24.03.2023

آیا ارزش این را دارد که به مردم یک فرصت دوباره بدهیم؟ چه زمانی باید به یک رابطه شانس مجدد داد؟ همیشه باید به مردم فرصت دوم داد.



ما قبلاً در مورد شانس دوم در رابطه در یکی از آنها صحبت کرده ایم. همچنین نحوه ترمیم روابط شکسته را شرح می دهد: چه کاری انجام دهیم و به چه چیزی پایبند باشیم. حال بیایید سعی کنیم بفهمیم در چه مواردی یک شانس دوم می تواند موفقیت آمیز باشد و در کدام موارد فقط اتلاف وقت است.

البته افراد زیادی هستند، نظرات بسیار، سرنوشت ها و موقعیت های زیادی وجود دارد، بنابراین هر کسی داستان خود را دارد و به روش خود به پایان می رسد. با این حال، هنوز هم تجربه زندگی وجود دارد، و تجربه مشاوره روانشناختی، که نشان می دهد چند نمونه معمولی از پیامدهای مثبت و منفی "شانس دوم" وجود دارد - بنابراین بیایید سعی کنیم به آنها نگاه کنیم.

چه زمانی فرصت دوم توجیه می شود؟

در بخش زیادی از موارد، از سرگیری روابط شکسته منجر به یک زندگی بسیار سازنده و شاد می شود. چرا این اتفاق می افتد؟

اولا، پس از جدایی که یک تغییر بزرگ است، ممکن است فرد به اشتباهات خود و شریک زندگی خود پی ببرد. او می خواهد تغییر کند تا زندگی خود را برای بهتر شدن تغییر دهد.

دوما، با دانستن این اشتباهات و مرتب کردن همه چیز "از روی استخوان" چندین بار ، زوج می توانند یاد بگیرند که به راحتی و به سرعت درگیری های خود را از بیرون ارزیابی کنند ، همانطور که بود "از بالا" نگاه کنند. تمام مشکلات آنها را حل کنید و آنها را با وضوح بیشتر و با ضرر کمتر حل کنید.

سوم، با از دست دادن چیزی مهم در زندگی خود ، پس از جدایی از آن و یافتن دوباره آن ، مردم شروع به قدردانی و گرامی داشتن آن می کنند - شخص ، روابط ، خانواده ، جو. و در نتیجه، نگرش دقیق تر و محترمانه تر نسبت به شریک زندگی خود، زمانی که سر اول کار می کند، و نه احساسات یا غرور، به اتحادیه تازه به دست آمده اجازه می دهد تا قوی تر و توسعه یابد.

با رویکرد صحیح برای ایجاد روابط جدید، زوج‌هایی که در انواع موقعیت‌های زیر قرار دارند، شانس خوبی برای برقراری مجدد همه چیز دارند:

- اگر شریک زندگی شما یا شما یک بار اشتباه جدی کرده اید - یک بار می توانید سعی کنید همه چیز را بفهمید، ببخشید و فراموش کنید.

- اگر شریک زندگی شما یا شما در مدت طولانی متوجه "اشتباه" رفتار خود شده اید، همیشه می توانید سعی کنید خود را با مسیرهای جدید وفق دهید، شروع به کنترل خود و اعمال خود به نام شادی مشترک و عشق به همسر خود کنید. .

- اگر در زندگی مشترکات زیادی دارید - خانواده، فرزندان، یک رابطه طولانی، روابط خاص با بستگان - مسئولیت متقابل برای "شانس دوم" بسیار بالاتر و آگاهانه تر از وضعیت "ما تازه ملاقات کردیم" خواهد بود.

وقتی یک شانس دوم به موفقیت منجر نمی شود؟

به یاد داشته باشید که به هر رابطه ای، به هر شخصی می توان یک شانس دوباره داد - هیچ کس شما را از تلاش، انجام کار جدید، تغییر چیزی، یا دادن زمان و فرصت به شریک زندگی خود برای تغییر تدریجی باز نمی دارد. اما فراموش نکنید که اگر شانس دوم در 50 درصد موارد با موفقیت به پایان برسد، شانس سوم، پنجم، دهم اتلاف وقت و سلول های عصبی است. چنین تلاش های مکرر منظم، به عنوان یک قاعده، به هیچ چیز خوبی ختم نمی شود. اگر شخص یا زوجی در تلاش دوم نتوانستند چیزی را اصلاح کنند، نتوانستند بهبود یابند و غیره، به این معنی است که به احتمال زیاد، آنها:

- یا بنابراین آنها به طور کامل یکدیگر را درک نکردند، با تمام عمق لحظاتی که در آن نمی توانند همگرا شوند درک نکردند، نتوانستند "ریشه شر" را در روابط خود بیابند.

