادی خواهد داشت. زمانی که در حضور شما احساس آرامش می کند نه تنش، با چشمانی کاملا متفاوت به شما نگاه می کند.

مراقب خودت باش

این عبارت: "شوهرم دیگر به من علاقه ای ندارد" به چه معناست؟ نشان می دهد که همیشه اینطور نبوده است. یک بار جالب بود، یک بار در جمع هم دلنشین. چه زمانی همه چیز خراب شد؟

پس از همه، علاقه بلافاصله ناپدید نشد. پیش از این اتفاقات و موقعیت هایی وجود داشت. فکر کنید، تجزیه و تحلیل کنید که اخیراً در زندگی شما اتفاق افتاده است؟ چه تاثیری روی شما گذاشت، چطور شما را تغییر داد؟ شاید این شوهرت نبود که نگرشش را تغییر داد، شاید خودت تغییر کردی.

نکته شماره سه به این فکر نکنید که چگونه شوهرتان را جذب کنید. به این فکر کنید که چه کاری انجام می دهید تا او را از خود دور کنید؟شاید تمام مشکل اینجاست؟

از بیرون به خودتان نگاه کنید. شما چطور رفتار می کنید؟ چه طور به نظر می رسی؟ چه احساساتی را برمی انگیزید؟ خودتو بذار جای شوهرت او با نگاه کردن به شما چه احساسی دارد؟

شاید دوران سختی را پشت سر می گذارید. یک کودک ظاهر شده است، یک دسته از مسئولیت های جدید، شما نمی توانید کنار بیایید و دیگر نمی دانید با خودتان چه کنید. شاید به تازگی شغل جدیدی پیدا کرده اید یا برعکس آن را از دست داده اید. یک موقعیت استرس زا شما را ناآرام می کند. در محیط شما مشکلاتی وجود دارد. شما جایی برای خود پیدا نمی کنید، اغلب عصبی می شوید و مشکل ایجاد می کنید.

چقدر علاقه مند به برقراری ارتباط با چنین فردی هستید؟ نیازی نیست که جدایی شوهر به عنوان بی تفاوتی تلقی شود. شاید او به سادگی از تماس با شما اجتناب می کند و تنش شما را احساس می کند. شاید به این ترتیب او نمی خواهد زیر دست داغ بیفتد یا برعکس، به شما زمان می دهد تا خنک شوید. یا شاید او هیچ علاقه ای از طرف شما نمی بیند؟

شاید به دلیل مشکلات و نگرانی هایتان، خودتان علاقه خود را نسبت به خودتان از دست داده اید؟به این فکر کنید که فردی با چهره ای همیشه غمگین و ناراضی چه احساساتی را برمی انگیزد؟

وقتی با سر خمیده و چشمان غمگین راه می روید، دنبال نکاتی در مورد چگونگی برانگیختن علاقه شوهرتان بی فایده است، آنها به شما کمکی نمی کنند.

افراد با اعتماد به نفس و متعادل همیشه خود را برای شما دوست دارند. همه چیز را در مورد خودشان می دانند و سعی نمی کنند چیزی را به کسی ثابت کنند. چشمان درخشان و یک لبخند خفیف چیزی است که دیدن آن لذت بخش است.

البته، اگر زنی عمیقاً در افسردگی گیر کرده باشد، روشن کردن چشمانش و لبخند زدن بسیار دشوار خواهد بود. اما شما هم نباید این کار را انجام دهید. شما باید با یک راه رفتن سبک به سمت خود قدم بردارید و عجله نکنید. به هر حال، یک سیستم کامل وجود دارد که با آن می توانید برای همیشه از شر افسردگی، افکار سنگین، عقده ها، ترس ها و بسیاری دیگر از زباله های ذهنی خلاص شوید. .

به راه هایی فکر کنید که می توانید اشتیاق خود را برای زندگی دوباره زنده کنید. از این گذشته، چیزی وجود دارد که به شما علاقه مند است، شما را مجذوب خود می کند. به خودتان زمان بیشتری بدهید.تعادلی بین کارهای خانه و کارهای شخصی خود پیدا کنید. آنها را جایگزین کنید. بعد از انجام کاری برای عزیزانتان، کاری برای خودتان انجام دهید. به خودتان استراحت کافی بدهید. لازم نیست هر روز یک مهمانی شام بپزید. شاید هیچ کس از کار شما قدردانی نکند. شاید خانواده شما نسبت به شما اهمیت بسیار کمتری به این موضوع قائل هستند.

اگر نیاز دارید تنها باشید- خودت را در اتاق حبس کن بیرون قدم بزن برو خرید خریدی دلپذیر انجام دهید.

کارهایی که ضروری نیستند را بیشتر به تعویق بیندازید.به نفع علایق خود انتخاب کنید. اول برای خودت جالب باش اگر از خودتان خسته شده اید، محال است که در کسی همدردی ایجاد کنید. مراقب خودت باش. خودت را شاد کن

گاهی اوقات تغییر محیط کمک می کند.می توانید به یک سفر بروید یا فقط به طبیعت بروید. شاید ورزش کردن برای شما لذت بخش باشد. بنابراین، می توانید به طور همزمان از کارهای خانه استراحت کنید، پیاده روی کنید و در مکان های عمومی بیرون بروید.

اگر از بی حوصلگی و بیکاری خسته شده اید، علایق خود را به خاطر بسپارید. به موضوعاتی که به شما مربوط می شود فکر کنید. مشغول شوید، جای خود را پیدا کنید.

درک کنید که شوهرتان علاقه ای به تماشای رنج شما به تنهایی ندارد. از زندگی، تمام و کمال استفاده کن. لذت کمتری را از خود دریغ کنید. زنی که کارهای زیادی برای انجام دادن دارد و علایق زیادی دارد، بشاش، مشتاق و قطعاً می تواند جلب توجه کند.

از مشکل فرار نکنیدسعی کنید علل آن را درک کنید (و از شر آنها خلاص شوید). برای همه چیز شوهرتان را سرزنش نکنید. مراقب خودت باش. علاقه شما را به زندگی برانگیزد. یاد بگیرید از چیزهای کوچک لذت ببرید. وقتی بتوانید به خود و دیگران روحیه خوبی بدهید، علاقه و هماهنگی در روابط باز خواهد گشت.

rХФШ tseoeyoshch. CHUE UELTEFSCH MAVCHY

lBL MHYUYE CHUEZP PVEBFSHUS U NHTSYUYOBNY،
YUFPVSH YN VSHMP YOFETEUOP؟

ъДТБЧУФЧХХКФЭ، ПДОПШЭ І МАВИНШЧЭ УИФБЧХХХХХЧ!

pYUEOSH TBDB UOPCHB RYUBFSH chBN P UELTEFBI MAVCHY!

