29.03.2024

«درباره رحمت» (گفتگو). Justice and Compassion.docx - یادداشت های درس عدالت و شفقت گفتگو درباره رحمت و شفقت


گفتگو با دانش آموزان

در مورد موضوع:

«رحمت…

آیا در زمان ما لازم است؟

توسط یک معلم انجام شد

سالن ورزشی موسسه آموزشی شهرداری "پوشچینو"

اوتخوا ویکتوریا فدوروونا

موضوع: رحمت... آیا در زمان ما لازم است؟

هدف:شکل‌گیری معیارهای اخلاقی رفتار در جامعه و ارتباط با یکدیگر، رشد حوزه عاطفی و ارزشی دانش‌آموزان بر اساس مثال‌ها و تجربیات زندگی کودکان.
اهداف آموزشی: - به کودکان بیاموزید که افکار، احساسات، عواطف خود را بیان کنند.
- ایجاد شرایط برای برقراری ارتباط آزادانه و ابراز وجود کودکان
در درس؛
وظایف آموزشی: - پرورش آزادی تفکر.
- بیاموزید که آزادانه، بدون ترس، احساسات، عواطف، افکار خود را بیان کنید.
- پرورش حس همدلی، عشق به همسایه؛
وظایف توسعه ای: - توسعه خصوصیات اخلاقی دانش آموزان، تخیل.
- توانایی احترام گذاشتن به دیدگاه های دیگر، بردبار بودن، مدارا با نظرات دیگران را توسعه دهید.

نوع درس: مسئله-گفتگوی.
فن آوری ها:- فناوری یادگیری مبتنی بر مشکل؛
- فناوری گروهی؛
- تکنولوژی بازی
مواد و روش ها: جستجو، بحث، بازی (شبیه سازی موقعیت های حیاتی)

در طول کلاس ها.

عدالت و شفقت
هدف: پرورش شخصیت بسیار اخلاقی
وظایف:
1. محتوای مقوله های اخلاقی را معرفی کنید
"عدالت"، "همدردی"؛
2.
توسعه

خود شناسی،

سازنده
فعل و انفعالات.
تجهیزات: کارت هایی با متن داستان - برای مجری، پوستر
طرح هایی برای یک راه مناسب برای خروج از وضعیت.
پیشرفت درس
1. احوالپرسی.
2. سخنان افتتاحیه.
به نظر شما عدالت چیست؟ (بحث. نتیجه گیری:
عدالت - رفتار با مردم مطابق اعمالشان). بیایید بیشتر تلاش کنیم
به این موضوع با جزئیات نگاه کنید
3. بخش اصلی.
3.1. کار با محتوای مفاهیم موضوع درس.
الف) متن: "تانیا و سریوژا در جعبه شن بازی کردند. سریوژا ساخته است
شهر شنی و تانیا در حال حفر غار بزرگ بود. سریوژا تصمیم به ساخت گرفت
جاده شهر که از داخل غار می گذرد. بچه ها شروع کردند
بحث کنید و فریاد بزنید."
به نظر شما چه کاری باید به صورت عادلانه انجام می شد؟
(بحث).
ب) همدلی چیست؟ شما چطور فکر می کنید؟
متن: «بچه ها در حیاط می دویدند. ووا افتاد و زانویش شکست، شروع به نشت کرد
خون شروع کرد به گریه کردن. آندری به سمت او آمد و گفت: "خب، چرا گریه می کنی؟
ضعیف؟ زانوی شما خوب می شود."
عملکرد آندری را چگونه ارزیابی می کنید؟ کاری که باید انجام می شد
آندری؟
بچه ها، از زمانی برای ما بگویید که دلسوزی نشان دادید (23
دقایق).
ج) اگر با شما ناعادلانه رفتار شد، پس شما:
 مبارزه خواهد کرد
 شروع به فریاد زدن، گریه کردن، فحش دادن خواهید کرد
 وانمود کنید که همه چیز خوب است
 ثابت خواهید کرد که با شما ناعادلانه رفتار شده است
 صحبت با کسی که با شما ناعادلانه رفتار کرده است را متوقف کنید.
د) بیایید کاریکاتورهایی را که در آن موقعیت ها ارائه می شود، به یاد بیاوریم،
که به ما امکان قضاوت عدالت و شفقت را می دهد.
هدف: تجزیه و تحلیل اقدامات قهرمانان، مقایسه آنها با زندگی واقعی
موقعیت ها
3.2. یک بازی با عناصر آموزش "این عالی است".