- یا یکی از شرکا نمی خواهد تسلیم شود و خط خود را خم می کند و قادر به گوش دادن و شنیدن دیگری نیست.

- یا فردی تمام مسئولیت خود را در قبال این "شانس دوم" درک نمی کند، اهمیت جهانی را به زندگی جدید نمی دهد.

بنابراین، اول از همه، با یک "شانس دوم"، چه می خواهید این مرحله را بردارید یا قبلاً آن را انجام داده اید، باید نکات فوق را به وضوح تجزیه و تحلیل کنید و تنها پس از آن نتیجه گیری کنید که آیا تلاش دوم شما موفقیت آمیز خواهد بود یا خیر. . به خودی خود، همه چیز درست نمی شود، فقط باید آن خط را دنبال کنید، آن نقطه از رابطه را ببینید که در آن موانع و مشکلات اصلی شروع می شود.

به طور کلی، تغییر کردن، بازسازی خود برای یک فرد بسیار دشوار است و تغییر یک فرد از بیرون عملا غیرممکن است، بنابراین، اگر دیدید دیر یا زود "فرصت دوم" خود را توجیه نمی کند، فکر کنید. در مورد آن به درستی، شاید ارزش پایان دادن به چنین رابطه ای را داشته باشد، رنج نکشید و به سمت چیز جدیدی حرکت کنید.

بنابراین، برای مثال، یک مرد دائماً در حال تغییر می تواند برای صد و اولین بار قسم بخورد و اطمینان دهد که بهبود خواهد یافت، اما در واقعیت قطعاً این اتفاق نخواهد افتاد. فردی با اعتیادهای مضر - مواد مخدر یا قمار - نیز آماده است هر لحظه تغییر کند و همه چیز را رها کند، اما در واقعیت معلوم می شود که فقط یک شکست شدید زندگی می تواند این کار را انجام دهد و نه خود او در فرصت بعدی.

بنابراین، اگر:

شما بارها فریب خورده اید
به شما خیانت شدیدی شده و نه برای اولین بار،
بارها و بارها روی شما بالا رفته است،
شریک زندگی شما از تمام محدودیت های کافی عبور کرده است،
آنها هرگز یاد نگرفتند که مانند یک زن از شما مراقبت کنند، مانند یک زن واقعی با شما رفتار کنند (به ترتیب برای مردان همین طور)
و همچنین در سایر شرایط مشابه.

و البته، وقتی از شما خواسته می شود که فرصتی برای دفعه بعدی - به دور از بار اول - بدهید، تقریباً 100٪ می توانید پیش بینی کنید که به هیچ چیز خوبی ختم نمی شود. اگر نتوانستید روابط خود را برای دو، سه، چهار بار قبلی بهبود بخشید، پس بعید است که تلاش پنجم یا دهم مثمر ثمر باشد.

نقل قول ها، کلمات قصار، افکار و گفته های بزرگان و نه تنها بزرگان (بلکه فقط افراد) در مورد شانس در زندگی را به توجه شما ارائه می کنیم. و بنابراین، شانسی در زندگی - در نقل قول ها و کلمات قصار در سایت. (در ادامه مبحث به شما توصیه می کنیم که مطالعه کنید: مقاله)

بهترین گفته ها و کلمات قصار در مورد شانس در زندگی:

شانست را امتحان کن! تمام زندگی یک شانس است. کسی که جلوتر می رود معمولاً کسی است که کارش را انجام داده و جرات کرده است. (دیل کارنگی.)

همه اعمال انسان دارای یک یا چند مورد از این هفت علت هستند: شانس، طبیعت، اجبار، عادت، علت، اشتیاق و میل. (ارسطو.)

زندگی ما تنها زمانی بهبود می یابد که ریسک کنیم، و اولین ریسکی که باید بپذیریم این است که با خودمان صادق باشیم. (والتر اندرسون.)