OBDEAUSH، YuFP CHCH HTSE UPULKHYUMYUSH RP YOFETEUOSCHN UELTEFBN PFOPEEOIK U MAVINSCHNY NHTSYUYOBNY؟ :) RPUFBTBAUSH chBU OE TBUBTPCHBFSH :)

lP NOE CH LFPN NEUSGE PVTBEBMPUSH PYUEOSH NOPZP DECHKHYEL Y TSEEOEYO U UBNSCHNY TBOSCHNY CHPRTPUBNY P MAVCHY Y PFOPYEOYSI. th NOE OHTSOP VSHMP NOPZP RYUBFSH Y PFCHEYUBFSH YN.

oELPFPTSCHE YUFPTYY LFYI RETERYUPL، LPOYUOP U UPZMBUYS BCHFPTPCH، VHDHF TsYFSH CH OPChPN UREGYBMSHOPN TBDEME NPEZP UBKFB "tBVYTBEN UIFHBGYA".

UEKUBU FBN HCE TSYCHEF PDOB YUFPTYS TBTSCHCHB PFOPEEOYK Y CHPCHTBBEEOYS MAVCHY. eUMY LFB FENB chBU YOFETEUKHEF، PVSBFEMSHOP RPYUIFBKFE. fBN ChSCH OBKDEF TEBMSHOSCH RTYNETSH، YuFP BMZPTYFN CHPCHTBBEEOYS MAVINPZP NHTSYUYOSCH - TBVPFBEF.

ب UEKYUBU CHETOENUS L FENE CHSHCHRKHULB.

uEZPDOS NSCH VHDEN ZPCHPTYFSH P FPN ", B FBLCE, YUFPVSH PFOPEEOYS U OYNY VSHMY DPMZYNY, YULTEOOOYNY Y CHBYNOP RPMEOSCHNY :)

hShchHOBEFE، LBL RPNPYUSH NHTSYUYOE TBZPCHPTYFSHUS, درباره LBLYE FENSCH U OYNY PVEBFSHUS, LBL TBUULBYASCHBFSH P UCHPYI DEMBY.

hShchHOBEFE P FPN، UFPYF MY ZPCHPTYFSH P UCHPYI RTPVMENBI Y UMPTSOPUFSI Y LBL MHYUYE CHUEZP LFP UDEMBFS، YUFPVSHCHOE PFVYFSH X NHTSYYOSCH TSEMBOIE PVEBFSHUS.

اوه پسر LFYI RTPUFSHCHI، OP PUEOSH IPTPYP TBVPFBAEYI RTBCHYM، NPTsEF ChBN YURPTFYFSH PFOPYEOYS OE FPMSHLP UP OBLPNSCHNYY DTHYSHSNY، OP Y U MAVYNSCHN NHTSU. rPFPNH YUIFBKFE CHOINBFEMSHOP :)

FBLCE NSCH ЪBFTPOEN CHPRTPU P FPN، UFPYF MY LBBBFSHUS CH PVEEEOYY MHYUYE, YUEN NSCH EUFSH, Y LBL LFP CHMYSEF درباره UPVUFCHOOKHA TSYOSH Y MAVPCHSH معمولی.

b EEE CHSHCH HOBEFFE P UBNPN CHBTsOPN TSEOUULPN LBUEUFCHE، LPFPTPPE PYUEOSH GEOSF NHTSYUYOSCH. vMBZPDBTS ENKH CHCH CH MAVPK LPNRBOY NHTSYUYO UNPTSEFE CHSHCHZMSDEFSH RTYCHMELBFEMSHOP Y OBRPNOIFSHUS YN.

bDTEU LFPC UFBFSHI درباره NPEN UBKFE: http://secretylubvi.com/view_post.php?id=21 .
fBN TSE CHSHCH UNPTSEFE OBRYUBFSH UCHPY LPNNEOFBTYYY CHREYUBFMEOYS:)

آه، یوفپ ت، ب فرتش نگهدارنده ل چشچرخوله =>

« lBL MHYUYE CHUEZP PVEBFSHUS U NHTSYUYOBNY، YUFPVSH YN VSHMP YOFETEUOP؟»

oEUPNOOOOP، CHPRTPU، CHCHCHOEOOOSCHK CH OBCHBOYE LFPC UFBFSHY، CHSHCHBM KH chBU KHMSHCHVLH. CHEDSH CHUE LFP LBTSEFUS FBLYN RTPUFSHCHN Y RPOSFOSHCHN، OP ЪB bfpk LBTSHEEKUS RTPUFPFPK ULTSHCHCHBAFUS YOFETEUOSCH RUYIPMPZYUEULYE ЪBLPOPNETOPZOPZOPHPFYN

yFBL، EUMY CHCH RPMOPUFSH Y CHONBFEMSHOP RTPYUYFBMY ЪBZMBCHYE، FP KHCHYDEMY، YuFP ЪDEUSH CHUE UPUTEDPPFPYUEOP درباره NHTSYUYOBI، YI RUYIPMPZY. h PVEEN، LFPF CHPRTPU NPTsOP RETEZHTBYTPCHBFS: "lBL UDEMBFS FBL، YuFPVSH NHTSYUYOE UP NOPK VSHMP YOFETEUOP؟"

rPYUENH S FBL ЪBPUFTSA درباره LFPN CHOYNBOYE؟ rTPUFP PUEOSH YUBUFP S RPMKHYUBA CHPRPTUSCH UPCHUEN DTHZPZP IBTBLFETB: "LBL OBKHYUFSH EZP MAVYFSH؟"، "LBL UDEMBFSH EZP VPMEE CHOINBFEMSHOSHCHCHN.

h FYI CHPRTPUBI، LPOYUOP، OEF OYUEZP RMPIP، OP LBCDBS YЪ ЪBDBCHYYI YI TsEOEYO، TsDEF RPOINBOYS PF NHTSYUYOSHCH، CHAINBOYS، MAVCHY. th YUBUFP ЪB FBLYN CHPRTPUPN UFPYF VPMSH CHBYNOPZP OERPOINBOYS.

chShchKFY YEZP ЪBNLOKHFPZP LTHZB L MAVCHY NPTsOP FPMSHLP FPZDB، EUMY UFBTBEYSHUS RPOSFSH MAVYNPZP NHTSYUYOH، UDEMBFSH EZP RTEVSCCHBOIE TSDPN U UPVPK UYUBUFMYCHSHCHN. fPMSHLP FPZDB EZP UETDGE، NPTSEF Y OE UTBKH، OP PFCHEFYF FEN TSE.

pV LFPN S RPDTPVOP RYUBMB CH UFBFSHE " PZPOSH oBUFPSEEK MAVCHY ".