هدف: افزایش عزت نفس، دریافت حمایت از گروه.
شرکت کنندگان در یک دایره ایستاده اند. یک نفر دایره ای از آنها بیرون می آید و می گوید
در مورد هر یک از ویژگی ها، مهارت ها، استعدادهای خوب شما. در پاسخ به هر چنین
در بیانیه، همه کسانی که در دایره ایستاده اند باید یکپارچه پاسخ دهند: «این است
عالی است» و در عین حال به شما پاسخ مثبت بدهید. همه میرن
صف ها
4. تحکیم.
بیایید وضعیت زیر را مورد بحث قرار دهیم: "یک روز ماشا این کار را نکرد
شعر یاد گرفتم و او تصمیم گرفت معلم را فریب دهد. ماشا
نزد دوستش رفت و پرسید: "لنا، اگر معلم زنگ بزند
برای جواب یه شعر میگم دیروز سردرد داشتم و
من نتوانستم شعر را یاد بگیرم. و تو تایید می کنی.» اما لنا
از انجام این کار خودداری کرد. "و همچنین یک دوست!" ماشا با ناراحتی فکر کرد: "نه
من بیشتر با او دوست خواهم شد."
­
چه کسی عادلانه عمل کرد؟ چرا؟ این را چگونه ارزیابی میکنید؟
اقدامات دختران؟ آیا این دوستی واقعی است؟ (بحث 34 دقیقه).
4.1 تمرین "چگونه در ارتباطات بردبار باشیم".
هدف: آموزش راه های سازنده برای حل تعارض
موقعیت ها
هر یک از ما هر از گاهی در موقعیت‌های درگیری قرار می‌گیریم:
با کسی نزاع می کند، اتهامات ناشایست دریافت می کند. هر کدوم به روش خودش
از چنین موقعیت هایی خارج می شود - کسی توهین می شود ، کسی "پس می دهد"
کسی در حال تلاش برای یافتن راه حل مناسب است. آیا می توان از یک درگیری خارج شد؟
وضعیت بدون تحقیر دیگری و حفظ حیثیت خود؟
تکلیف: به یاد داشته باشید و موقعیت را در زمانی که شما یا خودتان هستید، بگویید
دوستان ناراحت شدند این شرکت کننده به عنوان کسی که توهین شده عمل می کند، و
دیگری - در نقش مجرم. کسی که در نقش یک فرد آزرده تلاش می کند
با عزت از وضعیت خارج شوید
4.2 بخش عملی
ترسیم نمودار یک راه مناسب برای خروج از یک موقعیت درگیری. چگونه
نتیجه - پوستری از یک نمودار شفاهی گردآوری شده روی تخته آویزان شده است:
1. گفتگو را با توصیف دقیق موقعیتی که به شما مربوط نیست شروع کنید
راضی ("وقتی سرم داد زدی...").
2. احساسات خود را در مورد این وضعیت بیان کنید و
رفتار فرد نسبت به خودش ("احساس کردم...").
3. به فرد بگویید دوست دارید چه کاری انجام دهد. پیشنهاد
او یک گزینه رفتار متفاوت دارد که برای شما مناسب است ("بنابراین، بعد
چون از شما می خواهم که نظرات خود را با این لحن بیان نکنید...»).
4. به من بگویید اگر فرد خیانت کند یا نه، چگونه رفتار خواهید کرد
رفتار او را تغییر خواهد داد ("سپس به نظرات شما گوش خواهم داد"
"ما همه چیز را با هم بحث خواهیم کرد و مشکل خود را حل خواهیم کرد").
بحث: چه چیزی بهتر بود، چه کسی آن را پیشنهاد کرد و چرا.

03.07.2015

  • در مورد بهترین صفات یک فرد صحبت کنید، نشان دهید که رحمت و مهربانی اصول اساسی انسان، اساس روابط انسانی است.
  • توانایی انعکاس، فکر کردن در مورد اعمال مردم را توسعه دهید.
  • توسعه مهارت های کار در یک گروه، رهبری بحث، دفاع از دیدگاه خود را ارتقا دهید.
  • توسعه ویژگی های اخلاقی و توانایی های خلاق.