این زندگی من بود دریافته‌ام که ارزش زندگی کردن را دارد و اگر فرصتی فراهم شود، با خوشحالی دوباره زندگی می‌کنم. (برتراند راسل.)

این انتخاب است، نه شانس، که سرنوشت شما را تعیین می کند. (جین نیدچ.)

از زندگی لذت ببرید زیرا به شما فرصت عشق ورزیدن و کار کردن و بازی کردن و نگاه کردن به ستاره ها را می دهد. (هنری ون دایک.)

فرصت طلایی که به دنبال آن هستید در درون شماست. در محیط شما نیست، شانس یا شانس یا کمک دیگران نیست، فقط در شماست. (اوریسون سوئت ماردن.)

یک فرد موفق کسی است که فرصتی را پیدا کرده و از آن استفاده کرده است. (راجر بابسون.)

شانس همه چیز است، باشد که قلاب شما همیشه به رودخانه ای پرتاب شود که اصلا انتظار ماهیگیری را ندارید. (اوید.)

ضرورت مادر خطر است. (مارک تواین.)

در شکل دادن به زندگی، شانس و توانایی پاسخگویی به شانس همه چیز است. (اریک هافر.)

یک مرد عاقل شانس را به یک استراحت خوش شانس تبدیل می کند. (توماس فولر)

هر چیزی که در جهان هستی ثمره شانس یا ضرورت است. (دموکراتیک)

شانس در مورد همه چیز چیزی برای گفتن دارد، حتی نحوه نوشتن یک نامه خوب. (بالثار گراسیان.)

هیچ اتفاقی اتفاقی نمیوفته دوست من… چیزی به نام شانس وجود ندارد. هر چیز کوچک معنایی دارد و معنایی پشت آن نهفته است. تا حدی برای شما، تا حدودی برای من، در حال حاضر غیرممکن است که آن را به طور واقعی ببینم، اما به زودی خواهد بود. (ریچارد باخ.)

شانس - فروش یا خرید بسیار آسان است، اما استفاده از آن بسیار آسان نیست. (لادا ولف)

اگر فرصتی در زندگی به شما داده می شود، باید بتوانید با عزت از آن عبور کنید. (نیاه)

گفتن آن آسان است - همه شانس ها را بسنجید. برای شروع، باید همین شانس ها را به دست آورد - وزن گیری غایب بدیهی است که دقیق نیست. (یوری تاتارکین)

دیدن شانس هنوز یک هنر نیست. هنر این است که اول شانس را ببینی. (بنجامین فرانکلین)

در زمان مناسب در مکان مناسب بود. و این نکته اصلی است! (سکوت)

شانس از دست رفته، طبق تعریف، از همان ابتدا بیگانه در نظر گرفته می شود. (یوری تاتارکین)

به پیشنهادات پشت نکنید، شانس به ندرت داده می شود. (سرگی بابی)

همه فرصت ها را از دست ندهید. حداقل یکی، غرق، به دست، و چوب. (یوری تاتارکین)

همیشه فرصت هست. فقط لازم نیست امید خود را از دست بدهید. (Tulebaev Dauyrzhan)

زندگی آخرین فرصتی است که سرنوشت به ما داده تا انسان شویم.

و تمام عمر تنها باشم تا کینه را تحمل کنم. این همان چیزی است که بسیاری از ما فکر می کنیم، اما برای بسیاری از مردم به عنوان مسیری با کمترین مقاومت، مسیر اشتباه تلقی می شود. البته چنین تئوری، چنین شیوه و سبک رفتاری قابل قبول است، اما باید تمام جوانب مثبت و منفی هر یک از آنها را درک کنید.

نظر روانشناسان

وقتی مردم نزد روانشناسان می آیند و می پرسند که آیا ارزش بخشیدن یک فرد را دارد یا خیر، خود متخصصان اغلب از آنها می پرسند: "نظر شما چیست؟" در واقع، همانطور که خود شما فکر می کنید، باید چنین باشد، متخصصان مطالعه رفتار و خلق و خوی انسان می گویند. راحتی و نگرش شخصی شما در اینجا نقش کلیدی دارد. شما نباید خودتان را تغییر دهید و سعی کنید به آنچه جامعه می گوید عمل کنید. اینها ممکن است توصیه یا خواسته باشند، اما نه دستور.