UEKYUBU S IPFEMB VSH EEE TB RPDYUETLOHFSH، YuFP MAVSHCHE PFOPYEOYS UFTPSFUS OE درباره FPN، YuFP NSCH IPFYN RPMKHYUYFSH PF NHTSYUYOSCH، OP درباره FPN، UFP IPFYN ENH DBFS.

rППФПНХ ПУЕОШ ЧБЦОП РПОНБФШ NХЦУИОХ، EZP YuХЧУФЧБ، TSEMBOYS، KHUYFSHCHBFSH EZP YOFETEUSCH Y RMBOSHCH.

dBChBKFE PF bFPZP RMBCHOP RETKDEN L OBYEK FENE.

yFBL، YuFPVSH CHSHCHBFSH Y RPDDETTSBFSH YOFETEU NHTSYUYOSCH، OHTsOP TBULTSHCHFSH ENKH UCHPY MKHYUYE LBUEUFCHB، RTPSCCHYFSH UCHPA DPVTPTSEMBFEMSHOOPUFSH UCHPA

CHEDSH UINRBFYS Y YOFETEU YUEMPCHELB CHP'OILBAF RP RETCHPNH CHREYUBFMEOYA، EEE DP OBYUBMB PVEEOYS، LPZDB EEE OE VSHMP ULBBOP OH UMPCHB، RPFCHBTNKH PBLOPBUFMEOYA ЪОБЛПНУФЧБ RP-ДПВТПНХ ПФОПУИФШУС L FEN، U LENN ChBU RPOBBLPNYMY، YULTEOOE YOFETEUKHSUSH LFYN YUEMPCHELPN ، EZP TSYOSHA، DEMBNY، ЪBVPFBNY، B OE UFBTBSUSH RTPYCHEUFY CHREYUBFMEOYE.

l RPUMEDOENH KHFCHETTSDEOYA NSCH EEE CHETOENUS VMYCE L LPOGKH UFBFSHY، B UEKYBU DBCHBKFE OENOPZP PVTBFYNUS L FBLPK ЪBZBDPUOPK DMS OBU، TsEOEYZMPULYTS، N.

h UCHPE CHTENS WITH RPMKHYUYMB PF RPDRYUYGSHCH UCHPEK TBUUSCHMLY FBLPK CHPRTPU O UFH FENKH: "p YUEN، درباره LBLYE FENSCH MHYUYE ZPCHPTYFSH U NHTSYUYOBNYBFENSCH، OBYUYOBNYBENY, OOBLTYOBENY, OBHYOBNYFMS YNiRPUFPSOOP VSCHMP YOFETEUOP UP NOPK PVEBFSHUS".

y LFP، OBCHETOPE، PDYO y UBNSHCHI MEZLYI CHPRTPUPCH P NHTSULPK RUYIPMPZYY، CHEDSH درباره OEZP EUFSH PUEOSH RTPUFPK PFCHEF.

eUMY CHOINBFEMSHOP RPOBVMADBFSH ЪB NHTSYUYOBNY، OEFTHDOP ЪBNEFYFSH، YuFP SING PUEOSH MAVSF ZPCHPTYFSH P UEVE، UCHPYI DEMBY، KHUREIBI Y DPUFYTSEOYSI، B FBLCE UCHPEN NYTE، UCHPYI UFTENMEOYSI Y GEMSI، NSHUMSI Y YDESI.

lPOYUOP، CH FPN UMHUBE، EUMY BY NPTsEF chBN DPCHETSFSH.

yN CHBTsOP CHYDEFSH، YuFP YI KHUIMS GEOSF، VMBZPDBTSF ЪB UDEMBOOPE YNY، ICHBMSF، RPDDETSYCHBAF CH YI OBUYOBOSYY RPOINBAF. RPFPNH، OBCHETOPE، LBTSDSCHK NHTSYUYOB IPYUEF CHUFTEFYFSH FBLHA TSEOOYOH، LPFPTBS PGEOIF FP، YuFP PO DEMBEF، L YUENH UFTENIFSHUS، P YUEN NEYUFBEF.

EUMY CHCH YULTEOOOE Y YOFETEUPN UNPTSEFE RPDDETTSBFSH UCHPEZP NHTSYUYOH، DTHZB YMY OBLPNPZP CH EZP DEME، در U TBDPUFSHA VHDEF DEMYFSHUS U chBNY UCHUYPYT. y ENKH VKhDEF YOFETEUOP U chBNY، PO VKhDEF TBD KHUMSHCHYBFSH chBYE NOOYE.

yЪ FPZP، P YUEN S ZPCHPTYMB CHCHYE، NPTsOP CHSHCHEUFY OULPMSHLP RTBCHYM:

1) YULTEOOSS DPVTPTSEMBFEMSHOPUFSH،

2) YOFETEU L DEMBN NKHTSYYOSCH Y EZP UFTENMEOYSN،

3) KHNEOYE EZP RPDDETSBFSH، PGEOYFSH EZP KHUIMYS.

lBL ZPCHPTYF NPK NCC: "fSH - NPS RPDDETTSLB Y PRPTB".

TBOSHYE NOE LBBBMPUSH، YuFP LFP DPMTSOP VShchFSH OBPVPTPF، B CHPF OELPFPTPE CHTENS OBBD S UFBMB RPOINBFSH، LBL CHBTsOP OBFSH NHTSyuYOE، YuFP CHTSF C. CHEDSH EZP DEMB - LFP FPCE CHLMBD CH UENSHA، LPFPTSCHK OHTSOP PGEOIFSH Y TBDPUFOP RTYOSFSH.

rPDTPVOEE PV LFPN YUYFBKFE CH UFBFSHE: " chPMYEVOSCHK LMAYUYL L UETDGH hBYEZP MAVINPZP NHTSYUYOSCH". b NSCH YDEN DBMSHYE.

CHUE، P YUEN S ZPCHPTYMB، LBUBEFUS OE FPMSHLP chBYEZP MAVYNPZP، OP Y CHUEI PLTHTSBAEYI NHTSYUYO.

hOBKFE PV YI YOFETEUBI، DEMBY، KHCHMEYEOYSI، P RTPYUIIPDSEYI CH YI QYOY UPVSHFYSI.

bFP OE FBL UMPTsOP، EUMY bFP CHBY NHTS YMY EZP DTHЪSHS. CHEDSH CHCH IPFS VSH RTYNETOP OBEFEE، YuFP ENKH Y EZP DTHЪSHSN YOFETEUOP. OP NOPZP ZPCHPTYFSH DMS LFPZP UPCHUEN OE PVSBFEMSHOP. ZMBCHOPE - CHOINBFEMSHOP Y U YOFETEUPN UMHYBFSH(LFP RTBCHYMP OPNET 4).

TBUULBTSH chBN RP UELTEFKH، YuFP KH NEOS CH TSYJOY FPCE VShchM MAVPRschFOSCHK RETIPD، LPZDB NPK NHC NOPZP CHTENEY RTPCHPDYM U DTHYSHSNY، RTYZMBYBS FPCE NEOSTH. fPZDB RPYUFY CHUE EZP DTHЪSHS VSHMY OE TSEOBFSCH، RPFPNH SING YUBUFP UPVYTBMYUSH CHNEUFE.

fBL CHPF، CHUE POY YUYFBMY NEOS YOFETEUOPK UPVEUEDOYGEK، RPLB S CHONBFEMSHOP Y U YULTEOOYN YOFETEUPN UMHYBMB P FPN، YuFP POY DKHNBAF، YUEN QUFETEUFYTP UNPFTSF درباره NYT. bFP PDYO YUBNSHI RPMEOSCHI LFBRPC CH YHYUEOY NHTSULPK RUYIPMPZYY :).