معلم. امروز در مورد رحمت صحبت خواهیم کرد. خلاصه ساعت کلاس ما عبارت خواهد بود: "بدون شفقت و رحمت، زندگی در جهان غیرممکن است."

· رحمت چیست؟

بیایید به فرهنگ لغت (Ozhegov) بپردازیم.

· نمودار تداعی کلمه "رحمت" را تهیه کنید.

· مهربان - این چیست؟ (کودکان مترادف را انتخاب می کنند).

· نمونه هایی از رحمت را از مطبوعات، ادبیات و زندگی بیاورید.

(دانش آموزان استدلال می کنند و مثال می زنند.)

معلم. حقایق بسیار زیادی از مشارکت، سخاوت و زیبایی روح انسان وجود دارد. رحمت عبارت است از تمایل برای کمک به کسی یا بخشیدن کسی از روی شفقت و انسان دوستانه. رحمت یک ویژگی سنتی روس ها است.

به یک قرن پیش برگردیم. در اینجا چند واقعیت وجود دارد.

در 1890-1894. در روسیه سالانه برای اعمال رحمانی خرج می کردند:

· در سن پترزبورگ - 1981327 روبل.

· در مسکو - 1،813،060 روبل.

· در اودسا - 709863 روبل؛

· در ریگا - 504556 روبل.

مقایسه آن شهرها با شهرهای امروزی و همچنین قدرت خرید روبل غیرممکن است:

· هزینه یک گاو 7-9 روبل؛

کت و شلوار سه تکه 3-5 روبل.

· 25-40 روبل در ماه - حقوق یک کارگر ماهر.

· در سال 1896، 3555 انجمن خیریه، برادری و متولی در سراسر روسیه وجود داشت.

· تعجب می کنم امروز چند نفر هستند؟

· به چه کسانی کمک می کنند؟

(پاسخ های کودکان).

معلم.بیایید سعی کنیم خورشید بشریت را ترسیم کنیم.

کار خلاقانه "خورشید بشریت".

بچه ها را به گروه ها تقسیم کنید، یک تکه کاغذ واتمن به آنها بدهید و از آنها بخواهید که خورشید انسانیت را بکشند. هر یک از اعضای گروه پرتوی خود را در خورشید می کشد و نام شخصی را که در لحظات سخت زندگی با او رفتاری انسانی داشته است، روی آن امضا می کند. سپس بچه ها به نوبت در مورد اشعه های خود صحبت می کنند. این آثار برای نمایشگاهی به نام "خورشید بشریت" استفاده می شود.

(نقشه ها به تخته وصل شده اند)

معلم.

· آیا در زمان ما ارزش دارد که مهربان باشیم؟

چه کسی بیشتر به رحمت و شفقت نیاز دارد؟

· آیا ارزش دارد که از اعمال رحمانی خود به همه بگویید و از آنها انتظار شکرگزاری داشته باشید؟

· آیا می توان دیگران را به خاطر عدم رحم سرزنش کرد؟

· آیا برای شما آسان است که به چه کسی و در چه شرایطی رحم کنید؟

· آیا افراد غیر شایسته رحمت وجود دارند؟

اما مشکل اینجاست که بیشتر و بیشتر در زندگی مدرن چیزی کاملا متفاوت می بینیم. حدود 500 هزار کودک رها شده با والدین زنده نتیجه ظلم و خودخواهی است. شخصی عبور از کنار یک فرد افتاده و مجروح که روی زمین افتاده است را ممکن می داند.

(معلم مقاله D. Granin "درباره رحمت" را می خواند).

· چرا چنین حادثه ای ممکن است رخ دهد؟

· بی تفاوتی در مردم از کجا می آید؟

· چرا سنگدلی و بی رحمی عادی شده است؟

· چرا حس رحمت از بین می رود؟

· اصطلاح «رحمت» متأسفانه امروزه محبوبیتی ندارد. "خواهر رحمت"، "برادر رحمت" در فرهنگ لغت به عنوان ترکیب کلمات قدیمی آورده شده است.