دادن فرصتی دوباره به کسی که به شما توهین کرده حق کامل شماست. همچنین حق کامل شما برای معکوس کردن اقدام است. چرا باید برای ملاقات با کسی که اینطور نیست بروید. از دیدگاه روانشناسی، تنها نتیجه ای که کمترین هزینه اعصاب شما را می طلبد صحیح است.

نظر افراد موفق

اگر بازیگر مشهوری مانند ژان رنو را می شناسید که در فیلم کالتی «لئون» بازی کرد، که اتفاقاً می تواند در انتخاب فیلم های انگیزشی ما قرار بگیرد، پس باید سخنان معروف او را شنیده باشید که نباید ببخشید. متخلفان گفت: هرگز کسانی را که به تو خیانت کردند نبخش. ممنوع است. آرنج خود را گاز بگیرید، زمین را بجوید، اما به جایی که زمانی به شما خیانت کردند برنگرد.

بسیاری از افراد موفق می گویند که فقط والدین مستحق بخشش هستند. خائنان باید از دایره اجتماعی شما دور بمانند. اگر کسی به شما بگوید که اشتباه می کنید، معنایی ندارد. اگر کسی به دلیل اتفاقی که در آن شما "خارج شده" و حتی توهین شده، رها شده اید، ارتباط خود را با شما متوقف کند، پس این افراد نیز سزاوار توجه و اعصاب شما نیستند.

افراد عاقل و باتجربه می گویند در 99 مورد، کسانی که به شما توهین کرده اند، دوباره این کار را خواهند کرد. اگر لازم باشد بار سوم و چهارم و حتی پنجم را انجام می دهند. اخلاق و قوانین جامعه می گوید که باید مردم را ببخشید. آنها را ببخش، اما آنها را به زندگی خود برنگردان. بسیار نادر است، یعنی تقریباً هرگز روابط عاشقانه و علاوه بر این، ماهیت دوستانه اگر قبلاً شکسته شده باشد، مدت زیادی دوام نمی آورد. این واقعیت است نه تخیل. فقط داری وقت تلف میکنی البته شما می توانید افراد مهربانی باشید، اما مهربانی شما باید کافی و صحیح باشد. اغلب اوقات، ناامیدی ها ما را ضعیف می کند و امید را از ما سلب نمی کند، اما ما باید در دنیای واقعی زندگی کنیم، نه در یک افسانه که همه چیز ساده است.

همه به دنبال جایگاه خود در خورشید هستند، مسیر موفقیت خود را. شما می توانید به ارتفاعات بزرگی برسید، اما همه چیز را به خاطر افرادی که لایق بخشش نیستند از دست بدهید. اگر شخصی برای شما بسیار عزیز است، پس می توانید سعی کنید فرصتی دوباره بدهید، اما فقط امیدوار نباشید که او آن را متوجه شود و انتظارات شما را برآورده کند. از مردم انتظار خوبی یا بدی نداشته باشید. بی طرفی بهترین چیزی است که می توانید به آن فکر کنید.

دلایل زیادی وجود دارد که چرا یک فرد اولین فرصت خود را از دست می دهد. کسی از یک بار رفتار نادرست ناامید می شود، که آنقدر انباشته شده است که به سادگی صبر می کند. کسی از دروغ های یکی از عزیزان، از رنجش ناشایست شوکه می شود. در بدترین حالت، خیانت نیز ممکن است رخ دهد. اما اگر شخصی بخواهد فرصت دیگری به او بدهد و علاوه بر این، سخنان او بسیار صمیمانه است، پس باید عمیقاً فکر کنید.

علت اختلاف می تواند سوء تفاهم انباشته شده بر اساس تعدادی تصادفات و زد و خوردهای جزئی باشد. بحرانی وجود داشت، اما می‌دانید که اگر با دقت بیشتری با یکدیگر رفتار کنید، می‌توان از این امر جلوگیری کرد. روابط نیز روی خود شما کار می کند. اگر این درک به هر دو طرف رسیده باشد، پس چنین زوجی قطعاً سزاوار یک فرصت دوباره هستند.