OP LBL FPMSHLP S VPMSHYE UPUTEDPFPYUMBUSH در مورد UCHPEN DEM، TECE CHUFTEYUBSUSH U OYNY - YI YOFETEU OENOPZP KHNEOSHYYMUS، RPUME YUESP POY TEELLP OBYNYBHOTHE ROP چباف :).

chPF FBLBS TSYJOEOOBS YUFPTYS.

rPFPNH، EUMY IPFYFE ЪBCHPECHBFSH BCHFPTYFEF CH NHTSULPK LPNRBOYY، - ZPCHPTYFE P OYI، B MHYUYE UMKHYBKFE، KHUBUFCHHKFE CH YI DEMBY، OE PUKHTsDBKFE، OP UFBTBKFEUSH RTPUFP RPOSFSH Y RPDDETSBFSH. bFP MKHYUYK URPUPV.

eUMY YN OTBCHYFSHUS، OBRTYNET، TSCHVBMLB: URTBYCHBKFE P FPN، LHDB EBDYMY، YUFP RPKNBMY، LBL RPZPDB Y LPNBTSH:-)، EUMY SING LPNRSHAFETAILY-LPNRSHAFETAILY-LPNRSHAFETAILY-LPNRSHAFETAILY-LHBFURPLYN NY L LPNRSHAFETBN، URTPUYFE YI UPCHEFB.

بخوان RPYUKHCHUFCHHAF، YuFP chsch UYUYFBEFE YI BCHFPTYFEFPN ch LFPC PVMBUFY، TB PVTBEBEFEUSH UB UPCHEFPN، YuFP chsch GEOYFE YI DPCHETSEFE YN CH LFPNDE. lBCDPNH NHTSYUYOE LFP RTYSFOP PUPOBCHBFSH.

lBL RPLBYSHCHBEF TSYOSH، NOPZYE NHTSYUYOSCH RPDUUPOBFEMSHOP YOFETEUHAFUS FENY DECHKHYLBNY، LPFPTSCHN YOFETEUEO YI NYT، YI DEMB، KHCHMEYUEOYS U، B.POY. hPF FBLPE RTPUFPE RTBCHYMP.

oP RTY LFPN OHTSOP RPNOYFSH، YuFP YUTENETOBS OBCHSYUYCHPUFSH Y OEDDPTPCHPE MAVPRSHFUFChP - CHTBZY MAVPZP PVEEOYS، B PUPVEOOOP U NHTSYuYOBNY. eUMY chShch RTPSCHYFE LFY LBYUEUFCHB، CHYDS، YuFP NHTSYUYOB HIPDIF PF PFCHEFB درباره CHPRTPUSCH، LPFPTSCHCHCH ENKH BDBEFE، - PUFBOPCHYFEUSH.

yOBYE NHTSYUYOB RPYUKHCHUFCHHEF OE chBYE TSEMBOYE EZP RPOSFSH، B DBCHMEOYE U ChBYEK UFPTPOSH، TSEMBOE LPOFTPMYTPCHBFSH EZP، B LFP HTSE UPCHUEN DTHZIE YUKHCHUFCHB، OYUEZP PVEEZP OE YNEAEE U CHBYNOSCHN YOFETEUPN CH PVEEOYY.

EEE. chBTsOP OE FPMSHLP RPMOPUFSHA RPZTHTSBFSHUS CH TSYOSH Y DEMB NHTSYUYO، U LPFPTSCHNY CHSH PVEBEFEUSH، OP Y OENOPZP RPUCHSEBFSH YI CH UCHPY DEMB، YOFETEUSCH، KHCHMEYUEOYS.

‏ RPMOHA LBTFYOH NYTB" :)

rPFPNH ZPCHPTYFE P UEVE, OE ЪBLTSCHBKFEUSH, OE ULTSHCHBKFE UCHPYI URPUPVOPUFEK, OP UFBTBKFEUSH YUKHCHUFCHPCHBFSH, YOFETEUOP MY NHTSYUYOE FP, YuFP chsch ENKH ZPCHPTY.

mHYUYE CHUEZP، EUMY RPRTPVHEFE TBUULBBFSH P UCHPYI DEMBY CH CHUEMPN، OERTYOKHTSDEOOPN FPOE, OE "ЪBZTHTSBS" UPVEUEDOYLPCH.

fBL LBL NHTSYUYOSCH FETREFSH OE NPZHF، LPZDB YN TsBMHAFUS، LPZDB YUBUBNY ZPCHPTSF P UCHPYI YUKHCHUFCHBI، BNPGYSI، OBUFTPEOYSI، - MHYUYE CHUETPEOYSI، - MHYUYE CHUETPEOYSI، - MHYUYE CHUETPEOYSI، - MHYUYE CHUETPEOYSI

b U NHTSYUYOBNY DEMYFSHUS YUFPTYEK UCHPYI DEKUFCHYK . TBUULBTSYFE، OBRTYNET، ZDE VSHCHMY، YuFP CHYDEMY، YuFP OPChPE KHOBMY، YuFP RPYUIFBMY YMY RPUNPFTEMY.

NHTSYUOBN CHBTsOP CHYDEFSH OE RTPUFP UETPE UKHEEUFChP، LPFPTPPE RPMOPUFSHA CHOINBEEF YN، OP RPMOPGEOOKHA MYUOPUFSH، LPFPTBS YOFETEUOB UBNB RP UEVE.

rПФПНХ OBKDYFE UEVE KHCHMEYEOYE، IPVVY، EUMY KH CHBU EZP OEF. rKHUFSH NKHTSYUYOSCH CHYDSF، YUFP Y CHCH YUEN-FP RTPZHEUUYPOBM، VKhDSH LFP "CHLHUOSCH VMYOYUYUYULY" YMY UCHPE DEMP، HAF DPNB YMY PUPVEOOSCHPDF.

rПФПНХ TBUULBYSCHBKFE P UEVE - MHYUYE CHUEZP P RPVEDBY، DPUFYTSEOYSI Y OBIPDLBI، CHEDSH NHTSYUYOSCH DEMSFUS U DTHZYNY CH RETCHHA PYUETEDSH LFYN، B OEKHDBYUY RETZYCHBAF CH PJOPY. rPFUFPNH OE OBCHSCHBKFE YN UCHPY RTPVMENSCH.

OP EUMY YUFP-FP UETSHEYOPE - RPRTPUYFE YI RPNPEY YMY UPCHEFB. NHTSYUYOSHCH MAVSF RPNPZBFSH TsEOEYOBN، YUKHCHUFCHPCHBFSH UCHPA UYMKH Y NHTSEUFChP. b HDBUOBS RPNPESH TSEOOEYOE - LFP Y IPTPYYK RPCPD VHI ZPTDPUFY:)

lFP LBUBEFUS، LPOYUOP، OE FPMSHLP OBLPNSHI NHTSYUYO Y DTHJEK، OP Y chBYEZP MAVINPZP. rP'ChPMSKFE ENKH RP'BVPFYFSHUS P CHBU Y GEOYFE EZP RPNPESH.

rPFPNH RTBCHYMP شماره 5- VHDSHFE YOFETEUOPK MYUOPUFSHA، DEMYFEUSH UCHPYNY KHUREYBNY U NKHTSYUYOBNY، DPCHETSKFE YI RPNPEY Y UPCHEFKH.

b PE CHUEI OEMPCHLYI UYFKHBGYSI chBU CHSHCHTHYUYF YUKHCHUFChP ANPTB، KHMSHCHVLB، DPVTBS YHFLB، YOFETEUOBS YUFPTYS.