آیا امروز به رحمت نیاز است؟

(دانش آموزان استدلال و پاسخ می دهند)

معلم. سلب رحمت یعنی محروم ساختن انسان از یکی از مهمترین مظاهر اخلاق. رحمت واقعی از خودگذشتگی است.

یک روز، از یک جراح برجسته، مخترع دستگاه‌های اساساً جدید برای درمان آسیب‌ها، دکتر G. A. Ilizarov، پرسیده شد: «شما برای دیگران خیلی کار می‌کنید، اما چه زمانی برای خودتان کار می‌کنید؟ پزشک معالج به طرز وحشتناکی متعجب شد: "من اینگونه زندگی می کنم و نه به شکل دیگری، نه به این دلیل که مجبورم، بلکه به این دلیل که می خواهم به افراد بیشتری کمک کنم."

فاجعه شهر بسلان در سپتامبر 2004 نمونه های واضحی از ایثار به خاطر جان یک فرد دیگر را نشان داد. 18 معلم در هنگام نجات دانش آموزان مدرسه بر اثر گلوله تروریست های وحشی جان خود را از دست دادند. در میان آنها معلم تربیت بدنی 74 ساله ایوان کنستانتینوویچ کانیدزه است که 30 کودک را نجات داد و 3 گلوله از پشت دریافت کرد. فاجعه وحشتناک مردم را تکان داد و مهربان ترین احساسات را برانگیخت. همه مردم روسیه به قربانیان کمک کردند: آنها خون اهدا کردند، پول انتقال دادند، چیزها و اسباب بازی ها را برای کودکان آوردند.

در واقع، رحمت و همدردی در زندگی عادی و روزمره بسیار بیشتر مورد نیاز است. افراد زیادی در کشور ما هستند که به ساده ترین حس شفقت و رحمت نیاز دارند. این افراد مسن، بیمار، فقیر و نیازمند کمک هستند. مشارکت غیررسمی و حساس برای آنها بسیار مهم است.

در شعر یادبود (1836) A.S. پوشکین این کلمات را نوشت:

و برای مدت طولانی با مردم مهربان خواهم بود

که با غنم احساسات خوبی را بیدار کردم

که در عصر بی رحم خود آزادی را تجلیل کردم

و برای کشته شدگان طلب رحمت کرد.

سطر آخر هر طور که تعبیر شود، در هر صورت دعوت مستقیم به رحمت است.

و من می خواهم گفتگوی خود را با شما با «ابر رحمت» که اکنون می سازید به پایان برسانم.

(3 ابر روی تخته آویزان است، بچه ها یک استدلال کوتاه روی کاغذ چند رنگ چسبنده روی کاغذ چند رنگی خود چسب می نویسند، "چه کنم که در دنیا رحمت بیشتر شود"، بیرون بروید، چسب بزنید. آن را روی تخته).

بحث در مورد پاسخ بچه ها وجود دارد.

معلم. به مردم نیکی کنید نه بدی، شادی و غم را با آنها در میان بگذارید، به یکدیگر عشق بورزید، به یکدیگر احترام بگذارید، هر لحظه آماده کمک باشید، بدانید چگونه از روی شفقت و انسان دوستانه ببخشید.

کلمات قصار در مورد مهربانی و رحمت.

1. اگر نسبت به رنج دیگران بی تفاوت هستید، لیاقت این را ندارید که شما را یک شخص خطاب کنند. (سعدی)

2. انسان به اندازه ای که مهربانی دارد، به همان اندازه زندگی دارد. (امرسون)

3. در دنیای درونی انسان مهربانی خورشید است. (هوگو)

4. گرمای قلب انسان - این تشعشع شگفت انگیز - روح افراد را غنی می کند، به آنها کمک می کند بهتر زندگی کنند و بهتر کار کنند. (V.M. Kozhevnikov)

5. کسی که با غم همسایگان خود همدردی کند در شادی آنها سهم خود را خواهد داشت. (ضرب المثل)

موضوع درس: "یادگیری همدردی و همدردی با دوستان"

اهداف:

1. ایده های کودکان را در مورد نگرش دوستانه نسبت به افراد اطرافشان گسترش دهید و عمیق تر کنید.

2. اهمیت حمایت اخلاقی از رفقا را که می تواند در همدردی بیان شود، آشکار کند.