برخی از افراد تا زمانی که یک شوک رخ ندهد می توانند خودخواهانه رفتار کنند. به عنوان مثال، شریک زندگی شما بیهوده بود، به خود اجازه داد تا دیروقت بیدار بماند بدون اینکه به شما هشدار دهد، می تواند درخواست های شما را نادیده بگیرد. اما وقتی او را با این واقعیت روبرو کردید که آنها دیگر قصد تحمل چنین بی توجهی را نداشتند، ناگهان متوجه شد که چقدر اشتباه کرده است. چنین بینش هایی اتفاق می افتد. در این صورت، فرد مستحق یک فرصت دوباره است.

چرا نباید فرصت دوم داد

این اتفاق می افتد که رفتار نادرست یک فرد به نفع شما بوده است: شما برای مدت طولانی از این روابط خسته شده اید و به این فکر می کنید که چگونه آنها را تا حد امکان به آرامی از بین ببرید. البته، وضعیت ممکن است بسیار خفیف باشد، اما اگر مطمئن هستید که نمی خواهید رابطه قبلی خود را حفظ کنید، پس قبول نکنید که شانس دوم را بدهید. بحث‌های یک فرد می‌تواند بسیار متفاوت باشد، از این که همه اینها تصادفی اتفاق افتاده تا فهرست کردن چیزهایی که شما را به هم پیوند می‌دهد (رابطه طولانی، فرزندان، تجارت مشترک، مسکن و غیره)، اما در موضع خود بایستید. حتی اگر او تاکید می کند که فرزند مشترک شما به هر دو والدین نیاز دارد، این دلیل نمی شود که فقط به این دلیل در یک رابطه باقی بمانید.

نباید به کسی که مشکلات روانی جدی دارد و قصد حل آن را ندارد، فرصتی دوباره بدهید. به عنوان مثال، اگر شریک زندگی شما یک معتاد مزمن الکل یا مواد مخدر است، اگر چندین بار دست خود را روی شما یا کودکی بلند کرده است، مدام سعی در تحقیر شما داشته است، یا قبلا چندین بار خیانت کرده است، پس سزاوار فرصت بعدی نیست. خود این واقعیت که مشکل مزمن است نشان می دهد که شما قبلاً به او فرصتی دوباره داده اید و او شکست خورده است. هر چه زودتر آن را متوقف کنید، هم برای شما و هم برای او بهتر است.

این اتفاق می افتد که یک شخص واقعاً اشتباه کرده است. شما از اتفاقی که می افتد بسیار آسیب دیده اید، اما او نیز به احتمال زیاد بهتر نیست. او از گناه عذاب می دهد. اگر می‌دانید که توبه واقعی است و شریک زندگی دیگر هرگز اجازه چنین کاری را نخواهد داد، پس دادن یک فرصت دوباره ممکن است ارزشش را داشته باشد. اما مراقب احساسات خود باشید. در مورد آن فکر کنید، شما می توانید. این اتفاق می افتد که احساسات یکسان باقی می مانند، اما بخشش در حال حاضر سخت تر و دشوارتر است. از یک سو، توانایی بخشش نعمت بزرگی است، اما از سوی دیگر، برخی رویدادها واقعاً نابخشودنی هستند.

چه نتیجه ای دارد

احتمالاً، هر فردی که احساسات واقعی نسبت به او دارید، به جای این که نه، سزاوار یک فرصت دوباره باشد. اما هر شخصی، با وجود احساسات شما، لیاقت یک سوم را ندارد.

در جامعه مدرن، افراد با روابط مختلفی به هم مرتبط هستند که انجام آنها بدون شادی، یا بدون غم و اندوه و ناامیدی غیرممکن است. رنجش یکی از رایج‌ترین انواع تجربه‌های منفی در ارتباطات است؛ زمانی اتفاق می‌افتد که فردی شکست خورده باشد، امیدها، اعتمادها و انتظارات را برآورده نکند. و سپس این سوال مطرح می شود: اگر واقعا ناامید شده اید چه باید بکنید و آیا ارزش این را دارد که به مردم یک فرصت دوباره بدهیم؟? بسیاری معتقدند که این کار ارزش انجام دادن ندارد، زیرا پس از فرصت دوم، سوم، چهارم و غیره لازم است. بیایید سعی کنیم بفهمیم که آیا واقعاً چنین است یا خیر.