EUMY CHCH UPCHETYOOOP CHUEN LFYN OE CHMBDEEFE - CHURPNOFE CH FENKH LBKHUSCH YYUFPTYYY CHBYEK TSYYOY، UNEYOSCHE TBUULBSCHY RTYLMAYUEOYS RPDTHZ Y OBLPNSHI.

bFP RPNPTSEF TBTSDYFSH MAVKHA OBRTSSEOOKHA PVUFBOPCHLH.

yFBL، ANPT، CHUEMPE OBUFTPEOYE Y TBDPUFOBS KHMSHCHVLB - chBYE PTKHTSIE OPNET 6.

اوه، YuFP Ts، LFPF CHPRTPU NSCH TBBPVTBMY PYUEOSH RPDTPVOP، B FERTSH DBCHBKFE LPUOENUS EEE PDOPZP LBYUEUFCHB، LPFPTPPE PYUEOSH OTBCHYFSHUS NHTSYUYYYUYN.

NHTSYUYOSCH، CH PFMYYUYE PF OBU، TsEOEYO، - PUEOSH RTPUFSH، RTEDULBKHENSH Y RTSNPMYOEKOSCH CH UCHPYI RPUFKHRLBI، DEKUFCHHAF RP .

dMS OYI TsEOYOB، UP UCHPEK UNEOPK OBUFTPEOYK، MEZLBS Y OERTEDULBKHENBS، U NOPTSEUFCHPN OEYYCHEUFOSHI RETEFELBAEYI DTHZ CH DTHZB BNPGYK YUKHCPUFCH - YUKHCPU

yNEOOOP RPFPNH NHTSYUYO FBL RTYCHMELBEF CH TSEOEYOBY OERPUTEDUFCHOOPUFSH.

lPZDB TsEOYOB OE UFTENYFSHUS YuFP-FP DPLBYSCHBFSH YMY OBCHSCHCHBFSH، OP CH FP TSE CHTENS Y OE UFEUOSEFUS RTPSCHIFSH UEVS، TBULTSCHFSH UCHPY NSHUMPGY،.

yNEOOOP FBLBS TsEOYOB Y KhDYCHMSEF NHTSYUYO، CHEDSH CHEDEF EUVS FBL، LBL YUKHCHUFCHHEF.

DKHNBA، YuFP ЪDEUSH OE UFPYF Y ZPCHPTYFSH P FPN، YuFP CHUE LFP DPMTSOP VSHFSH VEЪ OZBFYCHB Y CH TBNLBI RTYMYUYK:)

rPDTPVOEE PV LFPN chsch NPTSEFE RTPYUYFBFSH NPEK UFBFSHE " pYUBTPCHBOYE OERTEDULBKHENPK TSEOUFCHEOOPUFY "

CHEDYFE EUVS MEZLP، EUFEUFCHEOOP Y OERTYOKHTSDEOOOP. ЪБУЭН УФТПИФШ Ъ УЭВС УЭМПЧЭЛБ، ЛППТШЧН ШЧЧ ОЧМСЭFEUSH؟

NOPZIE DECHKHYLY Y TSEOOEYOSCH CH PVEEUFCHE NHTSYUYO UFBTBAFUS CHEUFY EUVS UPCHETYOOOP RP-DTHZPNH، YUEN CH PVSHYUOPK TSYOY.

sing YUBUFP OBDECHBAF OBOUT UEWS NBULH VPMEE KHUREYOPK YMY PUEOSH KHNOPK، OEDPUFKHROPK LPTPMECHSH YMY PVCHPTPTSYFEMSHOPK LPLEFLY.

fY NBULY، LPOYUOP، NEYBAF OBN UBNYN، OE DBAF RTPSCHYFSH UEVS RP-OBUFPSEENH MEZLP، EUFEUFCHEOOP.

rPYUENKH TSE NSCH CHEDEN EUVS OE FBL, LBL PVSHYUOP?

یوبوفش تسهئوئیو اوبدچبف نبولخ، یوفپوش ЪBEIFYFSHUS PF NHTSYUYO, RPUFBCHYFSH FBLHA "NBMEOSHLHA UFEOPYULKH" NETSDH OIN Y UPVPK، YuFP YuBUFP CHSHCHBOP OEZBFYCHOSCHN PRSHFPN PVEEOYS Y PFOPYEOIK U NHTSYUYOBNY CHNER.

y LFYN TSEOOEYOBN PYUEOSH CHBTsOP OBKHUYFSHUS PFLTSHCHBFSHUS y VShchFSH UPVPK، CHEDSH، ЪBLTSCHCHBSUSH UCHPEK NBULPK PF NHTSYUYO، POY PFZPTPFTUSPEZPYCH YI FARMERS CHBYNOSCHI PFOPYEOYK، LPFPTSCHE NPZMY VSHCH UFETEFSH PVIDSCH Y RTPVMENSH RTPYMPZP.

dTHZBS YBUFSH TsEOEYO UFBTBEFUS RTPUFP LBBBFSHUS MHYUYE، YUEN EUFSH درباره UBNPN DEM.

eUMY X OEE، OBRTYNET، CHPPVEE OEF PVTBPCHBOYS - POB ULBCEF، YUFP HUYFSHUS CH YOUFYFHFE. NOPZYE DECHKHYLY IPFSF VSHFSH VPMEE DETILYYY OEBCHYUINSHNYY، IPFS درباره UBNPN DEME POY UIMSHOP RTYCHSCHCHBAFUS Y RETETSYCHBAF. lFP-FP UFBOPCHYFSHUS YTPOYUOPK Y OEDPUFKHROPK، IPFS CH ZMHVYOE UETDGB TsDEF FPZP، LFP EE PFPZTEEF.

ъDEUSH LFP HCE OE RTPUFP NBULY، OE RTPUFP ЪBEIFB.