3. نگرش ارزشی کودک را نسبت به خود و اطرافیانش شکل دهید.

4. به کودکان بیاموزید که حالت عاطفی خود را به درستی بیان کنند و احساسات دیگران را درک کنند.

مواد برای درس:

اسباب بازی "مهربانانه"، کتاب "نصیحت بد" جی. اوستر، داستان "دو رفیق" ال. تولستوی، "صندلی جادویی"، پیکتوگرام هایی که احساسات شادی، غم، خشم، ترس و تعجب را بیان می کند، شابلون های صورت پسران و دختران با توجه به تعداد کودکان بدون ابراز احساسات، یک مدل مقوایی مهدکودک، یک فلانلگراف، 6 مداد رنگ اصلی برای هر کودک، یک دیسک با ضبط آهنگ "در جاده نیکی" توسط موسیقی مینکوف ، شعر از Entin.

پیشرفت درس:

معلم بچه ها را به داخل سالن دعوت می کند و توجه بچه ها را به این واقعیت جلب می کند که مهمانانی دارند که می خواهند ببینند بچه های این گروه چقدر باهوش، زیبا و شگفت انگیز هستند. معلم از بچه ها دعوت می کند تا "دایره ای از دوستان" بسازند. کودکان در دایره ای می ایستند و این عبارت را می نویسند: "تو دوست من هستی و من دوست تو هستم. سریع وارد دایره شوید! دست ها را محکم بگیرید و به هم لبخند بزنید! دست بزنید، پایکوبی کنید، بچرخید و یکدیگر را بغل کنید! آنها حرکات را مطابق با کلمات تقلید می کنند.

معلم از بچه ها تعریف می کند و آنها را به نشستن روی صندلی دعوت می کند. او به آنها می گوید که مهمان دیگری عجله دارد که جشن بگیرد، اما قبل از اینکه او ظاهر شود، او می خواهد به آهنگ مورد علاقه اش گوش دهد.

معلم آهنگ "در جاده نیکی" را پخش می کند. در آخرین بیت آهنگ، معلم اسباب بازی "دوبریاشا" را به سالن می آورد. فرد مهربان به بچه ها سلام می کند و می پرسد: «آهنگ مورد علاقه من را دوست داشتید؟ این آهنگ درباره چیه؟ به پاسخ های کودکان گوش می دهد. دوبریشا نام خود را می گوید و از بچه ها می خواهد که حدس بزنند که چرا او را به این نام خوانده اند. به پاسخ های بچه ها گوش می دهد. این زن خوش اخلاق از هوش بچه ها تعریف می کند و توضیح می دهد: «بله، من دوست دارم کارهای خوب انجام دهم. و کشور من که از آنجا آمده ام دوبریاندیا نام دارد. همه ساکنان آنجا مهربان هستند، حواسشان به همدیگر است و می‌دانند که چگونه خوب و درست رفتار کنند. بچه ها میدونید چطوری؟" معلم از کودکان دعوت می کند تا به توصیه هایی در مورد نحوه رفتار با اطرافیان خود گوش دهند و نظرات خود را برای کودکان بیان کنند.

توصیه های G. Oster:

1. وقتی ضربه ای به گوش شما زد، اشک های بی مورد نریزید و مودبانه اما خشک با ضربه ای به بینی پاسخ دهید!

2. همه چیزهایی را که مادرتان روی شما می گذارد پاره و کثیف کنید. و آنها می روند و چیزهای جدید زیادی برای شما می خرند!

3. بیا به پیشانی همسایه ات بزن! او تو، و تو او! در نهایت، شما می توانید زمان خود را به خوبی سپری کنید!

4. در یک مهمانی کودکان، وقتی آنها شروع به هدیه دادن می کنند، خجالتی نمانید -

ماهرانه به جلو فشار دهید! دخترها را هل بده، با آرنج بچه ها را هل بده!

5. اگر بهترین دوست شما لیز خورد و افتاد. انگشت خود را به سمت دوست خود بگیرید و شکم خود را بگیرید

با صدای بلند به دوستم میخندم. بگذارید او شما را ببیند که در یک گودال دراز کشیده اید - اصلاً ناراحت نیستید!

کودکان به توصیه ها گوش می دهند و نظرات خود را بیان می کنند. آنها گزینه های خود را برای خروج از موقعیت های گوش دادن ارائه می دهند.