شانس دوم در دوستی - عاقلانه است؟

به احتمال زیاد، خیانت در دوستی نتیجه یک روند جدی تر در رشد شخصی است. وقتی یک نفر روی خودش کار می کند و برای پیشرفت بیشتر تلاش می کند و دومی با آرامش در یک مکان می ایستد ، با یکدیگر بی علاقه می شوند ، احساس بیگانگی و سپس غفلت از دوست و خیانت به وجود می آید. یا شاید فرد بالغ شده است، از نظر درونی تغییر کرده است، اولویت ها تغییر کرده است. یا شاید اصلاً اهمیتی نمی دهد.

اگر یک دوست اسرار شما را به دیگران بگوید - این طبیعی نیست، با گذشت زمان به سادگی به او اعتماد نخواهید کرد. اگر نزاع ها اغلب بر سر چیزهای کوچک رخ می دهد، زندگی به یک کابوس تبدیل می شود که طبق یک الگوی خاص رخ می دهد.

اگر دیگر به دوست خود علاقه ای ندارید، آیا ادامه ارتباط و تلاش برای برقراری ارتباط از دست رفته فایده ای دارد؟

گل شکسته را نمی توان به زندگی بازگرداند. برگی که از شاخه کنده شود دیگر ریشه نخواهد داشت. و برای بسیاری به نظر می رسد که آنچه شکسته است دیگر قابل بازیابی نیست. از یک طرف، این فکر درست است، اما از طرف دیگر: زندگی در حال حاضر بسیار تلخ است، شادی در آن بسیار ارزشمند است. آیا واقعاً ارزش این را دارد که خود را از لذت ارتباط با شخصی که همیشه با او خوب بوده است محروم کنید یا هنوز ارزش فرصت دادن را دارد؟ در اینجا باید از وخامت وضعیت و احساسات و افکار شخصی پیش بروید.

شانس دوم در عشق - منطقی است؟

یکی از مهم ترین ویژگی های عشق، پذیرش بی چون و چرای انسان آن گونه که هست است. هیچ کس حق ندارد یک نفر را تغییر دهد، حتی نزدیکترین فرد هم حق این کار را ندارد. اما شما می توانید با اعمال، رفتار، مکالمات خود بر یک عزیز تأثیر بگذارید. اگر هیچ پذیرشی از طرف شرکا وجود نداشته باشد، آنها دائماً با یکدیگر درگیر هستند، آشتی برای آنها دشوار است، آنها نمی خواهند تسلیم شوند - این سؤال شماره دو است.

وقتی شریک زندگی تغییر می کند، شخصی که همیشه برای شما بهشت ​​بوده بسیار دردناک است. کینه به سادگی روح و قلب را تکه تکه می کند، میل به زندگی از بین می رود. اما زندگی به اینجا ختم نمی شود، شما باید یک تصمیم مهم بگیرید: قطع روابط یا سازش؟ اگر در روح شما هیچ تمایلی برای بخشش و دادن فرصتی دوباره وجود نداشته باشد، در آینده به سختی می توان دوباره این رابطه را ایجاد کرد. اما اگر یکی از عزیزان سوگند یاد کرد که دیگر این اتفاق نخواهد افتاد - بنشینید و قضاوت کنید. اگر نمی توانید بدون او زندگی کنید، سعی کنید او را بهبود ببخشید، اما هرگز بار سوم و حتی بیشتر از آن چهارم را نبخشید.

روابط تجاری: آیا شانسی وجود دارد؟

نه تنها یک فرد نزدیک می تواند شما را ناامید کند، بلکه یک شریک تجاری یا کارمند نیز می تواند شما را ناامید کند. اگر شخصی به طور سیستماتیک در جلسات دیر می شود یا تعهدات را زیر پا می گذارد، بی مسئولیتی نشان می دهد یا دردسر بزرگ تری ایجاد می کند، خوب نیست که این موضوع را بی توجه نگه دارید.

ناهماهنگی یک شریک یا کارمند همواره به وجهه بیرونی شرکت آسیب می رساند، بنابراین در حوزه تجاری باید از تحویل و انتظارات ناروا جلوگیری کرد.