ъDEUSH ULCHPIYF PZTPNOBS OEHCHETEOPUFSH CH UEVE, OEKHNEOYE FBLPK DECHKHYLY YMY TSEOOYOSCH RTYOSFSH EUVS RPMOPUFSHHA UP UCHPYNY OEDPUFBFLBNY, UMBVPUFSNY Y DPUFPYOUFCHBNY, RPMAVYFSH EUVS.

y FBLYN RPCHEDEOYEN، LPZDB POB RTYDHNSCHCHBEF FP، YuEZP CH OEK OEF، POB UFBCHYF UCHPY DPUFYTSEOYS y UCHPY LBUEUFCHB IBTBLFETB OBNOPZP OITOSSE.

bFB PUEOSH OYLBS UBNPPGEOLB UYMSHOP NEYBEF MAVPK TsEOEYOE CH TSYOY. OE RPЪCHPMSEF MEZLP UFTPYFSH ZBTNPOYUOSCH PFOPYEOYS U NHTSYUYOBNY، LBL DTHTSEULYE، FBL Y MAVPCHOSCHE.

rПФПНХ، EUMY FBLPE RTYUHFUFCHHEF Y CH CHBU، RTPY'CHEDYFE "RETEPGEOLH GEOOPUFEK" CHBYEZP IBTBLFETB. rPTBDHKFEUSH FEN LBYEUFCHBN، URPUPVOPUFSN، DPUFYTSEOYSN، LPFPTSHCHE EUFSH CH BU، OBKDYFE Y TBULTPKFE UCHPY RMAUSH، B OE UFBTBKFEUSH RTYLTHUSCHF.

OE UFBTBKFEUSH LBBBFSHUS MKHYUYE، KHNOEE، DPUFPKOEE، YUEN CHSC EUFSH، B RTPUFP TBULTPKFE، OBRTYNET، UCHPE KHNEOYE CHCHUMKHYBFSH Y RPOSFCHHOPBBUSHPLDPY FSH DPN، UFYMSHOP PDEFSHUS YMY RPDVPDTYFSH DTHZPZP YUEMPCHELB.

OE UFEUOSKFEUSH VSHFSH UPVPK. hShch - FBLBS، LBL EUFSH - EDYOUFCHEOOBS CH NYTE.

rPFPNH UNEMP RTPSCHMSKFE UEVS، VKhDshFE PFLTSCHFSH. y OE ChBTsOP، YuFP ChSCH UDEMBEFE YuFP-FP OE FBL، YMY LFP-FP ChBU OE PGEOIF.

ZMBCHOPE - YuFP chBYI OBUFPSEYE DTHYSHS VHDHF GEOIFSH chBU MAVPC.

y YN OE CHBTsOP، LBLPE KH chBU PVTBPCHBOYE، KHNEEFE MY chsch ZPFPCHYFSH y DETSYFE MY DPN h RPTSDLE. dMS OYI ChBTsOP - LBLBS chShch UBNB.

rPFPNH، DBCE RTY OBLPNUFCHE U NHTSYUOBNY OE OBDECHBKFE NBULH، OE RTYDHNSCHBKFE P UEVE، OE RTYHLTBYCHBKFE. YuFPVSH RPFPN X NHTSYUOSCH OE VSHMP TBUBTPCHBOYK Y UATRTYPCH :)

YuBUFP Y UBNY NHTSYUOSCH YUKHCHUFCHHAF OEYULTEOOPUFSH Y OEEUFEUFCHEOOPUFSH FBLPZP RPCHEDEOYS - Y FPCE OE TBULTSHCHBAFUS.

rPFPNH chBYB OERPUTEDUFCHOOPUFSH- MHYUYEE LBYUEUFChP، LPFPTPPE RPNPTSEF CHSHCHBFSH Y KHDETSBFSH H NKHTSYUYOBY YOFETEU L chBN Y TBDPUFSH PF PVEEOYS U chBNY.

yNEOOOP YЪ OEZP TPTSDBEFUS OBUFPSEBS TSEOUFCHEOOPUFSH، VE OBIZTBOOPUFY YUTENETOPZP LPLEFUFCHB.

VHDSHFE UPVPK، CHEDYFE UEWS OERPUTEDUFCHEOOP، - chBYE RTBCHYMP شماره 7.

OH، CHPF NSCH Y DPVTBMYUSH DP LPOGB OBYEZP TBZPCHPTB P FPN، LBL MHYUYE CHUEZP PVEBFSHUS، LBL CHEUFY UEWS، YUFPVSH NHTSYUYOE U OBNY VSHMP YOFETEUOP.

nsch OBYMY UNSH CHBTSOSCHI RTBCHYM، LPFPTSHCHE LFPNH RPNPZBAF. yFBL،

1) YULTEOOSS DPVTPTSEMBFEMSHOPUFSH,

2) YOFETEU L DEMBN NKHTSYUYOSCH Y EZP UFTENMEOYSN،

3) HNEOYE ESP RPDDETSBFSH، PGEOIFSH EZP HUMYS،

4) CHOINBFEMSHOP Y U YOFETEUPN UMHYBFS,

5) VSHFSH YOFETEUOPK MYUOPUFSHA، DEMYFSHUS UCHPYNY KHUREYBNY، KHCHMEYOOYSNY، DEMBNY..

6) ANPT، CHUEMPE OBUFTPEOYE Y TBDPUFOBS KHMSHCHVLB,

7) hBYB OERPUTEDUFCHEOOPUFSH، EUFEUFCHEOOPUFSH، TSEOUFCHEOOPUFSH.

khCHETEOB، YuFP CHUE LFY LBUEUFCHB Y RTBCHYMB RPNPZHF chBN H MAVPK VUEEDE U NHTSYUYOBNY YUKHCHUFCHPCHBFSH UEVS MEZLP، DPMZP KHDETSYCHBS YI YOFETEU.

TsEMBA chBN IPTPYEZP، YOFETEUOPZP PVEEOYS U NHTSYUYOBNYY TBULTSHFYS CH UEVE OPCHSHCHI ZTBOEK FBLPK ЪBZBDPUOPK TSEOULPK RTYCHMELBFEMSHOPUFY.

YULTEOOE chBYB، eLBFETYOB zhMYLPR.

~ ~ ~
lBFETYOB zhMYLPR CHADHABS RTPELFB http://secretylubvi.com. lFP UBKF P CHPCHTBEEOOY MAVCHY، RTEPDPMEOY VPMY Y OERPOINBOYS. nsch HYYNUS UFTPYFSH UYUBUFMYCHSHE PFOPYEOYS U MAVINSCHNY NHTSYUYOBNY VMBZPDBTS NBMEOSHLINE UELTEFBN MAVCHY. rTYUPEDYOSKFEUSH!

******************************************************************************
oBRYYYFE hBYY CHREYUBFMEOYSدرباره UFTBOYUL PVTBFOPK UCHSY:
http://secretylubvi.com/sviaz/ (FPMSHLP KHLBTSYFE OBCHBOYE UFBFSHY)

ъБДБФШ ChPRTPU، RPRTPUYFSH UPCHEFB, TBUULBBFSH UCHPA TSY'OEOOHA YUFPTYA CHSH FPTSE NPTSEFE ЪDEUSH!
EUMY IPFYFE RPMKHYUFSH NPK PFCHEF - ایمیل KHLBSCCHBKFE UCHPK)
YMY RTYYMYFE NOE RYUSHNP درباره BDTEU [ایمیل محافظت شده]

******************************************************************************
rPDRYUBFSHUSدرباره TBUUSCHMPYULH "RKhFSH TsEOEYOSCH." CHUE UELTEFSH MAVCHY" NPTsOP ЪDEUSH.