زن خوش اخلاق از کودکان تمجید می کند که می دانند چگونه با دوستان و عزیزان خود رفتار صحیحی داشته باشند.

زن خوش قلب از بچه ها می پرسد: "آیا می دانید چگونه کلمات زیبا، مهربان و مودبانه را به یکدیگر بگویید؟"

معلم از بچه ها دعوت می کند تا بازی "صندلی جادویی" را انجام دهند و به دوبریاشا نشان دهند که چقدر بچه ها به یکدیگر توجه دارند.

بازی "صندلی جادویی".

همه بچه ها در یک دایره ایستاده اند. یک صندلی در داخل دایره، در لبه قرار می گیرد. کودکان در یک دایره راه می روند و می خوانند: "چه کسی زیباترین امروز است؟ خوشبخت ترین فرد امروز کیست؟ سریع خود را نشان دهید! روی صندلی جادویی بنشین!» پس از پایان آهنگ، کسی که به صندلی نزدیک است روی آن می نشیند.

هر کودک در دایره به نوبه خود، از جایی که صندلی می ایستد شروع می کند، باید در مورد فردی که روی صندلی می نشیند، چیز خوب و مهربانی بگوید.

فرد مهربان و معلم از بچه ها به خاطر توجه زیاد به یکدیگر تعریف می کنند. معلم بچه ها را به نشستن روی صندلی دعوت می کند و از آنها دعوت می کند به داستانی که برای دو رفیق اتفاق افتاده است گوش دهند.

معلم داستان ال. تولستوی "دو رفیق" را می خواند. پس از خواندن داستان، معلم از بچه ها سؤال می کند:

چه اتفاقی برای پسرهای جنگل افتاد؟

وقتی یکی از پسرها با خرس تنها ماند چه احساسی داشت؟

اون پسری که از درخت بالا رفت چه جور دوستی بود؟

دوست بد بودن یعنی چی؟

در این شرایط تو چکار خواهی کرد؟

معلم به پاسخ های بچه ها گوش می دهد و نتیجه می گیرد: "بله، بچه ها، شما باید بتوانید هم در شادی و هم در غم دوست باشید. بچه ها، آیا شما و دوستانتان همیشه حال خوبی دارید؟» به پاسخ های بچه ها گوش می دهد. پس از اینکه معلم متوجه می شود که کودکان گاهی اوقات خلق و خوی بد و حتی حالت عصبانی دارند، به آنها پیشنهاد می کند که از روی صندلی خود بلند شوند و راه هایی را برای "مبارزه کردن" با روحیه بد به آنها نشان دهند.

کودکان راه هایی برای "مبارزه کردن" با خلق و خوی بد نشان می دهند:

1. "بالن خشم را منفجر کنید."

2. پاهایت را بکوب.

3. "حالت بد خود را در یک کیف قرار دهید."

معلم از Dobryasha دعوت می کند تا ببیند چگونه کودکان می توانند خلق و خوی یکدیگر را تعیین کنند و برای انجام این کار، بازی "حدس بزن حالت" را انجام دهید.

بازی "حدس بزن حالت".

معلم به یکی از بچه ها یک پیکتوگرام با حالتی می دهد که آن را به خودش نزدیک می کند و به کسی نشان نمی دهد که این بچه راننده می شود. راننده و همه بچه ها دایره ای راه می روند و می گویند:

ما به صورت دایره ای، یکی پس از دیگری راه می رویم. سلام بچه ها، خمیازه نکشید! بچه ها می ایستند، دست می زنند و می گویند: "ساشا (کاتیا، سریوژا و غیره) حال و هوای دارد، سریع حدس بزنید!" راننده با حالات چهره و حرکات روحی پنهان را نشان می دهد. بچه ها حدس می زنند، پس از آن راننده یک تصویر با حال و هوای مورد نظر را نشان می دهد.

معلم از دوبریاشا برای این واقعیت تمجید می کند که بچه ها به احساسات و خلق و خوی یکدیگر توجه دارند.