گفتگوی مستقیم یکی از موثرترین راه ها برای مقابله با نقض نظم و اخلاق تجاری است. گفتگو را با توضیح مواضع، اصول و الزامات پذیرفته شده عمومی خود شروع کنید. توبیخ شدید، صدور جریمه، کسر درصدی از درآمد، کاهش وظایف حرفه ای یا تهدید به فسخ شراکت یا قرارداد کاری - تصمیم خاص با شماست. در حوزه کسب و کار، می توان و حتی باید به یک فرد فرصت داد: مطمئناً در آینده بهبود خواهد یافت. اما اگر وضعیت دوباره تکرار شود، شانس سومی وجود ندارد.

شانس دوم: استدلال موافق و مخالف

به گفته روانشناسان و جامعه شناسان، در هر رابطه ای می توان شانس دومی به فرد داد اگر:

  • در کنار این، استراتژی روابط را به طور اساسی تغییر دهید تا از تکرار اشتباهات و مشکلات جلوگیری کنید. برای این کار کافیست از بیرون نگاهی به وضعیت موجود بیندازید و احکام خود را اعلام کنید.
  • فکر کنید و دلیل، مانع در ایجاد روابط قوی را بیابید و سعی کنید همه چیز را اصلاح کنید تا در آینده دچار مشکل نشوید.
  • یک شخص برای شما بسیار عزیز است، او فقط یک عادت و پر کردن موفقیت آمیز دقایق رایگان زندگی نیست. شما نمی توانید زندگی را بدون او تصور کنید و آماده بخشش هستید. توجه داشته باشید که احساسات مشابه باید از هر دو طرف ایجاد شود.

اگر یک موقعیت ناخوشایند تکرار یک تجربه قبلی باشد، این یک استدلال روشن در برابر احتمال شانس دوم است. همچنین اگر آینده ای با فرد خاصی نمی بینید اعتماد خود را به باد پراکنده نکنید.

آیا ارزش دادن فرصتی دوباره به مردم را دارد و چرا؟

بخشش افراد همیشه لازم است، اما بخشش به معنای بازسازی کامل روابط نیست. شانس دوم یک موضوع کاملا شخصی است و فرد باید با توجه به تجربه زندگی خود تصمیم بگیرد. با این حال، نباید بیش از حد نسبت به دیگران سختگیر باشید: بالاخره، مردم تمایل به اشتباه دارند و هر شخصی حق دارد اشتباه کند. به همین دلیل باید فرصتی دوباره داده شود. شاید فردی عمیقاً از اتفاقات رخ داده آگاه باشد و هرگز اشتباه را در زندگی خود تکرار نکند. و شما در شخص او یک حمایت قابل اعتماد، یک دوست فداکار دریافت خواهید کرد.

نکته دیگر این است که این رفع اشکال نباید سیستم باشد. هنگام تصمیم گیری مهم، ویژگی های فردی شخصیت یک فرد خاص را در نظر بگیرید. شاید حتی 18 فرصت برای او کافی نباشد: در اینجا باید به فکر خود باشید. آیا لازم است زندگی خود را با مشکلات بی پایان مسموم کنید یا هنوز ارزش دارد که از آن جدا شوید؟

در هر صورت، شما می توانید در هر شرایطی فرصت بهبود را بدهید، اما با این توافق که تنها یکی است، دفعه بعد همه چیز بسیار دشوارتر خواهد شد. بدون تردید مستقیماً به صورت حریف بگویید. از این گذشته ، شما نوعی سبزی نیستید که دائماً ، بدون قید و شرط در معرض تحقیر ، توهین ، ناامیدی قرار بگیرید - شما یک شخص هستید. و به یاد داشته باشید که چیزی وجود دارد که نمی توان آن را برای کسی بخشید - این خشونت است، هم فیزیکی و هم اخلاقی. حتی نیازی به هدر دادن زمان برای فکر کردن به این نیست که آیا به مردم فرصتی دوباره بدهیم یا خیر: خطر تکرار روش های سادیستی بسیار زیاد است. روابط خود را با کسانی که واقعاً دوستشان دارید، بدون آنها نمی توانید زندگی کنید و واقعاً به آنها اعتماد دارید، بازگردانید. قدر خودت، رفاه و روابط پاک بین مردم را بدان!

ویدیو های مرتبط