سه سال پیش با پسری که 4.5 سال با او قرار داشتم جدا شدم. وقتی فهمیدم او را دوست ندارم و از دعواها و سرزنش های بی پایان خسته شده ام جدا شدم. می دانم که او هنوز هم مرا دوست دارد، اما نمی خواهم پیش او برگردم. اما از آن زمان تاکنون نتوانسته ام با افراد دیگر رابطه برقرار کنم. به نظر می رسد که من فقط با یک پسر ملاقات می کنم ، یک رابطه شروع به توسعه می کند ، یک ماه و نیم می گذرد - او من را ترک می کند و یا اصلاً دلیلش را توضیح نمی دهد (او به سادگی تماس نمی گیرد ، نوشتن را متوقف می کند ، سعی می کند وقتی زنگ می زنم مورد توجه قرار نگیرد ، من را نادیده می گیرد)، یا می گوید که برای یک رابطه جدی آماده نیست. در نتیجه چنین ناامیدی ها ، من شروع به ایجاد یک عقده کردم ، شروع به ترس از شروع روابط جدید کردم ، شروع به سرزنش خود کردم که به سادگی نمی دانستم چگونه با بچه ها ارتباط برقرار کنم ، شاید آنها از من خسته شده بودند. من برای مدت طولانی با کسی رابطه برقرار نکردم، فکر می کردم اگر دوباره مرا ترک کنند نمی توانم تحمل کنم. من دوستان زیادی دارم، از جمله پسرها، همه آنها به من می گویند که این به من مربوط نیست، که همه آنها آرزوی چنین دختری را دارند، اما با این وجود، من تنها هستم. اکنون، پس از یک وقفه طولانی، با یک پسر آشنا شدم: دو هفته اول همه چیز خوب بود، اما هر روز احساس می کنم که علاقه او از بین می رود. ما کمی بیش از یک ماه است که با هم قرار می گذاریم و در حال حاضر چیزی برای صحبت وجود ندارد. شاید از من حوصله اش سر رفته، اما من هم زیاد با او حال نمی کنم. چه چیزی را باید در خودم تغییر دهم؟ چگونه برای پسرها جذاب تر شویم؟ چگونه می توان آن شور و شوق را در خود پیدا کرد که بیش از چند ماه جذب خود می کند؟

مارینا، نووسیبیرسک، 23 ساله / 09/23/09

نظرات کارشناسان ما

  • آلیونا

    خوب، فرض کنید یک چنین درمانی وجود دارد ... البته نام آن پیش پا افتاده است، اما چه کاری می توانید انجام دهید - برای چندین قرن فرسوده شده است. علاج عشق است حداقل می توانید با عاشق شدن به عنوان دوز کمتر جدی این درمان شروع کنید. یک دختر عاشق در حال حاضر یک دختر با پیچ و تاب است، زیرا او مانند بقیه نیست. او با معشوقش متفاوت صحبت می کند، رفتار متفاوتی دارد و اگر آن مرد نسبت به او همدردی متقابل داشته باشد، ممکن است از یک عشق کوچک یک عشق بزرگ متولد شود. شاید، البته، این اتفاق نیفتد، اما هنوز هم نوعی هاله روشن در اطراف دختر وجود خواهد داشت، که باعث می شود دیگرانی که در راز او دخالت ندارند، تلاش کنند تا به او نزدیک تر شوند. بیش از یک بار اشاره شده است که یک زن تنها که احساسات قوی را تجربه نمی کند به ندرت مردان را جذب می کند، در حالی که یک زن عاشق اغلب برای بسیاری از مردان جذاب می شود. ارتعاشات... هاله... فرمون ها... هورمون ها... در کل یه چیزی اونجا هست که جذبشون میکنه و مثل پروانه ها به سمت آتش پرواز میکنن. و تو عاشق نیستی هیچ چیز حتی نزدیک به آن نیست. حتی یک کلمه گرم خطاب به حداقل یکی از بچه هایی که با آنها بودید وجود ندارد. دوباره حوصله ات سر رفته، دیگر با او خوش نمی گذرانی. چه مفهومی داره؟ این فقط شخصیت شما نیست. به جای آرام شدن، انجام کارهای دیگر، باز ماندن در برابر احساسات واقعی، به دنبال پسری هستید که جای خالی دوست پسرتان را پر کند. درست مثل یک کارمند منابع انسانی، صادقانه. خود را از این ایده رها کنید که به یک دوست پسر نیاز دارید. این کار انجام کار درست را بسیار دشوار می کند. به جای اینکه منتظر آن باشید، اولین کاندیدای مناسب را با یک فکر می گیرید: فقط مانند کسانی که قبل از او آمده اند از قلاب خارج نشوید. اما هیچ چیز واقعی پشت این آرزو وجود ندارد. بنابراین وقتی کمی همدیگر را بهتر بشناسید، علاقه خود را نسبت به یکدیگر از دست می دهید. هیچ یک از شما (بله، بله، شما هم!) ادامه نمی خواهید. چرا؟ زیرا هیچ واکنش شیمیایی رخ نداد. عشق اتفاق نیفتاد پس چه چیزی برای پشیمانی وجود دارد؟

  • سرگئی

    من کاملاً نمی فهمم چرا به این همه نیاز دارید؟ با قضاوت بر اساس آنچه نوشته شده است، شما به پسرها علاقه مند هستید فقط به این دلیل که باید چنین معجزه ای در مزرعه خود داشته باشید. قرار است اینطور باشد. دختر باید دوست پسر داشته باشد، مدتی ملاقات می کنند، صحبت می کنند، سپس می بوسند، بعد از آن ازدواج می کنند و به عنوان یک خانواده زندگی می کنند. واضح، روشن، منطقی. همه چیز درست است، صرفاً از نظر فنی اینگونه باید باشد. خوب، البته با برخی تغییرات، اما به طور کلی درست است. فقط یک "اما" بزرگ وجود دارد. بین یک پسر و یک دختر نیز باید احساسات وجود داشته باشد. به طور کلی، همه چیز معمولا با آنها شروع می شود. در گزینه های شما تا کنون، همانطور که من متوجه شدم، برعکس این اتفاق می افتد. شما یک پسر را برای قرار انتخاب می کنید. توجه داشته باشید، نه به این دلیل که او را دوست داشتید و چیزی در سینه شما بیدار شد، بلکه به این دلیل که نیاز به ملاقات با کسی دارید. بعد یه کم راه میری و حرف میزنی چون با آدمی که ببخشید هیچ ربطی بهش نداره دیگه چیکار میکنی؟ در نتیجه همه چیز تمام می شود. علاوه بر این، به نظرم می رسد که در همه اینها شما همیشه نقش اصلی را بازی می کنید. یعنی شما انتخاب می کنید، آنها را برای پیاده روی بیرون می آورید، سعی می کنید سرگرم شوید، می خواهید راضی کنید. این مرد نیست که همه این کارها را انجام می دهد، بلکه شما هستید. خوب، چه نوع پسری این را دوست دارد؟ فکر می کنم اگر مدتی روی برخی علایق دیگر تمرکز کنید بهتر است. مطالعه، شغل، ورزش یا برخی از سرگرمی ها. از فکر همیشگی یافتن شریک زندگی استراحت کنید. برای خودت جالب شو و سپس مردانی در اطراف شما ظاهر می شوند که به شما علاقه مند می شوند و خود انواع پیشنهادات را انجام می دهند. اگرچه، شاید شما اصلا به این لوت ها نیاز ندارید؟ خیلی دخترای خوشگل در اطراف هستن