معلم به بچه ها پیشنهاد می کند: "بیایید به دوبریاشا هدیه ای به عنوان یادگاری از جلسه خود بدهیم؟"

به پاسخ های کودکان گوش می دهد. معلم از بچه ها دعوت می کند که سر میز بنشینند و ببینند چه هدیه ای می توانند برای دوبریاشا تهیه کنند. معلم طرح مهدکودک و شابلون های صورت پسران و دختران را نشان می دهد. صورت ها دهان، بینی، چشم و ابرو ندارند، یعنی خلق و خوی دارند. معلم از بچه ها دعوت می کند تا حالت چهره ای را که بچه ها بیشتر دوست دارند و دوست دارند به عنوان یادگاری به دوبریاشا بدهند، روی استنسیل بکشند. و سپس همه این چهره ها را روی مدل مهد کودک بچسبانید.

بچه ها کار را کامل می کنند و به دوبریاشا هدیه می دهند. دوبریاشا از بچه ها تشکر می کند: "از شما بچه ها متشکرم که اینقدر مهربان هستید ، به یکدیگر توجه دارید ، می دانید چگونه دوست پیدا کنید ، کلمات محبت آمیز می گویید و حتی می دانید چگونه با خلق و خوی بد کنار بیایید! و همچنین دست ساز! حالا من به هدیه شما نگاه خواهم کرد و شما را به یاد خواهم آورد! اما قبل از اینکه بروم و هدیه ام را بگیرم، از شما می خواهم که گروه خود را به من نشان دهید. به من نشون میدی؟" به پاسخ های بچه ها گوش داده می شود. دوبریاشا به بچه ها یادآوری می کند که خداحافظی با مهمانان دعوت شده را فراموش نکنند و معلم بچه ها را با دوبریاشا به گروه با صدای آهنگ مورد علاقه دوبریاشا "در جاده خوب" همراهی می کند.

فهرست منابع استفاده شده:

1) برنامه "درس نیک" از S.I. Semenak.

2) برنامه S.I. Semenak "یادگیری همدردی و همدلی".

3) کتاب G. Oster "Bad Advice".

4) دیسک با ضبط آهنگ "در جاده نیکی" توسط موسیقی مینکوف، اشعار انتین.

مربی: Podlesnova E.S.
تاریخ: 17 آوریل
هنر سال تحصیلی 2016-2017 قفقاز

هدف:شکل گیری نگرش مدارا نسبت به افراد دارای معلولیت.

وظایف:

  • برای تشکیل یک فرهنگ زیبایی شناختی
  • برای پرورش احساسات همدلی، رحمت و بردباری در کودکان نسبت به افراد دارای معلولیت

کار مقدماتی:تماشای کارتون "Tsvetik-Seven-Tsvetik"، "گردن خاکستری"، خواندن داستان، تماشای تصاویری که کودکان از ملیت های مختلف را نشان می دهد.

پیشرفت مکالمه

معلم:بچه ها ، ما اخیراً کارتون "گل - هفت گل" را تماشا کردیم.
بیایید به یاد بیاوریم که دختر ژنیا از آخرین گلبرگ چه خواسته است؟ اون چکار کرده؟ چه ویژگی هایی نسبت به پسر نشان داد؟
(پاسخ های کودکان)
امروز می خواهم در مورد افرادی با شما صحبت کنم که کمی با شما تفاوت دارند، اما واقعاً می خواهند درک شوند.
(معلم قسمت هایی از شبح یک فرد را روی یک تخته مغناطیسی قرار می دهد)

معلم: بچه ها بیایید همه قسمت ها را کنار هم بگذاریم و ببینیم چه می کنیم؟
(کودکان پاسخ می دهند که معلوم شد یک شخص است)

یک نفر چند دست دارد؟

یک نفر چند پا دارد؟

آیا ما یک نفر داریم؟ این یک فرد تمام عیار و سالم است.

اما این نیز اتفاق می افتد که انسان چیزی کم دارد.

من و شما دنیا را به عنوان یک کل درک می کنیم. چشمان شما رنگ توت فرنگی را می بیند، بینی شما بوی مطبوعی می دهد و زبان شما طعم شیرین را حس می کند. شما می توانید هر طور که دوست دارید حرکت کنید: بدوید، بپرید، دوچرخه سواری کنید، شنا کنید، برقصید.
اما همه مردم به اندازه شما خوش شانس نیستند. برخی نابینا به دنیا می آیند، برخی دیگر نمی توانند راه بروند، برخی دیگر نمی توانند بشنوند یا صحبت کنند.
آیا تا به حال به این فکر کرده اید که راه رفتن و برقراری ارتباط برای چنین افرادی چقدر دشوار است؟

بچه ها، افرادی هستند که به ویژه به گرما، مراقبت، مهربانی نیاز دارند - اینها افراد دارای معلولیت هستند. معلولان افرادی هستند که به دلیل سلامتی نمی توانند به طور مستقل حرکت کنند، نمی توانند ببینند یا بشنوند و نمی توانند از خود مراقبت کنند. بنابراین ما باید مراقب آنها باشیم. چگونه می توانیم به این افراد کمک کنیم؟ (معلم به گفته های بچه ها گوش می دهد)
اما افرادی هستند که به افراد ناتوان می خندند، با انگشت به سمت آن ها نشانه می روند و آنها را مسخره می کنند.

خود را به جای یک نابینا یا ناشنوا تصور کنید. اگر جای این شخص بودید چه تجربه ای داشتید؟

ما کودکان معلول زیادی داریم که دوست دارند با همسالان خود بازی کنند. اما اغلب آنها در خانه می مانند زیرا مشکلات آنها برای دیگران غیرقابل درک است.

و من و شما باید زندگی افراد دارای معلولیت را آسان‌تر و جالب‌تر کنیم - این وظیفه با مردم در سراسر جهان روبروست.
افراد دارای معلولیت می خواهند مانند دیگران از زندگی لذت ببرند. سعی کن گوشاتو ببندی و بفهمی چی میگم سخته؟

از این رو سالن های نمایش چهره و حرکات برای افراد ناشنوا ایجاد شده، کتاب های ویژه نابینایان منتشر می شود و مسابقات ورزشی و حتی بازی های المپیک ویژه برای نابینایان برگزار می شود.

دقیقه تربیت بدنی

و حالا کمی گرم می شویم.
-بلند شو دست راست خود را پشت سر بگذارید. با دست چپ صندل و سپس جوراب را از روی پای خود بردارید. آیا انجام دستورات من برای شما راحت بود؟

حالا بایستید و با احتیاط زیاد، بدون تداخل با یکدیگر، سعی کنید روی یک پا چمباتمه بزنید. به من بگو، آیا انجام این کار برای شما آسان بود؟ ( پاسخ کودکان)

اکنون از همسایه خود بخواهید به شما کمک کند تا روی یک پا چمباتمه بزنید. اولین بار یا بار دوم چه زمانی برای شما راحت تر بود که کار «نشستن» را انجام دهید؟ (پاسخ های کودکان)

از همه اینها می توان نتیجه گرفت که افراد دارای معلولیت به کمک نیاز دارند.
اما ترحم باعث رنجش افراد ناتوان می شود. آنها به او نیاز ندارند آنها به یک نگرش آرام و بردبار نسبت به خود نیاز دارند. خوب است اگر درک شوند و به آنها کمک شود تا بر عواقب ناتوانی جسمی خود غلبه کنند.
هنگامی که برخی از کودکان معلول دست ندارند، شروع به یادگیری نقاشی با پاهای خود می کنند. من موردی را می شناسم که پسری بدون بازو آنقدر می خواست با کامپیوتر کار کند که این کار را با کمک بینی اش، باور نمی کنید، یاد گرفت. تصور کنید این افراد چه اراده ای دارند! چنین افرادی را باید به خاطر سرسختی و شجاعتشان تحسین کرد و به آنها احترام گذاشت!

بچه ها و من می خواهیم همه شما ویژگی هایی مانند مهربانی, پاسخگویی، شفقت، صمیمیت، درک، احترام، ادب.این ویژگی ها به شما کمک می کند که نه تنها نسبت به افراد دارای معلولیت مدارا بیشتری داشته باشید، بلکه تمایل به کمک به این افراد را نیز داشته باشید.

این افراد می خواهند درک شوند.
برای پایان دادن به گفتگوی خود، می‌خواهم یک ویدیوی کوتاه در مورد اینکه چگونه می‌توانیم با افراد کم‌شنوا ارتباط برقرار کنیم، به شما نشان دهم.
نمایش ویدیویی