عصر بخیر
من مشکلی دارم، نمی‌دانم چقدر می‌تواند جدی باشد، اما یک چیز را به طور قطع می‌دانم: این باعث می‌شود من یک فرد ناراضی باشم. من 23 سال سن دارم و احساس کمبود ارتباط با مردم دارم، به عبارتی مردم با من ارتباط برقرار نمی کنند. چرا؟

من فقط آن را همانطور که هست می نویسم. انتخاب کلمات نیست به قول مادرم از بچگی دختر بسیار اجتماعی بودم. دوست یابی در مدرسه سخت بود، زیرا نمی توانستم افرادی را پیدا کنم که با آنها علاقه مند باشم. من با این یا آن دختر صحبت کردم و همینطور تا کلاس نهم! اما در نهایت چنین افرادی را پیدا کردم - 2 دوست دختر. در ابتدا جداگانه با آنها ارتباط برقرار کردم، اما بعداً شروع به گذراندن وقت با هم کردیم. و آنها، به بیان ملایم، "من را از ارتباطات خود بیرون کردند". فقط آخرین کلاس مدرسه بود - 11. آنها به ارتباط با من ادامه دادند، اما کاملاً متوسط. آنها بدون من بیرون رفتند، من را دعوت نکردند، تعطیلات آخر هفته خود را بیشتر بدون من سپری کردند. یعنی تازه دیدم بدون من حالشون خوبه. و اگر من در "دوستی" آنها نبودم، هیچ کس به ویژه ناراحت نمی شد. علاوه بر این، یکی از دوست دخترم در واقع چندین بار به من خیانت کرد، اما من به سادگی او را بخشیدم. از آنجایی که من افراد دیگری را نداشتم که با من ارتباط برقرار کنند. این وضعیت بسیار بر من تأثیر گذاشت، زیرا ارتباط دوستانه برای من بسیار ارزشمند است. و شرم آور بود که در پایان سالهای تحصیلی، هیچ دوستی برایم باقی نمانده بود. فقط آشناهای قدیمی مانده بودند.

سپس برای رفتن به کالج به کیف رفتم. و در اینجا 2 دختر را نیز پیدا کردم که با آنها دوست شدم. و ما هم زمانی را با هم گذراندیم. اما با توجه به سناریوی پرطرفدار، دیدم که آنها بدون ارتباط من خوشحال هستند. نمی دانم دارم چه غلطی می کنم. نظر من خیلی خوشحالم نمی کند، زیرا فکر می کنم آنها به سادگی به من علاقه ندارند. حوصله سر بر. و نتیجه این است که من یک فرد خسته کننده هستم. چه کسی دوست دارد این را بداند؟
باشه خدا رحمتشون کنه آنها بدون من سرگرم می شوند، آنها بدون من جالب تر هستند، من آنها را از انجام این کار منع نکردم، زیرا از اینکه خودم را در حلقه اجتماعی آنها قرار دهم خسته شده بودم. من به برقراری ارتباط با همه آنها ادامه می دهم، زیرا دوستانی بیش از دیگران ندارم.

بعد از تحصیل کار پیدا کردم، اما در آنجا هم نتوانستم با کسی دوست شوم. من شروع به برقراری ارتباط با کسی می کنم. و من فقط می بینم که آن شخص از من خسته شده است. اما افراد جدیدی آمدند و خیلی سریع در محافل خود پذیرفته شدند و پذیرفته شدند که در مورد من نمی توان گفت. من 2.5 سال در آژانس اول کار کردم و هرگز نتوانستم با کسی دوست شوم. من با دختر صحبت کردم، و فقط در زمان استراحت دود. پس از آن، او شخص دیگری را به ارتباط من ترجیح داد.

الان در آژانس دیگری کار می کنم. الان حدود 4 ماه میگذره...لازم نیست بگم من اینجا دیگه نمیتونم با کسی دوست بشم؟ گوشه ای می نشینم و گاهی مردم به من توجه نمی کنند. گاهی اوقات می آیند تا به همه سلام کنند، اما بعد از 5 دقیقه فقط با این جمله به من سلام می کنند: «اوه، ببخشید! من متوجه شما نشدم!» آه، این چقدر ناخوشایند است.

ما یک گروه جوان داریم، 40 نفر. من با 8 نفر در یک اتاق نشسته ام. تقریباً همه آنها دختر و پسر با کف دست خود با یک "پنج بالا" به یکدیگر سلام می کنند. و تصویر معمولاً در صبح اینگونه است: "پنج بالا!" آنها با کف دست به همه سلام می کنند ، اما به من فقط می گویند: "سلام!"

امروز تصمیم گرفتم در این مورد بنویسم زیرا از این وضعیت ناراحت شدم که معلوم شد بچه ها در گروهی که من در آن نیستم در اسکایپ با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند. فقط فکر نمی کنند ارزش افزودن من به این گروه را داشته باشد. به سوال من: "اوه، این چه گروهی است؟" همه چشمانشان را پایین انداختند و خندیدند.
به همین دلیل، من در بین افراد جدید بسیار احساس محدودیت می کنم، به نوعی خود را کنار می کشم و از برقراری ارتباط با آنها می ترسم. گاهی اوقات نمی دانم در مورد چه چیزی با افراد جدید صحبت کنم و با ترس به آنها نگاه می کنم. وقتی در مورد چیزی از من می پرسند، آنقدر از ارتباط جدید می ترسم که نوعی مزخرف صحبت می کنم. همچنین فکر می کنم که انتقال افکارم به مردم برایم سخت است. این نمی تواند خسته کننده نباشد زیرا من 23 ساله هستم و در برقراری ارتباط با مردم مشکل دارم. کسانی که با آنها صمیمی هستم - مثلاً خواهرم می گوید که من نمی گذارم مردم به من نزدیک شوند ، لازم نمی دانم فوراً با آنها صحبت کنم. اما من همه چیز را جور دیگری حس می کنم! من ناراضی هستم زیرا آنها نمی خواهند با من ارتباط برقرار کنند، من می خواهم با بچه ها ارتباط برقرار کنم. نمی دانم چه کنم که دیوار و موانعی برای ارتباط با مردم نسازم، زیرا اجتماعی بودن و اجتماعی بودن را بخش مهمی از زندگی خود می دانم. اما من این زندگی را ندارم. لطفا راهنمایی کنید که باید چکار کنم؟

خلاصه در مورد خودم: من دختر بسیار زیبایی هستم. من چهره خوبی دارم، خودم را کاملاً باهوش و فهمیده می دانم. من خوب لباس می پوشم و هیچ مشکلی از نظر بو و رفتار ندارم.